0

اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

جان من! برخیز جان من به لب شد فاطمه
باز هم پیشانی ات لبریز تب شد فاطمه
شدت درد تنت خواب از دو چشمانم ربود
روز من از غصه ات مانند شب شد فاطمه

می کشد من را همین تاب و تبت آرام باش
کار خانه با من و با زینبت، آرام باش
اندکی هم جای همسایه به فکر خویش باش
کم بگو عجل وفاتی، بر لبت، آرام باش

ای که همواره ز من دل می ربودی، بارها
قهری انگاری که رو پنهان نمودی بارها؟
من که می دانم به سختی روی پا می ایستی
با چنین حالی به من در می گشودی بارها

از چه بی صبر و قراری ، ای قرار مرتضی
رفته رنگ و رو ز رویت نوبهار مرتضی
خیز از جا دشمنانم فتنه ای نو کرده اند
در غلافت از چه ماندی ذوالفقار مرتضی

ای نهالم، سردی طبع زمستان رفتنی ست
صبر کن شعر فراخوان بهاران خواندی ست
غصه دارم من برای شاخه ها ی خسته ات
عشق من،عشق من و تو تا همیشه ماندنی ست


قاسم احمدی

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر

همسایه هایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر

چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر

بابا تو را می شست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر

این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر

هم اشک هم بابا عرق می ریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر

از چادری که سهمِ من شد از تو،پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر

با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر

آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر

دست از قلافِ خویش قُنفذ بر نمی داشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر

از بس برایم روضه خواندی از حسینم
چشمم به این خون گریه عادت کرد مادر

می آید آنروزی که می گویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر

بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر

بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر

عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر

حسن لطفی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

من بمیرم ولی اینقدر عذابت نکنند
وسط کوچه و در جمع عتابت نکنند
همه ی نیتم این بود که این مردم پست
جلوی زینب و کلثوم خرابت نکنند

رو زدم بر کس و ناکس که اگر ممکن هست
لااقل دست نبندند و طنابت نکنند
یا که بر آبروی تو نخورد چوب حراج
از خجالت وسط معرکه آبت نکنند
حاضرم جان بدهم پای تو صد بار ، ولی
همه با لحن بد و زشت خطابت نکنند
در قنوتم ز خدا خواستم امشب وقتی
در هر خانه زدی باز جوابت نکنند
کوچه در کوچه پی ات می دوم و می افتم
که تو را بی کس و بی یار حسابت نکنند

شاعر : علی  کاوند

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

کمان شده الف قامت نگار علی
خزان فتاده به باغ گل بهار علی
کجاست حضرت ختمی رسل ببیند که
شکسته حرمت بانوی با وقار علی

چقدر پشت در خانه ، لعنتی خوش بود
که با لگد زده طوری گره به کار علی ؛

که هر کسی به در گوش دیگری گوید :
شنیده ای که شکسته شد اقتدار علی ؟

چهل نفر طرفی ، دخت مصطفی طرفی
مغیره آمد و زد روی دست یار علی

علم ز دست علمدار مرتضی افتاد
دو دسته بسته و زهرای بی قرار علی

سوال مرد یهودی بدون پاسخ ماند !
چه آمده به سر تیغ ذوالفقار علی ؟

به پیش چشم علی ذره ذره می شد آب
و روی نیلی او شمع شام تار علی

کنار بستر زهرا به گریه خواهش کرد :
بیا به خاطر زینب بمان کنار علی

نشد که محسن او هم امام شیعه شود
نشد اضافه به سادات یادگار علی

دو ماه و نیم بغل کرده زانوی غم را
دو ماه و نیم سیاه گشته روزگار علی

که هر که بهر تسلی به خانه آمد گفت :
عزای فاطمه اینجاست یا مزار علی ؟

شاعر : یدالله شهریاری

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

صدای حمله زکوچه به گوش می آید
ومیخ زاتش هیزم به جوش می اید
هنوزآن گل احمد به پشت در هست و
صدای له شدن گل به گوش می آید
وسوخت صورت ماه علی زشعله ی دست
وشعله برپر معجر وموش می آید
لگد به پهلوی محسن زدند نامردان
صدای طفل شهیدی خموش می آید
میان کوچه یلی باطناب میبردند
گلش زدرد لگدها به هوش می آید

 

غلامرضا میرزایی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

یا خلیفة الرحمن...


یک لحظه غریب ماندم و فهمیدم

یک عمر غریب ماندنت یعنی چه...



شاعر:علی شوندی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

برترین ثروت دنیا و معادم،زهراست (س)

آنکه هردفعه رسیده ست، به دادم ، زهراست


کاشف الکرب حسین و حرمش، سقا(ع) بود

کاشف الکرب همه عالم و آدم زهراست





شاعر:علی شوندی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

کوچه های نامردی"

سیر می کرد نور دریا را
آسمان در زمین گذر ها را
یک به یک کوچه های تنهایی
سایه تاریک کرده دنیا را
***
ماه می رفت با قدم هایش
خاک افتاده بود بر پایش
کهکشان ها گلی ز چادر او
عالمی محو نور سیمایش
***
ناگهان تیرگی هجوم آورد
از سر خیرگی هجوم آورد
در و دیوار کوچه شاهد بود
خشم با چیرگی هجوم آورد
***
رفت دستی هوا، زمین لرزید
آسمان تا به هفتمین لرزید
عرش از پایه ها تکان خورد و
قلب در سینه ای غمین لرزید
***
ابر ها تار گشت و بعد از آن...
کوچه غمبار گشت و بعد از آن...
یاس ها شد بنفشه ها ناگاه
خاک گلزار گشت و بعد از آن...
***
اشک یاس از دو نرگسش افتاد
چادر ماه از سرش افتاد
یاعلی گفت تا به پا خیزد
موقع ذکر گفتنش افتاد
***
گفت مادر تو هِی خمیده نرو
وقت رفتن اگر رسیده، نرو
کوچه ی خانه که همین سو بود
چشم وا کن ببین ندیده نرو
***
رفت از کوچه های نامردی
آه، افسوس، قحطیِ مردی
در و دیوار کوچه شاهد بود
مادرم، خشم، ناله ی سردی

 

 

احمدرضا شریفیان زاده

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند
پشت در ناباورانه باورم را می زدند
لرزه بر جان همه اهل حرم افتاده بود
لحظه ای که با لگد درب حرم را می زدند
پیش چشمم شعله بر باغ و بهار من زدند
غنچه ام پرپر شد و نیلوفرم را می زدند
مصحف پیغمبرم در شعله ها افتاده بود
جزء جزء و آیه آیه کوثرم را می زدند
ماجرای کوچه و بازار از یادم نرفت
دستهایم بسته بود و همسرم را می زدند
یک نفر با تازیانه دیگری هم با غلاف
با تمام زور و بازو دلبرم را می زدند
از خجالت این سرم را بر زمین انداختم
با که گویم دختر پیغمبرم را می زدند
می پرد هر شب حسن از خواب می گوید پدر
خواب میدیدم دوباره مادرم را می زدند
**************************
آتش این خانه تا کرب و بلا هم می رسد
بر دل صد چاک زینب باز هم غم می رسد
دخترانت ، فاطمه ارثیه از تو می برند
هر که هم نام تو شد سیلی به رویش می زنند
بارالها جان حیدر زین سخن بر لب رسد
روزگاری شعله ها بر دامن زینب(س) رسد
اهل بیت مصطفی را بر اسارت می برند
دختر شیر خدا را با جسارت می برند

نوید طاهری

 

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

خدای ما یکی آن هم فقط خدای علی
علی برای یکی و یکی برای علی

تمام عالم اگر از علی جدا بشوند
ببین که ریخته جانش، به زیر پای علی

 

تمام شهر مریض زر اند و زور و ریا
در این میانه یکی هست مبتلای علی

وجوب بعثت احمد به لطف دختر اوست
سرای دختر او شد چنین حرای علی

خدا اگرچه محمد به مصطفایی خواند
شده ست فاطمه اش تا که مصطفای علی

به شادی و به غم مرتضی کنارش بود
همیشه همره او بوده پا به پای علی

نداشت طاقت اینکه غم علی بیند
شهید راه بلاها و غصه های علی

تمام شهر مدینه یکی یکی در زد
که، های مردم تا آخرت گدای علی

که جانشین نبوت، امامت علی است
نشسته فتنه گری، از چه رو به جای علی؟

میان ماذنه هاتان علی، ولی الله ست
تمام دین خدا هست در ولای علی

اگر که میخ دری مانعش نمی گردید
نمی رسید به دست عدو عبای علی

کنار پیکر زهرا همان مکانی است
که می رسد به دو عالم نوای وای علی

نه مالک و نه حذیفه،نه میثم و سلمان
کسی نبوده مثالش شود فدای علی

دگر به نقشه ی ملجم، به تیغ کاری نیست
نشسته خار کس دیگری به نای علی

چه حیف دشمنان علی زود فهمیدند
بقای فاطمه باشد همان بقای علی

قاسم احمدی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مگه یادم میره شبای غربت

مگه یادم میره اون همه تهمت

مگه یادم میره کردن جسارت

 

رفتی شد حیدر آواره یازهرا

رفتی شد زینب بیچاره یا زهرا

 

مگه یادم میره اون روز خونبار

مگه یادم میره ضربه ی مسمار

مگه یادم میره اون در و دیوار

 

بی تو دنیا بی سامونه یازهرا

حیدر با غم ها میمونه یا زهرا

 

مگه یادم میره کبودی روت

مگه یادم میره دردای پهلوت

مگه یادم میره زخم رو بازوت

 

آتش... سیلی... صورت... بازو... یازهرا

حیدر میشه تنها بانو یا زهرا

 

مگه یادم میره زندگی با تو

مگه یادم میره بانو صداتو

مگه یادم میره اون خنده هاتو

 

رفتی شد حیدر آواره یازهرا

رفتی شد زینب بیچاره یازهرا

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

از بسکه دلم را غم جانکاه گرفته

راه نفس از پیچ و خم آه گرفته

یارب چه خسوفی است که پوشانده قمر را

خورشید ز نیلی شدن ماه گرفته

بر بردن حق علی اندر خم کوچه

شیطان ز فرشته جلو راه گرفته

نقشی به رخ دختر طاهاست ز سیلی

یا ماه از این ماتم جانکاه گرفته

تنها غمش آتش نزده بر دل طفلان

هر دل که ز حالش شده آگاه گرفته

از آتش و مسمار و در و سینه و پهلو

آتش به دل خسرو ذیجاه گرفته

از بس که غمش سخت بود بر دل حیدر

بر راز دلش سر به سوی چاه گرفته

گفتی که غریبانه به خاکم بسپارید

تابوت ترا دست یدالله گرفته

این قبر تو و قدر تو مظلومه عالم

جان علی اندرگه و بیگاه گرفته

کی « کرببلایی » نگرد مهدی موعود

داغ دلت از قاتل گمراه گرفته

 

استاد مرحوم ناد علی کربلایی

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

حضرت زهرا(س)-بصیرت زهرایی

 

از اولین فرمانده هشیار این میدان

تا آخرین سربازمان که رد شد از قرآن

از سبزها و چشمه های جاری گیلان

تا سرخ خرمشهر و خرماهای نخلستان

در قلبمان آرامگاه فاطمه داریم

یک بارگاه از جنس یاس و لاله و ریحان

زهرا به ایرانی همیشه مرحمت دارد

گهواره جنبان حسینش می شود سلمان

با "فاطمه یا فاطمه" خو کرده این کشور

باید مراقب شد نیافتاد دست نااهلان

باید که خمس حب زهرا را بپردازیم

هر روز میمیریم زیر نعمت باران

باید که بگذاریم اسم کشورمان را

جمهوری اسلامی زهرایی ایران

 

وحید عظیم پور

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

از این مسیر پر از غم نمیشود رد شد
از این مصیبت اعظم نمیشود رد شد

چهل نفر همه در کوچه…کوچه ای باریک
حساب کردم و دیدم نمیشود رد شد

بدون گریه از این کوچه ها بماند که
از آستانه ی در هم نمیشود رد شد

فدک قباله ی زهراست تا أبد از این
بدیهیات مسلم نمیشود رد شد

فدک نوشت که در بحث ارث مادر از
شروع سوره ی مریم نمیشود رد شد

غلاف و ضربه ی در علت شهادت اوست
از این أدلّه ی (محکم) نمیشود رد شد

به دست باد به گودال, کوچه را برده ست
از این اشاره ی پرچم نمیشود رد شد

قرار بود غزل فاطمی شود اما
از التهاب محرم نمیشود رد شد

ورق زدم صفحات مقاتل غم را
از این دو خط مقرم نمیشود رد شد

هنوز مشک همین مشک پاره نم دارد
برای اصغر از این نم نمیشود رد شد

به گریه گفت سکینه که از محله ی شام
بدون بودن محرم نمیشود رد شد

ابوالفضل عصمت پرست

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

تو را به جان علی بین ربنای خودت

دعای مرگ نخواهی همه برای خودت

 

دلم شکسته ز عجل وفات گفتن تو

بگیرجان علی همره شفای خودت

 

به روی ماه تو ابری سیاه می بینم

مگیر روی خودت را ز مرتضای خودت

 

مدینه از غم اشک تو بیت الاحزان است

که گریه می کنی امروز در عزای خودت

 

نده جواب مرا با اشاره ی چشمت

دوباره حرف بزن حرف با صدای خودت

 

مگر فقیر و یتیم و اسیر پشت درند

که لب نمی زنی امروز بر غذای خودت

 

شکستگی تو انگار روبه بهبود است

که ایستاده ای امروز روی پای خودت

 

مجتبی عسگری

 
 
پنج شنبه 21 بهمن 1395  6:20 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها