سخن در سرزمینی است که وقف عام است برای اهل ایمان و اینک اما در اشغال اهل نفاق. شهری که ساکنانش بنا بر احکام کتاب خدا، از اجاره مسکن معافند!
از صادق آل محمد، سلام خدا بر او، مروی است که:
«دوست داشتنیترین زمین نزد خداوند، سرزمین مکه است. نزد خدا نه خاکی از خاک آن، نه سنگی از سنگ آن، نه درختی از درخت آن، نه کوهی از کوههای آن و نه آبی از آب آن محبوبتر نیست»(1)
چرا «مکه»اش خواندند؟
سخن در سرزمینی است که وقف عام است برای اهل ایمان و اینک اما در اشغال اهل نفاق.
مکه، مقدسترین شهر مسلمانان است که در قرآن به نامهایی چون بکّه، بلدالحرام، بلدالامین و امالقری خوانده شده است. در تسمیهاش وجوه زیر را برشمردهاند.
1. مکّه، ترکیبی از مک (به معنای بیت) و رب بوده و مکه یعنی، بیت الرب یا بیت الله؛
2. مکه، ترکیب از مک (به معنای واحه و وادی) و رب بوده و مکه یعنی وادی رب؛
3. مکه در اصل، مکرابا که از کلمه مقرب گرفته شده و این مکان به معنای مکانی است که به خداوند تقرب ایجاد میشود؛
4. مکه از ریشه مکک (به معنای هلاک شدن و کم شدن) مشتق شده و مکه یعنی مکانی که هر ستمگری نظر سوئی به آن شهر داشته باشد سرنوشتی جز هلاک و نابودی نخواهد داشت؛
5. مکه از ماده «مک(به معنای «جذب») مشتق شده که این بدان جهت است که مردم از هر دیار به آن سرزمین جذب میشوند.(2)
بنا بر صریح آیات قرآن، این سرزمین، مِلک طِلق کسی نیست بله سرزمینی است آزاد برای همگان:
إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِی جَعَلْناهُ لِلنّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فِیهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحاد بِظُلْم نُذِقْهُ مِنْ عَذاب أَلِیم(حج : 25)
«بیتردید كسانی كه كافر شدند و مردم را از راه خدا و مسجدالحرام كه آن را برای مردم; چه مقیم آن و چه مسافر، یكسان قرار داده ایم، باز می دارند، درخور عذابند و هر كه بخواهد در این سرزمین به ستم كجروی كند، او را از عذابی دردناك می چشانیم.»
تمام شهر مكه وقف عام است!
این آیه میگوید: ما تمام شهر مكه را وقف عام كرده ایم و ساكنان آن در استفاده از آن با غیر اهل مكه تفاوتی ندارند. برخی نیز گفته اند:خرید و فروش زمینهای آن حرام است.
امیرمؤمنان (علیه السلام) در نامه ای به فرماندار مكه نوشت:
به مردم مكه دستور بده تا از كسانی كه در این شهر سكونت دارند اجاره مسكن نگیرند; زیرا خداوند فرموده است: كسانی كه اقامت دارند یا از بیرون می آیند در استفاده از آن یكسانند ; البته موضوع حرمت اجاره گرفتن از منازل مكه، مسأله ای فقهی است كه فقهای سنی و شیعه نظریات مختلفی ارائه كرده اند و شرح آن در كتب فقهی آمده است.
گفتهاند وقتی منصور دوانیقی خواست مسجد را توسعه دهد. از این رو، مردمی را كه در اطراف مسجدالحرام خانه داشتند به حضور خواست تا خانه هایشان را خریداری كند. ولی آن ها حاضر به فروش نشدند.منصور در بن بست سختی قرار گرفت. در این باره از امام صادق (علیه السلام) چاره جویی كرد. امام فرمود: در این باره از قرآن دلیلی داریم آنجا كه فرمود: (إِنَّ أَوَّلَ بَیْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی بِبَكَّةَ مُبارَكاً). اولین خانه در آنجا كعبه بوده بنابراین، اگر آن ها پیش از بنای كعبه خانه ساخته اند پس اطراف مكه مال آن هاست ولی اگر خانه كعبه مقدم بوده، این حریم تا آنجا كه نیاز زائران اقتضا می كند، متعلق به كعبه است.
از این رو منصور دستور داد مالكان خانههای اطراف مكه را احضار كردند و او به این آیه استدلال كرد و آن ها حاضر به معامله شدند.(3)
پینوشتها:
1. من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۲۸
2. جعفری، یعقوب، نامهای شهر مکه، مجله میقات حج، زمستان۱۳۷۱ش، ش۲، ص۲۰۵-۲۲۲.
3.پیمان پارسایی،برگرفته از تفسیر نسیم حیات
شکوری_تبیان