
امکان دسترسی خانواده ها به بیش از یک خودرو در شرایط حال جامعه به موردی تبدیل شده که بر کسی پوشیده نیست. جدا از ریشه یابی عوامل آن، عواقبی که این فرهنگ به همراه خود آورده چیزی است که از آن می توان به ترافیکها سنگین و تنش های مختلف در رانندگی و از همه مهم تر حادثه ساز یاد کرد. هر فردی در کنار این که در چارچوب قانون موظف به رعایت یک سری موارد استاندارد از پیش تعیین شده است، از سبک منحصر به فرد و خاص رانندگی خود بهره می برد و این به معنای مواجه شدن با تعداد بسیار زیادی فرهنگ رانندگی شخصی، تا هم سو ساختن همه این موارد با فرهنگ صحیح رانندگی جامعه یکی از بزر گترین چالش های پیش روی مسوولان و تک تک افراد باشد.
اما قبل از این که به این موضوع بپردازیم لزوم رواج استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی که شاید تا چندین برابر بهره وری بالاتری در مقایسه با هر خودروی شخصی دیگری دارند (به منظور چاره اندیشی در معضل ترافیک) موردی است که خود به کاستن از بار ترافیکی و حتی هزینه های ناشی از آموزش و فرهنگ سازی در این زمینه کمک شایانی می کند که البته نگاه به ترافیک از این زاویه خود مبحث است که از حوصله این نوشته خارج است.
به منظور کاهش ترافیک اقدامات مختلفی از سوی ارگان های ذی ربط در شهرهای بزرگ اجرا می شود که از جمله آن ها می توان به اجرای طرح ترافیک معمول یا طرح زوج و فرد اشاره داشت که تنها به خیابان های اصلی و اکثرا مرکزی شهر خلاصه می شود، اما هیچ وقت شاهد تهیه طرح های مقابله با ترافیک منتها به سبک فرهنگی نبوده ایم. متاسفانه هستند برخی از راننده ها که تحمل انتظار کشیدن در سیل عظیم خودروهای پیش رو را ندارند و با حرکات و رفتار ناشایست نه تنها به کاهش ترافیک کمکی نمی کنند بلکه با تغییر مسیر های عجولانه عملا حجم ترافیکی جدیدی را نیز پدید می آورند. همه ما بارها شاهد بوده ایم که در بزرگ راه ها به جای تشکیل سه صف مرتب، حداقل چندین صف خودرویی داشتیم (شما بخوانید شش ردیف خودرویی در اتوبان سه لاینه!) واین یعنی زیر پا گذاردن اولین اصل رانندگی صحیح یعنی راندن بین خطوط. به کرات دیده ایم که برخی از رانندگان شانه سمت راست مسیر را بهترین راه ممکن برای به اصطلاح فرار از ترافیک می داند و کمی جلوتر به واسطه بر هم زدن همان چیدمان (نامنظم) خودروهای موجود خود می شوند عامل جدید ایجاد ترافیک! اما سوال اصلی این است که واقعا با کدام طرح می توان چنین خلا های ایجاد شده در فرهنگ ترافیکی را از بین ببرد؟ چندی پیش وقتی که نگارنده در اتوبان آزادگان در حال حرکت بود به صورت ناگهانی با ترافیک فوق العاده سنگینی روبه رو شد که اصولا در آن بخش از مسیر بی سابقه بود؛ متاسفانه علت، همان حادثه غم انگیز واژگونی اتوبوس اسکانیا و خسارت های جانی به وجود آمده برای هم وطنان عزیز مان بود. ولی جدا از آن، مسائل حاشیه ای این اتفاق عملا بزرگ راه را بدل به گیشه فروش بلیت برای خودروهای عبوری کرده بود تا ترافیکی سنگین و بی جهت (سانحه در يکی از خروجي هاي حاشیه بزرگ راه و در باند ك ندرو اتفاق افتاده بود نه در مسیر اصلی) تنها تاسف را برای بسیاری از افراد به همراه داشته باشد ضمن این که تاخیر طولانی در رسیدن به مقصد را نیز باید به آن اضافه کرد.
به صورت طبیعی هیچ فردی را نمی توان یافت که از ماندن در ترافیک لذت ببرد ولی تقریبا در کلان شهرهای بزرگی مثل تهران حداقل با وضع موجود راه فراری از آن وجود ندارد. پس در مواجه با ترافیک بهتر است با رعایت برخی مسائل ساده ولی ضروری دقایق یا ساعت های دنده یک، کلاچ و ترمز گرفتن هایمان را برای خود و دیگران طاقت فرسا نکنیم! ترافیک یعنی حجم انباشته شده ای از خودروها که در فضایی محدود در کنار یکدیگر قرار گرفته اند، پس طبیعتا امکان جابه جایی در خطوط کم تر از همیشه است و حالا چه عجله داشته باشید چه نداشته باشید بوق زدن های مداوم و استفاده از نور بالای بی جهت به هیچ وجه شما را به مقصود نهایی تان یعنی رهایی سریع از ترافیک نخواهد رساند! سعی کنید صدای سیستم صوتی خودرو را در حالت کم تنظیم کنید و یا اگر باز هم م یخواهید موزیک را با صدای بلند بشنوید، بهترین کار بستن شیشه ها خواهد بود تا از عواقب احتمالی آن که به واسطه نارضایتی خودروهای کناری ایجاد می شود به دور باشید.
ترافیک تنها مختص شهرها نیست و در برخی مسیر های پرتردد بین شهری نیز می توان این وضعیت را مشاهده کرد. برخی مواقع پیش آمده که خیلی از ما ساعت ها در ترافیکهای جاده ای مانده ایم؛ به عنوان مثال جاده چالوس یا مسیرهای دیگری همچون اتوبان تهران کرج و غيره.
بهترین حالت ممکن در این اوقات حفظ آرامش است تا بعد از باز شدن راه با سرعت مجاز حرکت کنیم و عاملی برای ایجاد تصادف نباشیم. اما متاسفانه تصادف هایی که بعد از رهایی از چنین ترافیکهایی پیش می آید، عموما به دلیل این که راننده کم حوصله و خسته شده و تمرکز کمتری نیز دارد از بدترین انواع آن است. مدتی پیش با یکی از توریست های ایتالیایی که چند روزی را در تهران سپری کرده بود صحبت می کردیم و در کمال تعجب اولین نظریات وی در مورد پایتخت مستقیما به چگونگی رانندگی در تهران مربوط می شد! وی از این که در این جا درصد ارتکاب به تخلفات رانندگی بسیار زیاد است، تعجب کرده و از حرکت با دنده عقب در اتوبان (که هنگام سوار شدن در یک تاکسی برای وی به وجود آمده بود) تا ایجاد صف های زیاد خودروها در بزرگ راه های شهری، پار کدوبل و... را ناشی از عدم توجه کافی به فرهنگ سازی و آموزش های ترافیکی می دانست.اما راه حل سریع کاستن از این مسائل، مطمئنا شروع کردن از خودمان است، ما به دیگران آموزش می دهیم اما خود به آن چه می گوییم عمل نمی کنیم،قانون را برای دیگران می خواهیم اما هر کجا قانون برای ما محدودیتی ایجاد کند تا حدود ممکن خود را مستثنا می کنیم. در واقع این جاست که تفسیر و برداشت شخصی از قانون مقدمه ای برای زیر پا گذاشتن آن خواهد بود. خلاصه کلام این که به منظور بهبود وضع موجود راهی جز فرهنگ سازی نداریم که یکی از راه های اصلی فرهنگ سازی در زمینه فرهنگ ترافیک وحمل ونق همان آموزش است. آموزش باید با استفاده از همه ابزارهای موجود از جمله بوستان های فعال ترافیک، رسانه های تصویری، گفتاری و نوشتاری و به طور مستمر و غیرمستقیم انجام گیرد. تنها در این صورت می تواندر دراز مدت تغییراتی که مدنظرمان است را در رفتار مخاطبان مشاهده کنیم. هر یک از ما به عنوان عضوی از افراد جامعه می توانیم بهترین و موثرترین عملکرد را در این بخش داشته باشیم تا تنها با اجرای کامل قوانین راهنمایی و رانندگی، محیطی امن و با ترافیکی روان برای خود و اطرافیان مان به ارمغان آوریم.