0

اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-بستر شهادت

 

غم اشک می ریزد چرا از چشم هایت

اینقدر بی تابی نکن، زهرا فدایت

پیداست از دنیا دلت خیلی گرفته

از فرط گریه گاه می گیرد صدایت

این روزها در من چه می بینی که شبها

انگار سوز دیگری دارد دعایت

با این کبودی باز هم من آفتابم

ابری ست اما پس چرا حال و هوایت؟

یک وقت از احوال من غمگین نباشی

حتی به جان من همه درد و بلایت

در پیش عشق من به تو یک بار هیچ است

ای کاش صدها بار می مردم برایت

دیدم که جان هم پیش تو قابل ندارد

پس با خجالت ریختم آن را به پایت

 

علی اصغر ذاکری

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه

 

بیدار نشد این دل غفلت زده تا چند

هشدار بر این دیدۀ حسرت زده تا چند

از نفسِ خطاکار و ز ابلیسِ جفاکار

تبریک بر این قلب مصیبت زده تا چند

من غایبم از محضر نورانی اَت ای یار

غایب ز تو این حاضرِ غیبت زده تا چند

گاهی تو کنار من و من در پی دیدار

گم گشته در این وادیِ غربت زده تا چند

ای وای از این چشم و از این قلب گرفتار

گمراهیِ این دیدۀ صورت زده تا چند

ایکاش که من هیئتیِ فاطمه باشم

هم صحبتیِ مَردمِ هیئت زده تا چند

ما را تو مگر کرب و بلایی بنمایی

ای منتقم کوچه و گودال کجایی

 

محمود ژولیده

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-شهادت

 

جگرم خون و دلم سر به گریبان علی است

صبـح هـم در نظرم شام غریبان علی است

گرچـه بــا چـاه کنـد درد دل خــود ابراز

چـاه هـم بی‌خبـر از غصۀ پنهان علی است

سنــد غربـت مــولاست رخ نیلــیِ مــن

سنـد غربـت من، سینۀ سوزان علی است

بارهـا دشمـن اگـر آیـد و دستـم شکنـد

دست بشکستۀ من باز به دامان علی است

کافـران در حــرم وحــی نیــارید هجوم

به خدا قصد شما حمله به قرآن علی است

اهل یثرب ز چه از گریۀ من خسته شدید؟

دو سه روز دگری فاطمه مهمان علی است

درِ آتــش زده و نالــۀ مظلومــی مــن

سنـد مستنـد سوختـن جان علی است

رفتــم امــا جگــرم بهر علی می‌سوزد

به خدا خانۀ بی‌فاطمه زندان علی است

دارم امیـد کـه در حشر پریشان نشـود

حال آن سوخته جانی که پریشان علی است

داده تـاریخ بـه هـر عصـر، گـواهی میثـم

کـز ازل صبـر و رضـا پایـۀ ایمان علی است

 

غلامرضا سازگار

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-روضه

 

نیازی نیست روضه سر بیاید

نباید روضه خوان دیگر بیاید

برای گریه، این ایّام کافیست

فقط گاهی صدای "در" بیاید

 

 

صادق بیگی

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-مدح و بستر شهادت

 

یقینا در محبت هیچ کس مادر نخواهد شد

و بی شک مادری صدیقه ی اطهر نخواهد شد

کسی را با تو یارای تقابل نیست مادر جان

تمام سوره ها یک آیه از کوثر نخواهد شد

غبار چادرت پیغمبری از جنس آیینه است

هرآنکس با تو ایمان آورد کافر نخواهد شد

قیامت چیست غیر جلوه ی زهرایی زهرا

بدون مادر ما تا ابد محشر نخواهد شد

دعا کن مادرم گاهی برای خود پس از مردم

مگو با من که احوالت از این بهتر نخواهد شد

هم از مسمار معلوم است هم از دوده ی دیوار

یقین دارم در این خانه دیگر در نخواهد شد

هزاران بیت شعر فاطمی گفتیم باور کن

یکیشان هم (مدینه شهر پیغمبر) نخواهد شد

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-درب خانه

 

 علی خبر درست کرد

برای خانه ی خودش دوباره در درست کرد

مدینه بود و کینه بود

در جدید را ز چوب های بیشتر درست کرد

به درد کوچه ها نخورد

اگرچه ذوالفقار را علی دو سر درست کرد

واین تمام فاجعه ست

سه ماه بعد رحلت نبی سپر درست کرد

ورفت کوفه خانه را

به کوچه ای ولی بدون رهگذر درست کرد

سپس برای احتیاط

برای خانه ی خودش علی دو در درست کرد

 

مهدی رحیمی

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

یه دنیاست حرفای توی دلم
هنوزم تو سینه ام پر از اتیشه
یه چیزایی مردم میگن میشنون
شنیدن کجا مثل دیدن میشه

صدای قدم های سلمان نبود
ابوذر نبود و گدا هم نبود
توی کوچه جای یه سوزن نبود
که تعداد نامرد ها کم نبود

چقد سعی کردم توی شعله ها
نچرخم که مدیون حیدر نشم
خدایا چی می شد یه هیزم بشم
که میسوزه اخر ولی در نشم
تصور نمی کردم اون روزی رو
که چرخیدنم دردسر ساز شه
تعجب نداره که از این به بعد
تا اسمم میاد روضه ها باز شه

حسین صادقی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

چون تار پود خلوت شبهای او گسست
وقتی کمر به خدمت مولود کعبه بست
وقتی دلش ز غربت شیرخداشکست
سجاده پهن کرد و به دستش قلم نشست

هو یاعلی کشید و مدد را ازو گرفت
شاعر به یاد حضرت زهرا وضو گرفت

صدها سخن به دفتر شعرش سرک کشید
درذهن خویش سفره ی نان و نمک کشید
مابین کوچه عابره ای بی کمک کشید
در دست او قباله ی باغ فدک کشید

ثانی رسید و بسته برو راه چاره شد
از آن زمان حسن جگرش پاره پاره شد

آن بانویی که بر همه افلاک لنگر است
بر سرور زمین و زمان کفو و همسر است
بر بهترین خلق عطیناک کوثر است
آن بانویی که بر پدرش نیز مادر است

اویی که زن ز عصمت او آبرو گرفت
از آن زمان ز محرم خود نیز رو گرفت

غم روی غم درون دل اندوخت بعد از آن
ایثار را به زینبش آموخت بعد از آن
جهل و عناد آتشی افروخت بعد از آن
کاشانه ی ولی خدا سوخت بعد از آن

زاغ و زغن به فاطمه آنی زمان نداد
مسمار در به حامی حیدر امان نداد

آتش گرفت خانه و می دید دخترش
مابین دود و آتش جانسوز مادرش
سنی نداشت تا که شود یار و یاورش
فضه گذاشت دست روی دیده ی ترش

بدعت گذاشت ثانی و آن آتش بلا
آمد رسید ماه محرم به کربلا…

یا دل دوباره مایل طوفان ابتلاست
یا روح محتشم همه جا حول روضه هاست
بازاین چه شورشست که اطراف خیمه هاست
گویی نواده گان علی زیر دست وپاست

یک گله گرگ آمده مشغول غارت است
غارت نگو به زینب کبری قیامت است

قسمت نبود محسن او دیده وا کند
همچون حسین شیعه به غم مبتلا کند
فرشی نشد که حق سخن را ادا کند
هجده بهار روضه به یک شعر جا کند

این چند بند قسمتی از کل روضه هاست
باید بیاید آنکه خودش صاحبه عزاست!

بهنام فرشی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

روی در خانه همینکه ردّ غم افتاد
پرچم سیاهی سر در بیت الکرم افتاد

شد محسنیه خانه ی ما بعد از آن روز و
جبریل هم وقت رسیدن دم به دم افتاد

گهواره با گریه صدایت کرد و آخر هم
یک گوشه از خانه کنار مادرم افتاد

بعد از درو دیوار و بعد از آتش و مسمار
روی جبین آسمان رنگ عدم افتاد

آنروز مادر دست بر دیوار می آمد
آمد سر قبرت ولی تا آمدم افتاد

بعد از گذشت چند سال از ماجرای تو
بر روی قبر اصغر من خواهرم افتاد

یک لحظه بین خیمه ها یاد تو افتادم
وقتی علی گهواره اش کنج حرم افتاد

ای کاش که در کربلا بودی ولی محسن
روی علم حک کرده ام زهرا ؛ علی ؛ محسن

 

علی رضوانی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت باده، گل یاسمنم یا محسن
مست میخانه ی چشم تو منم یا محسن

نــام شیــریـن تـو را تـا بـه زبـان آوردم
پر شده طعم عسل در دهنم یا مـحسن

پرچــم عشق تــو بالاست همیـشه آقا
من همان عاشق اهل قَرَنم یــا محسـن

دادم حـکـاکـی بــازار رضــای مـشــهد
حک کنــد روی عقیق یمنـم “یا محسن”

” کُلـُّـهُم نـُورٌ عَلـی “، فــرق ندارد اینـجا
در ایــن خانــه گدای حسنـم، یا محسن

کــردم اینـگونه وصیت کـه بگوینــد همه
آخرین لحظــۀ غسل و کفنــم یا محسن… .

محمـد جـواد مهـدوی

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

تا قیامت بنویسم اگر از پروانه
ندهم جز خبرى مختصر از پروانه

زندگى کردن عشاق تماما درس است
میشود یاد گرفت آنقدر از پروانه

آبرو را همه از برکت چیزى دارند
عارفان از سحر, اما سحر از پروانه

عالمى را نفس سوخته اى زنده کند
معجزه هیچ ندیدم مگر از پروانه

سوز معشوق به سوز دل عاشق نرسد
شمع هم سوخته, نه بیشتر از پروانه

عاشق آن است که معشوق فروشى نکند
هیچگه دل نبرد سیم و زر از پروانه

آنقدر وصل تو سوزنده تر از هجران است
که نمانده است نه بال و نه پر از پروانه

تا سحر سوختنش را به تماشا بنشین
تو فقط اول شب دل ببر از پروانه

جگر سوخته من خبرش پیچیده
چه بگیرى چه نگیرى خبر از پروانه

تا نفس هست مرا دور سرت میگردم
بیش ازین برنمی آید دگر از پروانه

پروبالى که نمانده ست برایم, اما
آنقدر هست بسازى سپر از پروانه

دل به آتش زدم و سعى خودم را کردم
دست تو باز نشد…درگذر از پروانه

نوبت شستن پروانه رسید و حالا
تازه فهمید چه میخواست در از پروانه

در همان مرحله ى سوختنش می مانم
تا قیامت بنویسم اگر از پروانه

علی اکبر لطیفیان

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مثل کبوتر محسن و مادر زمین خوردند

با پیکری زخمی، شکسته پر زمین خوردند

در آن هجوم لشگر پست یهودیها

مادر نه، بلکه ،ماسِوَی اللَه بر زمین خوردند

دوگوشوار عرش حق دو سبط پیغمبر

همراه بابا با دو چشم تر زمین خوردند

در بین آتش دختران آفتاب از غم

غمدیده و زار از شرارِشر زمین خوردند

سادات و عام وخاص و هر قلب سلیمی که

گشته به حق دلداده ی حیدر زمین خوردند

در امتداد کوچه ،کوی سرخ عاشورا

گلهای باغ فاطمه پرپر زمین خوردند

اینجا میان کوچه مولا ،پشت در زهرا

آنجا حسین وساقی و اکبر زمین خوردند

تاشد هویدا راس خونین، برسرِ نیزه

زینب سکینه بانوان مضطر زمین خوردند

در عصر عاشورا به وقت غارت خیمه

دیدم دو دختر بچه را …با سر، زمین خوردند

 

حسین رضایی(حیران)

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

نمی شود دو سه شب بیشتر بمانی تو
خودت که جان علی صاحب الزمانی تو
هنوز سنی نداری که قد کمانی تو
ببخش خیری ندیدی از این جوانی تو


چقدر زود سراغ تو آمده پیریت
حلال کن که شدم باعث زمین گیریت


اگر دوام بیاری زمانه برگردد
به زندگی علی ات بهانه بر گردد
بمان که خنده دوباره به خانه برگردد
به موی زینب مان باز شانه برگرد


بیا و دست بکش از دعای همسایه
کمی به فکر خودت باش جای همسایه


نگو که خواستی تا جان فدای من باشی
نه… نه… بلند شو تا مادر حسن باشی
چقدر زود فکر زینب و کفن باشی
چرا برای حسین فکر پیروهن باشی


بلند شو که نشستن به تو نمی آید
بلند شو که شکستن به تو نمی آید


اگرچه مثل زنی خانه دار می مانی
اگرچه پای علی آزگار می مانی
ولی بعید شده اینکه یار می مانی
چرا که مثل علی، زار زار می مانی


بمیرم اینکه تن تو به درد سر افتاد
که از حمایت از من به روت …


چه کرده با سر و ابروت دست نامحرم
چه ضربه ها که به پهلوت… دست نامحرم
شنیده ام که به بازوت… دست نامحرم
زمین خوردی و بر روت، دست نامحرم …


اگرچه دوست ندارم، برو … ولی زهرا
قرار بعدی ما قتلگه گاه، عاشورا


‌فرشید یار محمدی‌

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

شعرم بدون نام تو اِنشا نمیشود
این زندگی بدون تو معنا نمیشود

خانم! اجازه‌ همه‌ی ما به دست توست
سلمان بدون اذن تو منّا نمیشود

تو پایه‌ی تمامیِ اسلامِ احمدی
بیخود نبی برای کسی پا نمیشود!

هرکس میان روضه‌ی تو ناله‌ میزند؛
محشر میان معرکه رُسوا نمیشود

جَنّت به احترام شما آفریده شد
دَربَش به روی دشمنتان وا نمیشود

این اعتقاد قلبی یک بچه شیعه است:
آنکس که منکر تو شد از ما نمیشود

باشد قرار و وعده‌ی ما هیئتِ بهشت
تشریح روضه‌های تو اینجا نمیشود

محمدزوار

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

صـدا صـدای دَر و مـادری که پشـتِ دَر است
صدا صدای شکستن ، دَری که شعله ور است
حـرامـزاده چـنـان با لگد به دَر کوبـیـد ،
که بارِ شیشه شکست و دو دست ، روی سَر است
شکـسـت بـالِ کبـوتر ، بیا بـرس فـضّــه ،
بیا که سهمِ تو این خرده های بال و پَر است
هدف علی ست ، و زهرا سِپَر برای علی
تـمامِ نقـشـه ی آنهـا برای یک نـفـر است
رسیـد وقـتِ جـدالـی کـه نـابـرابـر بـود ،
رسید وقتِ همان لحظه ای که پُر خطر است
طناب ، دستِ علی بود و فاطمه بی حال
به هوش آمده زهرا ، ز قصّه بی خبر است
کجاست حیدرِ من؟ فضّه مرتضایم کو؟
دَوید با نفسِ خسته ای که پُر شَرَر است
گرفت شـالِ علی را و سَـدِّ راهـش شد
توانِ فاطمـه در این میانه بیشـتـر است
غلافِ خنجـرِ قُنفُذ نبـود ، می دیدنـد…
مقابلِ یَلِ حیـدر ، تلاش ، بی ثمر است
یکی دو ضربه به بازو ، امامِ او را بُـرد
نگاهِ خسته ی زهـرا ، شبیهِ مُحتَضَر است
نَبـر علیِ مـرا ، او تمامِ جـانِ من است
صدا صدای ضعیف و صدای مختصر است…
پوریا باقری

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:32 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها