فاطمه(س) ابتدای عاشورا
شعر فاطمی قطعهای از پازل موضوعی شعر ولایی است که در قلمر شعر آیینی قرار می گیرد. شعر فاطمی از جایگاه بلندی در شعر آیینی برخوردار است و قدمت 11 سدهای دارد.
در شعر معاصر و به خصوص بعد از انقلاب اسلامی، بسیاری از شعرای متعهد سعی کردند قرائت حماسی و ارزشی از فرهنگ فاطمی داشته باشند، در نتیجه آثاری در پیشنیه تاریخی شعر فاطمی آفریده شده است که در نوع خود بی سابقه است.
به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت بانوی بزرگ اسلام، حضرت فاطمه زهرا (س)، مروری داریم به برخی از سروده های شاعران آیینی کشورمان که در ادامه می آید:
غزل استاد خسرو احتشامی در مدح حضرت زهرا(س)
این آستان كه هست فلك سایه افكنش
خورشید شبنمی است به گلبرگ گلشنش
تا رخصت حضور نیاید شب طلوع
مهتاب از ادب نتراود به روزنش
جاری است موج معجزه جویبار غیب
در شعله شقایق صحرای ایمنش
اینت بهشت عدن كه دور از نسیم وحی
بوی خدا رهاست به مشكوی و برزنش
كو محرمی كه پرده ز راز سخن كشد
دارد زبان ز سبزه توحید سوسنش
تا زینت هماره هفت آسمان شود
افتاده است خوشه پروین ز خرمنش
سر مینهد سپیده دمان پای بوس را
فانوس آفتاب به درگاه روشنش
جای شگفت نیست كه این باغ سرمدی
ریزد شمیم شوكت مریم ز لادنش
روز نخست چون گل این بوستان شكفت
عطر عفیف عشق فرو ریخت بر تنش
محتاج نقش نیست كه گردد بلند نام
گوهر، جهان فروز بر آید ز معدنش
اینجاست نور آینه عصمتی كه بود
بر نقطه نگین نبوت نشیمنش
هم باشدش بهار رسالت در آستین
هم میچكد گلاب ولایت ز دامنش
مرد آفرین زنی كه خلیلانه میشكست
بتخانه خلاف خلافت ز شیونش
از سدره نیز در شب معراج میگذشت
حرمت اگر نبود عنانگیر توسنش
تا كعبه را ز سنگ كرامت نیفكند
از چشم روزگار نهانست مدفنش
احرامی زیارت زهراست اشك شوق
یا رب نگاهدار ز مژگان رهزنش
دارم گواه كوتهی طبع را به لب
بیتی كه هست الفت دیرینه با منش:
"من گنگ خوابیده و عالم تمام كر
من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش"
گفت : در می زنند مهمان است