0

📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙


بی تو مهتاب شبی باز از آن كوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه كه بودم

در نهان خانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد كه شبی با هم از آن كوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام

یادم آید تو به من گفتی : از این عشق حذر كن
لحظه ای چند بر این آب نظر كن
آب ، آیینه عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا كه دلت با دگران است
تا فراموش كنی ، چندی از این شهر سفر كن

با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول كه دل من به تمنای تو پر زد
چون كبوتر لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی ! من نه رمیدم نه گسستم
باز گفتم كه تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم. سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم

یادم آید كه دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه كشیدم
نگسستم ، نرمیدم

رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه كنی از آن كوچه گذر هم


بی تو اما به چه حالی من از آن كوچه گذشتم
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:22 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

این شعرها دیگر براي هیچ کس نیست
نه! در دلم انگار جاي هیچ کس نیست
آن قدر تنهایم کـــــــــه حتی دردهایم
دیگر شبیه دردهاي هیچ کس نیست
حتی نفس هــــــــــاي مـرا از مـن گرفتند
من مرده ام در من هواي هیچ کس نیست
دنیــــاي مرموزي ست مـــا باید بدانیــــــــم
که هیچ کس این جا براي هیچ کس نیست
باید خدا هـــــــم با خودش روراست باشد
وقتی که می داند خداي هیچ کس نیست
من می روم هرچند می دانـم کــــــه دیگر
پشت سرم حتی دعاي هیچ کس نیست
......
نجمه زارع 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:23 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

نازنین ای سمن
ای گل هر چمن
شمع هر انجمن
ای بت عاشقان
مه شیرین زبان
دلبر نامهربان
نظری بر این عاشق زارت فکن
بیش از این آتش بر دل زارم نزن
از غم هجر یار
شده‌ام بی‌قرار
مردم از انتظار
ای نسیم سحر
تو چه داری خبر
از من بی بال و پر
پیش چشمانت ای صنم گلعزار
من بی‌مایه جلوه کنم همچو خار
کشته مرا روی تو وان خم ابروی تو
من اسیرم در آن حلقه گیسوی تو
تا به مژگان سیاه تو نظر کردم
بهر صد تیر غمت سینه سپر کردم
نازنینا تو چون روح و روان منی
سر به پایت نهم گر مژه بر هم زنی
بهر تو جان بیفشانم
ای جان جانانم

رهی معیری


 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی

 


چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی 
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
ای چشم رهی سویت کو چشم رهی جویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی

رهی معیری

 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

خوش آمدی

 

غم‌خوار من به خانه‌ی غم‌ها خوش آمدی 
با من به جمع مردم تنها خوش آمدی 

بین جماعتی که مرا سنگ می‌زنند

می‌بینمت برای تماشا خوش آمدی 

راه نجات از شب گیسوی دوست نیست


ای من، به آخرین شب دنیا خوش آمدی 

پایان ماجرای من و عشق روشن است

ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی 

با برف پیری‌ام سخنی بیش از این نبود

منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی 

ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر

دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی!

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام

نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام

شاید چو یوسفم بنوازد عزیز مصر


پاداش ذلتی که به زندان کشیده ام
 

از سیل اشک شوق دو چشمم معاف دار

کز این دو چشمه آب فراوان کشیده ام
 

جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار

آخر غمت به دوش دل و جان کشیده ام
 

دیگر گذشته از سر و سامان من مپرس

من بی تو دست از این سرو سامان کشیده ام
 

تنها نه حسرتم غم هجران یار بود

از روزگار سفله دو چندان کشیده ام
 

بس در خیال هدیه فرستاده ام به تو

بی خوان و خانه حسرت مهمان کشیده ام
 

دور از تو ماه من همه غم ها به یکطرف

وین یکطرف که منت دونان کشیده ام

 

ای تا سحر به علت دندان نخفته شب

با من بگوی قصه که دندان کشیده ام
 

جز صورت تو نیست بر ایوان منظرم

افسوس نقش صورت ایوان کشیده ام
 

از سرکشی طبع بلند است شهریار

پای قناعتی که به دامان کشیده ام
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

...بیا

ستاره دیده فروبست و آرمید بیا
شراب نور به رگ های شب دوید بیا

ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت

گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا

شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من

پیاپی از همه سو خطّ زر کشید بیا

ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم

ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید بیا

به وقت مرگم اگر تازه می کنی دیدار

بهوش باش که هنگام آن رسید بیا

به گام های کسان می برم گمان که تویی

دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا

نیامدی که فلک خوشه خوشه پروین داشت

کنون که دست سحر دانه دانه چید بیا

امیدِ خاطر ِ سیمین ِ دل شکسته تویی

مرا مخواه از این بیش ناامید بیا

سیمین بهبهانی

 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

گریه می‌بارم، ز بس گنه کارم من
خجالت از احسانِ تو مهربان دارم من
یا حبیب الباکی، یا حبیب الباکی
بنازم احسانت را، عشق به مهمانت را
به خانه‌ات ره دادی، عبد پریشانت را
یا قدیم الاحسان، یا قدیم الاحسان

خار به گلشن دارم، دین به گردن دارم
اگر خریداری تو، جرم و گنه من دارم
یا اله العالمین، یا اله العالمین

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

اشک آفتاب :بهترین شعرهایی که خوانده ام
(بازتاب خطبه ی202 نهج البلاغه پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙
بهترین شعرهایی که خوانده امبهترین شعرهایی که خوانده امبهترین شعرهایی که خوانده امبهترین شعرهایی که خوانده ام
حبیبا ! کاسه ی صبرم سر آمد 
از آن آتش که از ضرب در آمد 

از آن آتش که لبریز از دلم شد
و لی صبر و سکو تم بهتر آمد

از آن غم گرچه قلبم بی قرار است 
نمی گویم چه ها بر یا و ر آمد
 
شما از بضعه ی خود پر س وجو کن 
چه بر آن نازنین و حیدر آمد 

أما نت باز گرد یده است آنک
اگر چه با کبود پیکر آمد 

شبان من دیگر ماهی ندارد 
ز هر سو فتنه با شور و شر آمد 

دو دریا اشک از چشمم روان است 
از آن چه بر سر گل پرور آمد 

من از ماتم نیوشی ها چه گویم 
که ماتم روی ماتم از در آمد 

به رمز و با اشارت لابه کردم 
از این که شکوه از همسنگر آمد

شبم عین شب یلدا ست دایم 
چه گویم من چه هایم بر سر آمد 

اگر چه حزن هایم سر مدی شد 
رضای دوست مارا خوش تر آمد 


بهترین شعرهایی که خوانده امبهترین شعرهایی که خوانده امبهترین شعرهایی که خوانده امبهترین شعرهایی که خوانده امبهترین شعرهایی که خوانده امبهترین شعرهایی که خوانده امبهترین شعرهایی که خوانده ام

صادقی ارزگانی 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

شعری زیبا در وصف بی بی فاطمه زهرا

نام تو در کهکشانها، وه چه غوغا میکند 
در زمین فرمانروایی بر دل ما می کند
یک جهان نور خدایی باشد اندر جان تو 
روز محشر نور تو یک هاله برپا می کند
جلوه ای دارد خدا اندر زمین و آسمان
نور سیمای تو را،افزونتر از ماه می کند
مَقدم والای تو باشد گرامی بر همه
شور و شادی در نهاد ما چه برپا می کند
کف تو باشد علی، آن آیت ایمان حق
افتخار همسری را با تو مولا می کند
راز خلقت در نگاه چشم تو بنهفته است
این معما را چه آسان دیده ات وا می کند
مظهر لطف و عنایت بر همه عالم تویی
خُلق و خویت عالمی را جمله زیبا می کند
مهر تو در جان شیعه ریشه دارد بی حساب
هرکجا نام تو آید ناله، سودا می کند
در قیامت روز میزان و جزای بندگی
دشمنانت را خدا بس خوار و رسوا می کند
گردش چشمان زهرا در قیامت سوی ماست
او محبین را شفاعت نزد اُولی می کند
پور او مهدی بگیرد انتقام از دشمنان
دردِ دل ها، مادرش در نزد آقا می کند


محمد تقی داروگر

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است
دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگ روی آستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنه ی شناسنامه هایشان
درد می کند
من ولی تمام استخوان بودنم
لحظه های ساده ی سرودنم
درد می کند
انحنای روح من
شانه های خسته ی غرور من
تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است
کتف گریه های بی بهانه ام
بازوان حس شاعرانه ام
زخم خورده است
دردهای پوستی کجا؟
درد دوستی کجا؟
این سماجت عجیب
پافشاری شگفت دردهاست
دردهای آشنا
دردهای بومی غریب
دردهای خانگی
دردهای کهنه ی لجوج
اولین قلم
حرف حرف درد را
در دلم نوشته است
دست سرنوشت
خون درد را
با گلم سرشته است
پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟
درد
رنگ و بوی غنچه ی دل است
پس چگونه من
رنگ و بوی غنچه را ز برگهای تو به توی آن جدا کنم؟
دفتر مرا
دست درد می زند ورق
شعر تازه ی مرا
درد گفته است
درد هم شنفته است
پس در این میانه من
از چه حرف می زنم؟
درد، حرف نیست
درد، نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟
پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

شعراز: قیصر امین پور

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

بهترین شعرهایی که خوانده ام

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

بیرگون آغیز قالی بوش بیر گون دولی داد اولی
گون وار کی، هئچ زاد اولماز، گون وار کی هر زاد اولی
بختین دورا، باخارسان یادلار قوهوم قارداش دی
آمما بختین یاتاندا قوهوم قارداش یاد اولی
چالیش آدین گلنده رحمت اوخونسون سنه
دنیادا سندن قالان آخیردا بیر آد اولی
گوردون ایشین اگیلدی دورما اکیل، گوزدن ایت
دوستون گوره ر داریخار دوشمن گوره ر شاد اولی
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:27 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

برای آقا امام زمان (عج)
 



آنقدر می گویم بیا آخر بیایی
با جرعه ای از چشمه کوثر بیایی
ای منتقم ما منتظرت هستیم روزی
با ذوالفقار حضرت حیدر بیایی
هر شب به خود می گویم آقا را ندیدی
باید که فردا شب کمی بهتر بیایی
چشمم به در مانده به امید وصالت
شاید ببینم عاقبت از در بیایی
یابن الحسن اینجا عزای مادر توست
باید برای روضه مادر بیایی

 

بیا که شب ز فراق تو بی سحر مانده
بیا که داغ فراق تو بر جگر مانده
بیا که دیده عالم دگر ندارد تاب
ز فرط گریه برای تو بی گوهر مانده
بیا که رنگ خزان دارد آرزو هامان
بیا که باغ امید تو بی ثمر مانده
جواب طعنه زنان را دهم به این جمله
که یار و صاحب من در ره سفر مانده
دل شکسته ی من هستی من زار است
تمام هستی من بر سر گذر مانده
شفا دهنده به زخم دل شکسته تویی
بیا که ناله ی زهرا به پشت در مانده

نه به سینه نفسی مانده نه به تن جانی
خسته شد پایم از این فاصله طولانی
بی هدف می روم و از تو کمک می خواهم
تا نجاتم دهی از اینهمه سرگردانی
موج ها ساحل دیدار تو را می پویند
شده دریای نگاهم ز غمت طوفانی
از پس سینه دلم را به سویت پر دادم
برسد کاش به تو نامه ی این زندانی
باز با دعوت تو سینه زنان جمع شدند
صاحب خانه ولی نیت در این مهمانی

ما آه سر د از دل مضطر کشیده ایم
بار فراق با مژه تر کشیده ایم
همسازروزگار به عشق تو بوده ایم
از دوری تو رنج مکرر کشیده ایم
از بس که از فراق تو افسرده دل شدیم
بر سینه نقش نرگس پر پر کشیده ایم
آقایی تو باعث این شد به عاشقی
پا از گلیم خویش فراتر کشیده ایم
ما بر تسلّی دل تو در حسینیّه
هر فاطمیه ناله مادر کشیده ایم

یا بن الحسن سلام ملائک نثار تو
باز آ ،که می کشد دل انتظار تو
یابن الرسول یابن علی یابن فاطمه
احرار با وقار فدای وقار تو
ای غایب از نظر ، نظری کن به حال ما
روح و روان و دل ،همه در اختیار تو
شمشیر انتقام تو تیغ عدالت است
دارد پیام خشم علی ذوالفقار تو
باز آ بگو که مادر ما را چرا زدند
کی افتد از حرم به مدینه گذار تو

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:27 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

بشکفد بار دگر لاله رنگین مراد
غنچه سرخ فرو بسته دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز
روزگاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد 

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد. 


ژاله اصفهانی

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها