0

اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

یاعلی مدد


وقت اذان شنیدن نامت سعادت است
اصلاً اذان برای همین در تلاوت است

از راه چشم نوکرتان باده خورده است
مست از نگاه گنبدتان چون عبادت است

دادم سلام برتو زبانم چو قند شد
جنس جوابهای شما پرلطافت است

تنها علی قرابت حق را بیان کند
چون لیله المبیت علی را حکایت است

من را روانه کن سوی ایوان طلای خود
مجرای مستی ام به خدا در زیارت است

دستت که باز می شود آغاز سائلی است
حُسنَت به اتفاق نگاهت، ملاحت است

یک عده ایی صفات ربوبی به تو دهند
هرچه صفت رسیده به تو در روایت است

هم کفو فاطه شدنت اختصاصی است
کمتر ازاین اگر برسد هم جسارت است

دارد طعام تو به دهان طعم دیگری
هرکس که حُب تو بچشد در سلامت است

باب بهشت از سوی شهرت گشوده اند
یعنی نجف برای خدا فوق جنت است

علی احمدیان

 

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

مدح مولانا علی (ع)

 

به روی پرسش علامه ها جواب زده
گمان کنم که خدا روی خود نقاب زده


کمی بزرگ شدم بین دیده ها دیدم
که مهر نوکریش بر من خراب زده


کنار اسم خدا محتوای بسم الله
عجب که نام علی روی هر کتاب زده


هر آنکه هیبت ایوان عشق را دیده
هزار سال نخفته است وگشته خواب زده


چه خطبه های عجیبی,سوره های پری
کسی که خوانده به جانش شراب ناب زده


میان مصحف نهج البلاغه فهمیدم
برای عالمیان خانه ی شراب زده


میان بدر و احد آن جناب جبریلش
چقدر بوسه به دست ابوتراب زده


برای دیدن حال قنوت حضرتشان
دو مرتبه جگر مشرق آفتاب زده


تحیرم همه اش این شده چرا آخر
مرید حضرت حیدر شده عتاب زده

 

علی حسنی

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

مدح امیرالمومنین علی (ع)

 

شاه مردان هستی و آقای من
شیر یزدان هستی و مولای من
کن نگاهی شاه بی همتای من

بر دل بیچاره ی تنهای من

ای امیر بی قرینه یا علی
روزیم کن یک مدینه یا علی
خواهشی دارم به سینه یا علی

با تو باشم تا ابد محیای من

من به عشق تو مسلمان گشته ام
راهی کوه و بیابان گشته ام
از غم دوریست گریان گشته ام

ای تمام باور و رویای من

دائما فکر شما بودن خوش است
زیر ایوان طلا بودن خوش است
یا نجف یا کربلا بودن خوش است

شهر تو گشته همه دنیای من

می پرستم روی زیبای تو را
میزنم بوسه کف پای تو را
عاقبت کشتند زهرای تو را

من بمیرم از غمت آقای من

فاطمه یک عمر غمخوار تو بود
هم پناهت بود و هم یار تو بود
این کلام آخرین بار تو بود

میروی تنها چرا زهرای من

ابراهیم لآلی

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

ای امیرالمؤمنین ما همه
آیت العظمای بیت فاطمه

آفرینش تحفه ای بر خوان تو
متقین ریزه خور احسان تو

مدح تو فرموده قرآن مبین
حب تو واجب بُوَد بر مسلمین

افضل الاعمال شد ذکر شما
لا فتی را گفت جبریل از خدا

ای سخن های تو آیاتی عمیق
ای رفیق هر فقیر بی شفیق

میهمان، در خانه ی حق مادرت
برترین زن در دو عالم همسرت

اسوه ی صبر است زینب دخترت
آسمان ها سائلان قنبرت

ای که مدح تو خدا فرموده است
آیه آیه سوره ها فرموده است

ای نفس های تو انسان آفرین
ای نظرهای تو سلمان آفرین

نام تو ذکر مدام انبیاء
ذکر تو حصن حصین اولیاء

ای امید هر نبی و هر ولی
نام تو در آسمان ها شد علی

انبیاء بر تو توسل کرده اند
اوصیاء بر تو توکل کرده اند

آدم از تو در زمین بخشیده شد
تا که نامت برد او هم دیده شد

مایه ی آرامش یعقوب تو
بر همه بیچارگان یعسوب تو

ای پناه یوسف اندر قعر چاه
خوانده ات با صد امید و سوز آه

یونس از دریا صدا زد یا علی
در دل غم ها صدا زد یا علی

چون عصا در دست موسی مار شد
ترس در رخسار او بسیار شد

گفت حیدر ناگهان آرام شد
ای عجب آن اژدها هم رام شد

در تمام سختی و اوج محن
از تو ایوب نبی گفته سخن

صبر او از صبرتان نشأت گرفت
با توسل بر تو او قدرت گرفت

شعله سر زد زاتش نمرودیان
دست ابراهیم بسته آن میان

بین آتش زد خلیل الله ندا
یا علی حیدر مدد یا مرتضی

ای سلیمان ها به دور قنبرت
خضر و یونس ها گدایان درت

مور تو کار سلیمان می کند
نام تو والله طوفان می کند

در کنار نوح در اوج بلا
بوده ای از ابتدا تا انتها

ای دخیلت جمله ی پیغمبران
ای ولایت از تو باقی در جهان

نسل تو نسل امامان مبین
عشق ما باشد امام آخرین

منجی عالم بود فرزند تو
کل معصومین همه در بند تو

ای تمام عرشیان مشتاق تو
انبیاء و اولیاء عشاق تو

رونمایی کرده حق از روی تو
کعبه دارد یک نمی از بوی تو

مادرت آمد عجب غوغا شده
بهر او دیوار کعبه وا شده

مادر عیسی اگرچه رانده شد
مادرت با عشق اینجا خوانده شد

کعبه از عشق تو گشته سینه چاک
تا قدم بر او گذاری پاک پاک

خانه ی حق گشته زایشگاه تو
راه حق تنهاست آقا راه تو

آری آری هست عالم هست توست
اختیار هر دوعالم دست توست

ای امید هر نبی و هر ولی
جان عالم باد قربانت علی

مجتبی قاسمی

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

انگونه ای که عطر زشیشه فرار کرد

عاشق فرار از همه عالم به یار کرد
دل را نفوذ چشم خمارت شکار کرد
در بهت و حیرتم که نگاهت چه کار کرد..!

ما را به روی بال ملا ئک سوار کرد

سنگ دلم به یک نگهت کیمیا شود
از بند جرم خبط و معاصی رها شود
هرکس به درد عشق شما مبتلا شود
بی شک شبهه شامل لطف خدا شود

بی چاره آن که از سرکویت فرار کرد

صیدی که خود نشسته به دام شما منم
مست و خراب باده ی جام شما منم
در آرزوی بوسه ز کام شما منم
از کودکی همیشه غلام شما منم

خالق مرا فقیر و تو را سفره دار کرد

چون مرتضی علی به دو عالم نگار کیست؟
آیینه دار حضرت پروردگار کیست؟
جبریل را معلم و آموزگار کیست؟
حصن حصین و ناجی و منجی ز نار کیست؟

صفر مرا خدا به ولایت هزار کرد…!

آن ذره ای که از نظرت افتاب شد
در بین خم نشسته و آخر شراب شد
هر کس چشید از می ات عالیجناب شد
باده ز فیض دست تو خوردن ثواب شد

چشم مرا پیاله چشمت خمار کرد

ذکرت مرا به رقص جنون در بیاورد
فطرس به یمن کودک تو پر بیاورد
خالق اگر دوباره پیمبر بیاورد
کی شرزه ای شبیه به حیدر بیاورد؟

حتی خدا به خلقت تو افتخار کرد…

تو درب شهر علم رسول مؤیدی
واضح ترین تلالوء انوار سرمدی
از پای تا به سر تو تماما محمدی
از بسکه مست بوی گل یاس احمدی…

…زهرا تو را برای خودش اختیارکرد

در بین سفره نان حلالم تویی علی
درسرنوشت و طالع و فالم تویی علی
دارم یقین که اوج کمالم تویی علی
بی شک همای رحمت عالم تویی علی

الحق که خوب وصف تو را `شهریار` کرد!!

بر من مسیر عشق و غمت را نشان بده
بر میتم ز لطف و عنایت تو جان بده
بر این اسیر بی کس و کارت امان بده
بی پرده گویمت،به سگت استخوان بده

مهرت هواس و هوش مرا تارومار کرد

یک رشته از عبای تو سکان آسمان
خال لب تو نقطه پرگار این جهان
خاک ره تو سرمه چشمان عاشقان
جاروی صحن فاطمه ات با فرشتگان

عالم به دور فاطمه ی تو مدار کرد


شاعر:محمد قانع

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

پشت کردم بخدا غیر تو بر هر چه که هست
سنگ عشق تو زدم بر سر و بتخانه شکست


یک سفر امدم و شهر نجف را دیدم
بعد از ان بود که عاشق شدم و باده پرست


شهره گشتم به جهان خرقه ی عبدم دادند
زیر ایوان نجف بغض گلویم که شکست


زلف ما را در میخانه ببندید فقط
از کف اش رفت کسی که در این خانه نبست


مرد خیبر شکنی و اسدالله علی
زین سبب بود که زینب سر درس تو نشست


امدم باز به دور تو بگردم بروم
امدم باز به میخانه و سجاده به دست

 

علی حسنی

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

جان جهانی علی(ع)، جنب خدا جای توست
مرجع تقلید عرش ، خلق به فتوای توست

پستِ تو شد هر چه هست، مست تو شد حق پرست
دستِ خدایی و دست.. نیست که بالای توست

 

ای شه بالا نشین ، شاخهء شمشاد دین
شهپر روح الأمین ، فرش قدمهای توست

چشم تو چشم خدا ، ناظرهء حق نما
چشمهء آب بقا ، دیدهء بینای توست

ای جبل شَقّ و رَق، ای شفق هر فلق
در همهء ما خَلَق.. کیست که همتای توست؟

یک تنه یک باغ گل! پیر سُبُل ، عقل کل
حضرت ختم الرُّسُل ، عاشق و شیدای توست

ای نفس فاطمه(س) ، ای به فلک قائمه
معنی قرآن همه ، ز نقطهء بای توست

جلوه گر بزم ها، شیر نر رزم ها
فکر اولوالعزم ها، حل معمای توست

معنی آیات نور! نقص بود از تو دور
تازه خود کوه طور ، ضلع مصلای توست

روح جنان! جانِ جان، عرش مکان! بیکران
زینت هفت آسمان ، زهرهء زهرای توست

تاب و تب ما تویی، نان شب ما تویی
ذکر لب ما تویی ، به سینه غوغای توست

حبّ تو ایمان ما ، نام تو درمان ما
حضرت سلمان ما ، خاک کف پای توست

دین خدا را ستون ، کعبهء «هم راکعون»
فخر ابالفضلیون ، زینب کبرای توست

یک در دیگر گشا ، از دل ما در گشا
آن ید خیبر گشا، دست توانای توست

لعن خدا لعن ما ، به شُور بی مرتضی
حضرت خیرالنسا، رئیس شورای توست

عالم بالایی است، در پی زیبایی است
هرکه تبرایی است، اهل تولای توست

ای به شرف امتداد، شافع من در معاد
کلب سرایت «عماد» ، مست ز صهبای توست

عماد بهرامی

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

خبر،نبی ست دراین جمله، مبتدا علی است
هم ابتدا علی است و هم انتها علی است

اگر شکاف یمانی مؤَیّد حج است
منا و مشعر علی، مروه و صفا علی است

دو دسته اند خلایق به دادگاه خدا
کسی که بی علی است و کسی که با علی است

اگر علی ست یدالله باشد ای زاهد
تورا خداست دراین عالم و مرا علی است

ظرافتی ست دراین کفر تازه، ازاین پس
نگو علی ست خدا،نه، بگو خدا علی است

علی بس است، که فهمیده ام ز ردُّالشَّمس؛
کسی که کرده قضا را فقط ادا علی است

نبی که دست ولی را گرفت دانستم
تمام کار جهان دست مرتضی علی است

رضای حق به رضای رضاست وابسته
وَ آنکه داشته است از رضا، رضا علی است

سه تا به کرب و بلا و چهارتا معصوم
حوائج همه در دست هفت تا علی است

حسین رفت به گودال تا عیان بشود
شهید واقعی دشت کربلا علی است

به شیعگی خودت فخر کن که در معراج
کلام آخر پروردگار یاعلی است


مهدی رحیمی

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

می گشایم حدیث دلبر را

غصهء شیرِ شیر پرور را

ساقی چشمه های جنت اوست

باید از او گرفت ساغر را

باید از او شنید کوثر چیست؟

سرّ و تفسیر های کوثر را

میشود در نگاه مولا دید

انقلاب کبیر محشر را

روز خیبر نظاره میکردند

قدرت بازوان صفدر را

تا به قلعه رسید احمد گفت

با دو انگشت میکند در را

قدرتش میرسید تا شکند

تک تک خشت های خیبر را

حضرت حق دو سال بعد خودش

خلق بنموده نور حیدر را

عمادبهرامی

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

قربان علی طایفه و ایل و تبارم
عشق علی و آل علی دار و ندارم
خورشید علی باشد و من همچو غبارم
مانند غلامان علی در پی دارم

من بی خبر از عالم و از عشق وی آگاه
دیوانه صفت نعره زنم یا ولی الله

شیران جهان اند سگ حیدر کرار
نشناخت علی را به جز از احمد مختار
بر دار علی رفت سر میثم تمّار
گفتند ملائک همگی یک صد و ده بار

پیمانه ی عشق ازلی دست علی بود
ذات احد لم یزلی مست علی بود

هستی به در خانه ی مولا زده زانو
جبریل زند صحن علی با مژه جارو
درویش به یادش بکشد نغمه ی یا هو
در بند کشید ست مرا با خم گیسو

شاهان جهان جمله گدایند و علی شاه
جان دو جهان باد فدای اسدالله

هر کس که علی دوست شده خانه اش آباد
ممنون خدائیم که مهرش به دل افتاد
هرگز نرود مهر علی از نظر و یاد
با حب علی مادرمان شیر به ما داد

ما تا ابد الدّهر گدای در اوییم
تا هست خدایی خدا نوکر اوییم

دارند رسولان همگی غبطه به جاهش
خورشید چراغی ست کنار رخ ماهش
چون لنگه ی کفشی ست جهان پیش نگاهش
بالا برود هر که نشیند سر راهش

باید که فقط از وجناتش بنویسم
تا هست نفس از حسناتش بنویسم

ما بنده ی عشقیم و علی بنده نواز است
تا کوی علی هست به جنت چه نیاز است
باب کرم و جود علی بر همه باز است
او قبله ی عشّاق به هنگام نماز است

شأنش به خداوند قسم برتر از این هاست
آگه ز مقامات علی حضرت زهراست

ابراهیم لآلی

 

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

یا علی (ع)

 

وحـــی آمد که شوم پیک ، بسازم غزلی

تا شوم شاعر درباری احســــاس ، ولی

دیدم امکان تخیــل به سرم ساخته نیست

نه فعـــــولن نه فعــــــلتُ فعلاتن فعلی

صحبت از مردعرب گونه ی تاریخ نبود

صحبت از شیرترین شیر خـدا بود و یلی

نام زیبای علـــــــــی بردم و استــاد شدم

چون که شعروادب وفضل وهنر هست علی

بی علی قدرت تصمیم گرفتن سخت است

مثل خاکیســت به روی گذر یک گسلی

یا علــــــی دست به دامان توام خرده مگیر

کمترین عضـــــو ز یاران توام خرده مگیر

طرح چشمان تو اعجاز هنر نیست که هست

در نگاهت ز خــداوند اثر نیسـت که هست

هیبت شیر ز تشبیه تو و جلـــوه ی توست

برق چشمان تو مانند قمر نیست که هست

یک تنه لشکری و دورو برت نقطه ی امن

فتح خیبر اثر تیغ دو سر نیست که هست

حسنت را که به حُسن کرمش می خوانند

تحت تاثیر کرامات پدر نیســت که هست

اهــل این خانه به انفاق و کرم معروفند

باز هم پشت در خانه خبر نیست که هست

خوردن شربت دیدار ز دلدار خوش است

گهگداری سرکی از سر دیوار خوش است

بی جهت نیست علی عالی دنیا شده است

بی جهت نیست علی لایق زهرا شده است

اینکه خلقی به تو وابسته شده نیست شگفت

چند قرنیست خــدا عاشق مولا شده است

یا علی لب بگشا هر چه تو گویی سند است

هر که از علم تو داناست توانا شده است

به نجف رفته بداند که نجف یعنی چه ؟

گنبدی در نظرش غرق تماشا شده است

خواهشــــــا سهمیه ی بیشتری امضا کن

باز صندوق پر از فرم تقاضا شده است

یاعلی درحرمت نغمه ی چاووش خوش است

پشت بندش سفر مرقد شش گوش خوش است

وقت آن است کمی نعره ی یاهو بزنیم

نام حیـدر به زبان برده و جادو بزنیم

وقت آن است کمی سر به شکستن بزنیم

هر چه هستیم به درگاه تو زانو بزنیم

اگر امکان سفر سخت شده سمت نجف

سمت مشهـــــد دم یا ضامن آهو بزنیم

مرد این خانه که این بارشلوغ است سرش

پس توســل به خود حضـرت بانو بزنیم

خال کوبی که حرام است در آیین خدا

با قلـــم نام تو را نقش به بازو بزنیم

ازهر آنچه که وفا هست تو بهتر داری

هر چه خوبست به دنیا دوبرابر داری

نذر کردم که شبی دست گدایت شوم و

تا سحر در حرمت گرم دعایت شوم و

مثل مسکین به بن بست رسیده، و سمج

هر کجا دست توسل به عبایت شوم و

نذر کردم که اگر قرعه به نامم افتاد

از همین فاصله ی دور فدایت شوم و

سعی دارم که به نحوی به تونزدیک شوم

شده جاروکش آن صحن و سرایت شوم و

چند روزی به نجــف قصد اقامت کنم و

آشنـــــــا با اثــر آب و هوایـت شوم و

از همین فاصله ی دور هدف می گیرم

میل تصمیم سفر سمت نجف می گیرم

در مقامات شما شعروغزل راعشق است

جای هربیت غزل جام عسل راعشق است

هر چه از خیـر سر توست چشیدن دارد

دیدن مرقدِ با طعم بغـــل را عشق است

دیدن روی تووسینه دریدن چه خوش است

بعدازآن خواب درآغوش اجل راعشق است

حلقه ی دور تو را چنگ زنان باید داشت

بین کرات جهان طرح زحل را عشق است

جنگ خندق شده باید که کسی مرد شود

بین مردان خدا مرد عمل را عشق است

قبل تو قبـل پیمبر به عـــرب مرد نبود

در عراق وعربستان که جهانگـرد نبود

حس تویی شعرتویی عشق تویی راز تویی

هر چه ازعشق و صفاهست تویی ناز تویی

تو همان وعده ی دیوانگی شعر منی

بهترین منظره ی منظر دلباز تویی

عمل عصمت عالی همه از عین علیست

هر چه آید به ســر صنعت ایجاز تویی

هرکجاصحبت ازعشق است غرض عشق توهست

حرف پنهــــان دل سعدی شیراز تویی

همه جا بحث گرایش به علــــی پیچیده

هم چنان چهره ی معروف خبرساز تویی

بهترآن است که هم خانه ی طوفان باشم

سوی تو آیم و ازخویـــش گریزان باشم

هر چقدر آب به گلدان بدهم نذر تو هست

به تهی دست اگر نان بدهم نذر تو هست

سر منصوری من وسوسه ی دار شده

گرکه سر بر سر ایمان بدهم نذر توهست

در نظر داشته باش، به همین زودی اگر

دل دیوانه به توفان بدهم نذر تو هست

قصد کردم که سری سر به شکستن بزنم

باید این مرحله تاوان بدهم، نذر تو هست

نه فقط بندگی و زندگی و نبض و نفس

بلکه صد بار اگر جان بدهم نذر تو هست

هر چه از دار و ندارم به فـدای تو علی

جان ناقـابــل عالــم به فـــدای تو علــی

دل دیوانه چومرغی پی هر دانه ی اوست

این همــه جاذبه، آثار کریمـانه ی اوست

هر چه دارد همه از دولـــت قرآن دارد

همه جا صحبتِ کردار ادیبانه ی اوست

شعبه ای از حرمش مشهد زیبای رضاست

هر کجا نور علی هست شفاخانه ی اوست

شعــــر یعنـی می عرفانی و مستی حلال

محفل شعری ما شعبه ی میخانه ی اوست

این چه مردیست که هرجاسخن ازمردی اوست

این علی کیست که عالم همه دیوانه ی اوست

به خــداوندی احســــــاس قسم عشق تویی

به جگر گوشه گیِ یاس قســم عشق تویی

جنگ بدر است شده وقت خروشانی تو

می رسد یکسره از دور رجز خوانی تو

هر کجـــا لازم اگر بود به میدان رفتی

شـــده اثبــات به ما چاک گریبـــانی تو

دشمنان خوب بدانند علــی شوخی نیست

به فـــــــــدای اثرضربت تــــــوفانی تو

در رکوعت کرم و بخشش تو ترک نشد

مرحبـــا بر تو و آن سبک مسلمانی تو

خوب من، شعر نگفتم که سرم گرم شود

بلکه عاشـــق شده این شاعر ایرانی تو

پدر خـاک، بیــا، جنس مرا خاک بکن

دیدنی های پر از جــرم مرا پاک بکن...

 

حمید محمدی

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

انگشترِ بی نامِ تو در دست نکردیم

با نامی به‌جز نام علی مست نکردیم

محمدزوار

 

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

در بین جن و انس و ملک اهل درد نیست

هرکس که سمت و سوی نجف رهنورد نیست
ابنُ التّراب هست شفیعش ابوتراب
بر منکرت به حشر کسی پایمرد نیست

امشب عجیب زد به سر من زیارتت
جان می کنم فدای تو با یک اشارتت
گفتی : «ومن یمت یرنی » پس مرا بکش
مُردن چه خوش شده است پس از این بشارتت

امشب بیا میان دل من حلول کن
بعدش مرا فدایی راه بتول کن
از زندگی بدون تو خیری ندیده ام
من را برای نوکری خود قبول کن

مهدی علی قاسمی

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

هم سپاهی از صفِ مژگان تر دارد علی
هم در اوج چشم خود تیغ دو سر دارد علی

آی مرحب ، جان خود را زود بردار و برو
وای بر حالت اگر شمشیر بردارد علی

از رجزهایی که می خوانَد میان کارزار
می شود فهمید تصمیمی دگر دارد علی

مقصد او کُشتن یک جنگجوی چیره نیست
اِنهدام قلعه ها را زیرِ سر دارد علی

گر تمام خلق عالم پیش رویش صف کِشند
می زند بر قلبشان از بس جگر دارد علی

دیر فهمید این سخن را پهلوان خیبری
ضربه ای که می شکافد تا کمر دارد علی

ضربه هایش،رعد تیغش،نیزه اش جای خودش
برق چشمش،بیش،از اینها خطر دارد علی

زهره ی مردان جنگی را چه آسان آب کرد
شور تکبیری که هنگام سحر دارد علی

بسته بر بازوی او حرزِ خودش را فاطمه
نَه نیازی بر زِره ، نَه بر سِپر دارد علی

آنچه را صادر شده از انبیا در معجزات
صدبرابر،بلکه از آن بیشتر، دارد علی

بوی رحمانیّت از سر تا به پایش می رسد
گرچه در ظاهر وجودی چون بشر دارد علی

در نجف،در مکّه،در عرش خدا،در لامکان
چون قمر هر جا روی ، آنجا مَقَر دارد علی

آخرش سلمان و مقداد و ابوذر می شود
سوی هر عبدی که از رحمت نظر دارد علی

مثل یوسف در جوانی نه ، که از صبح اَلَست
فاش شد حقّ ولایت بر پدر دارد علی

گاه با یک حرکت انگشت کرده ردِّ شمس
گاه چون احمد سرِ شقّ القمر دارد علی

مرتضی دریاست و دامان زهرایش صدف
لؤلؤ و مرجان و دُرّ، لعل و گُهر دارد علی

چون که مانند خداوند است، او عندَالقلوب
از دل حسرت کش ما هم خبـــر دارد علی

بس که دید آزار از اهل مدینه همسرش
از دیار مصطفی قصد سفر دارد علی

پشت درب خانه ی زهرای اطهر، کَم بِأیست
خاطراتی تلخ از دیوار و در دارد علی

 


محمد قاسمی

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار مدح و ولادت حضرت علی (ع)

مدح مولانا اميرالمومنين علي(ع)


گویم کلامی با یقین هرگز نباشد او حزین
هرکس که مستانه رود سوی امیرالمومنین

دارم نشاطی روی لب دائم شدم در تاب وتب
مولای ما دارد فقط رزق گدا در آستین

صبح و سلام قدسیان بر آن جناب بیکران
ثبت است دراین آستان ، خطاط شد روح الامین

من با زبان لال خود از وصف حسنش قاصرم
بی شک نگنجد وصف او در قالب اهل زمین

ذکر تقرب "یاعلی" افضل بود حب علی
از حب او شد مصطفی ختم تمام مرسلین

بوسیدن خاک نجف، می پرود در دل شعف
دارم جنونی اینچنین، من مستکینم بر همین

عشقت گداپرور شده ، در جان ما باور شده
نامت طرب آور شده "هـو یا امیرالمومنین"

علی احمدیان

 
 
پنج شنبه 14 بهمن 1395  3:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها