0

داستان کودکانه کوتاه، کجا بخوابم؟

 
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

داستان کودکانه کوتاه، کجا بخوابم؟

داستان کودکانه کوتاه، کجا بخوابم؟
 
 
 
شب خسته بود. خوابش می‌آمد. گفت: «من کجا بخوابم؟» شب رفت رو نوک کوه، دست و پایش را جمع کرد. گرد شد، گرفت خوابید. خوابش که برد قل خورد، افتاد پایین. گفت: «من کجا بخوابم؟»
چاه گفت: «بیا این جا بخواب!»
شب رفت. چاه تاریک بود. شب ترسید. پرید بیرون. گفت: «من کجا بخوابم؟»
غار گفت: «بیا اینجا بخواب!»
شب رفت. غار کوچک بود. نصف شب بیرون ماند. گفت: «من کجا بخوابم؟»
رود گفت: «بیا اینجا بخواب!» شب رفت. خیس شد. آب از سر و رویش چکید. گفت: «من کجا بخوابم؟»
ستاره ها او را دیدند. دلشان سوخت. گفتند: «بیا اینجا بخواب!» بعد دست او را گرفتند و بالا کشیدند. شب آنقدر خسته بود که وسط آسمان دراز کشید و خوابید. تا صبح آب ازش چک و چک چکید.
 
محمد رضا شمس
منبع:من مامانم
 
 
دوشنبه 16 اسفند 1395  6:54 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
دسترسی سریع به انجمن ها