0

📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست

اگر دشمن کنارت هست
مخور غصه خدا هم هست

اگر فقر و فقیری هست
منال هرگز، خدا هم هست

اگر در عشق فریبی هست
چه غم لیکن خدا هم هست

 
یک شنبه 21 شهریور 1400  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

موج کرم به اوج تلاطم رسیده است
ناز و نماز و شوق و تبسم رسیده است
داود عاشقی به ترنم رسیده است
کعبه کجاست ... قبله هشتم رسیده است

یک شنبه 21 شهریور 1400  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

آمدم با تو سحرها حرف‎هایم را زدم
ناله‎های ربنا یا ربنایم را زدم
بعد از این یک ماه هر چه شد دگر پای خودت
من برای بنده بودن دست و پایم را زدم
حال میخواهی ببخش و یا که میخواهی نبخش
من که هر شب آمدم اینجا صدایم را زدم
دست خالی ، کیسه خالی ، گردن کج ، بارها
بر در میخانه ات دست گدایم را زدم
پیش مردم آبرویم را مبر ؛ من هر کجا......
رفته ام حرف کریمی خدایم را زدم

کاشکی باور کنی مردانه توبه کرده ام
کاشکی باور کنی قید خطایم را زدم
زود آمد ضامنم شد زود بخشیدی مرا
تا درِ صحن علی موسی الرضایم را زدم
آخر ماهی خیالم را تو راحت کن بگو
پای تقدیر تو امضای عطایم را زدم
ماه مهمانی که طی شد، کی محرم می رسد
کی ببینم خیمه ماه عزایم را زدم
التماست می کنم امسال راهی ام کنی
من که هر شب ناله‎ی کرب و بلایم را زدم


 
یک شنبه 21 شهریور 1400  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

روضه خوان :

هلا عباس وش در ایل عشاق
عَلَم بردوش وساغرنوش ومشتاق
تویی مشعل بدست وکربلایی
عزامند 
شهیدان خدایی
دو دریا معرفت ره توشه ی توست
چو زینب 
غمگسار پیشه ی توست
دو اقیانوس می اندر سبویت
خروش و موج خیزد از گلویت
دو جیحون اشک جاری دیدگانت
غم 
خون خدا ورد زبانت
قبول حق شود این ناله نی
گوارا باد این جام پیا پی


***********
ارزگانی

یک شنبه 21 شهریور 1400  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

در دلِ من چیزیست، مثلِ یک بیشه ی نور
مثلِ خواب دمِ صبح
و چنان بی تابم
که دلم می خواهد، بدوم تا تهِ دشت
بروم تا سرِ کوه
دورها آواییست که مرا می خواند...
.....
سهراب سپهری

یک شنبه 21 شهریور 1400  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

من دلم سخت می گیرد
وقتی از پنجره می بینم، حوری ، دختر بالغ همسایه،
زیر کمیاب ترین نارون روی زمین فقه می خواند!!!

(سهراب سپهری)

یک شنبه 21 شهریور 1400  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

به نام عشق


«قتل الله قوماْ قتلوک»


...ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان


مثل تیری که رها می شود از دست کمان


خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود


بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود


مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود


مست می آمد و رخساره برافروخته بود


روح او از همه دل کنده ، به او دل بسته


بر تنش دست یدالله حمایل بسته


بی خود از خود ، به خدا با دل و جان می آمد


زیر شمشیر غمش رقص کنان می آمد


یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را


آمده باز هم از جا بکند خیبر را


آمد ، آمد به تماشا بکشد دیدن را


معنی جمله در پوست نگنجیدن را


بی امان دور خدا مرد جوان می چرخید


زیرپایش همه کون و مکان می چرخید


بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد


رفت از میسره از میمنه بیرون آمد


آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه


گفت:لاحول ولاقوه الابالله


مست از کام پدر، زاده لیلا ، مجنون


به تماشای جنونش همه دنیا مجنون


آه در مثنوی ام آینه حیرت زده است


بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است


رفتی از خویش ، که از خویش به وحدت برسی


پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی


نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد


به تماشای نبرد تو خداوند آمد


با همان حکم که قرآن خدا جان من است


آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است


ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست


دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست


آه آیینه در آیینه عجب تصویری


داری از دست خودت جام بلا می گیری


زخم ها با تو چه کردند ؟جوان تر شده ای


به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای


پدرت آمده در سینه تلاطم دارد


از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد


غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا


آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا*


گوش کن خواهرم از سمت حرم می آید


با فغان پسرم وا پسرم می آید


باز هم عطر گل یاس به گیسو داری


ولی اینبارچرا دست به پهلو داری؟!


کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است


یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟!


مثل آیینهء در خاک مکدر شده ای


چشم من تار شده ؟یا تو مکرر شده ای؟

!


من تو را در همه کرب و بلا می بینم


هر کجا می نگرم جسم تو را می بینم


ارباْ اربا شده چون برگ خزان می ریزی


کاش می شد که تو با معجزه ای برخیزی


مانده ام خیره به جسمت که چه راهی دارم


باید انگار تو را بین عبا بگذارم


باید انگار تو را بین عبایم ببرم

 

یک شنبه 21 شهریور 1400  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙


کاش میشد دشنام، جای خود را به سلامی می داد
گلِ لبخند به مهمانیِ لب می بردیم،
بذرِ امید به دشتِ دلِ هم.
کسی از جنسِ محبت، غزلی را می خواند
و به یلدایِ زمستانی و تنهاییِ هم،
یک بغل عاطفه ی گرم به مهمانیِ دل می بردیم...
....
"کیوان شاهبداغی"

یک شنبه 21 شهریور 1400  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

ای یار دور دست که دل می بری هنوز

چون آتش نهفته به خاکستری هنوز

هر چند خط کشیده بر آیینه ات زمان

در چشمم از تمامی خوبان، سری هنوز

 

پنج شنبه 8 مهر 1400  8:50 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

باز غوغا می کند فریاد و غوغا، نمره ی بیست

جیغ مادر، جنگ بابا عصر فردا ، نمره ی بیست

 

خوشنویسی، خوش صدایی، قهر مانی ها قبیح است

از ریاضی از دروس سطح بالا، نمره ی بیست

 

کیف و دفتر ، خط کش و نقاله و خود کارهایم

گوشه ای کز کرده از فریاد بابا ، نمره ی بیست

 

مثل موجی پای ساحل می زنم خود را به هر سو

سهمم اینک چند ماسه دست دریا، نمره ی بیست

 

می کشم هر روز با خود کوله ی بی خوابی ام را

اضطراب هشت ریشتر زلزله را، نمره ی بیست

 

آه نوزده، وای هفده، فاجعه شد شکل پانزده

کاشکی دیگر بمیرد رسم ما یا، نمره ی بیست

جمعه 9 مهر 1400  11:55 AM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

روی خوش و آواز خوش دارندهریک لذّتی

بنگر که لذت چون بود محبوب خوش آواز را

سعدی

 

شعر عارفانه،شعر کوتاه عاشقانه،شعر نو کوتاه احساسی،شعر نو کوتاه فلسفی،شعر کوتاه عاشقانه جدید،شعر کوتاه دلتنگی،شعرهای عاشقانه زیبا،شعر کوتاه زیبا

 



برگرفته شده از shere.blog.ir
برگرفته شده از shere.blog.ir

یک شنبه 11 مهر 1400  8:10 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss
kuoroshss
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3221
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 

شد ز نام دگران گرچه مُکدَّر گوشم

خورد از نام علی قند مُکرَّر گوشم

 

هر کسی نام تو را بُرد شنیدم به دو گوش

می بَرَد فیض زبان را دو برابر گوشم

 

گوش اِستاده ام از کودکی ام نام تو را

زان اقامه که ز لب ریخت پدر در گوشم

 

گوش چپ نیست کم از راست که در میلادم

دو سِری خورده می از نام علی هر گوشم

 

«حیدر»ی گو که از آن گوش فَلَک کر بشود

نیست دلداده ی هر نغمه ی لاغر گوشم

 

من ز هر لب طلب نام علی داشته ام 

نیست امروز بدهکار کسی گر گوشم

 

می بُرَم گوش فلک را به همین کُندی خویش

شرح شمشیر تو از بس که رسد بر گوشم

 

پشت گوش خود اگر دید فلک خواهد دید

حلقه ای رفته به جز حلقه ی تو در گوشم

 

من به جز فاطمه کی می شنوم از دو جهان

پنبه ی باغ فدک کرده علی در گوشم

 

بیتی از «قصری» شیرین سخن آمد در یاد

که از آن معنی بی پرده سراسر گوشم

 

"«قصری» از شوق غلامی شده یکپارچه گوش

قنبری کو که دو صد حلقه کند در گوشم"

 

محمد سهرابی

یک شنبه 11 مهر 1400  11:51 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

پیری وجوانی پی هم چون شب و روزند

ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

دوشنبه 12 مهر 1400  5:13 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها