0

📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

یا علی من مثل نقالان پیر
از تو می جویم مدد در رزم شیر
یا علی من مثل حمّالان بد
وقتِ تنگی از تو میخواهم مدد
خود چه باید کرد؟ این رسم غم است
این نشان دودمان ماتم است
شیعیان ســــــوداگران نیّتند
زارعان ان اشــــــک مظلومیتند
شیعه بودن چیست؟ بُغض منفجر
شیعه یعنی یک نگاه منتظر 
هر گُلی در انتظار چیدنست
هر گیاهی شیعه روئیدن است
شیعه گُُـــل رو به وادی میکند
شیعــــه نــــوروز شادی میکند
این شبان جوئی سرشت بره هاست
این تشیع در تمام ذرّه هاست
شیعه هر شب میچکد از جشم باد
شیعه عاشق میشود هر بامداد
هست این از اولین تا آخرین
کُلُ شئ را امامانی مبین
در زمین تا بر تن طین ماء بود
این طنین در باطن اشیاء بود
نیست تمثیلی به از این انتظار
ما به دنبال گُلیم از هر بهار
پس تشیع در طبیعت جاری است
پس جهان یک باغ مذهب کاری است
شعیان در قلب عالم ساکنند
شیعیان در کوه غیبت کاهنند
منتظر هستیم ما در هر نماز
تا اذان برخیزد از خاک حجاز
بر لباس این حقیقت لکّه نیست
پرده دار این اذان جز مکه نیست
شیعیان شب را تنفس کرده اند
شیعیان در خون تجسس کرده اند
نینوا را در دل خود ذکر کن
کل ارض کربلا را فکر کن
پس زمین جغرافیای آه ماست
پس زمان تاریخ ثارالله ماست
زخم شیعی را سواران دیده اند
این طنین را سربداران دیده اند
زخم شیعی خُدعه ی قطامه هاست
زخم شیعی در زیارتنامه هاست
ما از از اوّل در هدایت بوده ائیم
مردمی اهل ولایت بوده ائیم
ریشه کوه قرون در چنگ ماست
حیدر آباد دَ کن از سنگ ماست
ما به خون خود ادا کردیم دین
میبرد خمس جوانان را حسین
شیعه یعنی کشف یک قتل فجیع 
شیعه یعنی دفن یک گل در بقیع
ای ضریح بی نشان خاکت کجاست؟
ای بقیع گریه پژواکت کجاست ؟
شاعر: احمد عزیزی
منبع: کتاب شعر در خلوت علی (ع) 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

حسین جان!!! 

روزی که شود " اذاالسما انفطرت "

وانگه که شود " اذاالنجوم انکدرت"

من دامن تو بگیرم اندر "سئلت"

گویم صنما "بای ذنب قتلت "

 

 

عشق تومرا " الست منکم ببعید "

هجرتو مرا "ان عذابی لشدید"

برکنج لبت نوشته "یحیی ویمیت"

من مات من العشق فقد مات شهید

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

ساقى كه خود تجلى مستانه مى‏كند

ما را خمار وارد ميخانه مى‏كند

بنيانگذار شيوه ليلائيان رضاست

كز دل جنون بسازد و ديوانه مى‏كند

صد بار اگر به دست كريمش طمع كنيم

باز از كرم نگاه رئوفانه مى‏كند

از شمع جمع جان فنا گشتگان عشق

ما را نگاه صبح تو پروانه مى‏كند

سلمان تو اگر نشدم چاره كن شوم

سلمانى‏ات كه موى تو را شانه مى‏كند

اى حاجتم نگاه تو يا ثامن الحجج

ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج

هرگاه نوكر تو نفس از جگر زند

دل در هواى شوق لقاى تو پر زند

دلها چه در حريم تو ره يافت بى شمار

آنجا كه پر گشايد و جبرئيل در زند

شيعه به كوى دلبر خود خاك مى‏شود

تا چون غبار از پى دلدار سر زند

ما را عبور غمزه معشوق مى‏كشد

عاشق هميشه تن به مسير خطر زند

يك جلوه از نگاه تو اى شمس مشرقين

هر صبح و شام طعنه به شمس و قمر زند

اى گل به روى ماه تو يا ثامن الحجج

ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج

جان در سراى تن به تلاطم فتاده است

چشم خمار بر شرر خُم فتاده است

دست مرا به شاخه طوبى گره زنيد

چشم طمع دوباره به گندم فتاده است

آنگونه نور در دل يثرب دميد كه...

بر لعل‏هاى نجمه تبسم فتاده است

ره وا كنيد يار خراسانى آمده

قرعه به نام قافله قم فتاده است

از مهربان نبود توقع به غير اين

راه رئوف باز به مردم فتاده است

اى جان نثار راه تو يا ثامن الحجج

ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج

جان را جمال جلوه جانان جلا دهد

آن دم كه ديده را به نگاهى صلا دهد

هركس كه دوست داشتنى‏تر شود به او

وى را به راه و رسم محبت بلا دهد

اى دل بگو كه ميكده حصن حصين ماست

ساقيست آنكه باده لا با ولا دهد

مى‏خواست امتحان دل عاشقش كند

ورنه گداى ميكده را كى طلا دهد

در كوره راه بى خبران ره نمى‏بَرد

آنكه اميد وصل، دلش را جلا دهد

اى آه ما ز آه تو يا ثامن الحجج

ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج

دولت سراى شاه رئوفان بهشت ماست

هر چند سوى گنبد او روى زشت ماست

نيكان بناى تك تك ما را سرشته‏اند

خاك عقيق پاك جنان خشت خشت ماست

ما از ازل به ميكده مستيم تا ابد

سرمايه ولاى رضا سرنوشت ماست

بى روى او چو روى به بيت و جنان كنيم

جنت جحيم و كعبه همانا كنشت ماست

آنجا شفاعت است كه برداشت مى‏كنيم

اينجا اگر كه خدمت دلدار كشت ماست

اى عرشيان سپاه تو يا ثامن الحجج

ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج

ما را گدايى سر كويت عبادت است

ديگر براى ما ره و رسم تو عادت است

اى دل دخيل پنجره معرفت ببند

آنكس كه شد مقرب او با سعادت است

آرى مسير سبز تولى محبت است

ما طريق سرخ تبرى رشادت است

بعد از دعا و خواهش تعجيل در ظهور

تنها دعا و آرزوى ما شهادت است

اين نو رسيده زاده باب الحوائج است

حاجت بخواه جشن بزرگ ولادت است

دل مست بارگاه تو يا ثامن الحجج

ماييم در پناه تو يا ثامن الحجج

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:13 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

بی تو ای دل نکند لاله به بار آمده باشد
ما در این گوشه زندان و بهار آمده باشد
چه گلی گر نخروشد به شبش بلبل شیدا
چه بهاری که گلش همدم خار آمده باشد
نکند بی خبر از ما به در خانه پیشین
به سراغ غزل و زمرمه یار آمده باشد
از دل آن زنگ کدورت زده باشد به کناری
باز با این دل آزرده کنار آمده باشد
یار کو رفته به قهر از سر ماهم ز سر مهر
شرط یاری که به پرسیدن یار آمده باشد
لاله خواهم شدنش در چمن و باغ که روزی
به تماشای من آن لاله عذار آمده باشد
شهریار این سر و سودای تو دانی به چه ماند
روز روشن که به خواب شب تار آمده باشد
......
شهریار 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:14 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

دريا شده ‌ست خواهر و من هم برادرش
شـــــــاعرتر از هميشه نشستم برابرش

خـــواهــــر ســـــلام! با غزلي نيمه‌آمدم
تا با شـــــــــما قشنگ شود نيم ديگرش

مي‌خـــــواهم اعتراف كنم هر غزل كه ما
با هـــــــم سروده‌ايم جهان كرده از برش

خواهر زمان ،زمان برادركشي‌ست باز‌
شــــــايد به گوش‌ها نرسد بيت آخرش‌

با خود ببر مرا كه نپوسد در اين سكون
شعري كه دوست داشتي از خود رهاترش

دريا سكوت كرده و من حرف مي‌زنم
حس مي‌كنم كه راه نبردم به باورش

دريا منم! هم‌او كه به تعداد موج‌هات
با هر غروب خورده بر اين صخره‌ها سرش

هم او كه دل زده‌ست به اعمــــاق و كوسه‌ها
خون مي‌خورند از رگ در خــــون شناورش

خواهر! برادر تو كم از ماهيان كه نيست
خرچنـــــــگ‌ها مخواه بريسند پيــكرش

دريا سكوت كرده و من بغض كرده‌ام
بغض برادرانه‌اي از قهر خواهرش


اثر استاد: محمد علی بهمنی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:14 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

چو بلبل سحري از جگر كشيد آواز 
به جام گل لب ميناي ابر شد دمساز 
شكفته شد گل احمر چو چهره محمود 
بنفشه كرد معطّر چمن چو زلف اياز 
گشود ديده زخواب و خمار ديگر بار 
به روي باغ در فتنه كرد نرگس باز 
رسيد وقت كه طاووس نو بهار به باغ 
گهي به سرو، به شمشاد، گه كند پرواز 
به سجع و قافيه مرغان بذله گوي به شاخ 
كنند زمزمه چون مطربان نغمه نواز 
عروس گل بدر آمد به حجله گاه چمن 
نشست بر سر گلبن به صد كرشمه و ناز 
نشسته بر ورق چهر ه اش ز ژاله عرق 
چنان كه از اثر مي، رخ بتان طراز 
شدم به باغ يكي طرفه شاهدي ديدم 
ترنج غبغب و گلچهره شوخ و زلف انداز 
گوزن گردن و طاووس جلوه، كبك خرام 
غزال چشم و غزل خوان و رندو لعبت باز 
به صد لطيفه شدم پيش و پس به هر يك گام 
چو بروثن و ثني بردمش دو جاي نماز 
به يك نگاه چنان شد زر از دل آگاه 
كه راه برد به انجام كار از آغاز 
بكرد ناز و كشيدم كه در طريقت عشق 
چو يار ناز كند عاشقانه كنند نياز 
پس از هزار ترش رويي و دو صد تلخي 
به پاسخم لب شيرين خويش داد جواز 
چه گفت؟ گفت كه كوتاه دار قصّه خويش 
فسانه را چو سر زلف من مساز دراز 
بگفتم اي دل مجروح را غمت مرهم 
به غمزه خاطر عشّاق خويش ريش مساز 
چو زلف پر شكنت اين قدر دلم مشكن 
به نار هجر از ين بيشتر تنم مگداز 
هراس دار كه روزي شكايت از تو برم 
به مير ملك خراسان شه عراق و حجاز 
امام ثامن و ضامن خديو كشور طوس 
كه هست شاه حقيقي به خسروان مجاز 
شهيد زهر جفا مبداً سخا و وفا 
كم هم به طوس غربت است و هم غريب نواز 
شهنشهي كه بود امرش از طريق نفاذ 
به ماسواي خدا با قضاي حق انباز 
ز يمن تربت او بود اين كه در مرتع 
به گوسفند شبان است گرگ حيلت ساز 
دو چا كرند قضا و قدر غلط گفتم 
كه روز و شب پي امرش بوند در تك و تاز 
شهنشهي كه به دوران بأس و معدلتش 
كنند صعود و كبك آشيان به ديده باز 
زاعتدال و لطافت هواي بارگهش 
هزار بار زخلد برين بود ممتاز 
كنند صدره بر طايران سدره نشين 
كبوتران درش ناز، همچو كبك به غاز 
كند چو كفّ كريمش كرم نخواهد ماند 
نه بر بخيلان بخل و نه بر حريصان آز 
جهان پناها داني به دردهاي نهان 
به روزگار، كسم جز تو نيست محرم راز 
جهان فراز و نشيب است و سهم من همه شيب 
تو سر فراز كن اي خالق نشيب و فراز 
هميشه تا كه برهنه است پيكر نرگس 
هميشه تا كه بپوشد به تن حرير، پياز 
پيازوار غم دشمن تو، تو بر تو 
چو چشم نرگس، جسم محبت اندر ناز

ميرزا ابو القاسم ذوقي اصفهاني


 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:14 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

قلم دوباره فتاده به دام مادرها
کنیز خانه ات هستند تمام مادرها

 

اگرچه اینکه به مردها رسد مقام امام
ولی یقین که تو هستی امام مادرها

 

اگر اجازه دهی خاک پات را بوسم
اگر اجازه دهد ازدحام مادرها

 

کلید درب بهشت زیر پای مادرهاست
چگونه شرح دهم از مقام مادرها

 

برابری بکند با طعام های بهشت
غذای سوخته یا اینکه خام مادرها

 

به روضه های زنانه ز کودکی دیدم
همیشه سمت تو باشد سلام مادرها

 

همیشه میرسد این عطر یاس های کبود
میان روضه ی تو بر مشام مادرها

 

چگونه حرمت زهرا میان کوچه شکست؟
مگر که واجب نیست احترام مادرها...؟!
یاسین قاسمی

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:14 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

چـــرا پــشـت ديــوار پنــــــهان شــدن 
چــرا از هــــياهـــو هـــراســـان شـــدن
چـرا مثل چاهي که از خود تهي ست 
به يــک ضــربه در خويش ويران شــدن
چـــــرا خـــوي در يــــوزگــي داشـــتن 
به دنــــــبال دونـــان پــي نـان شــــدن
چـــــرا روزي از مصــــلـحت خواســتن
به ظــاهـر فـريبــــي مســلمان شــدن
چـــــــــرا دل به آلـــــودگــــي باخــــتن
ز آييـــــــنه هـا روي گـــــــردان شــــدن
تـو آن گـونـه مي کـوشـي از بهـر چاه 
که مــوري بــراي سـليــــمان شـــــدن
بـــيا تا بـکــوشـيم انســان شــويـــم

که زيباست ، زيباست ، انسان شدن .
که زیباست، زیباست، انسان شدن.....

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:15 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

تا کی در انتظار تو شب را سحر؟ محرابتان کجاست که دل را خبر کنم؟

این جمعه هم گذشت دوباره نیامدی چندین هزار جمعه به یاد تو سر کنم؟

امید من نظاره به روی چو ماه توست رخصت که یک نظر به جمالت نظر کنم.

باید غبار فتنه این روزگار را در پای ندبه های تو از تن به در کنم.

یابن الحسن (عج)! چگونه بدون نگاه تو در بوستان سبز ولایت ثمر کنم؟

یا از سفر بیا، سفر کرده غریب! یا یک نشانه ای که به سویت سفر کنم.

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:15 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

خبر، آمیخته با بغض گلوگیر شده‌ ست / سیل دلشوره و آشوب، سرازیر شده‌ ست / سرِ دین، طعمه‌ ی سرنیزه‌ ی تکفیر شده‌ ست

هر که در مدح علی(ع) شعر جدید آورده‌ ست
گویی از معرکه‌ ها نعش شهید آورده‌ ست

روضه‌ی مشک رسیده‌‌ ست به بی‌آبی‌ ها / خون حق می‌چکد از ابروی محرابی‌ ها / باز هم حرمله... سرجوخه‌ ی وهابی‌ ها


کوچه پس‌کوچه‌ ی آینده، به خون تر شده است
باز بوزینه‌ ی کابوس، به منبر شده‌ است

خط و ربط عرب ای کاش که کاشی گردند / تا حرم، همسفر «قافله‌ باشی» گردند / لاشه‌ خواران سقیفه، متلاشی گردند

می‌ زند قهقهه، «القارعه» بر خامی‌ شان
خون دین می‌چکد از «دولت اسلامی»شان

بنویسید: تب ناخلفی‌ ها ممنوع! / هدف آزاد شده، بی‌ هدفی‌ ها ممنوع! / در دل «عرش»، ورود سلفی‌ ها ممنوع!

«عرش» یک روضه‌ ی فاش است که داغ و گیراست
«عرش»… گفتیم که نام دگرِ سامرّاست

شرق، در فتنه‌ ی اصحاب شمال افتاده‌ ست / بر رخ غرب، از این حادثه خال افتاده‌ ست / وا شده مشت و از این چفیه، عقال افتاده‌ ست!

گویی از هرچه که زشتی‌ ست، کفی هم کافی‌ست!
جهت خشم خدا، یک سلفی هم کافی‌ ست!

تا «بهار عربی» روی علف باز کند / جبهه در شام و عراق از سه طرف باز کند / وای اگر دست کجی پا به «نجف» باز کند!

عاشق شیرخدا، وارث شمشیر خداست
سینه‌ ی «سنی و شیعه» سپر شیر خداست

لختِ خونِ جگر ماست به روی لبشان / کوره‌ی دوزخیان، گوشه‌ نشین تبشان / لهجه‌ ی عبری و لحن عربی، مکتب‌شان

«نیل» را تا به «فرات»، آنچه که بود، آتش زد
شک مکن؟ ما همه را «مکر یهود» آتش زد

بی‌ جگرها جگر حمزه به دندان گیرند / انتقام اُحُد و بدر ز طفلان گیرند / چه تقاص‌ ز لب قاری قرآن گیرند

بیشتر زان که از این قوم، بدی می‌جوشد
از زمین غیرت «حجربن عدی» می‌جوشد!

گره، انگار نه انگار به کار افتاده / سایه‌ ی سرکش ما گردنِ دار افتاده / چشم بی‌ غیرت اگر سمت «مزار» افتاده

صاعقه در نفسِ ابری خود کاشته‌ ایم
به سر هر مژه‌ای یک قمه برداشته‌ ایم

سنگ تکفیر به آئینه‌ی مذهب؟ هیهات! / ذوالفقار علی و رحم به مرحب؟ هیهات! / دست خولی طرف معجر زینب؟ هیهات!

ما نمک خورده‌ی عشقیم، به زینب سوگند
پاسبانان دمشقیم، به زینب سوگند

داس تکفیر، گل از ریشه بچیند؟ هرگز! / کفر بر سینه‌ی توحید نشیند؟ هرگز! / مرتضی همسر خود کشته ببیند؟ هرگز!

پایتان گر طرف «کرب و بلا» باز شود
آخرین جنگ جهانیِ حق آغاز شود

خوش‌خیالی است مرامی که اجاقش کور است / مفتیِ نفتیِ این حرمله‌گان، مزدور است / قصه حنجره و تیرِ سه‌ پر مشهور است

خار در چشم سعودی شده «بیداریِ ما»
باز کابوس یهودی شده «بیداریِ ما»

رگ «بیداریِ ما» شد شریانی که زدند / بشنوی (بر دُهُل «جنگ جهانی» که زدند) / پاسخ شیعه به هر زخم زبانی که زدند

بذر غیرت، سر خاک شهدا می‌ کاریم
پاسخ شیعه همین است که: صاحب داریم 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:15 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گر چه او بالاتر است
شصت و شاهد هر دعوی بزرگی میکنند
پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتر است
ناکسی بر صذر مجلس گر نشیند عیب نیست
روی دریا خس نشیند قعر دریا گوهر است 
مایه اصل و نسب در گردش دوران زر است؟
دائما خون میخورد تیغی که صاحب جوهر است

این شعر توسط یکی از مرشدان ورزش کهن باستانی سروده شده که ظاهرا به مرور ابیاتی به آن اضافه شده
( البته در حد تحقیقی که بنده کمترین کردم)

فکر کنم مثل این بیت

کره خر از خریت پیش پیش مادر است
کره اسب از نجابت در قفای مادر است 
یا 
آهن و فولاد هر دو از یک کوره می آیند برون
آن یکی شمشیر زرین و آن یکی نعل خر است

از این حیث احساس میکنم همان جند بیت بالا باید اصل شعر باشد- 

به هر حال از محضر بزرگان شعر و ادب رخصت 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:15 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

خد حافظی با ماه مبارک رمضان در قالب شعر 

الوداع ای ماه نیکوی خدا 


الوادع ای ماه نیکوی خداماه قرآن و عبادات و دعا
بلبل از هجر گلستان سر دهد
ناله ها و شیون و افغان کند
از فراق یار نیک مهربان
روز و شب نالد چو نی در این جهان
گفتمش این ناله و فریاد چیست
این فراق و این وداع از بهر کیست
گفت بهر یار از جان بهترم
مونس شبهای تار و یاورم
گفت آید سال دیگر در برت
کم بکن شور و نوا اندر سرت
گفتمش آیا کند عمرم وفا ؟
تا که آید یار نیک با صفا
گفت آید سال نو ماه صیام
تا که بنمائی دگر باره قیام
تا برای حق کنی صوم و صلوة
نفس گردد تزکیه بهر حیوة
ای خدا ای راز دار مومنان
ای پناه و ملجاء درماندگان
از معاصی شرمسارم ای اله
توشه ای نبود مرا غیر بُکا
ای خدا عواهم که بخشائی مرا
از ذنوب و از گناه و از خطا
بار دیگر کن نصیب و بهر ما
ماه قرآن و عبادات و دعا
با دلی پر آه و جانسوز و گداز
گفت این اشعار (محمود) از نیاز
برگرفته از کتاب نیاز المومنین


تالیف : حاج سید محمود محمدی

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:15 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

بی شک جهان را به عشق کسی آفریده اند ،
چون من که آفریده ام از عشق
جهانی برای تو ...
...
حسین پناهی 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

شعری زیبا از مولوی برای عید سعید فطر 

بگذشت مه روزه ، عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران، معشوق پدید آمد 
آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد
معشوق توعاشق شد، شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کلید آمد 
جان از تن آلوده، هم پاک به پاکی رفت
هرچند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جــام تـــو دل مــــــانده به دام تو
جان نیز چو واقف شد، او نیز دوید آمد 
بس توبه شایسته برســنگ تـــو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمـــی زد دم
بر بوی بــهــــار تو، ازغیب رسید آمد

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:16 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:📗📘📙 بهترین شعرهایی که خوانده ام 📗📘📙

به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

لب تو میوه ممنوع، ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد

هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه، خداوند نشد

خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند : نشد!
....
فاضل نظری 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

پنج شنبه 7 اردیبهشت 1396  7:16 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها