دل به کف در جستجوی دلبری دلدار تر
یار یارانی و کو از من کسی بی یار تر
از شراب جود و احسان و عطایت می شود
مست تر، دیوانه تر، آواره تر، بی عار تر
حال خود می بینم و گویا نمی باشد ز من
خسته تر، غمدیده تر، رنجیده تر، بیمار تر
گر تزرع کردن از ترس عذابت کار نیست
بین بیکاران نمی بینم ز خود بیکار تر
اعتکافم را ببین و اعترافم گوش کن
نیست از من پست تر، بی آبرو تر، خار تر
دهر را گشتم به چشم دل ولی پیدا نشد
از تو بهتر، مهربان تر، یار تر، غفار تر