0

اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

 مدینـه مـرده و اهـل‌ مدینـه مرده‌تـرند
چگونه مرده که از مرگ خویش بی‌خبرند
ز جـاده مـدنیت بــرون شدنــد همـه
بر آن سرند که تا سر بـه کام فتنه برند
اسیر کفر و ضلالت شدند این امت
ز نـور وارد ظلـمت شدند این امت
****
مدینه متحدالرای و شیر حق، تنهاست
یگانه دوست عالم، اسیر دشمن‌هـاست
چـه روی داده مگــر امـت محمّـد را
که بودشان همه در وادی نبودن‌هاست
گمان نبود که خیل غدیریان کوشند
غدیـر را بـه بهـای سقیفـه بفروشند
****
هنوز خون مدینه به جوش می‌آید
هنوز غیرت حق در خروش می‌آید
هنـوز از در و دیـوار مسجـد نبوی
صدای خطبۀ زهرا به گوش می‌آید
درون سینه، نفس را شرارِ آه کنید
بـه شقشقیۀ مـولا علی، نگاه کنید
****
هنوز خشک نگردیده آبِ غسل رسول
که دیو توطئه در کار فتنه شد مشغول
کشیـده نقشـۀ غصب خـلافت علوی
فشانـده‌ آتش بیداد، بر سرای بتـول
برای غصب خلافت، چه فتنه‌ها کردند
قسم به ذات خدا، جنگ با خدا کردند
****
مگر نه نفـسِ نفیس پیمبـر است علی
مگر نه شخص نبـی را برادر است علی
مگر نه فاتح بدر است و خیبر است علی
مگر نه شوهـر زهرای اطهر است علی
به حیرتم که چگونه غدیر را دیدند؟
حرم گذاشتـه، دور سقیفـه گردیدند
****
علی که خواند به امت، رسولِ حق، پدرش
شهیـد اولِ او گشت همســر و پدرش
قسم به حق علی، گر نبود صبر علی
خبـر نبـود ز اســلام و از پیــامبرش
چگونه مـا بـه طواف سقیفــه رو آریم
برو سقیفه! بدان سو، که ما علی داریم
****
چـه زود عهـد خدا و رسول رفت ز یاد
چه زود خرمن دینِ صحابه رفت به باد
دو مـاه و نیـم هنـوز از غدیر نگذشته
اساس فتنه، درون سقیفه شـد بنیـاد
چگونه دست ز آیین و دین خود شستند
علی کـه دست خدا بود، دست او بستند
****
پس از سقیفه لگدکـوب گشت دینِ خدا
پس از سقیفه چه سرها ز تن شدند جدا
شکست پهلوی زهرا، شکافت فرق علی
بـه نیـزه رفـت سـرِ پـاکِ سیـدالشهـدا
ز دست فتنه‌گران، خون به قلب یاران شد
جنـازۀ حسـن از کینـه، تیربــاران شد
****
سقیفه سنگـرِ خصـمِ خـدای قهار است
سقیفه قاتل مقداد و حجر و عمار است
سقیفه شعله شد و سوخت بیت مولا را
سقیفه مرکزِ بیداد و ظلم و پیکار است
هزار فتنـۀ نـاگفته، ننگِ دامن اوست
گناه دائم اهل زمین، به گردن اوست
****
هـزار شکـر که مـا پیروِ امیر شدیم
زدیم سنگ به روباه و یارِ شیر شدیم
به راهیـان سقیفه، ز ما پیام دهید
که ما ز غار حرا، راهی غدیر شدیم
چنان که هست رسول خدا، پیمبر ما
علی است بعـد محمّد، امام و رهبر ما
****
کسی که نعمت حق شد به او تمام، علی ست
کسی که یافت به دوش نبی مقام، علی ست
هــزار غـاصب اگـر حـق او بـه ظلم برند
امـام شیعـۀ اثنــاعشـر امــام علـی ست
سزد که خلق بگردند دور قنبر او
زبانِ میثمیِ «میثم» است یاور او

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:35 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

یك عده آمدند در خانه را زدند
یك عده آن طرف همه در عشق جا زدند
بردند حق شیر خدا را حرامیان
بر گفته ی رسول خدا پشت پا زدند
او گفته بودفاطمه جانانه ی من است
جان رسول را پس در از قضا زدند
وقتی طناب دور گلوی علی فتاد
خنده به حال بی كسی یه مرتضی زدند
بردند شیر بدر و احد را زبیشه اش
آتش به جان حضرت خیرالنساءزدند

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:35 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

غـبار غـــم بـــر چــــهره عــــــــالم نـشسته 2
پــیغمبر اکـــرم ز عـــــالم دیــده بـسته 2
عـــــــــــــــــلی خــــوردِ خــــون جـــــگر 2
زهـرا کـند پـدر پـدر، بـقیة الله بـقیة الله 2
روز عــــــــــــزای رحــــمة لـلعـــالمین است
آغــاز غُـــربت امــیر المـــومنین است 2
عـــــــلی خــــــورد خـــــونِ جــــــــگر 2
زهـرا کـند پـدر پـدر، بـقیة الله بـقیة الله 2
در مـــرگ پـــیغمبر بُــــود خون قـبل آلـش
بــــانگ اذان دیـــگر نـــیاید از بــــــــلالش
عـــــــلی خــــــورد خـــــونِ جــــــــگر 2
زهـرا کـند پـدر پـدر، بـقیة الله بـقیة الله 2
عــمری ز جـــور آشنــا خــــون در دلـت شد
تــــا هـــمسر نـــــا مــهربانت قـــاتلت شـــد
کــــنار قـــبر مــادرت، کــنار قـبر مـــادرت
شـد تـیر و باران پـیکرت، بقیة الله بــقیة الله
ای خـــواهرم این وادی عــشاق دیــــن است
هر کس که شد عــاشق سزای او همین است
باید ز لَعلِ گـوهرش، باید ز لعل گـــوهرش
بـرون بریزید جـگرش بـقیة الله، بــــقیة الله

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:35 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

 دختر بَدر الدُجی امشب سه جا دارد عـزا        آه و صد واویلتا
گاه میگوید پدر، گاهی حسن، گاهی رضا       آه و صد واویلتا
******
رحلت جانسوز ختم الانبیا            فاطمه صاحب عزا
کشته شد از زهر کینه مجتبی     فاطمه صاحب عزا
******
می روم اما پریشان توام ای دخترم                 غصه دار حیدرم
می خوری سیلی ولی من نیستم ای کوثرم     غصه دار حیدرم
******
می رود از دار دنیا رحمه للعالمین           فاطمه شد دل غمین
اشک می ریزد از این ماتم امیرالمومنین   فاطمه شد دل غمین
******
قاسم نعمتی
آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است    ماتم پیغمبر است
پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است                ماتم پیغمبر است

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:35 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

(به سبک وای وای ای دلبر ظاهر و باطن)
وای وای ، جان می‌دهد امشب پیمبر
وای وای ، دارد مدینــه شور محشر
این لحظه‌های آخرین است     در ناله ختم المرسلین است
گریان امیرالمؤمنین است
واویلتا آه و واویلا
******
وای وای ، از چشم زهرا خون ببارد
وای وای ، زهــرا دگر بابا ندارد
شد لحظه‌های آخر او     امشب كنار بستر او
تنها نشسته دختر او
واویلتا آه و واویلا
******
وای وای ، بوی جدایی امشب آمد
وای وای ،  جان پیمبـر بر لب آمد
ختم رسل افتاده از پا – جان دادنش دارد تماشا
باشد نگاه او به زهرا
واویلتا آه و واویلا
******
وای وای ، اگه نباشد كس چهـا گفت
وای وای ، گمان كنم از كوچه‌ها گفت
امشب سخن به چشم تر گفت     از لاله بی برگ و بر گفت
از قصه دیوار و در گفت
واویلتا آه و واویلا

شاعر : سید محسن حسینی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:35 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

توی چشمامون     میزنه بارون   
دیگه زهرا ، خداحافظ ، میمیرم دل خون
بعد من از این مدینه      دلِ علی شاکی میشه
توی همین کوچه یه روز   چادر تو خاکی میشه
دارم میرم از این دنیا    دلم میگیره ای زهرا
که فاطمیه تو راهه واویلا
امون امون ای دل ای دل
******
میزنی پرپر    جلوی حیدر
 جای خونِ ، تو می مونه ، روی میخ در
مجلس ختمم که میشه    میبینه با خنده دارن
به جای گل درِ خونش       آتیش و هیزم میارن
می مونی وقتی که تنها     میگی کجایی ای بابا
بیا  که محسن رو کشتن واویلا
امون امون ای دل ای دل
 ******
منم و غم ها     علی و زهرا
قراره ما ، توی گودال ، عصر عاشورا
به روی سینمه حسین    انگاری چشمام میبینه
یکی با خنجرش میاد     به روی سینش میشینه
تو قتلگاه میشه غوغا     که نیزه ها میره بالا
میشه حسین من بی سر واویلا
امون امون ای دل ای دل

شاعر : سعید پاشازاده

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:35 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

بنشین دمی کــنارم، ای دختر حَــزینم       
تا خوب وقت رفتن، روی تو را بـبینم
یـــا فاطمه یا زهرا 2
من می روم از اینجا، با حـــال خسته بابا  
اما در انــتظار، آنجـــا نــشسته بــــابا
یـــا فاطمه یا زهرا 2
تو دل شکسته هستی، من بغض در گلویم 
من از رُخ کبودت، تـو از فراق رویم
یـــا فاطمه یا زهرا 2
با کی بگویم ای گُل، از ظلم این زمــــانه   
گــل طاقتی ندارد، در پـیش تـــازیـانه
یـــا فاطمه یا زهرا 2
ناله مزن کزین غم، چو موج در خروشم      
از پشت در صدایت، فردا رسد به گوشم
یـــا فاطمه یا زهرا 2

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:37 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

چـراغ و مـسجد و مـحراب شـد خـموش امـشب
فــــتاد چـــــشمـه فــیض ابـــد ز جــوش امــشب
گــــذشت از ســر گــردون فـــغان اهــل زمـین
رســد بـه گـوش زمـین نــــــــاله سـروش امـشب
بـه بـست دیـده حـــــــــق بـین، پـیمبر رحـمت
کــه مــــی زنند مــلائک، ز دل خـــروش امــشب
چــــــرا صــــدای مـــناجــات او نـــــمی آیـــد
ز شوق وصـل، مــگر رفــته او ز هــــوش امشب
بــجای نـــــــغمه تـــکبیر، رهـــبر اســـلام
رسد سروش غم، از دخــترش بـــگوش امـشب
روان فـــــاطمه از قَـــطع وَحـــی می سوزد
در یــغ و درد، کـه این شعله شد خَموش امشب

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

امشب آغازِ مصیبت می شود
فتح باب درد و غربت می شود
ناله ی زهرا شود امشب بلند
ناله دارد از وجودی دردمند
در غریبی رحمةٌ للعالمین
جان سپارد از شرار زهر کین
قاتل او خانگی و آشناست
خائن و پست و لعین و بی حیاست
لحظه های آخر خیر البشر
اشک می بارد علی خون جگر
فاطمه دور سرش پر می زند
دیده تر، بر سینه و سر می زند
ای پدر زود است از پیشم مرو
می کنی محزون و دل ریشم مرو
ای که هستی مقتدای عالمین
تو مرو جان حسن جان حسین
لحظه ای تا دیده اش را باز کرد
با محبّت دخترش را ناز کرد
دخترم با گریه آزارم مده
دیگر امشب وقت رفتن آمده
غم مخور ای نور چشمان همه
زود می آیی کنارم فاطمه
بعد من ای روح و ریحان پدر
عمر تو کوتاه می گردد دگر
بعد من کار تو مشکل می شود
درد و غربت بر تو حاصل می شود
ای که هستی مصطفای منجلی
بعد من جان تو و جان علی
مرتضی بر من که نور دیده است
بارها دور سرم گردیده است
بارها گشته بلا گردان من
آمده تا جان کند قربان من
کن تلافی، مرتضی را یار باش
یار او بین در و دیوار باش
باش آگه دختر دلخسته ام
دست او را با صبوری بسته ام
ریسمان دیدی اگر بر گردنش
پهلویت را کن سپر بر دشمنش
گو میان شعله های آتشین
من فدایت یا امیرالمؤمنین
کینه های بدر افشا می شود
خصم بر قتلت مهیّا می شود
از خلافت، ناکسی دم می زند
بر رخت سیلیِ محکم می زند
دین فقط با خون تو گردد درست
می روم امّا دل من پیش توست
در جنان من بیقرارت می شوم
فاطمه  چشم انتظارت می شوم
شاعر:جواد حیدری

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

از غربتت اگر چه سخن‌هاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی
گویی هنوز دامن محراب کوفه را
آثار خون ز فرق تو پیداست یا علی
آثار سجده، زخم جبین، روی غرق خون
در محضر خدات چه زیباست یا علی
تا دسته‌گل برای تو آرند از بهشت
بر روی دست محسن زهراست یا علی
گرچه شکافت فرق تو در صبح گاه قدر
هر شب برای تو شب احیاست یا علی
شمشیر دید عازم وصل خدا شدی
روی تو را به خون تو آراست یا علی
دنیا چه پست بود که مثل تو را نخواست
از تو برید و غیر تو را خواست یا علی
کوفه پس از شهادت تو گشته متّحد
بر کشتن حسین مهیاست یا علی
گویی گرفته بهر تصدّق به دست، نان
چشم انتظار زینب کبراست یا علی
«میثم» گرفته دست توسّل به سوی تو
او تشنه و نگاه تو دریاست یا علی
شاعر:غلامرضا سازگار

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

مدينه بار ديگر سوخت ز داغ رهبرى معصوم
امام پنجمين ما شد از زهر ستم مسموم
گل گلزار پيغمبر شد از زهر ستم پرپر
نشسته داغ ديگر بر دل پيغمبر خاتم
دوباره فاطمه در برگرفته زانوى ماتم
گل گلزار پيغمبر شد از زهر ستم پرپر
ز زهر فتنه و بيداد دلش چون شمع سوزان شد
به ياد قلب مسمومش مدينه بيت الاحزان شد
گل گلزار پيغمبر شد از زهر ستم پرپر
براى غربتش اشك از بصر جارى كند زهرا
كنار قبر ويرانش عزادارى كند زهرا
گل گلزار پيغمبر شد از زهر ستم پرپر
بجان او اثر كرده شرار زهر بيگانه
به صحراى بقيع مدفون شده جمسش غريبانه
گل گلزار پيغمبر شد از زهر ستم پرپر
هشام از زهر كين آخر امام شيعيان را كشت
بجرم حق پرستى آن ولى انس و جان را كشت
گل گلزار پيغمبر شد از زهر ستم پرپر
شاعر:محمد نعیمی

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

تو قاب چشمام یه عکس از گنبد خضراته
دلم یه عمره که آقا به زیر پاهاته
طپش طپش با نام تو
  گرفته ام ذکر این چنین

 

یا رسول الله مدد   رحمت للعالمین
یه جرعه از بحر مدحت  خلقت الافلاکه
اگه تو منو رها کنی که حساب من پاکه
دلم گرفتار شماست
 به پشت دیوار شماست
اشرف الخلقی آقا      این سزاوار شماست
تموم پیغمبرا هم  مسلمونت هستند
نوش جونشون آب کوثر  که مهمونت هستند
به روی لبهای شما
  اسم شیرینه حسین
عمری میگفتی تو از     غم سنگینه حسین
شاعر : رضا تاجیک

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

آقا منوببخش اگه     تو دنيا      کاري برات نکردم
آقا ميون شيعه هم       مظلومي       سراپا آه و دردم
اسمتو     رو سينه ميکنم       به سينه ميزنم          آقا دارم از غم شما ميسوزم
قسمت     تو هم  شهادته      کي ميگه رحلته         بگو من ز يار بي وفا ميسوزم

 

نميذارم بگن      ديگه کسي رو نداري       ميخونم از شما        با اين اشکاي جاري
يا رسول الله آقام 4
آقا جماعتي همه بي تابن تا تو بري زدنيا
دارن همگي ميکشن نامردا نقشه براي زهرا
همزمان      با اشک سحرت       نفس آخرت      داره برپاميشه فتنه ي سقيفه
زود فراموش همه ميشه      پيام غديرت      کسي غير مرتضي ميشه خليفه
نميذارم بگن       ديگه کسي رو نداري        ميخونم از شما     با اين اشکاي جاري
شاعر : رضا تاجیک

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

پیمبر غم کشیده ی شهر رنج و محنت     چشاش و می بنده و از غم دیگه میشه راحت
قدر همه پیمبرا بوده غمهاش    از دوست و دشمن کشیده قلب تنهاش
«تبت یدی ابی لهب» ذکر لبهاش
امون امون امون امون ای دل ای دل

 

برای یار وفادارش ای خدا دلتنگه   رو پیشونی آقا هنوز جای تکه سنگه
مبهوت صبر این نبی پیغمبرها         خیلی بلا کشیده از این کافرها
چقدر می ریختن رو سرش خاکسترها
امون امون امون امون ای دل ای دل
با اینکه سابقه نداشته تو بین خلقت    داره عزراییل از این آقا میگیره رخصت
در خونش رو می کوبه  با احترام    به اهل این خونه میده دائم سلام
وای از روزی که بشه کوچه پر ازدحام
امون امون امون امون ای دل ای دل
دلم می سوزه ز رفتار ناسپاس مردم     میدن اجر و مزد پیغمبر  با چوب و هیزم
بانوی اهل جنت و دادن آزار     به پشت خونه جمع شدن جمع اشرار
یاس علی مونده میون درب و دیوار
امون امون امون امون ای دل ای دل
شاعر : رضا تاجیک

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار پیامبر اکرم (ص) (وفات)

اي دل شکسته اي رسول غم کشيده
با رفتن تو  وقت ماتم سر رسيده
هنگام سفر شد
دلها خونجگر شد

 

امت بي پدر شد واويلا واويلا
مولا يا رسول الله  3   واويلا   2
آه به کتاب تو همه افسانه گفتند
آه  اين جماعت به شما ديوانه گفتند
عهد تو گسستند 
ره روي تو بستند
دندانت شکستند  واويلا واويلا
مولا يا رسول الله  3   واويلا   2
شد اجرت آقا  شعله هاي آتش و دود
واي پشت آن در عصمت الله دخترت بود
دشمنان هم نوشتند
پشت درب بهشتند
یاس حیدر را کشتند واويلا واويلا
مولا يا رسول الله  3   واويلا   2
شاعر : رضا تاجيک

 
 
سه شنبه 12 بهمن 1395  11:42 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها