0

اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

ای رسول رحمت        غصه دار امت
یادگار تو قرآن شد و عترت
زیر کوه بلا قد خمیدی         خیری از امت خود ندیدی
با غم فاطمه پرکشیدی

 

فریاد یا محمدا   یا سیدی یا مصطفی
بی کس و بی یاری   از رخت خون جاری
یک مدینه به دل رنج و غم داری
رهبر استخوان در گلویی       با که درد و دلت را بگویی؟
زیر باران سنگ عمویی *
فریاد یا محمدا   یا سیدی یا مصطفی
جان نثار قرآن        ای شکسته دندان
چه کسی گفته که گفته ای هذیان
آمده در کتاب و صحیفه       مرتضی بوده تنها خلیفه
لعنت حق به اهل سقیفه
فریاد یا محمدا   یا سیدی یا مصطفی
شاعر : رضا تاجیک

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

جغد کینه تو مدینه       کرده هو هو بین سینه
بیت مولا بیت غمها      خون می باره چشم زهرا
اون پیمبری که بوده دلشکسته
برای همیشه دیده هاش و بسته
زار و خسته2

 

سر قدسیا همه رو زانوی غم
آسمونا رو گرفته شور ماتم
اهل عالم 2
واویلا
آشنای غصه ها بود                باغبان لاله ها بود
لحظه ی مرگ با دل خون     روضه خوان کربلا بود
این صدا که پخش میون عالمینه
گریه های غصه دار حسنینه
دل به شینه2
واویلا
روح توحید روی خورشید    رفته از یاد بین تردید
مرگ احمد شور اعدا       شد عزادار حق تعالی
برای یاس نبی نقشه کشیدن
پشت در چه فاجعه ای آفریدن
خیر ندیدن2
واویلا
شاعر : رضا تاجیک

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

بین امواج اشک زهرا      پیغمبر میره از این دنیا
بی قرار روزگاره داره این لحظه ها بارون می باره
برای فاطمه دلشوره داره
چه غمینه که می بینه شده گریون گل یاس مدینه
تو غم رحمت للعالمینه

 

وای وای  آقام آقام آقام  یا رسول الله
پیرش کرده گر، سوره ی هود   طعنه ها خورد از قوم یهود
سوگواره  غم یاره   هنوز از داغ حمزه غصه داره
میگه رحمت به قبر اون بباره
بعد حمزه غرق گریه داره می گیره رو سینه یه قرآن
میگه میشه حسین شاه شهیدان
وای وای  آقام آقام آقام  یا رسول الله
با قلبی خون و آهی بی حد   یاد خدیجه کرده احمد
دل خونش پریشونش میسوزه از فراق همزبونش
یاد اون خنده های مهربونش
تا که رفتش بدی دیدم    نمی دونید چی از همسر کشیدم
 با دل بی قرارم پرکشیدم
وای وای  آقام آقام آقام  یا رسول الله
شاعر : رضا تاجیک

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

مدینه منتظر نشسته بابا       تا که بری ز پیش زهرا
مادری می کنم پدر کنارت    شفای حال بی قرارت
مرو پدر زهرا بی تو می میره
مرو پدر باغت آتیش می گیره

 

نوحه فاطمه وای         می کنه زمزمه وای
اگه بری پدر به دست دشمن    چراغه سقیفه میشه روشن
ز غم تو رخم پر از گلابه         تو دست اصحابت طنابه
مرو پدر ذکرم امن یجیبه
مرو پدر علی بی تو غریبه
نوای جبرییل وای        فاتحه ی خلیل وای
نوحه فاطمه وای        می کنه زمزمه وای
شاعر : رضا تاجیک

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

با شد مدینه غرق رنج و ماتم
بار سفر بسته رسول خاتم
جان می دهد ختم رسل   پر پر شـده ما نـند گل
آه و واویلا   آه و واویلا
رنگ از رخ خیر ا لبشر پریده
آغاز غربت علی رسیده

 

گوید ا میر ا لمومنین    کـنار بسـترش چـنـین
آه و واویلا   آه و واویلا
زهرا ببوسد روی ماه با با
چشمش شده محو نگاه بابا
گوید که خون شد جگرم    ای پـــدرم ای پـــدرم
آه و واویلا   آه و واویلا
جان پدر من دختر تو هستم      
ببین کنار بسترت نشستم
آه و واویلا   آه و واویلا
بی تو علی باشد غریب و تنها
مرو ابا ا لزهرا  بجان زهرا
با شد دو چشمم خون فشان     پیشم بمان پیشم بمان
آه و واویلا   آه و واویلا
شاعر : سید محسن حسینی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

بارون غصه و غم دوباره ز اسم تو مي باره2
غربت بي نهايت به پيشت صحبتِ نو نداره2
سياهيِ اين دلم رو آقا جون نام تو مي کنه پاک2
خدا براي تو گفته که لولاک لما خلقت الافلاک2
از اون روزي که بستي چشات و امتِ تو يتيمه2
همين ز دستم آقا بر اومد نشون نوکريمه2

 

براي تو من گرفتم به لطفت هيئت و بزم ماتم2
به عشق تو هر سال من به نام سال رسول اعظم2
نمي تونم ببينم آقا جون اهانتِ به نامت2
ايشاالله مهدي تو مياد و مي گيره انتقامت2
بيا و آقا حواله کن امشب يه نامه زيارت2
گنبد خضرايت آقا ببين که دلم رو برده غارت2
شاعر : رضا تاجیک

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

بروی داغ بدی بر جگرم می ماند
اشک در حلقه چشمان ترم می ماند
من گل یاس بهشتم بروی می سوزم
تو بمانی به برم برگ و برم می ماند
بودن محسن من در گرو بودن توست
پدرم تو که بمانی پسرم می ماند
خنده ام خنده وصل است ولی ای بابا
بعد من ناله ی در پشت درم می ماند
چادرم می ماند پیرهنم می ماند
بین کوچه اثر بال و پرم می ماند
سرخی بوسه میخ در و سیلی روی
گرمی بوسه تو ای پدرم می ماند
غصه از بابت حیدر نخوری بعد از من
زینبم پشت سر همسفرم می ماند
زینبم هست که در کرب و بلا بعد حسین
سر پناه همه اطفال حرم می ماند
شاعر:محمد علی بیابانی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

دیگر مـــدینـه بی شــما شوری ندارد
زهرای اطـهر س طـاقـت دوری ندارد
دیگر عـلی(ع) حرفش خریـداری ندارد
در بیـن کــوچـه فـاطـمـه یـــاری ندارد
دیـگر عـلی شــد اولین مـظلوم عالم
شد قلب شیعه تاهمیشه غرق ماتم
نام مـحـمد (ص) تــا ابـد پایــنده باشد
قـرآن و عـتـرت تا قــیـامت زنـــده باشد
شاعر:محسن زعفرابیه

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

رسد نوای افزا مرا به گوش امشب                       
پیام غم رسد از نغمه سروش امشب
چه روی داد خدایا که این چنین در عرش                  
بر آورند ملایک ز دل خروش امشب
شب عزای پیمبر بود گمان دارم                   
علی زداغ نبی می رود ز هموش امشب
علی که لنگر عرش خداست می لرزد            
که جسم جان جهان را کشد بدوش امش

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

شــــــب هــــــجر رسـول الله آمــد    
شب قـــــطع نــزول وحـــــی آمــد
فــــــــلک را رُکن آرامش شکسته   
زمــین از اشک غم، در گِل نشسته
ملائک جمله در جوش و خروشند     
خـــــلایق جمله از مــاتم خـمـوشند
کــــنار بـــــستر باباست، زهــــرا       
ز غم دامانش، چون دریاست زهرا

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

مدینه شهر ناله های رسول
شهرلاله های سرسبز بتول
تو بهشتی ولی بهارت كو
ای قرار همه قرارت كو
شكوه بر درگه خدا داری
ناله وا محمدا داری
شهر احمد كجاست احمدتو
از چه خاموش شد محمد تو
آسمانها همه خراب شوید
كوهها در شراره آب شوید
ناله ها، آه از جگر خیزید
اختران بر زمین فرو ریزید
لحظه ها محشری عظیم شُدید
امت مصطفی یتیم شُدید
ای جهان وجود هستت رفت
خاتم النبیاء ز دستت رفت
گرد غم بر فلك نشست
پشت شیر خدا شكست
گرد غربت مدینه را به سر است
از مدینه علی غریب تر است
دیگه كسی رو نداره علی،یه پیغمبر بود حامی علی بود،دیگه یه مدینه می مونه، یه زهرا و علی،اونم زهرایی كه از رنگ و روش پیداست دیگه نمی دونه.
او كه بار بلای امت برد
او كه پا بر نجات خلق فشرد
جگرش را ز طعنه چنگ زدند
بر جبینش زه كینه سنگ زدند
بر قدم هاش خار افشاندند
كاذبش گفته ساحرش خواندند
بارها جان خویش داد از دست
تا كه گردد بشر خدا پرست
چقدر پیغمبر و شكنجه و آزار دادند،چقدر برای این مردم خون دل خورد،
وقت رفتن نخواست از امت
 اجر الا مودت عترت
استاد ما قشنگ می گفت:می فرمود مودت با محبت فرق می كنه،مودت یه درجه بالاتر از محبته، این همه پیغمبر به مودت ذی القربی تاید كرد. لحظه های آخر امیرالمؤمین علیه السلام با سختی زیر بغل های پیغمبر و گرفت،اُورد تو مسجد،اشاره كرد،تأكید كرد بر مودت،محبت یعنی اینكه اگه كسی رو دوست داشته باشی می تونی تو دلت نگه داری بهش نگی،اما مودت یعنی كسی رو كه دوست داری بهش ابراز كنی،مودت یعنی ،علاقه خودتو بهش نشون بدی،این مردم دارن آماده می شن ،محبتخودشونو به زهرا نشون بدن،اما رسم مدینه ایها فرق داره،آخ بمیرم.سالی یه شب می خوای برا یغمبر گریه كنی ، پیغمبری كه رحمت اللعالمینی ،سنگ تموم بید بذاری،
وقت رفتن نخواست از امت
 اجر الا مودت عترت
بود روی زمین جنازه او
خیلی این حرف سنگینه،گفت:علی جان،تا بدن منو غسل ندادی،تا بدن منو خودت كفن نكردی،تا با دستای خودت منو تو خاك نگذاشتی،از كنار من تكون نخور،یعنی علی اگه منو رها كنی ،این مردم سراغ من نمیان،مردم اسیر دنیاشونن،وای وای از این مدینه
بود روی زمین جنازه او
همه شكستند ، عهد تازه ی او
منكر آیه شریفه شدند
بانیه  فتنه ی سقیفه شدند
چیره شد دست ظلم بر مظلوم
غصب شد حق چهارده معصوم
همه اهلبیت حقشون توی این یه بیت غصب شده
از سقیفه ستم به مولا رفت
آتش از بیت  وحی بالا رفت
زخم شمشیر بر سر حیدر
گشت اجر رسالت دیگر
حمله بر حجت خدا كردند
فرق او را زهم دوتا كردند
بعد قتل علی امام حسن
گشت همچو علی غریب وطن
ریخت یك آسمان بلا به سرش
خون شد از غیر و آشنا جگرش
آسمان بس كه خون به جامش ریخت
جگرش خون شد و ز كامش ریخت
روز تشییع در بر یاران
پیكرش شد به تیر گلباران
بارش تیر و پیكر یار كجا
یاس زهرا و نیش خار كجا
آل هاشم اگر كه خون جگرید
این خبر را به خواهرش نبرید
سوز زخم درون بس است
دیدن طشت خون بس است
یوسف فاطمه حسین عزیز
این قدر اشك از دو دیده نریز
مجتبی هم به غربت تو گریست
اما هیچ روزی به سان روز تو نیست
حسین.................بخدا تموم شد صفر حسین...............
ای تشنه لب حسین................
امشب شب رحلت پیغبره، سفره، سفره پیغمبره اما می خوام از پیغمبر اجازه بگیرم، روضه حسینشو بخونم، پیغمبری كه سلمان می گه: ندیم یه بار پیغمبر حسین و ببینه و گریه نكنه،می گه تو اوج شادی داشت لبخند می زد،صورتش پر از شور و شعف و شادی بود تا نگاش به حسینش می افتاد، اشك از كوشه چشمش جاری می شد،پیغمبر بالای منبر داره خطبه می خونه،پیغمبری كه اجازه نداد حسین و از روی سینش جدا كنند،اون پیغمبری كه دم آخر هی زیر گلوشو بوسه زد،پیغمبری كه همه وجودش پر شده از عشق حسین،پیغمبری كه گفت: حسین منی و انا من حسین،اون پیغمبری كه حسین جاش رو دوشش بود،بالا منبر داشت خطبه می خوند،یه مرتبه دیدند،نگاه پیغمبر چرخید به طرف در مسجد،شوق و شور تو چهره پیغمبر نمایان شد،دیدند بغلش و وا كرد همه دیدند حسین داره می دوه،می خواد بیاد تو بغل پیغمبر،قرار بگیره،حواسش تو صورت پیغمبره،پاش گرفت به حصیر كنار ستون مسجد، جلو پیغمبر باصورت افتاد رو زمین،پیغمبر خطبشو قطع كرد،سراسیمه از بالا منبر امد پایین، رو زمین نشت، لباسای حسین رو  درآورد، هی بوسه می زنه، عزیزم طوریت نشد بابا،جایی از بدنت درد نگرفت، جایت زخم نشد، گفتند: یا رسول الله  ما حسین و بلند می كردیم ، شما خطبتونو ادامه می دادید،پیغمبر فرمود خاموش، وقتی حسینم رو زمین افتاد، دیدم عرش خدا به لرزه افتاد،آسمونیا می گن یا رسول الله پاشو،آسمونیها طاقت ندارن حسین زمین بیفته،جان....رحمت خدا به این نالت،روضه پیغمبر و می خوای بشنوی من روضه پیغمبر و اینجور بلدم، جور دیگه ای بلد نیستم،من میگم روضه پیغمبر این دو بیته
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید 
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
منبع:باب الحرم

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

ای محمّد ای رسول بهترین کردارها
حسن خلقت شهره در اخلاقها ، رفتارها
در بیانت بند می آید زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها
بال رفتن تا حریمت را ندارد این قلم
قاب قوسینت کجا و مرغک پندارها
طفل ابجد خوان تو سلمان سیصد ساله است
استوار مکتب ایثار تو عمّارها
تا نفس داریم و تا خورشید می تابد به خاک
دل به عشق بی زوالت می کند اقرارها
پای بوسی تو عزّت داده ما را اینچنین
گُل نباشد کس نمی آید سراغ خارها
کی رود از خاطرم یادت؟ که در روز ازل
کنده اند اسم تو را بر سنگ دل حجّارها
داغ تو در سینه ی ما هست چون خاک توایم
لاله کی روییده در آغوش شوره زارها؟
گل که منسوب تو گردد رنگ و بویش می دهند
شاهد حرفم گلاب و شیشه ی عطّارها
وقت رزمت آن چنانی که میان کارزار
رو به تو آرند وقت خستگی کرّارها
ای که با خون دلت پرورده ای اسلام را
چشم واکن که نهالت داده اکنون بارها
سنگ می خوردی و می گفتی که ایمان آورید
کس ندیده از رسولی اینچنین ایثارها
با عیادت از کسی که بارها آزرده ات
روح ایمان را دمیدی بر دل بیمارها
رفتی و داغ تو پشت دین رحمت را شکست
جان به لب شد از غمت ، شهرت مدینه ، بارها
تا که چشمت بسته شده ای قافله سالار عشق
رم نمودند عده ای و پاره شد افسارها
آنقدر گویم پس از تو میخ در هم خون گریست
ناله ها برخواست بعدت از در و دیوارها
محسن عرب خالقی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

از نور نبی واقف این راه شدیم
وز مهر علی عارف الله شدیم
چون پیروی نبی و آلش کردیم
ز اسرار حقایق همه آگاه شدیم
منبع:بایگاه اشعار محمدی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

دیده پر غم ز غم ِ زمزم و بطحا دارم
دیدن کعبه بدین دیدۀ بینا دارم
راویه چشم تر و زاد غم و راحله شوق
بهر این ره همه اسباب مهیّا دارم
خار پایم شده خاک وطن ای کاش کند
ناقۀ خارکن این خار که در پا دارم
تن من خاک عجم , مرغ دلم مرغ حجاز
تنم اینجاست ولی جان و دل آنجا دارم
کعبه عذرست پس ِ پرده و من وامق وار
دست همّت زده در دامن ِ عذرا دارم
نیست جز خال ِ سیاه حجرالاسود او
در سویدای دلم  بین که چه سودا دارم
کردم از شوق مغیلان به ره بادیه روی
تنگ دل گشته هوای گل و صحرا دارم
ساربان گفت که جامی  مکن از فرق قدم
که قوی راحلۀ بادیه پیما دارم
گفتمش رو که دو صد راحله نتواند برد
این همه بار که من بر دل شیدا دارم
منبع:بایگاه اشعار محمدی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

یا محمد شده دیوانۀ رویت دل ما
دائما مست می جام سبویت دل ما
ای فدای تو که صد معجزه بر پا کردی
غنچۀ دین خدارا تو شکوفا کردی
یا محمد همه از داغ غمت حیرانند
تا سحر جن وملک واله وسرگردانند
توبه رحلت نرسیدی تو شدی کشتۀ حق
شد دل عاشق تو عاقبت آغشتۀ حق
ای شهیدی که جهانی به تو ایمان دارد
اینهمه دهر به عشق تو مسلمان دارد
گرچه یک عده به اسلام تو توهین کردند
گرچه با بی هنری خون به دل دین کردند
ما ولی پای تو تا آخر جان می مانیم
سرفرازیم که بی نام ونشان می مانیم
پیروان تو همه متحد وبیدارند
تا ابد دین تورا عاشق وپرچمدارند
اشک ریزان همه از هجر تو بی تاب وتبیم
این چه داغیست که از آمدنش در عجبیم
لحظۀ رحلت پیغمبر ما می آید
چه بلاییست خدایا سر ما می آید
این چه داغیست که عالم همه را پرکرده
در جهان اینهمه غم را که تصور کرده
داغ تو آمده تا گریه بگیرد مارا
دیده خونین شود وغم بپذیرد مارا
شب خاموشی تو نیمه شب شیداییست
عاشقان زار بگریید شب رسواییست
ای رسولی که غمت ریخته در باور ما
آه پیغمبر ما حضرت چان پرور ما
ازدوچشم ترمان اشک سرازیر شده
دلمان از غم دل کندن تو پیر شده
باز آتش زده عشق تو به جان همگان
نام تو پرشده بر روی زبان همگان
آخرین نور هدایت غم تو می ماند
در دل وجان بشر ماتم تو می ماند
چشم عالم ز غم دوری تو رود شده
همه جا در شب هجر تو غم آلود شده
دردل عاشق ما داغ تو جاویدان است
آتش عشق تو افروخته وسوزان است
گریه در سوگ تو بر دیدۀ ما واجب شد
اشک بر موج پریشانی ما غالب شد
بیست وهشت صفر آمد دل خونین داریم
دیده ای مضطرب وعاشق وغمگین داریم
بیست وهشت صفر آمد سفری در راه است
چقدر عمر تو ای ناجی ما کوتاه است
ای فدای تو وپیشانی خون آلودت
چه غریبانه رسیدی به ره مقصودت
زود رفتی که شود دین خدا تنهاتر
ای که در علم وعمل از همه بی همتاتر
بی تو با اینهمه کفر اینهمه غمها چه کنیم
بی حضور تو در این عالم تنها چه کنیم
فرامرز عرب عامری

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:52 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها