ساقى كه خود تجلى مستانه مىكند
ما را خمار وارد ميخانه مىكند
بنيانگذار شيوه ليلائيان رضاست
كز دل جنون بسازد و ديوانه مىكند
صد بار اگر به دست كريمش طمع كنيم
باز از كرم نگاه رئوفانه مىكند
از شمع جمع جان فنا گشتگان عشق
ما را نگاه صبح تو پروانه مىكند
سلمان تو اگر نشدم چاره كن شوم
سلمانىات كه موى تو را شانه مىكند
اى حاجتم نگاه تو يا ثامن الحجج
ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج
هرگاه نوكر تو نفس از جگر زند
دل در هواى شوق لقاى تو پر زند
دلها چه در حريم تو ره يافت بى شمار
آنجا كه پر گشايد و جبرئيل در زند
شيعه به كوى دلبر خود خاك مىشود
تا چون غبار از پى دلدار سر زند
ما را عبور غمزه معشوق مىكشد
عاشق هميشه تن به مسير خطر زند
يك جلوه از نگاه تو اى شمس مشرقين
هر صبح و شام طعنه به شمس و قمر زند
اى گل به روى ماه تو يا ثامن الحجج
ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج
جان در سراى تن به تلاطم فتاده است
چشم خمار بر شرر خُم فتاده است
دست مرا به شاخه طوبى گره زنيد
چشم طمع دوباره به گندم فتاده است
آنگونه نور در دل يثرب دميد كه...
بر لعلهاى نجمه تبسم فتاده است
ره وا كنيد يار خراسانى آمده
قرعه به نام قافله قم فتاده است
از مهربان نبود توقع به غير اين
راه رئوف باز به مردم فتاده است
اى جان نثار راه تو يا ثامن الحجج
ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج
جان را جمال جلوه جانان جلا دهد
آن دم كه ديده را به نگاهى صلا دهد
هركس كه دوست داشتنىتر شود به او
وى را به راه و رسم محبت بلا دهد
اى دل بگو كه ميكده حصن حصين ماست
ساقيست آنكه باده لا با ولا دهد
مىخواست امتحان دل عاشقش كند
ورنه گداى ميكده را كى طلا دهد
در كوره راه بى خبران ره نمىبَرد
آنكه اميد وصل، دلش را جلا دهد
اى آه ما ز آه تو يا ثامن الحجج
ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج
دولت سراى شاه رئوفان بهشت ماست
هر چند سوى گنبد او روى زشت ماست
نيكان بناى تك تك ما را سرشتهاند
خاك عقيق پاك جنان خشت خشت ماست
ما از ازل به ميكده مستيم تا ابد
سرمايه ولاى رضا سرنوشت ماست
بى روى او چو روى به بيت و جنان كنيم
جنت جحيم و كعبه همانا كنشت ماست
آنجا شفاعت است كه برداشت مىكنيم
اينجا اگر كه خدمت دلدار كشت ماست
اى عرشيان سپاه تو يا ثامن الحجج
ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج
ما را گدايى سر كويت عبادت است
ديگر براى ما ره و رسم تو عادت است
اى دل دخيل پنجره معرفت ببند
آنكس كه شد مقرب او با سعادت است
آرى مسير سبز تولى محبت است
ما طريق سرخ تبرى رشادت است
بعد از دعا و خواهش تعجيل در ظهور
تنها دعا و آرزوى ما شهادت است
اين نو رسيده زاده باب الحوائج است
حاجت بخواه جشن بزرگ ولادت است
دل مست بارگاه تو يا ثامن الحجج
ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج