0

اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا (سلام الله علیها)
مادرعالم

آفریدند تو را مادر عالم باشی
آفریدند تو را تا که مقدم باشی

آفریدند تو را پیش تر از هرچه که هست
تا که محبوبه ی حق باشی و اعظم باشی

آفریدند تو را نور دهی چون خورشید
مایه ی روشنی عالم و آدم باشی

آفریدند تو را پاک تر از حور و ملک
که تو پاکیزه تر از حضرت مریم باشی

اسوه ی ناله و اشک و غم و دردی زهرا
که تو مظلومه ترین بانوی عالم باشی

یثرب از گریه ی تو یک شب آرام ندید
لحظه ای بود مگر فاطمه بی غم باشی ؟

به کبودی تو سوگند محبان توایم
تو دعا گوی اهالی محرم باشی

***رضا رسول زاده***

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت

 

امید جان خسته ام، از بر من سفر مکن

بمان به پیش من مرو، مرا تو خونجگر مکن

بی تو غریب و بی کسم ، مرو مرو هم نفسم

آتش سینۀ مرا ، بیا و شعله ور مکن

میان سوز و ساز خود، به چشم نیمه باز خود

بیاد محسنت دگر ، نظر به سوی در مکن

ز دل که آه می کشی، مرا ز غصه می کُشی

نثار قلب و جان من، زآه خود شرر مکن

روح من و روان من، سوخت چو شمع جان من

برای غُربت  علی گریه تو از جگر مکن

صبر من و قرار من، دلبر و غمگسار من

به سوگ و هجر روی خود، مرا تو نوحه گر مکن

بین حصار درد و غم، ز سنگ هجران و الم

توای شکسته بال من، مرا شکسته پر مکن

تو گفته ای که یا علی ، مرا کفن نما ولی

نگفته ای که بر رُخ کبود من نظر مکن

غم دلت نهفته ای، شب وداع گفته ای

هیچ کسی را تو علی، ز تربتم خبر مکن

"وفائی" شکسته دل ، که گشته ای ز من خجل

جز به عزای فاطمه، ز اشک دیده تر مکن

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

بر دور کمر چادر خاکی داری
از خصم علی چه ترس و باکی داری؟

از میخ دری که قاتل حیدر شد
برسینه ی بشکسته پلاکی داری

حسین کریمی نیا

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

دیشب که در دامان پیغمبر نشستی
با رفتن خود قلب حیدر را شکستی
رفتی مرا با رفتنت آواره کردی
رفتی مرا با رفتنت بیچاره کردی
بانو برایت شوهر خوبی نبودم
شرمنده ام از تو گل یاس کبودم
ای وای من در زیر بار غم خمیدی
بعد از پدر از زندگی خیری ندیدی
نُه سال خانم خنده هایت خاطرم هست
دست رئوف و مهربانت خاطرم هست 
زهرای من تنها رفیق نیمه راهم
رفتی و دیگر فاطمه بی تکیه گاهم 
در شهر پیغمبر دگر یاری ندارم 
بعد از تو دیگر من طرفداری ندارم 
حالا بیا تا غربت ما را ببینی 
در کوچه ها سردار تنها را ببینی 
من ماندم و یاد نماز هر شب تو
من ماندم و دلواپسی زینب تو 
من ماندم و پیراهن نور دو عینت
من مانده ام با تشنگی های حسینت

 

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مادر سلام ، آمده ام "عید دیدنی"

ای گل شنیده ام که مهیای چیدنی !

 

از کوچه باغ روضه کمی گل خریده ام

آورده ام برای تو با خود خریدنی

 

عیدی بده ! یتیم و فقیر و اسیر را

نان و نمک نه ! خاطره هایی شنیدنی

 

از خاطرات باغ گل و ساقی بهشت

از کوثر زلال و گلابی چکیدنی

 

تو آن عبور زمزم عشقی که تا ابد

هستی برای حضرت دریا چشیدنی

 

با پنج میوه ای که تو از باغ چیده ای

هجده بهار زندگی ات شد رسیدنی

 

مادر اجازه هست کمی درد و دل کنم :

 

ای مادری که رو به زوال و خمیدنی

 

از کوچه ها درست شنیدم که جان به لب

 

روزی میان معرکه گرم دویدنی ؟

 

حجم شکسته ی بدن و زخم بی حساب

دردت زیاد می شود از هر وزیدنی

 

 

باورم نمی کنم ولی انگار می روی

بانو چقدر عاشق روز پریدنی ؟!

 

 قدر تو را مدینه نمی داند ای بهشت

با آنکه تو بهانه ی هر آفریدنی

 

مادر من آمدم ، ولی انگار قبر تو ...

مادر سلام ، آمده ام «عید دیدنی» 

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

ای تمامی اقتدار علی

رفتی و مانده ام تک و تنها

این تن پر جراحتت امشب

بانی شرم من شده زهرا

**

زیر این نور ماه می بینم

بدنی غرق خون و لاغر را

دستهایم به لرزه افتاده

غسل تو پیر کرده حیدر را

**

وای زهرا نمانده چیزی تا

من کنم دست و پای خود را گم

به سر موی تو چه آورده؟

آتش کینه های این مردم

**

پهلوان دلاور خیبر

آخر از شرم تو ز پا افتاد

کاش تو پشت در نمی رفتی

میخ در کار دست حیدر داد

**

کاش می مردم و نمی دیدم

پیش چشمان من زمین خوردی

وسط شعله با پسر دادن

آبروی سقیفه را بردی

**

ای یگانه حبیبه حیدر

رفتی و من بدون مأنوسم

روی نیلی تو شبیه حسن

می شود تا همیشه کابوسم

**

دارم از غصه تو می میرم

کاش می شد که می زدم فریاد

غسل و تدفین تو عذاب من است

کار سختی به دوش من افتاد

**

ورمی که به روی بازوی توست

برده آرامش و قرار مرا

زد نمک روی زخم دختر تو

عرق شرم صورت بابا

**

بیشتر از همیشه شد زهرا

نگرانی شوهرت امشب

با تو که مادری چنین کردند

چه کند این زمانه با زینب

 

محمد حسین رحیمیان

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

کس نداند خبر از درد نهان من و تو

آنچه بگذشت در این بین میان من و تو

«آن زمانی که زمان یاد ندارد چه زمان»

آن زمانی که فقط بود زمان من و تو

نه زمین بود، نه خورشید، نه آدم، حوا

آسمان بود و خدا بود و نشان من و تو

تا خدا در صدد ساختن آدم گشت

خلقتش را نفسی داد ز جان من و تو

همه ی عالم و آدم، همه از روز ازل

می نشستند سر سفره ی نان من و نو

بانیِ خلقتشانیم و همین آدم ها

چند روزی است بریدند امان من و تو

یاد داری که در این شهر در این خانه ی عشق

شادی هر دو جهان بود از آن من و تو

سرخی چشم غروب است که خون می بارد

آسمان نیز شده دل نگران من و تو

گوشه ی خانه مزار من افسرده شده

دست تقدیر شده فاتحه خوان من و تو

دست تقدیر مگو پنجه ی یک گرگ صفت

که چنین فاصله انداخت میان من و تو

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-غربت امیرالمومنین(ع)

 

راضی به هر قضای خدا می روی علی

چون نوح سمتِ موج بلا می روی علی

دارم به فتح خیبر تو فکر می کنم

با دست های بسته کجا می روی علی!؟

ای سرشناس شهر، برای تو خوب نیست!

مسجد چرا بدون عبا می روی علی!؟

آشفته حالِ فاطمه ی پشتِ در نباش

قدر خودت به هول و ولا می روی علی

آیینه ی شکسته ی این کوچه ها منم

ازمن شکسته تر تو چرا می روی علی!؟

بی رحمیِ مغیره عجب شمرگونه است!

داری چه زود کرببلا می روی علی!

این کوچه، آخرش ته گودال می رسد

داری میان حرمله ها می روی علی

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

ز بعد آنکه ببستند دست حیدر را

به پیش دیده ساقی زدند کوثر را

 

یکی به ضرب غلاف و یکی به ضرب لگد

جدا جدا همه چیدند یاس پرپر را

 

به تازیانه و سیلی ندیده هیچ امت

که احنرام کتتد دختر پیمبر را

 

چهار کودک زهرا چو بید لرزیدند

چو در برابرشان می زدتد مادر را

 

اگر که بود بنا مادری زمین بخورد

چرا نبرد یکی زان میانه دحتر را

 

نبوذ غنقذ اگر بین کوجه ها زهرا

نمی گداشت ز خانه برند حیدر را

 

اگرچه ظلم نمودند ولی دگر اینجا

ز روی سر نکشیدتد هیچ معجر را

 

ولی سلام خدا بر روئس مکشوفه

که سوخته غمشان قلب های مضطر را

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

تو در بیت ولایت بعد مادر مادری زینب 

تواز طفلی امیرالمؤمنین را یاوری زینب 

 

به دست کوچک خود پاک کن اشک از رخ بابا

عزیزم هرچه باشد توعلی رادختری زینب 

 

مبادا تشنه بر بالش گذارد سر، حسین من

تو ازامشب براو هم مادری هم خواهری زینب 

 

ببخش این روزها گر در بغل نگرفتمت مادر

تو بهتر از همه واقف ز حال مادری زینب 

 

من ار تنها شدم بودی تو تنها یاورم اما

تو بعد از مادرت از مادرت تنهاتری زینب 

 

مدینه سنگر فریاد من گردید و می بینم

تو در دروازة کوفه مرا همسنگری زینب 

 

حسینم روز عاشورا شود تنها و می دانم

تو تنها در دل دشمن بر او یک لشکری زینب 

 

اگر من خطبه خواندم چون رسول الله می بینم

تو در روز خطابه ذوالفقار حیدری زینب 

 

مرا دخت نبوت پرور ار گفتند در عالم 

تو در کرب و بلا دخت ولایت پروری زینب 

 

اگر با سوز نظمش راه پیدا کرده در دل ها 

تو "میثم" را به هنگام سرودن رهبری زینب

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

وای مادرم...
ای مادر حسین کجا میروی بمان

داری به پیشگاه خدا میروی؟ بمان

دارد حسن برای شما گریه میکند

حیدر بزرگ خانه چرا گریه میکند؟

 

ای بهترین بهانه تنهایی علی 

آرام میشوی بری جان من ولی...

دیگر علی بدون تو اینجا نمیشود

زهرا نرو غزیز من ، حالا نمیشود...؟

 

از بعد تو سلام علی بی جواب شد

رفتی که خانه تو به رویش خراب شد

مادر ز بعد رفتنت حالم خراب شد

بر راس زینب تو دو عالم خراب شد

 

حالا که گیسوان مرا شانه میزند؟

ساکت.... !!  کسی لید به در خانه میزند

وای الامان زلحظه آخر که پشت در 

سرباز جنگی آمد و مادر به پشت در

با محسن اش به پشت در و آنطرف که صد

سرباز جنگی آمده هی میزند لگد

 

آتش کشید خانه و کاشانه ی تورا

آتش کشید و رفت عقب مرد بی حیا

ضربی که زد به پشت در افتاد مادرم

از سینه تو خون چکد ای خاک بر سرم

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

می نالد و بین بسترش تبدار است

ای اهل مدینه مادرم بیمار است

 

در شهر شما اجر رسالت آیا

سیلی و غلاف و ضربه مسمار است

 

 هر رزو کنار بستر مادرمان

یک دیده ما اشک و یکی خونبار است

 

شبها که به خانه گرم خوابید همه

تا صبح ز درد پهلویش بیدار است

 

یک لحظه نفس کشیدن آیا دانید

با سینه بشکسنه چقدر دشوار است

 

از ضربه پر شراره سیلی تان

گویا که هنوز دیدگانش تار است

 

از بسکه به مادرم رساندید آزار

از زندگی خویش دگر بیزار است

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

ماسوا ریزه خور خوان عطای فاطمه است

خلقت عالم تمامی از برای فاطمه است

 

حق زمام آفرینش را به دستش داده است

گردش کون و مکان در زیر پای فاطمه است

 

آنچنان که هست زهرا بر رضای حق رضا

حق رضا باشد بر آنچه در رضای فاطمه است

 

مرتضی دست حق و زهرا بود ناموس حق

پرده دار فاطمه دست خدای فاطمه است

 

ما در این دنیا همه از ساکنین جنتیم

جنت الاعلای ما بزم عزای فاطمه است

 

بر خدای کعبه سوگند می خورم کز کعبه هم

احترامش برتر است آن دل که جای فاطمه است

 

لطف زهرا بود ما را نوکر ارباب کرد

آری هرکس شد حسینی از دعای فاطمه است

 

در صف روز جزا چون کور محشورند خلق

دیده ما روشن از نور ولای فاطمه است

 

فاطمه چون مُحرم است و کعبه او مرتضی

بین آن دیوار و در سعی و صفای فاطمه است

 

آن که شد نقش رمین هستی شاه لافتاست

اینکه دستش را ببستند پیشوای فاطمه است

 

یا نبی در پاسح اجر ذوی القربای تو

ریسمان حق علی سیلی جزای فاطمه است

 

او مگر ناموس حق و بضعه طاها نبود

پس غلاق و تازیانه کی سزای فاطمه است

 

ظلع او مکسور گشت و طفل او مقتول گشت

عالمی دلخون ز درد و غصه های فاطمه است

 

پشت در خواهی به تنهایی او گر پی بری

بانگ یا فضه خذینی در نوای فاطمه است

 

«ای مغیره بس کن اینقدر مادر ما را مزن»

بین خانه این صدای بچه های فاطمه است

 

گرچه دست و پهلویش بشکست اما باز هم

«وا علیا» «وا علیا» ناله های فاطمه است

 

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا (سلام الله علیها)
غزل گرم

هر کجا نام تو بردیم فقط سوخته ایم
سوختن را ز سراپای تو آموخته ایم

غزلی گرم به یاد نفس سوزانت
روز و شب زمزمه کردیم که دل سوخته ایم

گفتنی های تو را هرچه که می شد گفتیم
رازها را به دل سوخته اندوخته ایم

هر کجا مجلس غم خوانی تو بر پا بود
خون دل ریخته از دیده و افروخته ایم

غم پهلوی تو در سینه ی ما عقده شده
چشم را بر فرج منتقمت دوخته ایم

***رضا رسول زاده***

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

اشعار فاطمیه - امام علی(ع) - رضا رسول زاده



دیگر گلی شبیه تو پرپر نمی شود

زین پس کسی به قدر تو لاغر نمی شود



دستی که زیر چادر خود می کنی نهان

دیگر سپر به یاری حیدر نمی شود



وقتی که راه می روی از دست من بگیر

دیوار هم برای تو یاور نمی شود



گرچه پس از تو مونس این کودکان شوم

اما کسی به خوبی مادر نمی شود



نام فراق می بری و می کشی مرا

این خانه ام پس از تو منور نمی شود



شهر مدینه ظرفیت پاکی ات نداشت

یثرب پس از تو شهر پیمبر نمی شود



بالای درب خانه ی حیدر نوشته اند

هر سوره ای که سوره ی کوثر نمی شود


 

 
 
جمعه 22 بهمن 1395  11:47 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها