0

اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

کوچه تفسیرش برایم مشکل است

دشمنت حج و نمازش باطل  است

 تا همیشه زیر  لب می گفت حسن؛

ای مدینه این " مغیره " قاتل است

شاعر:روح الله نوروزی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 نه سال با تو شد سپری روزگار من

تنهافقط تو بوده ای غمخوار و یارمن

 

نه سال با تو زندگی ام عاشقانه بود

من مرد خانه بودم و تو خانه دار من

 

ناراحتی من همه این است ؛ میروی

خوشحال می شوم نروی از کنار من

 

در بین آن کشاکش و در بین ازدحام

 جز تو نبود هیچ کسی پاسدار من

 

از آن زمانکه خوردبه بازوی تو غلاف

خانه نشین شده بخدا ذوالفقار من

 

دستم به بند بود که دستت شکسته شد

در پیش تو شکست غرور و وقار من

شاعر:محمد حسن بیات لو

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

بر روی لوح زندگی من قلم زدند

یک زندگی سرد برایم رقم زدند

با فاطمه چه زندگی ام روبراه بود

ای عمق چاه  زندگی ام را بهم زدند

ای عمق چاه همسر مظلومه ی مرا

پیش نگاه مضطر من از ستم زدند

آخر خودت بگو که من این غم کجا برم

بر روی جسم فاطمه ی من قدم زدند

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-بعد شهادت

 

خبر توطئه ی نبشِ قبور آمده است

آری عمار، چو پیکی، به حضور آمده است

یا علی خیز و نگر،باز عدو مستِ غرور

بر حرمخانه ی زهرا به عبور آمده است

پشتِ دیوارِ بقیع ، صف زده، شیطان صفتان

در پیِ قبرِ غریبِ شه و بانویِ زنان

ناگهان، کوهِ غضب، از دلِ دریا جوشید

از میان پاشد و با هیمنه، جوشن پوشید

به جبین بست،به رزمِ علوی اش ، سربند

جرعه ای، از میِ قهّاریَّتِ رب نوشید

ذوالفقارش، به کف و نعره کشان، همچو اسد

آمد آن مظهرِ اسماءِ جلالیِّ احد

روبهان تاکه علی را، به تجلّی دیدند

کرده قالب تهی، از شیرِ خدا ترسیدند

قدرت الله رسیده، دمِ دیوارِ بقیع

نُه فلک نیز، به همراهِ زمین لرزیدند

گفت حاشا که شوید، آگه از این سرِّ خدا

پُر نمایم، همه ی دشت ز خونهای شما

ذوالفقارم ز غلاف آمده بیرون. بیرون

عقده های دو سه ماهه زده بیرون، بیرون

گردنش می شکنم، هر که بماند به بقیع

بی وضو آمده در میکده، بیرون، بیرون

که دگر صبرِ علی بر لبِ پیمانه رسید

خُمِ مِی، با دوسه پیمانه ، به میخانه رسید

همه رفتند. علی یکّه وتنها مانده

در کنارِ حرمِ مخفیِ زهرا مانده

گفت: با همسرِ مظلومه ی غمدیده ی خود

که تو رفتی و مرا غصّه و غمها مانده

فاطمه بعد تو بی یار و حبیب است علی

در مدینه ، تک و تنها و غریب است علی

 

حسین رضایی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

چون کینه بیداد گران در نظرم بود
هر مرحله احساس وقوع خطرم بود
تک تک همه اعضا تنم بود سلامت
تا سایه ی الطاف پدر روی سرم بود
از ضربه ی پا نقش شدم بر در دهلیز
نقش درو دیوار زخون جگرم بود
من حامله بانو و فشار در و دیوار
مقصود عدو کشتن محسن پسرم بود
رسوایی سردسته ی شورای سقیفه
بهر فدک از خطبه بهجت اثرم بود
من محرم حق بودم و بیگانگی او
چون خارو خسی سد عبور گذرم بود
اسناد فدک پاره به دستی شدو دستی
برخاست که تاریک جهان درنظرم بود
از هر طرف ان بی شرف اغاز ستم کرد
من بودم واو بود و دو دستم سپرم بود
دستم بشکست و کمرم گشت لگد کوب
یک پای پلیدش ز جفا بر کمرم بود
ریحانه ی پیغمبر و سوز دل زهرا
نفرین به لبم چادر عفت به سرم بود
اتش زدن بیت حق و کشتن محسن
عنوان سپاس از زحمات پدرم بود
یا فاطمه ای قبر تو پنهان ز نظرها
یک عمر هوای تو وقبرت به سرم بود
در خاک بقیق خفتی و یکبار نگفتی
خوش زاد سراینده و مداح درم بود

 

مرحوم سید حسن خوشزاد

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-درب خانه

 

در به او یا نه! که تکیه می کند مادر به در

رازهای سر به مهری گفته او آخر به در

زخم های بر تنش بسیار و با هر قطره اشک

آیه ای نازل شده از سوره ی کوثر به در

در جهان پیچیده عطرش،  نام او را خوانده اند

غنچه ای پرپر به دست بادهای دربه در

فاصله بین گل و دیوار کمتر می شود

اعتمادی نیست با یک ضربه ی دیگر به در

چشم های خانه گریان است ای خواهر کمی

پاک کن این اشک ها را زل بزن کمتر به در!

گرچه از پهلوی خونینش خجالت میکشد

شرم دارد از علی هربار با هر ضربه ، در

 

 

مرضیه فرمانی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

تشنه لب وقتی به سوی حوض کوثر می رود

می شود سیراب، از آنجا مطهر می رود

 

با تولا و تبری بالِ ما وا می شود 

بال ما که وا شود راحت به محشر می رود 

 

در عوض آنکه ندارد مهر حیدر را به دل

هر کجا هم که رود، با دین کافر می رود

 

روضه ها جایی است که چشمانِ ما تر می شود 

پس فقط معراج، هر چشمی که تر شد می رود 

 

بال و پرهای ملایک هم که معراجی نشد 

هر که گریان شد در اینجا، با پیمبر می رود

 

جهل گاهی از سر بی غیرتی گُل می کند

مثل آن جاهل که با هیزم سوی در می رود

 

پشت در ماندن خودش ناراحتی می آورد

خواه یا ناخواه، اینجا حوصله سر می رود

 

حوصله سر که ‌رود، در با لگد وا میشود

پشت در هرکس بماند زیر آن در می رود 

 

اولش معلوم بود و آخرش معلوم بود

چارچوبِ در خلاصه سمت مادر می‌رود

 

مادر از افتادنش دارد خجالت می کشد

همسرش هم اشک می بارد خجالت می کشد

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-مدح و شهادت

 

دُنبال بهاریم بهاری که نداریم

دریاب زمین را به قراری که نداریم

این چشم بیارا به غباری که نداریم

دنبال مزاریم مزاری که نداریم

عزمی بده تا مرز جهادی تو باشیم

ای کاش بیایی و منادی تو باشیم

عزم من و تو جزم شد و کارگر افتاد

دشمن به عقب رفته و از پشت سر افتاد

تا پای فشردیم از عالم سپر افتاد

با آلِ علی هرکه در افتاد وَر افتاد

ما سخره ی سختیم که از باد نلرزیم

این درس به ما مادر ما داد نلرزیم

هرجا که بلند است به زیر قدم ماست

بر هرچه سه تیغ است شکوه عَلَمِ ماست

هر بیش که دارند در این پهنه کَمِ ماست

موجیم که آسودگی ما عَدَم ماست

ما درس جز از محضر اسلام نگیریم

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

هر بادِ مخالف شده جوشن به تنِ ما

هر تیر توان داد به برخاستنِ ما

با ماست همیشه نفسِ بت شکن ما

در سایه ی زهراست تمام وطن ما

این خصم زبون است اگر بد دهنی کرد

وین سیره یِ زهراست که دشمن شکنی کرد

بانو چه شگفت است هبوتی که تو داری

قدر است چه قدری ملکوتی که تو داری

صد رشته قنات است قنوتی که تو داری

آرامش دریاست سکوتی که تو داری

دریایِ علی،غیرت طوفانی ات عشق است

ای مرد ترین مرد،رجز خوانی ات عشق است

در پایِ علی درد به بال و پرت افتاد

از دست خزان ساقه ی نیلوفرت افتاد

هر شام و سحر بر سَرِ شاخه سرت افتاد

خون بود که از زخمِ تو بر بسترت افتاد

این چوب مرا کُشت که شد نوبت تابوت

گهواره نشد قسمت و شد قسمت تابوت

با تو چقدر رایحه گُلخانه ی من داشت

این نسل کنار تو فقط میل زدن داشت

قبل از زَدَنَت خنده به لب نیز حسن داشت

افسوس که این بُغچه ی کوچک سه کفن داشت

این ساعت آخر بنشین زار بِگرییم

بر غارت پیراهن و دستار بِگرییم

 

 

حسن لطفی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد

یا به دیوار از آن سو بخورد یا نخورد،

 

این در سوخته حتما به زمین می افتد

لگدی بین هیاهو بخورد یا نخورد

 

دست بالا برود روضه به پا خواهد شد

حال بر صورت بانو بخورد یا نخورد

 

زنده می ماند اگر این نوک سنگین غلاف

فرقش این است به بازو بخورد یا نخورد

 

بعد از این فرق ندارد به خدا حال علی

خانه بی فاطمه جارو بخورد یا نخورد

 

داغ محسن به دل آل علی خواهد ماند

نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

موقع تحویل سال، امسال یا زهرا بگو
گر که خواهی احسن الاحوال یا زهرا بگو

نام زهرا باعث آرامش جان و دل است
با دلی از عشق مالامال یا زهرا بگو

محمد بختیاری

***

قلبی که همیشه بی قرار زهراست
در سایه لطف پایدار زهراست

فهمیده ام از فاطمیه در نوروز
سالی که نکوست ... با بهار زهراست

ایمان کریمی

***

امسال بهار دل ملال انگیز است
سرشار غم شفیع رستاخیز است

این مملکت ولایی سینه ما
از نور ولای فاطمه لبریز است

اصغر چرمی

***

یا محول دل من رنگ جلا می خواهد
مس جان می دهد و شمش طلا می خواهد

خلق از دست شما عیدی خود می طلبند
باز این نوکرتان کرببلا می خواهد
 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

نای نی باغم بی مادریم ساز شده

غصه باآه در این سینه هم آواز شده

شکر؛سال نو بنام خودت آغاز شده

شیعه باگریه دراین عیدسرافرازشده

 

غصه ام یاد جوانی تو باشد مادر

روضه ام خانه تکانی توباشد مادر

 

زمینیان همه درزیرسایه ات هستند

سماءیان پی تفسیرآیه ات هستند

تمام معجزه هایک نشانه ات هستند

پیمبر وعلی شانه به شانه ات هستند

 

مقدرات جهان دست توست خانم جان

بمان که هست علی هست توست خانم جان

 

فاش شد برهمه رازت نخور اینقدر زمین

نیست انگار حواست نخور اینقدر زمین

همسرم با پر بازت نخور اینقدر زمین

بی هوا بین نمازت نخور اینقدر زمین

 

گریه ی نیمه شبت چشم مرا جیهون کرد

پیرهن بافتنت قلب علی را خون کرد

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه شام غریبان

 

حالا که بی پناه شدم یا ابن فاطمه

محتاج یک نگاه شدم یا ابن فاطمه

با دست خویش آبروی خویش برده ام

بیچاره ی گناه شدم یا ابن فاطمه

تا خواستم زمین بخورم با دعای تو

هر بار رو به راه شدم یا ابن فاطمه

شام غریبان شده اما نیامدی

خیره به یک نگاه شدم یا ابن فاطمه

ای کاش همچنان شهدا وقت رفتنم

بینم چو قرص ماه شدم یا ابن فاطمه

اما زمان زمان گریه به غم های مادرت

در زمره ی سپاه شدم یا ابن فاطمه

قدری غم غریبی مولاست در دلم

سر در میان چاه شدم یا ابن فاطمه

با که بگویم از غم مظلومی علی

دلخون شبیه آه شدم یا ابن فاطمه

مادر میان کوچه صدا زد حسن بیا

محتاج تکیه گاه شدم یا ابن فاطمه

با گریه حسین عزیز تو می شوم

با آنکه رو سیاه شدم یا ابن فاطمه

هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد

راهی قتلگاه شدم یا ابن فاطمه

امسال حاجت دل مارا روا کنید

ما را مسافر حرم کربلا کنید

 

 

قاسم نعمتی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-مدح و شهادت

 

دیده آنگاه که با اشک ملاقات کند

رزق گریه طلب از مادر سادات کند

گریه هر کس نکند معرفتش کامل نیست

"گر چه صد مرحله تحصیل اشارات کند"

روز محشر که همه دیده گریان دارند

نوکر فاطمه آن روز مباهات کند

می زند از قفس عالم خاکی بیرون

هر که با سینه زنی سیر سماوات کند

یا علی گفتم و با منکر زهرا گفتم

برود توبه کند ترک عبادات کند

این چه سرّی است که در "بضعة منی" جاری است

که جهان حیرت از این کشف وکرامات کند

وصف نور تو نه در حد زبان بشر است

که خدای تو فقط قدر تو اثبات کند

آه و افسوس که این قوم نشد بعد رسول

حرمت اشک تو را خوب مراعات کند

زخم پهلوی تو با قلب علی کاری کرد

سالها گریه بر این عمق جراحات کند

آن که سیلی به تو زد، هیزم دوزخ باشد

همه شب تا به سحر گرچه مناجات کند

 

عباس احمدی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

زدرون سینه داغی کشد از دلم زبانه

که بهار داغ دارم زغمت ز درب خانه 

شده فاطمی بهارم شده اه و ناله کارم

به که گویم از غم تو ز لگد ز تازیانه

شده عید داغدارت شده داغ داغدارت

ولی از عنایت تو زده هر گلی جوانه

سر سفره چند داغی ز غم تو چید ه ام من 

غم دست و چشم و پهلو غم گوش و داغ لاله

مه فاطمی کجایی که نظر به ما نمایی

دل غمگسار ما را تو فقط تویی بهانه 

 

 مهدی روحانی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

برق دندان ابرهه پیداست
در نگاهش سپاه ظلمت هاست
فکر غصب فدک به سر دارد
باز دنبال شورش و بلواست
چهره ی سرخ او غضب ناک است
به گمانم که در پی دعواست
بسته راه مرا سر کوچه
دست هشدار سیلی اش بالاست
کو ابابیل های تو یارب
فاطمه بین کوچه ها تنهاست
کینه ی مرتضی به دل دارد
نفرت از چشم های او پیداست
سیلی اش پایه ریز اصلی
ماجرای عصر عاشوراست

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:54 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها