0

اشعار ولادت امام جواد (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

اشعار ولادت امام جواد (ع)

گندم صنمی آمده خیرات بریزید
نقل ادب و عرض ارادات بریزید
پر شد ز گدا خانه ی سلطان خراسان
عیدی شده لبریز در این خانه فراوان
رندی ست اگر زایر مشهد شده باشید
مهمان رضا گوشه ی مرقد شده باشید
نورش ز شب تار مگر راه گرفته
انگشت تعجب به لبش ماه گرفته
قنداقه ای از نور به دست پدرش رفت
گفتند ببینید پسر به پدرش رفت
گویا که نشانده به دهان حبه ای از قند
انداخت به لبهای پدر نوگل لبخند
تا صبح فقط زیر لبش ذکر خدا بود
مشغول تهجد چقدر پور رضا بود
گیرم که دو سال است ولی همچو رسول است
بهتان مزنید این پسر از نسل بتول است
این طفل دوساله یل هر عرصه ی تنگ است
اثبات امامت ز بیانش چه قشنگ است
در منقبتش گفت رضا همچو کلیم است
بی شک به هر مخزن اسرار علیم است
حاجات، نگفته، به نگاهش چه عیان است
آن را که عیان است چه حاجت به بیان است
عمریست که لطفش به من بنده زیاد است
عمری ست به انگشت دلم حرز جواد است
عمری ست کبوتر شده و جلد دو جایم
در پیش رضا زایر فرزند رضایم
این خصلت جود است عطا قبل بیانش
قربان چنین عادت و این جوی روانش
افتاد پدر تا که به بستر به برش رفت
انگار که همراه پدر هم پسرش رفت
اینجا پسری پیش پدر اشک فشان بود
در کربوبلا قصه فراتر ز بیان بود
آنجا پدری بود به بالین جوانش
این داغ گرفته ست ز او نا و توانش
آنجا که زبان قاصر از گفتن آن است
آن را که عیان است چه حاجت به بیان است


قاسم احمدی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

اگر دست و بالت کمی خالی است
اگر حال و روز تو بی حالی است

اگر آسمان در قفس می کشی
اگر قسمتت بی پَرو بالی است

 

اگر کار و بار تو پیچیده و
اگر چند وقتی بد اقبالی است

اگر تار و پودت گره خورده است
اگر غصه ها نقش این قالی است

اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد
اگر مثل پاییز یک شالی است

علاجت فقط یک نفس یا علی است
خدا هست با آنکه او با علی است

خدا در شکوه جلال علیست
خدا در ظهور جمال علیست

خدا در نزولش علی می شود
خدا در مقامش کمال علی است

حرام خدا و حلال خدا
حرام علی و حلال علیست

پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت
که ما هرچه دیدیم مال علی است

علی چارده مرتبه آمده
علی عین میلاد آل علی است

علی گفته و غرق عین اش شدیم
همه راهی کاظمینش شدیم

مرا فارغ از قیل و قالم کنید
مرا راحت از خشکسالم کنید

محال است لب را به مِی تر کنم
مرا تشنه ی این محالم کنید

مرا بشکنید و بسازید باز
تَرَکهای روی سفالم کنید

فقط روی چشمان خود می کشم
از این خانه هرچه”حوالم”کنید

مرا می کشاند دو گنبد طلا
شب رفتنم شد حلالم کنید

ببینید رویای جبریل را
مبارکترین کودک ایل را

شلوغ است اگر آستان جواد
پُر از برکت است آسمان جواد

گدایی به شاهی مقابل نشست
چه ها می کند تکه نان جواد

پیمبر پدر با خدیجه شدو
رضا نیز با خیزران جواد

علی اکبر خانه ام را ببین
رضا می شود مدح خوان جواد

شبیه نماز حسین است این
نماز رضا با اذان جواد

فقط شانه ات را بدیوار نِه
فقط زیر لب گو بجان جواد

تو را می دهد تا قیامت مراد
گره وا کند خاک باب الجواد
حسن لطفی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع)

 

شاد شادیم مثل آقامان

فارغ از هرچه شب که دلگیر است

ماه تابان اهل بیت آمد

نور از آسمان سرازیر است

**

بوی موی جواد می آید

جشن و خوشحالی است در مشهد

دل سلطان مملکت شاد است

جای ما خالی است در مشهد

**

کوری چشم فتنه ها آمد

پسری از سلاله کوثر

طعنه بسیار پیش از این زده اند

انّکَ شانِئَک هو الابتر

**

خارها دور باد از پایت

ای ز گل بهترِ امام رضا

کاش داغ تو را نبیند او

ای علی اکبر امام رضا

**

شرط عشق است در محبت تو

شرط عشقی و بهترین حصنی

ما فقیر ولایتت هستیم

یا جواد الائمه ادرکنی

**

مشت هایی که بر زمین زده ای

شد گواه شجاعتت آقا

بغض داری برای غصب فدک

ای به قربان غیرتت آقا

**

یا جواد الائمه مرحمتی

تا نگیری ز نوکران نظرت

کیست سلطان من ؟ امام رضا

کیستم جز موالی پدرت

**

هر زمانی که میروم مشهد

از جوانش همیشه میخوانم

تا که آقا نظر بیاندازد

پشت باب الجواد میمانم

**

قرص ماهت رسید یا سلطان

قرص نانی به این گدا بدهید

عیدی ما به جای خود اما

صدقه رزق کربلا بدهید

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

 رستخیز کلمات است، قلم می خواهم

دل من می رود از دست، قلم می خواهم

جوهرم مست شده؛ مست، قلم می خواهم

ساقی از میکده ی عرش شراب آورده

از لغت نامه ی حق، واژه ی ناب آورده

خوش ترین حال اگر حال پریشانی ماست

بهترین باده اگر باده ی روحانی ماست

بخدا زیر سر یار خراسانی ماست

شیعه بوده است از آن روز ازل مست رضا

ذکر او تا به ابد چیست، أناالمست رضا

امشب این شاه خراسان سر دیگر دارد

آمده تا که از این خمر ثمر بردارد

هر که در نسل خودش با برکت تر دارد

شرف الشمس تر از ماه خدا، بسم الله

پسری مثل جواد بن رضا، بسم الله

هیچ کس مثل رضا شاه کرم پرور نیست

کودکی خوبتر از ابن رضا دیگر نیست

دشمنش لال شود، کوثر ما ابتر نیست

قمری کرده به دست قمری جلوه گری

چه مبارک پدری و چه مبارک پسری

آه ای شب زدگان، ماه رضا ماه همه است

پسر شاه، بوالله شهنشاه همه است

او که با سن کم خود ولی الله همه است

بین گنجینه ی زهرا نهمین دُر شده و

درک او بیشتر از حد تصور شده و

دوست از وسعت این جود و سخا مبهوت است

دشمن از سحر کلامش بخدا مبهوت است

از کرامات جواد بن رضا مبهوت است

او اشاره بکند معجزه ها خواهد کرد

ماهی بحر در افلاک شنا خواهد کرد    

 آمده تا که جهان پر شود از جود فقط

قطره در جوف صدف دُر شود از جود فقط

عالمی غرق تفکر شود از جود فقط

نه فقط بر من و ما جود و کرم دارد او

به امامان، بخدا جود و کرم دارد او

قدسیان، روبرویش بال و پر انداخته اند

شیرها، پیش نگاهش جگر انداخته اند

علماء، پای علومش سپر انداخته اند

علم و حلم و کرم و جود اساساً با اوست

آنچه خوبان همه دارند، تماماً با اوست

شعرا، واژه کم آمد، بنویسید جواد

جبرییل آمده باید بنویسید جواد

بعد از این جای محمد، بنویسید جواد

او علی، حضرت زهرا و حسین و حسن است

پسر شاه خراسان همه ی پنج تن است

دشمنانش، بخدا پست تر از خاشاکند

دوستانش همگی محترمند و پاکند

زائران حرم او، همه ی افلاکند

عاشقان حرمش اهل نجاتند همه

انبیاء، دور و برش در صلواتند همه

با دو مولود، دلم معتکف قنداقه است

چشم دل، دیده دو دُر در صدف قنداقه است

بوسه باران پدرها، هدف قنداقه است

یکی از نسل رضا مثل علی اکبر شد

یکی از نسل حسین است و علی اصغر شد

علی اصغر، ولی از عشق پدر شد اکبر

عمر شش ماهه ی او نوح ترینِ محشر

سپر دین خداوند شده با حنجر

از سه شعبه شده هر چند کباب این کودک

سربلندی حسین است و رباب این کودک

 

امیر عظیمی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

امام جواد(ع)-مدح و ولادت

 

آنان که پی کاسبی رزق حلالند

تا روز قیامت دَرِ این خانه وبالند

باید که سر سجده به این خاک بمالند

- این ها-  همه سرچشمه ی آن آب زلالند

ما را که سلوک علی و آل مرام است

رزقی بجز از سفره ی ارباب حرام است

ذِکرُالله ما می شد این یاد ائمّه

این مجلس و این لطف خداداد ائمّه

هستیم به یاریّ و در امداد ائمّه

در حزن و غم و شادی و میلاد ائمّه

این کف زدن و سینه زنی جوهر دین است

عَجِّل لِوَلیِّ الفَرَجِ شیعه همین است

ای منتظران مقدم موعود مبارک

در مجلستان عطر خوش عود مبارک

میلاد کرم، لطف و عطا، جود مبارک

ازبس که شد این فاطمه مولود مبارک

ازدست علی هرچه گدا تاج گرفتند

در عرش ملائک همه معراج گرفتند

عالم همه پست و پسر فاطمه بالاست

یک عمر شدم نوکرش، آنقدر که آقاست

از نسل علیّ و نوه ی حضرت موساست

مولام رضا، او علیِ اکبرِ مولاست

اسفند بپاشید سر آتش ایمان

او آمده تا کور کند چشم حسودان

رویید زِ لبهای علی اکبری اش گل

چیدند ملاک زِ رخ دلبری اش گل

از لعل مناجاتیِ پیغمبری اش گل

از سمت پدر گل، نسب مادری اش گل

به به! چه گلی آمده در خاطر این باغ

قنداقه ی گلپوش شده قبله ی عشاق

او عبد خدا بود، در این باره سخن گفت

" لاحول و لا" خواند و به گهواره سخن گفت

پر نور شد آن خانه چو مه پاره سخن گفت

با هر دل بیچاره ی آواره سخن گفت:

" تنها نه به هر مفلس در بند جوادم

حتی به امامان خداوند جوادم"

خوب است زِ قنداقه ی او توشه بگیریم

از مزرعه ی صورت او خوشه بگیریم

فیض حرم صاحب شش گوشه بگیریم

روی قدمش سر بگذاریم و بمیریم

چون مرگ به روی قدمش عین حیات است

او منبع جود است و دَلیلُ البرکات است

وَاللهِ بنی فاطمه سرمایه ی دینند

هم سایه حقّند وَ هم سایه نشینند

فردوس خدایند و بهشتند و بریند

ما رعیت واینان همه ارباب ترینند

این ها سر شاخه رطب کال ندارنند

اولاد علی، طفل و کهنسال ندارند

او کودک ارباب ولی شیخُ الائمه است

دشمن شده از جامِ میِ معرفتش مست

خوردند بزرگان همه در بحث به بن بست

پیش پسر شاه خراسان شده اند پست

در محضر او اوج نشینان همه پستند

محکوم به درماندگی و عجز و شکستند

در وادی دل وجه خدا کیست بجز او

دروازه و مفتاح دعا کیست بجز او

ابن الکرم و ابن سخا کیست بجز او

ابن علی و ابن رضا کیست بجز او

او ابن علی، ابن علی، ابن علی هاست

آری نهمین معجزه ی حضرت زهراست

او کارگشای گره روز معاد است

سرچشمه ی جود است و جواد است و جواد است

برسفره ی او رزق خداداد زیاد است

از آمدن ابن رضا، فاطمه شاد است

ما سایه نشین کرم ابن رضاییم

مشتاق طواف حرم ابن رضاییم

باید که بسازیم دوباره حرمش را

بر عرش رسانیم شکوه علمش را

چون لشگری از شمع بسوزیم غمش را

در روضه بمیرم غمِ سنّ کمش را

مدّاح فلک در غم او زمزمه دارد

او ارثیه ی عمر کم از فاطمه دارد

امیر عظیمی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

یا جواد الائمه...

درِ این خانه اَم گدا عشق است

کاظمینی شوم خدا عشق است

از خدا خواستم تو را آری

باتو بودن همیشه باعشق است

پرزدن کمترین کرامت تو

پَرگرفتن دراین سَراعشق است

بال وُ پَرهایِ بستۀ نوکر

شده بایک اشاره وا عشق است

 
یکی یکدانۀ رئوفِ حرم

بانگاهی سویِ حَرم بِبَرَم


تو نگاهم کنی خدا هم هست

در جوارِ تو ربّنا هم هست

داخلِ صحنِ مشهدیِّ تو

زائرِ مشهدالرّضا هم هست

برقِ ایوان شبیهِ طاقِ نجف

آن جَلایِ پُراز صفاهم هست

پدرت درمیانِ زوّار است

این وسط حکمِ کربلا هم هست

 
پسرِ پادشاهِ ایرانی

دردها را نگفته میدانی

 
مالکِ مسندِ رسولِ خدا

وارثِ بیرقِ علی مولا

حرفِ جود وُ کَرَم وسط آمد

حسنی کرده ای تو مجلس را

کاظمینِ تو درمسیرِ حسین

دلِ تو بی قرارِ کربُ وبلا

درِ باب الجواد باز شده

می شوم زائرِ حریمِ رضا

 
با جوادالائمه مانوسم

تشنه وُ بی قرارِ پابوسم

 
می شود باکبوترانِ حرم...

به رویِ گنبد طلایِ بِپَرَم

گرچه بی ارزشَم به حقِّ جواد

بیش ازاندازه خرج کُن بخرم

من کجا ... کربلا کجا؟! امّا...

رحم کن بردلم حرم ببرم

روضه خوانی که می شود بَرپا

بانگاهی نَما تو شعله وَرَم
 

پایِ روضه بخوان توهم باما

العجل منتقم گُلِ زهرا

 

حسین ایمانی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

امام جواد(ع)-مدح و ولادت

 

روی دستان سبز جبراییل

می رسد ماه خانه ی مولا

آسمان ایستاده محضر او

دست بر سینه دارد و حالا...

 

مژده ای اهل آسمان و زمین

هشتمین مرد عشق بابا شد

نهمین وارث رسول خدا

روی دامان خیزُران جا شد

 

دهمین روز ماه ناب رجب

پا به پای بهار آمده است

در مدار منوّر خورشید

ماه شب های تار آمده است

 

بین چشمان او علی جاری ست

بخشش از دست های او پیداست

دل سپرده به مادر سادات

المثنای حضرت زهراست

 

از کرامات او همین بس که

کرمش رنگ مجتبی دارد

نوه ی خانواده ی موسی

نفسش عطر کربلا دارد

 

کم که نه وقت بارش رحمت

از نگاهش زیاد می بارد

ابر الطاف او بدون شک

سمت باب الجواد می بارد

 

خاطرات حرم چه زیبا بود

من که آن را نمی برم از یاد

خاطرات زیارت مشهد

گوشه ای پشت پنجره فولاد

 

تا که مرغ دل پریشانش

جا بگیرد در آستان جواد

پیر مردی به زیر لب می گفت:

یا رضا جان، تو را به جان جواد

 

روز میلاد تو عجین گشته

با شمیم فرح فزای سیب

با علی اصغر امام شهید

یاعلی اکبر امام غریب

 

با خود پرچم امام رضا

سوی باب الحسین خواهم رفت

جمعه روزی من عاقبت سوی

حرم کاظمین خواهم رفت

 

اسماعیل شبرنگ

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

امام جواد(ع)-ولادت

 

حرف جود است و باز مرغ دلم ، سمت بام جواد پر دارد

خسته از راه های نافرجام ، به سوی خانه اش گذر دارد

می رود همره نسیم سحر ، تا دمی در برش بیاساید

مثل طفلی یتیم و خسته و زار ، که به دل حسرت پدر دارد

می رود سوی آن که نا گفته ، از دل عاشقان خبر دارد

بس که مشتاق روی سائل هاست ، بیتش آغوش جای در دارد

سفره ی او همیشه پر نعمت ، می ترواد ز خوان او حکمت

هر کسی هم به قدر معرفتش ، از فیوضات او ثمر دارد

گرچه نالایقیم و بی مقدار ، و گناهانمان شده بسیار

با کریمان امور مشکل نیست ، باز هم او به ما نظر دارد

اصلاً از رحمت نگاه جواد ، زندگی های ما شده آباد

عاشق چشم نافذش شده ام ، وَ تَوَکَّلتُ... هرچه بادا باد

شب شبِ عاشقان و بی دل هاست ، آخر امشب نگار می آید

مژده مژده به جمع بی تابان ، بی قراران ؛ قرار می آید

تا قدم در زمین نهاد این طفل ، همرهش خیر بی کران آمد (1)

رحمت لایزال حضرت حق ، از یمین و یسار می آید

این مبارک پسر که آمده است ، کوثر خاندان فاطمه است

کوثری که عجیب مادری است ، همره او بهار می آید

آمد و با قدوم پر خیرش ، شیعیان عاقبت بخیر شدند (2)

سربلندیِ پیروان علی ، مایه ی افتخار می آید

پدرش عالمِ تبار رسول ، برده ارث از پدر پسر که چنین

تا که لب می زند به یک مجلس ، پاسخ سی هزار می آید(3)

امشب او روی دست های پدر ، به زمین و زمانه نور دهد

پدرش هم به یُمن مقدم او ، به زمین و زمانه سور دهد

امشب از لطف حضرت سلطان ، ذکر ابن الرضاست بر لب ما

اثر باده ی محبت اوست ، این همه عاشقی و این تب ما

ماهتاب است و زاده ی خورشید ، آسمان مثل او ستاره ندید

دم به دم وان یکاد باید گفت ، بس که نورانی است این شب ما

دوست با دوستان او هستیم ، دشمن دشمنان او هستیم

پیروی کردن از طریقت او ، اصل دین و اساس مذهب ما

دشمنان را بگو که امت ما ، زیر بار ستم نخواهد رفت

جان سپردن به پای این پرچم ، اولین درس سرخ مکتب ما

گرچه محبوس بند دنیاییم ، آرزوی رها شدن داریم

کاش از راهِ لطفِ باد صبا ، برساند به یار مطلب ما(4)

آه ای دست گیر آل الله ، دست ما و عنایتت امشب

چشم بارانی ام به سوی شماست ، کم ما و کرامتت امشب

ای جواد سلاله ی زهرا ، تو کریمی و ما گدا آقا

کاسه هامان ز معرفت خالیست ، بده به خاطر خدا آقا

این که ما سائل شما هستیم ، همه از لطف بی نهایت توست

نور محضید و ما سیاهی محض ، ما کجا و شما کجا آقا ؟

من و خاندان من همه مجنون ، تو و خاندان تو همه لیلا

چقَدَر خوش بحالمان شده است ، که تویی مقتدای ما آقا

قلب من از گناه آکنده ، شده ام بر درت پناهنده

ای مسیحا تباه خواهم شد ، ندهی گر مرا شفا آقا

شب میلاد نامه ای دارم ، که به دست نگار بسپارم

نامه ام آرزوی کرب و بلاست ، مهر کن نامه ی مرا آقا

از شما شور و شین می خواهم ، و  بُکا  لِلِحسین می خواهم

بعد پابوس کربلا و نجف ، سفر کاظمین می خواهم

----

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

امام جواد(ع)-ولادت

 

ستاره سحری مژدۀ سحر می داد

فروغ صبح ز پایان شب خبر می داد

ز صحن سینۀ ما دست عاطفت از شوق

کبوتر دل ما را به عرش پر می داد

فضای شهر مدینه معطر از گل بود

شبی که گلبن باغ ولا ثمر می داد

مگر نسیم ز باغ بهشت آمده بود

که بوی ناب گل وسبزه های تر می داد

سحاب رحمت حق بر مدینه سایه فکند

خدا به حجت خود کوثری دگر می داد

فلک به یمن قدومش ستاره باران بود

خدا به شمس سپهر ولا قمر می داد

زدیدگان پدر اشک شوق جاری بود

شبی که بوسه به رخسارۀ پسر می داد

برای خلق گنهکار در شب میلاد

خدا به نخل شفاعت دوباره بر می داد

نهم سپهر ولایت جواد اهل البیت

کریم بود و به هر بینوا گهر می داد

هنوز کعبه شهادت دهد بدان محفل

هرآن که مسئله پرسید از او نظر می داد

دلم گرفته چه می شد اگر خدا یک شب

چنان نسیم به کویش مرا گذر می داد

چه عقده ها که« وفایی» زدل نمی شد باز

به ما اگرکه خدا برگۀ سفر می داد

 

سید هاشم وفایی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

امام سجاد(ع)-مدح و ولادت

 

کعبه شد سر زلفت دل به سجده افتاده

لحظه ای کنارم باش در فضای سجاده

در سحر دو چشمانت باب اشک بگشاده

غربتی غریبانه نیمه شب تو را داده

در مسیر بی دردی ظلمتی فراگیرم

از نم سرشک تو آمدم بقا گیرم

نخل دلکش طوبی از غمت ثمر دارد

با اصالت نامت آه ما ثمر دارد

هر که شد مناجاتی بهره از سحر دارد

بی گمان نگاه تو بر دلش نظر دارد

صاحب دل مایی خالق دعایی تو

منشاء گل مایی سیّد البکائی تو

آزادی تو ممزوج با غم و بلا باشد

دل را که حریم توست بیگانه چرا باشد؟

شاهد مناجاتت چون ارض و سما باشد

باید که دعای تو مقبول خدا باشد

بر بندگی ات تا حشر حیّ ازلی نازد

چون شیعه، خدایش هم بر آل علی نازد

تو اسوه ی تقوا نه سر منشاء تقوایی

در سجده ثناگوی شهزاده ی لیلایی

با دست علی مامت شد شیعه ی زهرایی

شد مفتخر ایران از همشهریِ والایی

روح توبه هستی تو نفس آیه ی تطهیر

هر رکن نمازت را گفته هر ملک تکبیر

ای قرین لبهایت گوهر دعا سجاد

لحظه لحظه ی عمرت خلق هل اتی سجاد

بستر وفا سجاد معدن سخا سجاد

روح لافتی سجاد یا حبیبنا سجاد

خود فناء فِی اللهی ربّ متقین هستی

در ثنای تو این بس زین العابدین هستی

در خلقت ما نامت مقصود و دلیل آمد

هویِ سحرت ما را عمری است کفیل آمد

بر نم نم اشک تو یعقوب دخیل آمد

تا از تو بها گیرد با ندبه خلیل آمد

انبیا گرفتارت سائلان بازارت

از حق همه می جویند یک فرصت دیدارت

از خطبه ی غرّایت هر تبکده ویران شد

با فیض دعای تو هر دلشده سلمان شد

الشام مگو دیگر دل زار و پریشان شد

تو دیده ای آن مه را کز نیزه نمایان شد

ای نهضت عاشورا مدیون کلام تو

باشد دل زینب هم مرهون مرام تو

آسمان و شبهایش با غمت هماهنگ است

در صحیفه نجوایت لهجه ای خوشاهنگ است

در رثای درد تو صد صحیفه خونرنگ است

میل کربلا دارم سینه ام چو دلتنگ است

عمری است که مجنون لیلای بقیعم من

شادم که پرستوی شیدای بقیعم من

کاروان آل الله سوی کوفه مهمان بود

سجده های خون بود و یک گلوی عطشان بود

پیکری بدون سر در تب بیابان بود

جای بوسه پیدا کن بر تنی که عریان بود

تازیانه با جسم خسته در تلاقی بود

خواهری کبودین در جستجوی ساقی بود

نینوای پر دردی دیده ای تو هر غم را

ناقه ناقه می جوید خواهر محرم را

شانه زن که مب یاشد گیسوان درهم را

ناله ی تو آتش زد گریه ی محرم را

صدق نوکری امشب از کرم عطایم کن

سیّدی تو راهیِ حجّ کربلایم کن

 

احسان محسنی فر

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

نوشت اول شعرش به نام حضرت عشق

و باز میکند امشب زبان به مدحت عشق

کسی که شعرخودش را نگفته میداند

که هست ازبرکات وجود ورحمت عشق

اگرچه قافیه ی شعردست وپا گیراست

شروع میکند اینبارهم به زحمت عشق

منی که مثل همیشه خراب و حیرانم

منیکه گرم سرودن شدم به نیت عشق

 کسی که آمدنش را خدا تبارک گفت

کسیکه آمدو شد منتهای زینت عشق
 
ترنمات لبش آیه های کوثر بود

و داد خاتمه بر افترا و تهمت عشق

عجیب نیست که مولود بی نظیر رضا

شود برای همیشه امام عصمت عشق

سلام برگل رویش بگو به قصد برات

نثار این پسر حضرت رضا" صلوات"

شکوه بی بدل لطف ومهرو جودی تو

 و بانی همه ی خلقت و وجودی تو

 گرفته دور و برت را هزار پروانه

چراکه خوشترازعطر گلاب وعودی تو

 تویی نتیجه ی نذر و توسلات پدر

 و ربنای قنوت و دم سجودی تو

ادامه داشت هنوزحرفهای مردم شهر

تو ای سلاله ی زهرا اگر نبودی تو

تو استجابت سبزی به دست های گدا

 زلال جاری فیضی شبیه رودی تو

پس از امام حسن سفره های رنگینی

برای مردم بی دست و پا گشودی تو

تودستگیر همه هستی ای خدای کرم

که هیچ چیز نمی خوای در ازای کرم
 
منم همیشه مرید در تو باب مراد

 دوباره قرعه ی فالم به نام تو افتاد

ببخش اینهمه بدکرده ام به جان خودم

نگاه گرم و صمیمی تو به من رو داد

چه قدر حاجت نا گفته را روا کردی

دم تو گرم و شود خانه ی دلت آباد
 
خوشا به حال گرفتار تو که مانند...

رهایی است-اسیری به دست توصیاد
 
هزار مرتبه شکر خدا که سائلم و

کرامت تو مرا در کنار تو جا داد

خلاصه اینکه منم خاکسار این درگاه

مزن به سینه ی من دست ردامام جواد

تمام آبروی من به زیر دین شماست

تمام آرزویم صحن کاظمین شماست

 

محمد حسن بیاتلو

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

دوباره سرم در هوای شماست

تمام دلم سر سرای شماست

به سوی خدا رفتم و دیده ام

فقط رد پا رد پای شماست

خدا هم فقط از شما گفته است

گمانم خدا هم خدای شماست

گدایی برازنده ی ایل ماست

برازنده بودن برای شماست

ندارد تفاوت کجا میرسی

که هر انتها ابتدای شماست

خیالم از این و از آن راحت است

گره هام دست دعای شماست

 

مرا پای حیدر هلاکم کنید

به عشق رضا سینه چاکم کنید

 

دلی دارم و خانه زاد رضاست

فقط یاد دارد ز یاد رضاست

کم اینجا ندیده است برایش بد است

دلم مستحق زیاد رضاست

فقط می نویسد رضا تا ابد

و شکل خدا بی سواد رضاست

نجف،کربلا رفتم و گفته اند

که راهش دهید از بلاد رضاست

گره می خورد زندگی ام ولی

همین نا مُرادی مراد رضاست

به خود آیم و باز بینم سرم

روی خاک باب الجواد رضاست

 

جوادش در بسته را باز کرد

گره های من را رضا باز کرد

 

خبر را مسیح از مسیحا شنید

خبر را ز جبریل موسی شنید

اگر گوش تا گوش دل را دهی می توان

که از کعبه هم ذکر مولا شنید

زمین خشکسالی ترک خورده بود

ولی ناگهان بوی دریا شنید

دل انبیا بر دری می تپید

که از آن صدای شما را شنید

خدا خنده کرد و خدا جلوه کرد

شبی که رضا ذکر بابا شنید

تو هم مادری هستی و می شود

که از قلب تو نام زهرا شنید

 

فدای نفسهای بابایی ات

فدای تپش های زهراییت

 

ز تو کوچه ها تا معطر شدند

حسودان این شهر ابتر شدند

به کوری چشمان ناباوران

همه محو روی پیمبر شدند

عسل های کندوی لبهای توست

گر این روزها شهد و شکر شدند

برای تماشای لبخند توست

علی اکبری ها کبوتر شدند

کریمی کرامت،جوادی و جود

چه خوش کُنیه هایت مکرر شدند

شبی که اذان گفت بابا همه

پُر از یاد میلاد اصغر شدند

خدا دید چشم پر احساس تو

از آن ابتدا غرق مادر شدند

 

کسی را نگاهت معطل نکرد

دو دست مرا هیچ معطل نکرد

 

تو دریایی و در تماشا رباب

تو در خوابی و غرق لالا رباب

تو تا آمدی آبرو دادی اش

که خندید با تو به زهرا رباب

شبیه حسینی و مات تو اند

همه دور گهواره حتی رباب

تو ذات بزرگی و جایت بلند

تو را داده بر دوش سقا رباب

تبسم کن و خیمه را شاد کن

بیا زنده کن عمه را با رباب

به دستان بابا هواست نبود

که چشمش به راه است آنجا رباب

 

نگو مادرت را صدا می زدی

به دست پدر دست و پاز میزدی

شاعر: حسن لطفی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

دعبلم کن تا برای تو غزلخوانی کنم 

با غزل های تو اظهار مسلمانی کنم

من که نیت کرده ام آقای من رخصت بده

سر در باب الجوادت را چراغانی کنم

****

من و حصن حصین همسایه

من و حبل متین همسایه

سالیانی دل مرا برده

پسر نازنین همسایه

****

وَجهُهُ طلعة الرشیده بود

أنظروا غرة الحمیده بود

روزگاری امام خواهد شد

طفل نوباوه نه پدیده بود

*****

بچه آهويم كه در دام شما افتاده ام

گرچه در بندم وليكن بنده اي آزاده ام

هر که نقش خویش را در خاکساری دیده است *

شاد از آنم خاكسار كوي " آقازاده " ام

*****

* صایب علیه الرحمه

 

علیرضا خاکساری

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

امشب همه جا حرف نگار است، دگر هیچ

امشب همه جا صحبت یار است دگر هیچ

 در محفل اهل سحر و اهل مناجات

صحبت ز سر زلف نگار است دگر هیچ

 تابیده به عالم رخ چون بدر محمد

پایان شب تیره و تار است دگر هیچ

 امشب همه جا صحبت جود است و جواد است

نامش همه جا ذکر و شعار است دگر هیچ

 از یمن عطا و کرم و جود و سخایش

دارا شده هر کس که ندار است دگر هیچ

 

امشب همه مشمول کرامات جوادند

در پشت درش خیل گدایان همه شادند

 

گردیده درِ جود خدا بار دگر باز

میخانه ی عشق رضوی تا به سحر باز

به به چه خبر گشته شب شهر مدینه

پابوسی او آمده خورشید و قمر باز

 بر گرد رخش خیل ملائک همه جمعند

ریزند به پایش همه دم دُرّ و گهر باز

 رو در روی هم آینه در آینه وقتی

چشمان پسر گشته سوی چشم پدر باز

 خندان شده لعل پدر پیر مدینه

وقتی به سویش گشته لبِ نازِ پسر باز

 

امشب سخنم شامل صد رحمت او شد

روی سخن و حرف دلم حضرت او شد...

 

...ای معتکف کوی تو مهتابِ شبانه

ای خیل گدایان به سویت گشته روانه

 هر جا سخن از جود و عطا در وسط آید

سوی تو بچرخد سر انگشت نشانه

 خورشید خجالت کشد و ماه بلرزد

تا که سخن از روی تو آید به میانه

 آن قدر کرامات تو گردیده زبان زد

همیشه گدا هست به پشت در خانه

 ای وارث علم رضوی، زاده ی زهرا

"یحیی" شده با علم تو رسوای زمانه

 

آری تو جوادی که شدی عشق موید

هم حیدر و هم آینه ی روی محمد

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام جواد (ع)

شور میان مثنوی و مستزادها 

مضمون ناب دفتر شعر فواد ها

 

در مکتب تو شاعر أمی قبول نیست ؟؟

دل بسته اند بر قلمت بی سواد ها

 

من سالها خراب توام حضرت شراب 

آورده اند عطر تو را ابر و بادها

 

مولود سبزه ی نمکین سپید روی 

شرک خفی ست در نظرم انتقادها

 

باید ز خال هاشمی تو مدد گرفت 

چون روز روشن است برایم عنادها

 

هرشب گدای در به در "خسروی نو" ام 

باب الجوادتان شده باب المرادها

 

محو تو و اسیر سه ابن الرضا شدم

دل داده ام به دست رضایی نژادها

 

از برکت دعای تو من رزق می برم

بَه بَه به سفره ی تو و این ازدیادها

 

بیش از نیاز میدهی و ذوق میکنم

خیلی کم است پیش تو خیلی زیادها

 

از برکت تو نام مرکب گرفته ایم 

قربان مقدم تو محمد جواد ها

علیرضا خاکساری

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  5:28 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها