حیف نون می ره دکتر، می
گه آقای دکتر من چشمام ضعیفه. دکتر می گه تا چه حد ضعیفه؟ حیف نون می گه
شما اون مگسی رو که روی دیواره می بینین؟ من نمی بینمش
!
معلم: فعل کشیدن را صرف کن
.
شاگرد: کشیدم کشیدی پاره شد
!
حیف نون سوار مترو می شه، تفنگ در میاره به راننده مترو می گه یالا برو دوبی
!
حیف نون
به بزه می گن چرا زنگولت صدا نمی کنه؟ می گه گذاشتمش رو ویبره
!
دانش آموزی داشت سر کلاس
چیزی می خورد، معلم پرسید چی می خوری؟ گفت: نمی خورم! آلو خشک رو گذاشم
توی دهانم تا خیس شه زنگ تفریح بخورم
!