0

اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

از مشتِ خاک آدم و حوا که آفرید

فردوس وعرش و فرش و ثریا که آفرید

ادریس و شیث و نوح و مسیحا که آفرید

همچون نبی پیمبر عظما که آفرید

مثل علی امیر معلا که آفرید

بعدش که یازده گل زیبا که آفرید

از خاک پایشان گِل ما را که آفرید

وقتی تمام ارض و سما را که آفرید

 

 

گفت ای نبی هرآنچه درعالم به پا شده

تنها به عشق حضرت زهرا بنا شده

 

 

بعدش به نام نامیه او کوثر آفرید

او را خدا برای خودش دلبرآفرید

محشرنمود و فاطمه را محشر آفرید

ازآسیه، زِ هاجر و مریم، سر آفرید

بر بانوان هر دو جهان سرور آفرید

او را برای امت خود مادر آفرید

اصلا به عشق فاطمه پیغمبر آفرید

تنها برای فاطمه او حیدر آفرید

 

 

اینگونه شد که فاطمه قلب خدا گرفت

آری به لطف فاطمه هستی بنا گرفت

 

 

حالا گدای اوشده ایم وخوشا به ما

عبدِ عطای او شده ایم و خوشا به ما

مستِ ولای او شده ایم و خوشا به ما

غرق دعای او شده ایم و خوشا به ما

دل مبتلای او شده ایم و خوشا به ما

عمری فدای او شده ایم و خوشا به ما

اصلا برای او شده ایم و خوشا به ما

چون بچه های او شده ایم وخوشا به ما

 

 

وقتی که مادرِ همه ی ماست، فاطمه

پس زیرِ پاش جنت الأعلاست، فاطمه

 

 

هستی اگر چه عبد وغلام ائمه است

جن و پری اگر چه که رام ائمه است

هر دو جهان اگر چه به نام ائمه است

این بهترین سخن ز کلام ائمه است:

او حجت خدا به تمام ائمه است

ریحانه النبی و امام ائمه است

شأنش بلندتر ز مقام ائمه است

او مادر پیمبرو مام ائمه است

 

 

مدحش همین قدر، که خودش یک قیامت است

فضه کنیزِ او به مقامِ شفاعت است

 

محمد کابلی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

بی نام تو زهرا، گره ای واشدنی نیست
هرگز نفسی بی تو مسیحا شدنی نیست

بوسیدن دستان تو معراج رسول است
فرزند کسی، ام ابیها شدنی نیست

سلمان که مسلمان شده ی دست نبی بود
فهمید که بی مهر تو منا شدنی نیست

خورشید زیادی ست به هر جا که تو باشی
مانند تو هر زهره که زهرا شدنی نیست

از چشم تو تا عرش خدا فاصله ای نیست
بی عطر تو فردوس فریبا شدنی نیست

باید که خدا بر قلمم واژه گذارد
چون جمله هم شأن تو پیدا شدنی نیست

تو منحصرآ بانی این چرخ کبودی
در خلقت ما نقش تو حاشا شدنی نیست

حسن کردی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

آورده دستی را کمی بالا به زحمت

دستی گرفته زیر دستی را به زحمت

 

دست دعای دختری هم رفته بالا

بلکه نیوفتد مادرش زهرا به زحمت

 

سخت است درد بازویش را از عزبزش

 پنهان کند صدیقه ی کبری به زحمت

 

زینب نکن اینگونه گیسو را پریشان

مویت مرتب میشود حالا به زحمت

 

برخواسته از جای خود قطعاً به سختی

خوابیده در بستر اگر شبها به زحمت

 

خون جگر از زخم پهلویش پیداست

می ایستد وقتی که روی پا به زحمت

 

از تاول پایش مشخص میشود که

یا با مَشقَّت راه رفته یا به زحمت

 

پیراهنش هم زار خواهد زد برایش

آن شب که غسلش میدهد مولا به زحمت

 

مظلوم عالم بیش از الان خواهد افتاد

با رفتن انسیة الحورا به زحمت

 

حاج منصور حسینه صنف لباس فروشان

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:25 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

دیر است ای اجل به نجاتم شتاب كُن 

جانم بگیر و خانه ی غم را خراب كُن

 

 

چشم انتظارِ مرگِ من اهلِ مدینه اند

یا رب دعایِ شهرِ مرا مستجاب كُن

 

 

با التماس گفت بمان خوب می شوی

ای زخم سینه ام تو علی را جواب كُن

 

 

دستِ شكسته ام كه تكانی نمی خورَد

زینب بیا و ظرفِ حُسینم پُر آب كُن

 

 

سر را نمی شود كه گذاری به سینه ام

جایی برایِ خُفتنِ خود انتخاب كُن

 

 

سنگینیِ دری كه مرا پشتِ خود شكست

از زخم هایِ سرخ و كبودم حساب كُن

 

حسن لطفی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

یکبار نفس کوته و صد بار کشیده

حتما شده این سینه به مسمار کشیده

 

 

تصویر تو مبهم شده ی دست کسی نیست

تحلیل من این است به دیوار کشیده

 

 

از مرگ طلب کردن تو لحظه به لحظه

پیداست که خیلی دلت آزار کشیده

 

 

جارو مزن آنقدر، کمی فکر خودت باش

از دست شکسته چه کسی کار کشیده؟

 

 

از قرمزی رخت تو پیداست که راحت

بالا نرسیده آه به اجبار کشیده

 

 

نه سال؟ همین؟ ماندن تو راه ندارد

کار تو به انگار و نه انگار کشیده

 

 

یک بار علی گفتیو صد بار علی جان

یک بار نفس کوته و صد بار کشیده

 

علی اکبر لطیفیان

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

پس از مصیبت در، در به در شدم ، مادر

همین که از خبرت با خبر شدم مادر

 

 

نوشته اند : چهل تن به یک نفر من هم

اسیر صورت آن یک نفر شدم مادر

 

 

میان شعله آتش چه آمده به رخت

که من ز داغ رخت شعله ور شدم مادر ؟

 

 

چه آمده به سرت ؟ باز چهره پوشاندی !

دوباره زخمی زخم بصر شدم مادر ؟

 

 

حسن نگاه به دیوار خانه می نالد

شهید روضه مسمار در شدم مادر

 

 

نشسته ام .. که تو شب ها دگر نمی خوابی

شکسته ام ز غمت، پیر تر شدم مادر

 

 

رهم دهید به خانه که بی لیاقت من

به روضه خوانیتان مفتخر شدم مادر

 

 

دعا کنید برایم به حق چادرتان

نیازمند دعای سحر شدم مادر

 

 

شما که عازم راه سفر شدی مادر

پس از شما چقدر در بدر شدم مادر

 

مجتبی کرمی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 مَهِ خسوف گرفته، دو چشمِ خود وا کن

به لرزه های  دو  زانوی  من  تماشا کن

 

 

تمامِ   قُوّتِ  این  بازوانِ  خسته ی من

برای حرکتِ پلکت کمی  تقلا  کن!!

 

 

به  دردِ  سینه ی حیدر، امان بده  بانو

تبسمی   کن ُ  دردِ   مرا   مداوا   کن!

 

 

مگیر اشکِ  علی را کمی سبک بشوم

بیا  و  با   وَرَمِ   بازویت   مُدارا  کن!!

 

 

بلند شو، خودِ  من  می شوم عصای تنت

حسن شکسته شده، کم اگر وَ امّا کن!

 

 

چه دردِ سر شده این دنده ی شکسته دگر

نفس عمیق بکش ، فکرِ زینبت را کن!!

 

 

بیا و کمتر از این ، غیرِ  تشنگیِ  حسین

برای بوسه به حنجر  بهانه  پیدا کن!!

 

 

دگر شِفای خودت از خدا نمیخواهی؟!

بخواه تا که بمانی،  چرا نمیخواهی؟!

 

حبیب نیازی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است

برکت این زندگی از روضه های فاطمه است

 

 

درس توحیدم بوَد زهرا شناسی، زین سبب

می پرستم آن خدایی که خدای فاطمه است

 

 

منکر این روضه ها! بشنو که گفته رهبرم

روزیِ یک سالِ کشور، در عزای فاطمه است

 

 

چشمِ دل وا کردم و دیدم که قرآنِ خدا

آیه هایش یک به یک مدح و ثنای فاطمه است

 

 

هیچ کس با پای خود در مجلس روضه نرفت

هرکجا روضه بوَد، مهمانسرای فاطمه است

 

 

گرچه باشد قبر او بین قلوب شیعیان

عالم امکان ولی دولتسرای فاطمه است

 

 

خلقت جنت برای شیعه ی حیدر بود

نار، جای منکرین بی حیای فاطمه است

 

 

بین قبرم دو ملک تا سینه ام را بو کنند

پیش خود گویند: «به به، این گدای فاطمه است»

 

 

روزِ محشر سینه زن هایش شفاعت می کنند

این شفاعت، برکتِ شال عزای فاطمه است

 

 

نیست ذکری برتر از ذکر شریفِ فاطمه

افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است

 

مهدی علی قاسمی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:26 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

خورشـیـد آرزوی عـلی، کم شـتـاب کن      

رحـمی به حـال بی کسی بـوتـراب کن

   

ای قـلب مـُطـمـئن توقـرار دل مـنـی

عـمرعـلی، بــیـاوُ اجـل را جــواب کن

 

 

هـرشب به حال محتضرت غصه میخورم

مـثل گذشته، گرشده رفـع اضطراب کن

 

 

بـارغـمـم نـبـود درآن خانه که، تـویی

باخـنـده هات لـشکرغـم را عـذاب کن

 

 

غـیر از "وفات" روی لبـت نیست، فاطـمه

کـمـتردل حسین و حسن را کـبـاب کن

 

 

یک شهر دشمن و تـو فـقـط یـار حـیـدری

بامن بـمان وغربـت مـن راحـسـاب کن

 

 

بیهوده است بعد تو مانـدن، مـرا بــبــر

من را برای همـسَفَریْـتْ انـتـخـاب کن

 

سجاد زارع مولایی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

باز هم اي دختر پيغمبرِ اكرم بمان

مرهم درد علي، اي درد بي مرهم بمان

 

 

زندگي رو به راهي داشتم چشمش زدند

كوري چشم همه با شانه هاي خم بمان

 

 

دست هاى تو شكسته ش هم پناه مرتضي ست

تكيه گاه محكم من، پشت من محكم بمان

 

 

اين نفس ها شكسته قيمتش جان من است

زنده ام با يك دمت پس لطف كن يك دم بمان

 

با همين دستى که دارى باز دستم را بگير

پيش اين مظلوم اى مظلومه عالم بمان

 

كم ببوس اين دست هايم را خجالت مي كشم

من حلالت مي كنم اما تو هم يک كم بمان

 

 

آه آه تو مرا به آه آه انداخته

جاي كم كم رفتن از پيش علي كم كم بمان

 

آب ها از آسياب افتاد، خوبت مي كنم

تو فقط يک چند روزي بيشتر پيشم بمان

 

از تو و از ديدن تو توشه كم برداشتم

يار هجده ساله! هجده سال ديگر هم بمان

 

روي تو گر چه ورم كرده ولي با آن خوشم

با همين روي بهم پيچيده و مبهم بمان

 

رفته رفته كار من دارد به خواهش مي كشد

التماست مي كنم، چيزي نمي خواهم بمان

 

علی اکبر لطیفیان

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

پس از مصیبت در، در به در شدم ، مادر

همین که از خبرت با خبر شدم مادر

 

 

نوشته اند : چهل تن به یک نفر من هم

اسیر صورت آن یک نفر شدم مادر

 

 

میان شعله آتش چه آمده به رخت

که من ز داغ رخت شعله ور شدم مادر ؟

 

 

چه آمده به سرت ؟ باز چهره پوشاندی !

دوباره زخمی زخم بصر شدم مادر ؟

 

 

حسن نگاه به دیوار خانه می نالد

شهید روضه مسمار در شدم مادر

 

 

نشسته ام .. که تو شب ها دگر نمی خوابی

شکسته ام ز غمت، پیر تر شدم مادر

 

 

رهم دهید به خانه که بی لیاقت من

به روضه خوانیتان مفتخر شدم مادر

 

 

دعا کنید برایم به حق چادرتان

نیازمند دعای سحر شدم مادر

 

 

شما که عازم راه سفر شدی مادر

پس از شما چقدر در بدر شدم مادر

 

مجتبی کرمی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

ازآنچه در دوجهان هست بیشتر دارد

فقط خداست که از کار او خبر دارد

 

 

 یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود

اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد

 

 

عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه ای

کسی که کفو علی می شود جگر دارد

 

 

کمر به یاری تنهایی علی بسته

میان کوچه اگر دست بر کمر دارد

 

 

سر علی به سلامت چه باک از این سردرد

محبت ولی الله درد سر دارد

 

 

 کسی که شهر سر سفره قنوتش بود

چگونه دست به نفرین قوم بردارد؟!

صدا زد: (( اَشهد انُّ علی ولی الله))

ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد

 

 

 زمان خوردن حق علی و اولادش

سقیفه است و احادیث معتبر دارد

 

 

سقیفه مکتب شیطانی خلافت بود

سیاستی که برایش علی ضرر دارد

 

 

کنیز بیت علی خاک را طلا می کرد

سقیفه را بنگر فکر سیم و زر دارد

 

 

اگر چه باغ فدک نعمت فراوان داشت

ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد

 

 

گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی

در آن محله که بسیار رهگذر دارد

 

 

 بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست

زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد

 

 

کشید و برد، زد و رفت، من نمی دانم

حسن دقیق تر از ماجرا خبر دارد

 

 

بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟

هنوز چادر او کار با بشر دارد

 

 

بگو به میخ : که این کعبه را خراب نکن

 غلاف کاش از این کار دست بر دارد

 

 

دهان تیغ دودم را عجیب می بندد

وصیتی که علی از پیامبر دارد

 

 

فدای محسن شش ماهه اش که زد فریاد

سپر ندارد اگر مادرم پسر دارد

 

 

به شعله سوخت پرو بال مادر، اما نه

حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد

 

 

اگر خمیده علی از نماز آیات است

در آسمان غمش هاله بر قمر دارد

 

 

شبانه گشت به دست ستاره ها تشییع

که ماه الفت دیرینه با سحر دارد

 

 

میان شعله دعایش ظهور مهدی بود

که آه سوختگان بیشتر اثر دارد

 

مجید تال

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

از خانه چارچوب درت را شکسته اند
باب الحوائج پدرت را شکسته اند

عمداً مقابل پسر ارشدت زدند
یعنی غرور گل پسرت را شکسته اند

بازو  و سینه، کتف و سرت درد می کند
هرجا که بوسه زد پدرت، را شکسته اند

ای مرغ عشق خانه حیدر کمی بپ ر
باورنمی کنم که پرت را شکسته اند

از طرز راه رفتن و قد هلالی ات
احساس می کنم کمرت را شکسته اند

ابری ضخیم سرزد و ماهت خسوف شد
بی شک فروغ چشم ترت را شکسته اند

دندانه های شانه پر از خون تازه شد
اصلاً بعید نیست، سرت را شکسته اند

با بستری کبود و پر از لاله های سرخ
آیینه های دور و برت را شکسته اند

زان آتشی که بر شجر طیبه زدن
ثلثی ز شاخ و برگ و برت را شکسته اند

یاسر حوتی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

شیرینی نام تو را باید شکر معنا کند
یک لمعه از نور تو را قرص قمر معنا کند

از اشک های مادرم آموختم نام تو را
تو کوثری، تنها تو را چشمان تر معنا کند
 
از واژه ی پهلو شکسته شعر با گریه گذشت
می خواست آن را با کنایه، مختصر معنا کند

ای کعبه ی پوشیده ی حیدر! گمانم بهتر است
این روی نیلی را فقط سنگ حجر معنا کند
 
در کوچه نزد مجتبی زخمی شدی، درّ نجف
ياقوت سرخی و تو را خون جگر معنا کند

حتی سکوتت زیر چادر روضه خوانی می کند
وقتی سکوتت را نوای میخِ در معنا کند
 
باید که داغ محسنت را، حمله ی مسمار را
در کربلا شش ماهه با تیر سه پر معنا کند

محسن حنیفی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
siryahya
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

سر مشق زندگانی ما فاطمیه است
ایام کامرانی ما فاطمیه است

دل را گره به موی ولایت زدیم و بس
میثاق آسمانی ما فاطمیه است

یک لحظه در هیاهوی غم گم نمی شویم
پیداترین نشانی ما فاطمیه است

برنامه ی تکامل انسان ز ما بخواه
سر لوحه ی مبانی ما فاطمیه است

تاریخ هم به محفل ما خو گرفته است
منشور جاودانی ما فاطمیه است

این اشک ناب ماست بیان حیات ما
 هنگام در فشانی ما فاطمیه است

داغی به دل نشسته که گفتن نمی توان
دور غم نهانی ما فاطمیه است

ما روضه های زنده ی داغ مدینه ایم
مبنای روضه خوانی ما فاطمیه است

پهلو شکستگان ز غربت خمیده ایم
شرح قد کمانی ما فاطمیه است

سید محمد میرهاشمی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
siryahya
دسترسی سریع به انجمن ها