0

اشعار ولادت امام حسن (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

جانِ مادر (خدمت حضرت کریم)

اگر بناست که دستم شود گدای دری

به پیشگاه تو مولا، گدا شدن بهتر

چقدر دست کریمت ندار، دارا کرد!!

به آستانه ات آقا، "نداشتن" بهتر

برای اینکه تو در جان او بگیری جان

ز جان حضرت زهرا (س) کجاست زن بهتر؟

کمی ز خاک مزارت (فقط کمی!... یک مشت!)

ز کوههای طلا و مس یمن بهتر

نخواستم که طلایم به کیمیا بکنند

همینکه خاک تو باشم برای من بهتر

هر آنچه گشتم و گشتم نیافتم آخر

میان خیل کریمان من از حسن (ع) بهتر

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

يا حسن مجتبي...
مجموعه ي صفات خدا ميشود حسن

اسماء ذات در همه جا ميشود حسن

نه رو به مكه رو به مدينه نشسته ايم

وقت نماز قبله ي ما ميشود حسن

صدتا پسر به فاطمه روزي كند خدا

يا ميشود حسين و يا ميشود حسن

جبريل هم به رتبه ي ما غبطه ميخورد

وقتي كه همنشين گدا ميشود حسن

اين رنگ سبز رنگِ مقام سيادت است

امروز سيدالشهدا ميشود حسن

از بركت حسين حسين گلوي ما

يك روز ميشود همه جا ميشود حسن

معلوم بود از حسدِ آل عايشه

روزي بدون صحن و سرا ميشود حسن

از تخته پاره هاي به هم دوخته شده

با زحمتِ حسين جدا ميشود حسن

از تيرها مقطعه كردن عجيب نيست

حا سين و نون هجا به هجا ميشود حسن

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

انگـــار از آسمـــان نــدا می آیـــد
یا آیه ای از سمت خــــدا می آیــد
در گوش علی زمزمه دارد جبریل
برخیــز امام مجتبــی (ع) می آیــــد


وقـتـی سَنَـد ولایتت امضــا شـد
درهای بهشت بر مُحِبَّت وا شد
جدّ تو محمّد و نَسَب ابراهیم ...
بابا عـلی و مادر تو زهـرا شد

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

از حُسنِ نبیِّ دو جهان،محشری آمد
آغاز گرِ فوت و فنِ دلبری آمد
 
ماهِ رمضان،عطر امامِ حسن آورد
با آمدنش،رایحه ی قمصری آمد
 
همچون پدر و مادرِ خود،یکسره نور است
قرصِ قمرِ "فاطمی" و "حیدری" آمد
 
عالم،همه "ماتِ" "رخِ" زیبای حسن شد
در "عرصه" ی "آن"،یوسف زیباتری آمد
 
بخشید همه ملکِ سلیمانیِ خود را
در دستِ کریمش اگر انگشتری آمد
 
 
بخشنده ترینست...بگویید به حاتم:

 

 

مردی که از او جود و کَرَم میخری  آمد"

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

امام حسین(ع)-ولادت

 

بر عرش دوباره زیب و زین آمده است

محبوب رسول ثقلین آمده است

از کنگرۀ عرش به ذکر صلوات

گفتند حسینیان حسین آمده است

 

سید هاشم وفایی

 

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

ما راه و رسم آل محمد گزیده ایم

دراین طریق غیرحقیقت ندیده ایم

ماه صیام نیمه شد ومجتبی رسید

این مژده را ز خیل ملائک شنیده ایم

زیبا گلی زگلشن علم وصفا وجود

درچهرتابناک حسن هرسه دیده ایم

نورمحمد ومهرعلی و تقوای فاطمه

ازخرمن ولای علی خوشه چیده ایم

حب حسن، کرامت وهم اقتداراو

برلوح جان شعارولایت نوشته ایم

راه حسین شده مهرومرام ما

برمهردیگران خط بطلان کشیده ایم

با گلرخان فاطمه دل داده آن چنان

کزدیگران بظاهروباطن رمیده ایم

ما قطره‌های شبنم ایثارو رحمتیم

کز پاره‌ های ابر ولایت چکیده ایم

ماراچه باک ازستم دشمنان که ما

سینه زنان تشنه لب و آب دیده ایم

ما را دوبال علم وعمل هدیه کرد یار

بینی اگربه اوج فضیلت پریده ایم

چشم امید ما یکسره برلطف دوست بود

چون ازعطای غیرخدا دل بریده ایم

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

امام حسن(ع)-مدح

 

از آسمان نگاهت وقار می ریزد

ز پلک پاک تو صبح بهار می ریزد

برای گریه برایت اجازه می خواهم

به چشم ما تو بگویی ببار می ریزد

فدای مرد کریمی که رسمش این باشد

به پای عاشق دلخسته دار می ریزد

تمام ملک خدا در دو دست قدرت توست

خدا به دست شما اختیار می ریزد

رسول، هیبت خود را به تو کرامت کرد

و از سیادت تو اقتدار می ریزد

اگر به صلح تو طعنه زند کسی غم نیست

خدا به کار شما اعتبار می ریزد

تمام عرشِ خودش را خدا به وقت نماز

به زیر پای تو روزی سه بار می ریزد

فقط کرم به تو می آید ای خدای کرم!

که جز تو پای گدا بی شمار می ریزد

علی طراوت باران بوسه هایش را

به روی دست تو با افتخار می ریزد

به یمن چشم تو هفت آسمان بپا باشد

از آسمان نگهت برندار می ریزد

ببین که خانه قلبم ترک ترک شده است

 اگر نظر نکنی ای نگار می ریزد

مرا ز دست هواهای خود رهایی ده

که آبروی مرا پیش یار می ریزد

تمام هر چه که دارم نثار مقدم تو

خدا کند که بمیرم به پای ماتم تو

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

کریم اهل بیت...

در ماه عسل مِی ز جنان می بارد

باران رطب ز آسمان می بارد

احسان خدا هم حسنی باریده

از عرش ستاره بر جهان می بارد

 

محمود ژولیده

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

امام حسن...

رطب در رطب نوش ماه عسل را

شراباً طهورا مِی بی مثل را

از اینجاست ماه مبارک مبارک

که رو کرده قرصِ مه بی بَدَل را

شب خوب یلدای دلها رسیده

دلا مست واکن به دلبر بغل را

کمی از شب چارده بهره باید

ز کام شب پانزده لااقل را

کمند وفا را مهیای او کن

و تعقیب کن این غزال غزل را

کمی ذکر لاحول باید بخوانی

که بینی جمال امیر جَمَل را

ببین نجمِ ثاقب که را می شناسی

به صفّین بنگر علمدار یَل را

ز شمشیر اَلّاهیِ مجتبایی

ببین برگِ ریزان سرِ هر دغل را

حسودان یهودان جهودان بمیرند

که نتوان ببینند مرد عمل را

خدا را ز دل تا ابد شکر باید

که محتاج او کرد کلّ ملل را

که داند حسن کیست در روحِ خلقت

که خلقاً و خُلقاً نبی شد بَدَل را

جلال و جمال سپهر امامت

حسن آمده با قدی چون قیامت

علی را فقط مصطفی می شناسد

حسن را فقط مرتضی می شناسد

تَقومُ السموات و الارض یعنی

حسن را خدایی خدا می شناسد

حسن را اگر از مدینه بپرسی

علمدار خیر النسا می شناسد

حسینا ! اگرچه غلام تو هستم

تُرا هم دل از مجتبی می شناسد

ز جبریل باید بپرسی که او را

نمکدان آل عبا می شناسد

به حبّ حسن مفتخر هرکه او را

همان یوسف هل اَتا می شناسد

ز کشتی و از نوح گیرم سراغش

که او خوب این ناخدا می شناسد

ز موسی بن عمران نما جستجویش

که او را ز دست و عصا می شناسد

نگاهی به آیات قرآن بیفکن

که اوصاف شمس و ضحی می شناسد

نه هر سینه نور ولایش بگیرد

حسن را دل با خدا می شناسد

دلِ عاشقِ با صفای خدایی

حسن را نه از حق جدا می شناسد

جلال و جمال سپهر امامت

حسن آمده با قدی چون قیامت

حسن نور رحمان حسن ذکر سبحان

حسن ذات ایمان حسن ختم قرآن

حسن ماه بطحا حسن مِهر طاها

حسن عشق زهرا ، وجودش درخشان

حسن روح عزت حسن نوح عترت

حسن عرش رحمت حسن حکم باران

حسن چشم حیدر حسن وجه صفدر

حسن جان کوثر حسن شهد رضوان

حسن نور سرمد حسن خوی احمد

حسن فیض ممتد حسن جان جانان

حسن اعتقادم حسن اعتمادم

حسن عدل و دادم حسن غرق احسان

کریم دو عالم رئوفِ دمادم

امامِ مسلّم ، پناه مسلمان

شکوهِ امامت و کوه کرامت

شفیع قیامت حسن خطّ میزان

 مقامش رفیع و خدا را مطیع و

محب را شفیع و به غربت کماکان

غریب مدینه غمش بی قرینه

عدویش ز کینه شده قاتل جان

دلش پر شراره جگر پاره پاره

بریزد ستاره ز خوناب چشمان

ولی با تمام غریبی که دارد

حسن سبز پوش خداوند رحمان

جلال و جمال سپهر امامت

حسن آمده با قدی چون قیامت

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

قلم به دست گرفتم به سوختن بنویسم

کنار سوختن سینه ساختن بنویسم

قلم به دست گرفتم پس از دو ماه حسینی

یکی دو روزه یِ آخر حسن حسن بنویسم

هزار مرتبه دستم بلند شد به گدایی

نشد برای کریم از نداشتن بنویسم

همیشه دست گدا را کشیده برده،چگونه

کنار خانه اش از رنج در زدن بنویسم

مدینه خون جگرت کرده مرد هاشمی ای کاش

از این به بعد برای تو از قَرَن بنویسم

به جای سنگ مزار و حرم رواست برایت

کنار خاک بقیع چند سینه زن بنویسم

فرو نشستن هفتاد و چند تیر سبب شد

دو تا قواره برای شما کفن بنویسم

به من نیامده از غصهء مگوت بگویم

همین بس است که از لختهء دهن بنویسم

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

گل با هزار ناز قدم بر چمن گذاشت

بلبل بنای مستی ی در انجمن گذاشت

جبرییل ، شاد آمد و در دامن رسول

قنداقه ای لطیف تر از نسترن گذاشت

برداشت ذره ی کمی از سرخی لبش

آن را به روی سنگ عقیق یمن گذاشت

تنها ازاوست عطر دل انگیز چون اثر

روی گلاب قمصرو مشک ختن گذاشت

تفسیر آیه آیه ی کوثر سه حرف شد

نام عزیز فاطمه اش را ، "حسن" گذاشت

پروردگار ناز حسن را خرید و بعد

دلهای شیعه را گرو پنج تن گذاشت

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

وقتش رسیده تا حرمی دست و پا کنی

بعدش تو زائران خودت را جدا کنی

خود را برای نوکریت پروریده ام

وقتش رسیده تا دل ما را رضا کنی

آقا حرم بساز،دلم گرفته است

آقا حرم بساز دلی را دوا کنی

با عاشقانت همگی گریه میکنیم

مولا مدینه را تو اگر کربلا کنی

مثل غروب کرب و بلا میشود اگر

دور همی روضه اشکی به پا کنی

شاه غریب آل عبا یا ابن فاطمه

وقتش رسیده تا حرمی دست و پا کنی

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

می شـود بــر دلـم عـبـــور کنـی

سـیـنـه را غــرق در ســرور کنـی

می شـود بــاز بـا عنــایــت خــود

کـــار و بـــار مـــرا تــو جــور کنـی

آمــدی تـا تــو هــم شـبـیـه پـــدر

شـیـعـه هــا را پــر از غـرور کنـی

آن حـسـوی کـه کینـه از تو گرفت

چـشـم او را تـو کـاش کـور کنـی

امشب از هرکسی به خاطـره ام

بیـشتــر، یـا حسن خـطـور کنـی

 

گــل بــه گـلــدان فـاطـمــه دادنـد

جــان بــه جـانــان فـاطمـه دادنـد

 

آتش عشق شعله ور شده است

عـاشـقـی قـصـه دگر شده است

عشق امشب حسن حسن حسن ست

غم دگر از سرم به در شده است

این خبـر در مدیـنـه پـخـش شـده

فـاطمـه صاحـب پسر شده است

هــم پــیـمـبــر پــدر بــزرگ شـده

هم علی شاه ما پـدر شده است

بــارهـا گـفـت هر که روی تو دیـد

مثل یک قرصی ازقمر شده است

 

خانــه مــرتــضــی شــده روشـن

نام تـو انتخـاب شده ست حسن

 

آمـــدی مـــادر تـــو شـــاد شــده

مـحـنـت و غصـه ها به بـاد شـده

تـو کـریــمــی و از تــبــــار کـریــم 

آمــــدی روزی ام زیــــــاد شـــده

بــا وجــود تـو ای ســتــاره شـب

سـوق هر یوسفی کسـاد شـده

صلـح تـو درخـور ستایش مـاست

بـاعث هـر چـه عـدل و داد شـده

دسـت لـطـف تـو شامـل همه ی

مــــردم کـــوچـــه و بـــلاد شـده

 

تــا ابــد ریــزه خــوار خــوان تــوام

عــاشـقـی بیـن عـاشـقـان تـوام

 

عـالـمــی شتـاد شــد ز آمــدنـت

می بـرد فیـض دائـم از سخـنـت

مثل احلیمنالعسل شده است

لحـظـه لـحـظـه زمــان دم زدنـت

امــر کـن تـا کـه جـان فــدات کنـم

دلــبـــر مــن فـــدای آن دهـنــت

نـام زیـبـات نـقل هـر دهـن اسـت

ای به قـربـان یـاحسن حسنـت

تـکـه ی مـرتـضــی و فـاطـمـه ای

آه آن زن چــه کــــرد بـــا بـدنـت

محسـن از داغ او نگـو کـافـیـست

جشن مولاست روضه ات ازچیست

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

مقصود عشق حس شعوری خدایی است

ابزار عشق عقل و دل کبریایی است

 

عشقی که ابتدای ازل ابتدای اوست

عشقی که  مرز نقطه  بی انتهایی است

 

ننگ است پیش غیر اگر دست سائلی

درپیش عشق رتبه شاهی گدایی است

 

هفت آسمان غبار قدم های عاشق است

آن عاشقی که سینه او مجتبایی است

 

خوشبخت آن دلی که  اسیر حسن شود

خوشبخت تر سری که به عشقش هوایی است

 

گشتم به هرکجا که کنم وصف این کلام

تفسیر عشق نام حسن گشت والسلام

 

تو آمدی  و آیه رحمت شروع شد

سرسبز شد جهان و طراوت شروع شد

 

بستیم سوی  چشم تو قدقامت صلات

عاشق شدن به نیت قربت شروع شد

 

برخواسنی تمام جهان  پای تو نشست

با قامت تو روز قیامت شروع شد

 

تا  همنشین سائل  بی بال و پر شدی

بین گدا و شاه رفاقت شروع شد

 

آقا هزارو یک شب عمر جهان گذشت

از پیچ زلف تازه حکایت شروع شد

 

تازه شروع قصه ما پر کشیدن است

یک جرعه  از سبوی حسن سرکشیدن است

 

افطار شد چه خوب خداوند سفره چید

خرمای  سفره رمضان علی رسید

 

کوتاه شد اگر چه , ولی عرض تهنیت

هفت آسمان به قامت تو جامه ای برید

 

هرکس که دید چشم تورا گفت این بُود

شیرین ترین رطب که زبان بشر چشید

 

باز است دستهای تو از بس برای خلق

هرگز کسی به پیش  تو  مشت توراندید

 

حی علی الکریم وعلی العشق  سر دهم

وقت نماز سائلی  عاشقان رسید

 

درحلقه های زلف تو عالم اسیر شد

هرکس اسیر عشق  حسن شد امیر شد

 

بگذار تا که باغ شما را  چمن شوم

یعنی که با غبار رهت هم وطن شوم

 

یک عمر مزد نوکری ام را نخواستم

بگذاربا لباس غلامی کفن شوم

 

من غرق در توام اثری نیست از خودم

یک لحظه هم مباد کمی خویشتن شوم

 

شکر خدا کما ل نعم شد نصیب من

تا نوکر حسین  وگدای حسن شوم

 

وقتی به سوی تربت تو می دهم سلام

از غصه مزار تو غرق محن  شوم

 

دستم به روی سینه  زدم  تا بقیع بال

خواهم زیارتت بکنم با پر خیال

 

آقا سلام برتو  و آن تربت غریب

اقا سلام بر تو و آن قسمت غریب

 

ای کاش شمع میشدم آقا که لحظه ای

روشن شود ز شعله ام ان ظلمت غریب

 

تنها به  پشت پنجره های بقیع  تو

باگریه آه میکشم از حسرت غریب

 

غربت زلحظه  لحظه عمر تو جاری است

کوه از کمر شکسته از این قسمت غریب

 

از لحظه ای که موی سرت را سپید کرد

در کوچه مانده بودی آن غیرت غریب

 

یک کوچه بود و مادر و راهی که بسته شد

دستی رسید و حرمت زهرا شکسته شد

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)

امام حسن مجتبی(ع)-مدح و ولادت

 

اگـــــــــر یک تبســــــم حسن مــی شدیم

مــــــــــــرید خصال حسن مـــــــی شدیم

دل روشن اش را ورق مـــــــــــــی زدیم

و بــــــــا نــــــور او ، همسخن می شدیم

ز بــــــــوی کرامـــــــات او چـــون بهار

شکـــــــوفا و گل پیرهـــــن مـــــی شدیم

بــــــــه بــــــاغ جمــــــالش قدم می زدیم

شبــــــــــــی بلبل آن چمـــــن مـــی شدیم

بــــــــرای پــــــــــراکندن عطـــــــــر او

جهانـــــگرد ، چـــــــون نسترن می شدیم

چـــــو گیسوی عرفــــان ، به دست حسن

شکن ، در شکن ، در شکن مــــــی شدیم

بــــــــــرای تمـــــــــاشای صبر خـــــــدا

بـــــه گـــــــرد حسن ، انجمن مـــی شدیم

ز او مــــــی گرفتیم مــــــــــا مشق نــور

بــــــــه تعلیـــــم او ، شب شکن می شدیم

حسن فصـــل پیوند دل هــــــــای مـــاست

بدون حسن ، « ما » و « من » می شدیم

نبودیـــــــــــــم اگـــــــــر بسته ی مهر او

بـــــــه مـــــولا قسم ! ریشه کن می شدیم

حسن سیـــــــــــرتـــــــان ، وارث آدم اند

چه خوبست مــــا هم « حسن » می شدیم

 
 
سه شنبه 19 بهمن 1395  11:48 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها