0

اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

اشعار شهادت حضرت محسن(ع)

 

گفتم که شاید او بتواند ولی نشد

خود را ز پشت در برهاند ولی نشد

 

گفتم که شاید این درِ چوبی پس از لگد

در بین چارچوب بماند ولی نشد

 

می خواست فضّه قبل هجوم حرامیان

خود را به پشت در برساند ولی نشد

 

زهرا تلاش کرد که از زیر دست و پا

خود را کنارتر بکشاند ولی نشد

 

با بازوی شکسته خود خواست شعله را

از پای چادرش بتکاند ولی نشد

 

لبریز شوق بود که در گوش محسنش

یک روز علی اقامه بخواند ولی نشد

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

دین دراین ایام مرکب داشت و راکب نداشت
حق درون خانه ی حق بود چون طالب نداشت

کورشد بیست و سه سال این شهر که در چشم خود؛
نوری از نور علی بن ابیطالب نداشت

 

شاید اینکه رفت بالا علتش این بوده که؛
محسن شش ماهه در حد خودش قالب نداشت

غاصبان حق یقینا مردمی هستند که؛
فکرشان این است حق فاطمه غاصب نداشت

خود برای خویش صدها جانشین آورده اند
بعد هم گفتند دین مصطفی نائب نداشت

دینشان بیست و سه سال از هرنگاهی دفع داشت
آن قَدَر که درخودش یک نکته ی جالب نداشت

اینکه قرآن را علی جمع آوری کرد آن زمان
یعنی اینکه جز علی حرف خدا کاتب نداشت

حق اگر آن روز می شد قسمت حق دار خویش
شیعه دیگر در اصولش مهدی غائب نداشت

مهدی رحیمی زمستان

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

دربه هم خورد ولی حیف که با سرعت خورد
ضربه را فاطمه این مرتبه با شدت خورد

پسرش…نه، سپرش خورد زمین و زهرا
ضربه ها را پس از آن از دوسه تا قسمت خورد

 

معنی بیست و سه سال آهِ تو مولا این است:
که زمان حق تو را آه،سرفرصت خورد

نه فقط حق علی را که چو ظرف آبی
غاصبی حق من و حق تورا راحت خورد

خر فروشی ۱ سرکار آمد و با قیمت روز
خورد نانی اگر از جهل همین امت خورد

جالب این است که در ذهن همه نام علی؛
صدر نام همگان بود ولیکن خط خورد

محسن و کوچه و سیلی به فحول شیعه؛
هرچه برخورد تمامش به رگ غیرت خورد

کشته ی راه ولایت شده محسن یعنی؛
اگر آیینه لگد خورد به این قیمت خورد

۱:در کتب تاریخی آمده است که شغل دومی لعنت الله خرید و فروش الاغ بوده
مهدی رحیمی زمستان

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-بعد از شهادت

 

کعبه بودم در کنار تربتت زمزم شدم

گل شدی یک عمر روی گونه ات شبنم شدم

هرکه می پرسد ز حالم مختصر می گویمش

سرو بودم، داغ دیدم، غصه خوردم، خم شدم

ماه می داند، بپرس از او که هر شب دیده است

همدمم رفته است و من با چاه ها همدم شدم

تو نبودی پیر اما از غمم کم کم شدی

من نبودم پیر اما از غمت کم کم شدم

ریختم تا خاک روی پیکرت، بانوی آب

در غریبی اولین مرد همه عالم شدم

 

 

سید محمد جوادی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

بی بی جان...

با غیر تو هر کس به جهان کار ندارد

خوشبخت ترین است و شب تار ندارد

هر جای زمین که بشود فاطمه آباد

همتای بهشت است ،گرفتار ندارد

تا هست خدا ، هیچ کسی در همه عالم

مثل تو نمک گیر و بدهکار ندارد

ضرب المثل شیعه ای و حضرت حیدر

مانند تو در هر دو جهان یار ندارد

بگذار که من نیز در این خانه بمانم

گل دور و بر خویش مگر خار ندارد

باید بنویسند به قبری که نداری

گل تاب فشار در و دیوار ندارد

سادات ببخشند علی خاطره ای خوش

ازهیزم و از آتش و مسمار ندارد

 

محمد حسين رحيميان

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-بعد از شهادت

 

چه زود گشت فراموش حکم داورشان

چه زود عهد شکستند با پیمبرشان

چه زود اجر رسالت به مصطفی ص دادند

چه زود رفت کلام خدا ز خاطرشان

جواب حق نمک، داده شد به غصب فدک

جزای ختم رسل شد شرار آذرشان

دو گوشوارۀ عرش خدای می لرزید

چو گوشواره به گلزار وحی پیکرشان

گهی به همره بابا فتاده اشک فشان

گهی به گریه دویدند دور مادرشان

همینکه مادرشان بر روی زمین افتاد

دو دست کوچک خود را زدند بر سرشان

ز ضربه ای که به مادر رسید فهمیدند

که شد شهید همان پشت در برادرشان

هزار سال فزون بعد دفن این دو شهید

ندیده کس اثر از تربت مطهرشان

علی به فاطمه  می سوخت فاطمه به علی

شرارۀ دلشان بود اشک دخترشان

مغیره فاطمه را می زد و علی می دید

هزار حیف که یک تن نبود یاورشان

خدا گواست که زهرا س شهیده رفت به خاک

اگر چه نیست گروهی هنوز باورشان

 

غلامرضا سازگار

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

فاطمه جان...

تو خوب بودی عزیزم نظر زدند تو را

مقابل پسرانت به در زدند تو را

تو خوب بودی عزیزم پر تو سالم بود

طواف کردی علی را شرر زدند تو را

خدا نخواست بمانی خودت که می دانی

خدا نخواست بمانی اگر زدند تو را

چقدر نان و نمک بین خانه ات خوردند

چرا به ضرب غلاف و سپر زدند تو را

تمام غصه قلب شکسته ام این است

نگفته ای به علی در گذر زدند تو را

حسود های مدینه نظر زدند مرا

حسودهای مدینه نظر زدند تو را

 

علی حسنی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-کوچه بنی هاشم

 

پای غمی بزرگ دلم را نشانده ام

دل را به صد امید بر این در کشانده ام

ازدست غصه های تو شعرم شروع شد

عمریست از تو و درو دیوار خوانده ام

عمیرست با نگاه شما روضه خوان شدم

عمریست در مصیبت یک کوچه مانده ام

سخت است کوچه گفتن و کاری بزرگ بود

این شعر را همینکه به اینجارسانده ام

آن کوچه ای که دست شمارا حسن گرفت

بی اختیار تاب و توان هم ز من گرفت

مادر بلند شو کمرت درد میکند

میدانم اینکه چشم ترت درد میکند

یک ضربه زد به صورتت مادر نگاه کن

دیوار خونی است، سرت درد میکند

جای تو عرش بود نه فرشی که خاکی است

حوریه ای که بال و پرت درد میکند

اصلا نشد که قامت خودراسپر کنم

سرتابه پای این پسرت درد میکند

چادر تکاندم و دل من پاره شد، هوار

دیدم که اوفتاده زگوش تو گوشوار

 

حسین آذری

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

خواب ديده ام كه رفتني شده ام

تا چه افتد خلاصه تعبيرم

زحمت ماندن مرا نكشيد

من همين كنج خانه مي ميرم

بعد نه سال زندگي ديدي

ان صفاي قديم كم كم رفت

رفتنم يا نرفتنم باتوست

تو بگويي نرو نخواهم رفت

تاكه از خانه ميروي بيرون

مي روم يك كنار مي افتم

شب كه خوابم نمبرد ازدرد

روزهم چند بار مي افتم

ياد داري شب عروسيمان

عرش را گلفروش من كردي

من كه يادم نمي رود اصلا

گوشواره به گوش من كردي

تا كه از راه امدي گفتم

افتاب يگانه ام آمد

دست من را به دست تو دادند

گفتم اقاي خانه ام آمد

همه ي صورت من اذيت شد

 راه من را كه بست دركوچه

جان اين بچه ها مرا ببخش

گوشواره شكست دركوچه

طيه نه سال زندگي باهم

هيچ چون وچرا نمي كرديم

خواب برچشممان نمي امد

تا كه هم را دعا نمي كرديم

درد بسيار غصه هم ديدم

چون گرفتارها اسيرشدم

فضه مي گفت كه شكسته شدم

جان زهرا بگو چقدر پير شدم

اي امام مدينه حيف از تو

كه مغيره تورا سلام كند

راستي اي حبيبه اسما كو

رفته تابوت را تمام كند

اين حسين مرا كه مبيني

حرفي از سينه پهلويش نزدم

تو خودت شاهدي كه از اول

 بي وضو دست برمويش نزدم

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

زبانحال مولا :

 

چشاتو وا کن نگو که دیگه

 درب بهشت من مهر و موم شد

منو صدا کن نگو که هرچی

 میون ما بود دیگه تموم شد

**

تا ناله ی وا اُمّا شنیدم...

پیراهن صبرم و دریدم

نمیدونی من چه جور رسیدم...

گاهی نشستم گاهی خمیدم...

**

تو رو که دیدم دیگه بریدم

خودم را تا بسترت کشیدم

آرزوم این بود زنده ت میدیدم

حقم نبود کردی نا امیدم

**

 

زبانحال بی بی :

 

یه بار علی جان برا تو مُردم

زنده شدم باز برات بمیرم

برای اشک چشات بمیرم

برای بغض صدات بمیرم

**

اشک چشاتو بذار بذارم

به روی زخمام واسه تبرک

اینم بگم که شِفام همینه

هذا فراق بینی و بینک

**

بمیرم ای که بابای خاکی

حالا تو و سر تا پای خاکی

دستای خاکی پاهای خاکی

عمامه خاکی عبای خاکی

**

دلم رو برده یه جای خاکی

چادر و اون ردّ پای خاکی

شکسته گوشواره های خاکی

گریه های مجتبای خاکی

**

زبانحال مولا :

 

آخ گفتی کوچه... دلم رو کنده...

نامرده کوچه به من میخنده...

هی میگه قنفذ رو به مغیره

که مالیاتت این روزا چنده

**

شد حرف قنفذ ؛ چطوره بازوت ؟ ...

گفتم مغیره ؛ چطوره پهلوت ؟ ...

از وقتی پاشون وا شد به خونه

واشد به این خونه پای تابوت

**

وا شده لب هات دوباره خندون

تابوت و ساختم با دست لرزون

راحت خیالت از بابت اون

نزنه میخاش از جایی بیرون...

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

گریه های تو عذاب آور شده

بسترت دریای اشک تر شده

شدت خونابه می گوید به من

دیگر این شب ها شب آخر شده

من نمی دانم خدا،در بیت وحی!!

سوره ی کوثر چرا پرپر شده؟

ضرب سیلی آنقدر بد بوده که-

دیدگان کوچه حتی تر شده

گاه می بینم که بی پروا حسن

بین گریه خیره سمت در شده

با کنایه آن دو می پرسند علی-

حال و روز همسرت بهتر شده؟؟

شاعر: روح الله نوروزی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-مدح شام غریبان

 

به مسلخ می برند این تیره روزان ، روشنایی را

سلاح خویش می سازند این زهد ریایی را

خدا تنها در این عالم به دست یک نفر داده ست

زکار حضرت مشکل گشا، مشگل گشایی را

شگفتا ساقی دل خون به کوثر می شود مدیون

که از طوفان نهر عشق، دارد این رهایی را

زهی بانوی بی همتای آتش سوز دریا دل

که دارد خاکسار خویش ، مرغان هوایی را

گل ((خیر العمل)) چیده ست ((حورالعین)) ز چشمانت

که از ((خیر البشر)) بو برده ای ((خیر النسایی)) را

خدا را شعله ها از عشق تو در جان قرآن است

که دائم گرم می دارد چراغ ((هل اتی)) یی را

چراغ روشن هفت آسمان کرده ست نور تو

به دست مصحف خاتم ، نگین ((انما)) یی را

شب تشییع تو فریادها در حنجره می سوخت

به گوش مردم عالم رساندی بی صدایی را

 

سعید حدادیان

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

سال جدید آغاز شد با نام زهرا

امسال هم غرقیم در انعام زهرا

مادر به کلّ بچّه هایش لطف دارد

به یک یک ما داده دعوت نامه زهرا

هیأت شروع زندگی تازه ی ماست

در آمدیم این جا به استخدام زهرا

دُورهمی هامان فقط در هیأت اوست

این جاست آری منزل اقوام زهرا

باید که در نوروز هم حرمت نگه داشت

شرعاً وَ عرفاً واجب است اکرام زهرا

از ما گدایان فضّه و سلمان بسازد

یک لقمه نان سفره ی اطعام زهرا

روز قیامت ما که دلشوره نداریم

با رشته های چادر احرام زهرا

پیغمبران هم آرزو دارند باشند

در این جهان و آن جهان خدّام زهرا

محراب را عرش الهی می نماید

نور نماز صبح و ظهر و شام زهرا

سینه سپر کردن ، حمایت از ولایت

مجموعه ای ست از بهترین احکام زهرا

ما «همدلی و همزبانی» با ولی را

آموختیم از مکتب اسلام زهرا

محمدفردوسي

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-مناجات

 

عشق خدا عشق منی فاطمه

حب شما اجننی فاطمه

تو و مقامی که خدا آگه است

ما و زبان الکنی فاطمه

لیلی پنهان که همه لیلیان

بهر تو مجنون علنی فاطمه

مادر ما کنیز فضۀ تو

فقط تو مادر تنی فاطمه

بی تو نوای کودک دل ما

من الذی ایتمنی فاطمه

میکدۀ عشق علی کوثری

شیر دل شیر زنی فاطمه

نبود تو خلع سلاح علی

تیغ سپر وَ جوشنی فاطمه

پای علی جان تو جان کنده ایم

از دل ما دل نکنی فاطمه

نیم دل ما ز تو شد حسینی

نیمِ دگر هم حسنی فاطمه

به یاد سینۀ شکسته تو

باب شده سینه زنی فاطمه

مشکی ما بافتۀ دست تو

شبیه کهنه پیرهنی فاطمه

ما و غم خون کفنی فاطمه

تو و غم بی کفنی فاطمه

 

مهدی زراعتی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مظلومه زهرا...

همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند

من بودم و همین دو سه تا بچه های تو

خیلی به مجتبایِ تو برخورد فاطمه!

فامیل کم گذاشت برای عزای تو

جایِ تمام شهر خودم گریه می کنم

از بس که خالیست در این خانه جای تو

زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم

یک ختم با شُکوه بگیرم برای تو

از دستِ گریه های تو، راحت شد این محل

شِکوه نمی کنند به من از صدای تو

دیگر به تیغ فتنه ی کوفه نیاز نیست

خونِ مرا نوشت مدینه به پای تو

 

 

وحید قاسمی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها