0

اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

اشعار فاطمیه- امام علی(ع) – زبانحال امام علی(ع) - محمد ناصری

 

اصلا نگفتی در کنارت حیدری داری؟

هی رو گرفتی و ندیدی همسری داری

 

ام ابیهای پدر؛ ام علی بودی

بر گردن من نیز حق مادری داری

 

همسایه ها را پای سجاده دعا کردی

جانم به تو که شیوه ی پیغمبری داری

 

با من نگفتی گونه های زخمی و سرخی

دور از نگاه من به زیر روسری داری

 

از طرح تابوتی که اسما میکشد دیدم

این روزها حال و هوای بهتری داری

 

بانو بمان تقدیر ما با هم گره خورده

جز مرگ آیا انتخاب دیگری داری؟

 

محمد رضا ناصری

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:07 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت

 

بین بستر نیمه شب با درد صحبت میكنم

من به این هم صحبتی ها دارم عادت میكنم

دردهایم بسكه بسیارند ، در هم صحبتی

كم می آید وقت هر اندازه قسمت میكنم

بعد بابایم نیامد خواب در چشمم ولی

با قدوم مرگ دیگر خواب راحت میكنم

چهره ازحیدر اگر پوشیده ام، سلمان بدان

جان زینب، حال و روزش را رعایت میكنم

ضربه بر سر عمدتاً سرگیجه آور میشود

زین سبب با حركت پِلكم عبادت میكنم

بعد مرگم خواستم از او كه شب غسلم كند

از شما شرمنده ام اتمام حجت میكنم

زحمتم بر گردنت افتاد ، زهرا را ببخش

من به زودی ازحضورت رفع زحمت میكنم

 

محسن مهدوی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:07 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س(-شهادت

 

گل، گرفتارِ خار می بینم

چادرش پرغبار می بینم

ردّ پای کدام داغ اینجاست!؟

کوچه را لاله زار می بینم

آهوی خسته را بدون رمق

گرگ را بی مهار می بینم

راه برگشت آهوان گم شد

گرگ فکر شکار می بینم

زوزه ی گرگ و آهِ آهوها...!

اشک، بی اختیار می بینم

باز در دست کوه های صبور

دامن آبشار می بینم

همه، باغ انار می شنوند!

من، نه! داغ انار می بینم

قطعه قطعه... به زیر پا... در صحن...

کلمات قصار می بینم

این چه کابوس ترسناکی بود

در دل ذوالفقار می بینم

گوشواره نمی شود پیدا

کوچه را بسکه تار می بینم

گوشه ی آسمانِ صورتِ ماه

ردّ ابرِ بهار می بینم

باعث خجلت است در یثرب

هرچه گوشه کنار می بینم

بین هر کوچه ای که باریک است

.............. می بینم

در دلِ معرکه، فرشته ی حق

به مُغیره، دچار می بینم

غربتِ یارش از دلم که گذشت

غربتش در دیار می بینم

حَجَرُالاَسوَدِ شکسته... غلاف...

خوابِ بازویِ یار می بینم

خواب تابوتِ حضرت زهرا...

یاس در رهگذار می بینم

**

من به دنبال نام زهرایم

هرچه سنگِ مزار می بینم

 

احمد بابایی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:07 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

عشق از ازل به فاطمه تعظیم کرده بود

خود را به نام فاطمه تقدیم کرده بود

اصلا بهشت را که خداوند خلق کرد

با شان و جاه فاطمه تنظیم کرده بود

 

زیباترین تجلی حسن و جمال را

در حسن تام فاطمه ترسیم کرده بود

رزق تمام عالم هستی ز مادر است

حق با دو دست فاطمه تنعیم کرده بود

رب تا که جلوه داد به سیمای فاطمه

صحبت ز شان احسن تقویم کرده بود

گویی که عشق را ز صفای وجود خویش

در کل دهر فاطمه تقسیم کرده بود

اصلا تمام نسل بشر را جناب حق

با خلق نام فاطمه تکریم کرده بود

هستی بدون جلوه او ناتمام بود

آن را به نور فاطمه ترمیم کرده بود

 

این فاطمه ز تاب و تبش درد می کشید

این نور حق تمام شبش درد می کشید

 

دیگر برای مرثیه ها رو نمانده است

وقتی برای حوریه بازو نمانده است

دردی که می کشید به دیوار دست را

یعنی برای فاطمه نیرو نمانده است

با دستهای حادثه دیده شناختن

یعنی به چشم مادرمان سو نمانده است

حال رکوع داشت تمامی قامتش

بهر قیام قدرت پهلو نمانده است

دستش توان شانه کشیدن نداشته

حرفی دگر ز زینب و گیسو نمانده است

این روزهای آخر مادر برای حرف

واژه به جز اشاره ابرو نمانده است

این چند روز یاس دگر رنگ و رو نداشت

از باغ عشق جز دو نفس بو نمانده است

 

از التهاب و تاب و تبش درد می کشید

از زخم سینه کل شبش درد می کشید

 

مادر میان کوچه ی غربت چه می کند؟

در بند جور حضرت غیرت چه می کند؟

یک مرد نیست داد زبیداد سر دهد

دربین خلق بانوی عصمت چه می کند؟

بر روی چادرش چقدر جای چکمه بود؟

در زیر پا تجلی عفت چه می کند؟

وقتی طناب گردن او را کشید وبرد

این جلوه با نماد صلابت چه می کند؟

ناخن کشان به چهره تماشا نموده بود

زینب میان اوج مصیبت چه می کند؟

با یک نهیب نقش زمین شد چهل نفر

درجسم خسته این همه قدرت چه می کند؟

دنیا اگر به کام شیاطین شود ببین

خلقی حسود از سر ذلت چه می کند؟

چندی نرفته است زخُم خانه غدیر

بین منکر کلام نبوت چه می کند؟

این روضه ی سیاسی زهراست گوش کن

فتنه بجان خفته امت چه می کند!

وقتی نفاق چهر خودرا عیان کند

بنگر که با نماد امامت چه می کند!

وقتی سکوت، جبهه حق را فرو برد

از حق نگر که نفی حمایت چه می کند!

زهرا، شهیده ایست که درفتنه جان سپرد

تا که نشان دهد که شهادت چه می کند!

وقتی نفاق، فاطمه را تازیانه زد

فرصت کند به اصل ولایت چه می کند؟

زهرا فقط فدایی جور و نفاق نیست

بنگر نبود فهم و بصیرت چه می کند!

 

بااین غم از  درون زتبش درد می کشید

با قلب خون تمام شبش درد می کشید

 

محمد علی رضا پور

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:07 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت-زبانحال امیرالمومنین(ع)

 

نشستم کنارت

 که من رو ببینی

میخوام تا که از جات

 بلند شی بشینی

 

نشستم کنارت

 عزیزم نگام کن

شبیه گذشته

بخند و صدام کن

 

تو اصلا نباید

 تو بستر بمونی

مگه قول ندادی

 با حیدر بمونی

 

عجب روزگار

خوشی پیش رو بود

تو ذهن منو تو

چقد آرزو بود

 

ببین بچه هامون

دارن اشک میریزن

تو رو جون اینها

که خیلی عزیزن؛

 

عزیزم بلند شو

 تو باید بمونی

تو باید غمای

 علی رو بدونی

 

من آروم میگیرم

تو بشکن سکوتو

کی گفته که از من

 بپوشونی روتو؟

 

من افتادم از پا

تو رنگت پریده

چرا زندگیمون

به اینجا کشیده!

 

چرا با اشاره

جوابم رو میدی

دوباره با اشکات

نگو دل بریدی

 

نگات میگه دیگه

نمیخوای بمونی

عزیزم بلند شو

تو خیلی جوونی

 

شده خونه بی تو

شبیه جهنم

شب و روز حیدر

شده غرق ماتم

 

هنوزم لباسات

پر از بوی دوده

چرا زیر چشمات

سیاه و کبوده

 

برا من یه کابوس

همین بود یه روزی

ببینم تو بستر

تو داری میسوزی

 

عزیزم بلند شو

علی رو نگاه کن

پاشو زندگیتو

بازم رو به راه کن

 

دلم روشنه تو

بلند میشی ازجا

منو بچه هارو

نمیزاری تنها

 

لباساتو زهرا

دوباره عوض کن

بلند شو برامون

بازم پخت و پز کن

 

خودم خوب میدونم

که بی جونه دستت

واسه موی زینب

بگیر شونه دستت

 

دره نیمه سوخته

شده آینه ی دق

بهت قول میدم تا

بشه مثل سابق

 

میخوام زندگی رو

باز از نو بسازم

میخوام زندگی رو

برا تو بسازم

 

دیگه از غمامون

نمونده نشونی

عزیزم بلند شو

تو باید بمونی

 

صادق اویسی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:08 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

عشق از ازل به فاطمه تعظیم کرده بود

خود را به نام فاطمه تقدیم کرده بود

اصلا بهشت را که خداوند خلق کرد

با شان و جاه فاطمه تنظیم کرده بود

 

زیباترین تجلی حسن و جمال را

در حسن تام فاطمه ترسیم کرده بود

رزق تمام عالم هستی ز مادر است

حق با دو دست فاطمه تنعیم کرده بود

رب تا که جلوه داد به سیمای فاطمه

صحبت ز شان احسن تقویم کرده بود

گویی که عشق را ز صفای وجود خویش

در کل دهر فاطمه تقسیم کرده بود

اصلا تمام نسل بشر را جناب حق

با خلق نام فاطمه تکریم کرده بود

هستی بدون جلوه او ناتمام بود

آن را به نور فاطمه ترمیم کرده بود

 

این فاطمه ز تاب و تبش درد می کشید

این نور حق تمام شبش درد می کشید

 

دیگر برای مرثیه ها رو نمانده است

وقتی برای حوریه بازو نمانده است

دردی که می کشید به دیوار دست را

یعنی برای فاطمه نیرو نمانده است

با دستهای حادثه دیده شناختن

یعنی به چشم مادرمان سو نمانده است

حال رکوع داشت تمامی قامتش

بهر قیام قدرت پهلو نمانده است

دستش توان شانه کشیدن نداشته

حرفی دگر ز زینب و گیسو نمانده است

این روزهای آخر مادر برای حرف

واژه به جز اشاره ابرو نمانده است

این چند روز یاس دگر رنگ و رو نداشت

از باغ عشق جز دو نفس بو نمانده است

 

از التهاب و تاب و تبش درد می کشید

از زخم سینه کل شبش درد می کشید

 

مادر میان کوچه ی غربت چه می کند؟

در بند جور حضرت غیرت چه می کند؟

یک مرد نیست داد زبیداد سر دهد

دربین خلق بانوی عصمت چه می کند؟

بر روی چادرش چقدر جای چکمه بود؟

در زیر پا تجلی عفت چه می کند؟

وقتی طناب گردن او را کشید وبرد

این جلوه با نماد صلابت چه می کند؟

ناخن کشان به چهره تماشا نموده بود

زینب میان اوج مصیبت چه می کند؟

با یک نهیب نقش زمین شد چهل نفر

درجسم خسته این همه قدرت چه می کند؟

دنیا اگر به کام شیاطین شود ببین

خلقی حسود از سر ذلت چه می کند؟

چندی نرفته است زخُم خانه غدیر

بین منکر کلام نبوت چه می کند؟

این روضه ی سیاسی زهراست گوش کن

فتنه بجان خفته امت چه می کند!

وقتی نفاق چهر خودرا عیان کند

بنگر که با نماد امامت چه می کند!

وقتی سکوت، جبهه حق را فرو برد

از حق نگر که نفی حمایت چه می کند!

زهرا، شهیده ایست که درفتنه جان سپرد

تا که نشان دهد که شهادت چه می کند!

وقتی نفاق، فاطمه را تازیانه زد

فرصت کند به اصل ولایت چه می کند؟

زهرا فقط فدایی جور و نفاق نیست

بنگر نبود فهم و بصیرت چه می کند!

 

بااین غم از  درون زتبش درد می کشید

با قلب خون تمام شبش درد می کشید

 

محمد علی رضا پور

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:08 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

می دهد بال و پر خسته جبریل خبر

پیشِ چشمان علی رفت ز دنیا کوثر

دور می کرد ز دُور و برِ خانه همه را

ماند، یک جمعِ یتیم و تنِ سردِ مادر

 

 غنچه اش گوشه یک باغچه ای مدفون بود

به کجا دفن کند حال،گُلَش را حیدر

 این گُلِ لِه شده را با چه دلی بردارد

با چه حالی بدهد غسل به یاسِ پَرپَر

 زیر پیراهن اگر غسل دهد دستور است

باز می کرد علی از سرِ زهرا معجر

 آب می ریخت به پهلو و به سینه امّا

باز می ریخت ز خونابه گهی خون جگر

 زینب از گوشه آن حجره تماشا می کرد

وای از زخمِ تنِ مادر و حال دختر

 پیکر فاطمه را با چه کسی باید بُرد

راهِ تشییع ، نمانده ست برایش دیگر

 بر سرِ دوشِ علی می رود آیا پرِ کاه

یا فراتر شده تابوت ز فتح خیبر

 زیرِ تابوت همین چند یتیمند فقط

حسنِ سر به گریبان و  حسین و خواهر

 عاقبت شد گُلِ پرپر به دلِ خاک نهان

اینچنین رَدِّ امانت شده بر پیغمبر

 می رسد صوتِ حزین تا تهِ گودال به گوش

آه از پیکر بی غسل و کفن ، خاک بسر

 

حاج محمود ژولیده

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:08 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س(-هجوم به بیت ولایت

 

یک بار نه ، شدی تو گرفتار بارها

برخورد کرد سینه و مسمار بارها

دشمن مگر نَفَس نَفَست را شنیده بود

بد زد به استخوان تو انگار بارها

پهلو شکسته ، سینۀ ..... ، جای خود

سر ، ماند بین آن در و دیوار بارها

ممتد لگد به درب که زد سقطِ غنچه شد

اینگونه بود محنت و آزار بارها

یک بار نالۀ ابتایت بلند شد

گفتی کجاست حیدر کرار بارها

وقتی که استغاثۀ تو بی جواب ماند

پیچید ذکر مهدی اَت اینبار بارها

ماندی به زیر درب و ز روی تو رد شدند

آمد به خانه دشمن قدّار بارها

دیدی که دست حیدر کرار بسته است

دیدند ((یا علی)) ز تو بسیار بارها

دستت فتاد چون به کمربند مرتضی

بازو نشانه رفت ، ز کفّار بارها

شخصیت پیمبریِ تو به کوچه ها

تحقیر شد مقابل انظار بارها

 

محمود ژولیده

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:08 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

کم کم فضای خانه نفس گیر میشود
کم کم زمان ، برای علی دیر میشود

بیچاره مجتبی ، چه عذابی کشیده است
دارد ز داغ بی کسی ات پیر میشود

زینب کشیده چادر خود را به روی سر
فکرش به زخم های تو درگیر میشود

فضه دو ماه میشود اینجا نشسته و …
هر روز از کنیزی خود ، سیر میشود

هی میرود ، که ترک کند خانه ی تو را
با گریه ی حسین تو ، زنجیر میشود

ذکری که در قنوت بگیری ، یقینی است
خواب حسن ، دعای تو … تعبیر میشود

تو میروی و روی… سیاهی به شب رسد
هر کس گلایه کرد ز تو ، تحقیر میشود

زهرا بمان ، نرو ، بخدا سخت میشود
حیدر کنار توست ، که چون شیر میشود

پوریا باقری

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:08 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا (سلام الله علیها)-زبانحال امام حسن(ع) با حضرت عباس(ع)

 

عباس! زهرا جلوه اش پیغمبری بود

نقشش برای حفظ آیین، حیدری بود

عباس، اسلام نبی، اسلام زهراست

معیار کفر و دین همانا مادر ماست

بعد از نبی، دست علی شد بسته عباس

از کینه های عده ای اسلام نشناس

عباس من، جانِ علی و جانِ مادر

این کوچه را در ذهن خود حک کن برادر

عباس می دانی چه خاکی بر سرم شد؟

این کوچه روزی قتلگاه مادرم شد

تا در سقیفه غاصبان را نصب کردند

با حیله ای از ما فدک را غصب کردند

با مادرم رفیتم حق را پس بگیریم

باغ فدک را از کف ناکس بگیریم

ناگاه، آن دیو سیاه و مشرک و پست

از ره رسید اینجا و راه مادرم بست

عباس، اینجا مادرم زهرا زمین خورد

طوری زمین افتاد گفتم مادرم مرد

عباس، این کوچه حسن را پیر کرده

با غصه ها جان مرا زنجیر کرده

عباس، می دانی غم ناموس سخت است

یک عمر، حزن و حسرت و افسوس سخت است

عباس، زخم مرتضی خیلی نمک خورد

ناموس او در کوچه ها از بس کتک خورد

آه ای یل ام البنین، ای شیر حیدر

زهرا کشی رسم است اینجا، ای برادر

ناموس زهرا را مراقب باش، عباس!

دور و بر کلثوم و زینب باش، عباس!

 

امیر عظیمی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:08 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت

 

دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار

داده ست تکیه مادر هستی به دیوار

هرلحظه دردی تازه داغی تازه دارد

در چشم خود غم های بی اندازه دارد

مثل شبی تیره ست دنیای مقابل

تنها هلالی مانده از آن ماه کامل

گاهی که بر دیوار و در دارد نگاهی

آهی به لب می آورد از درد آهی

لبریز از دردست اما غرق احساس

دستی به پهلو دارد و دستی به دستاس

آه این نسیم با محبت، مادرانه

دستی کشیده بر سر و بر روی خانه

شرمندۀ احساس او شد خانه داری

با هر نفس آه از در و دیوار جاری

**

شب، نیمه شب خسته شکسته، مات، مبهوت

دستی به سر می گیرد و دستی به تابوت

از خانه بیرون می رود ناباورانه

جان خودش را می برد بر روی شانه

خورده گره با گرد غربت سرنوشتش

در خاک پنهان می شود پنهان بهشتش

نفسی علی ... آه از دل پر درد او آه

یا لیتها... آه از دل پر درد او آه

**

این روزها دستی به سمت ذوالفقار است

 

سید محمد جواد شرافت

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:09 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-هجوم به بیت ولایت

 

دید دشمن فاطمه جان علی است

بلکه با جانش نگهبان علی است

گفت باید جان حیدر را گرفت

از علی دخت پیمبـر را گرفت

دیـد جـان مرتضی پشت در است

از امام خویش هم تنهـا تر است

پای تا سر بغض و خشم و کینه بود

کینه هایش کینۀ دیرینه بود

بغض حیدر شعله ور در سینه داشت

سنگ بود و جنگ با آئینه داشت

سنگ و آئینه نمیدانم چه شد!؟

آهن و سینه نمیـدانم چـه شد

آنقدر گـویـم که در بیت الـولا

قـل هــو الله گشت از قرآن جدا

آرزوی حیدر آنجا کشته شد

هم پسر هـم مادر آنجا کشتـه شد

بـر گلستـان ولایت تاختنـد

غنچه را با لاله پرپر ساختنـد

لاله زیر خار و خس افتاده بود

باغبان هـم از نفس افتـاده بود

ظلـم و طغیان تا قیامت زاده شد

این چنیـن مـزد رسالت داده شد

 

غلامرضا سازگار

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:09 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

اعتبارت پیش حق از انبیا بالاتر است

نام تو در آسمانها از زمین پیداتر است

صاحبِ هستی تو هستی، ما همه عبد توایم

هر که عبدت شد مقامش پیش حق بالاتر است

 

چشم من عمری به دنبال عطای دست تو است

چون که احسان و کرم از مادران زیباتر است

چادرت یک قوم کافر را هدایت می کند

زهره ای و چهره ات از انبیا زهراتر است

هر کسی که گفت یا زهرا جوابش را گرفت

چون توسل بر شما از هر کسی گیراتر است

فاطمه یعنی تجلی خدا روی زمین

فاطمه همتای یکتای امیرالمومنین

قصه‌ی شیعه اساسش ناله های مادر است

زخم قلب فاطمه اما ز درد حیدر است

شیعه مدیون حمایتهای زهرا از علی است

دین اگر شد پایدار از گریه های مادر است

پشت در، افتاد بر روی زمین، بیهوش شد

فضه آمد دید زهرا غرق خون پشت در است

تا به هوش آمد دوید و دامن مولا گرفت

دید بسته دست های پهلوان خیبر است

دست او با ضرب قنفذ از علی کوتاه شد

ضربه ای که عامل پایان عمر کوثر است

بازویش افتاد تا دست علی گردد رها

جان فدای دختر خیرالبشر، خیر النسا

مجتبی قاسمی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:09 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-هجوم به بیت ولایت

 

منم که گردش شام و سحر به دستم بود

ظهور و غیبت شمس و قمر به دستم بود

منم حبیبه ی حق بضعة النبی ، زهرا

کسی که ملک قضا و قدر به دستم بود

به من رسید جفایی که هستی ام را سوخت

از آن جفا سندی معتبر به دستم بود

فدک مگوی که از دادن و گرفتن آن

دلی شکسته و خون جگر به دستم بود

در آن زمان که به سیلی نوازشم دادند

 هنوز  جای  لبان  پدر  به دستم بود

نگاه مات حسن کشت و زنده کرد مرا

که وقت حادثه دست پسر به دستم بود

مغیره بازویم از ضرب تازیانه شکست

که وقت مرگ هنوز آن اثر به دستم بود

نظر به دست علی دوختند خلق ولی

در آن میانه علی را نظر به دستم بود

تن ضعیف کجا و چهل نفر ای کاش

توان و قدرت از این بیشتر به دستم بود

نمی گذاشتم او را کشان کشان ببرند

دوباره دامن مولا اگر به دستم بود

کشیدم آه به نفرین ولی علی نگذاشت

از آنکه امر حیات بشر به دستم بود

شکسته دست من افتاد دیگر از دستاس

اگر چه امر قضا و قدر به دستم بود

شبی که زینب من پیش بسترم خوابید

نگاه دختر من تا سحر به دستم بود

همیشه دست 'موید' گرفته ام از لطف

که مادرم من و چشم پسر به دستم بود

 

سید رضا موید

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:09 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-کلبه احزان

 

گفته‏ اند این خبر ارباب عقول

 كه چنین آمده در حال رسول

چون كه شمع دل از این خانه برفت

 بر هوا دود ز پروانه برفت

عالمى از غم او محزون شد

 حضرت فاطمه بس دل خون شد

بس كه از فاطمه دل سوخته بود

 یثرب از ناله‏اش افروخته بود

نالۀ فاطمه بگداخت بسى

 كارها را به هم انداخت بسى

زین مصیبت همه اشباه رجال

 به على شكوه كنان پر ز ملال

همه گفتند كه گشتیم ملول

 بس كه نالیده در این شهر بتول

نیست گر پیرو قانون زهرا

 مردم آزارى این شهر چرا؟

همه گفتند بگو با زهرا

 روزها گریه كند یا شبها

تا دل فاطمه آشفته شده

 خانه‏هامان همه آشفته شده

حرف بر حضرت صدیقه رسید

 پاى از دامن آن شهر كشید

گفت گر اشك نریزم چه كنم؟

 با عدو گر نستیزم چه كنم؟

كوهها یار سزاوار منند

 شهدا محرم اسرار منند

چون سخن از شرر آهم رفت

 به سر قبر عمو خواهم رفت

تا بگویم ستم ظالم را

 مى‏زنم ناله بنى هاشم را

صبح زهرا چو ز یثرب مى‏رفت

 رجعتش تا دم مغرب مى‏رفت

ساكن كلبه احزان شده بود

 همدم كوه و بیابان شده بود

آب شد در ره آن خاك، تنش

 سوخت رخسار حسین و حسنش

سایبانى كه على ساخته بود

 دشمن از كینه‏اش انداخته بود

گریه بانگى است كه عالم‏گیر است

 گریه گر گریه بود شمشیر است

 

محمد سهرابی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:09 PM
تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها