0

اشعار ولادت حضرت زینب (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح و ولادت

 

جشن امسال عجب می چسبد

قال با حال عجب می چسبد

زدن بال عجب می چسبد

حافظ و فال عجب می چسبد

فال آمد که به میخانه برو

در پی باده و پیمانه برو

می زنم باده کمی مست شوم

بی خبر از همه ی هست شوم

بی غش و ساده و یکدست شوم

آن چه مقصود نگار است شوم

قصدم این است که نوکر باشم

نوکر آل پیمبر باشم

من به این نوکری ایمان دارم

نوکرم، جلوه ی سلطان دارم!

بر سرم تاج سلیمان دارم

محضر شاه خراسان ... دارم ...

.... می کنم عرض ارادت به به

خدمت بانوی عصمت به به

چه شبی شد شب میلاد رسید

باده ی عشق به تعداد رسید

جبرییل آمد و امداد رسید

وحی از پنجره فولاد رسید : ...

... بنویسید فراوان ... آمد

عمّه ی شاه خراسان آمد

نمک سفره ی مولا زینب

معنی واژه ی زهرا زینب

همه ی زندگی ما زینب

شصت و نه بار بگو: « یا زینب »

نام او را ببر از شوق و شعف

تا بگیری صله از شاه نجف

نام تو گوهر نایاب شده

محو لبخند تو ارباب شده

بی سبب نیست که بی تاب شده

فاطمه قند دلش آب شده

تا که نام تو به لب می روید

خود به خود شهد رطب می روید

کوثر حضرت کوثر هستی

زین اب هستی و زیور هستی

زینت فاتح خیبر هستی

خطبه ات گفت که حیدر هستی

همه دیدند هنر داری تو

مثل عبّاس جگر داری تو

ذوالفقار سخنت برّان است

یکی از لشکر تو طوفان است

دشمن از قدرت تو حیران است

بی سبب نیست که سر گردان است

دیده هر بار حریف همه ای

پرورش یافته ی فاطمه ای

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح و ولادت

 

بهشت اهل ولا شد مدینه با زینب

پُر از سرور و صفا شد مدینه با زینب

اگر دوباره بود گلشنی تماشائی

چو گل شکفته و واشد مدینه با زینب

همین نه بیت ولایت از اوست نورانی

کـه غرق نورخدا شد مدینه با زینب

ز بس که گل به نثارش ز عرش افشاندند

شکوفـه زار وفـا شد مدینه با زینب

به خط نور نوشته است بر فلک جبریل

که جلوه گاه خدا شد مدینه با زینب

ز فیض جلوه ای از آفتاب شرم و عفاف

محیط شرم و حیا شد مدینه با زینب

حسین چون به روی زینبش تبسّم کرد

ز بند غُصه رها شد مدینه با زینب

به اشک و آه و مناجات فـاطمه سوگند

حریم سبز دعا شد مدینه با زینب

قسم به کعبه و زمزم به مروه و به صفا

کـه قبلگاه ولا شد مدینه با زینب

به سوی کعبۀ توحید اگر که ره پوئی

بیا که قبله نُما شد مدینه با زینب

شبی که عزم سفرکرد او از این گلزار

ملول و نوحه سرا شد مدینه با زینب

همین که از سفر شام و کوفه او برگشت

دوباره کرب و بلاشد مدینه با زینب

سری بزن به مدینه«وفائی»و بنگر

که باغ خاطره ها شد مدینه با زینب

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

ای شیر زن بی دل و بی واهمه زینب

ای چشم و چراغ علی و فاطمه زینب

من خسته ی هجرم،دیدار تو عشق است

با این همه پستی، دل تنگ دمشق است

یا زینب كبری،یا زینب كبری

ای شیر زن بی دل و بی واهمه زینب

ای چشم و چراغ علی و فاطمه زینب

میگفت و شبی عاشق مستی به هیاهو

حق گشته به دستان شه علقمه زینب

من خسته ی هجرم،دیدار تو عشق است

با این همه پستی، دل تنگ دمشق است

یا زینب كبری،یا زینب كبری

ای آل عبا را نگه ات شائر احساس

بی بی زدلت سر بكشد عطر گل یاس

هر كس به كسی فخر كند در همه عالم

فخر تو همین بس كه تویی خواهر عباس

ماه علوییون،تو نور دو عینی

محبوب اباالفضل،معشوق حسینی

ای شیر زن بی دل و بی واهمه زینب

ای چشم و چراغ علی و فاطمه زینب

یا زینب كبری،یا زینب كبری

هر لحظه كه به كعبه ی حق روی نیاز است

با یاد شما بال و پر خاطره باز است

گر بسته شود بر رخ ما هر در دیگر

بی بی دل صد چاك شما بنده نواز است

بیچاره دل من لب تشنه ی جام است

خورشید مدینه زینب مه شام است

یا زینب كبری،یا زینب كبری

در تاب و تب جلوه ی حُسنت دل حق مست

كس مثل تو دل بر ره دلدار نمی بست

ای چادر تو آبروی ساقی بی دست

بی بی صله ی عاشقیم اذن دمشق است

یا زینب كبری،یا زینب كبری

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح و ولادت

 

گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد

از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد

هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست

رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست

پی نبردیم به یکتایی نامت زینب

کار ما نیست شناسایی نامت زینب

من در ادراک شکوه تو سرم می سوزد

جبرئیلم همه ی بال و پرم می سوزد

من در اعماق خیالم ... چه بگویم از تو

من در این مرحله لالم چه بگویم از تو

چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است

هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است

چه بگویم که خداوند روایتگر تو است

تار و پود همه افلاک نخ معجر توست

روبروی تو که قرآن خدا وا می شد

لب آیات به تفسیر شما وا می شد

آمدی تا که فقط زینت مولا باشی

تا پس از فاطمه صدیقه صغری باشی

آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند

تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند

چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد

باز تکرار همان سوره ی " اعطینا " شد

عشق عالم به تو از بوسه مکرر میگفت

به گمانم به تو آرام پیمبر می گفت:

بی تو دنیای من از شور و شرر خالی بود

جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

یا زینب...

امشب از اوج آسمانها نور آمد

امشب امید چشمهای کور آمد

گویا کسی شیرین تر از انگور آمد

دیگر برای سینه زنها شور آمد

 

قنداقه اش را جبرئیل از عرش آورد

آیینه حق را به روی فرش آورد

 

سوی زمین آمد تجلی از خدا  باز

او آمد و انگار  آمد مرتضی  باز

وقتی کبوتر با کبوتر باز با  باز

پس می کند سوی حسینش چشم  را باز

 

عالم ندیده این چنین خواهر برادر

عالم شود قربان این خواهر برادر

 

انگار این کودک قیامش فرق دارد

ساقی کوثر گفته جامش فرق دارد

زینب شده یعنی که نامش فرق دارد

الحق عقیله احترامش فرق دارد

 

او محترم باشد برای خانواده

پشت سرش باشد دعای خانواده

 

چشمان زهرائیش الحق بی نظیر است

وقتی پدر شیر است او هم ماده شیر است

از خاک عالم تا خدا او تک مسیر است

هم شد شریک شاه هم نعم الامیر است

 

نور دوعینش باشد، او هم هست آنجا

هر جا حسینش باشد، او هم هست آنجا

 

وقتی برادر هست چیزی کم ندارد

غیر از برادر کار بر عالم ندارد

او غصه ها دیده ست اما غم ندارد

جز دوری از دلداده اش ماتم ندارد

 

گویا سه روز است او حسینش را ندیده

من مانده ام بانو چرا رنگش پریده؟؟

 

قبل از ازل تا حشر بی همتاست زینب

تنها فقط یک گفت، چون یکتاست زینب

هفت آسمان یک قطره پس دریاست زینب

گرچه زن آمد بر زمین، آقاست زینب

 

در نام او صد کیمیا را می توان یافت

در زینب کبری خدا را می توان یافت

 

دربار زینب ماورای عرش باشد

عبد خدا بوده، خدای عرش باشد

بی ذوالفقار او لافتای عرش باشد

اصلا فقط زینب برای عرش باشد

 

این ابتکارش را خدا وقتی که رو کرد

دین خودش را در زمین با آبرو کرد

 

همسایه حتی سایه ی او را ندیده

انگار غصه طاقت او را بریده

حالا زمان وعده ی زهرا رسیده

باید ببیند کربلا را پس خمیده

 

باید ببیند شمر در گودال رفته

باید ببیند مادرش از حال رفته

 

ایکاش هرگز او نبیند گرگ ها را

ایکاش چشمانش نبیند بوریا را

دعوا سر عمامه، نعلین و عبا را

انگشت بی انگشتر خون خدا را

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

بی بی جان زینب...

عالم تمام عرصه جولان زینب است

 

صد جبرئیل گوش به فرمان زینب است

 

 

 

 هرچه بلا به راه خدا میرسد نکوست

 

نص صریح آیه قرآن زینب است

 

 

 

از بس دعای زینب کبری گره گشاست

 

 حتی حسین دست به دامان زینب است

 

 

 

 آن ما رایت گفتن در اوج غصه ها

 

یک گوشه از حقیقت ایمان زینب است

 

 

 

طوفان گریه هاست کمی دیدن حسین

 

 تنها دلیل چهره خندان زینب است

 

 

 

 یک لحظه پا ز راه خدا پس نمی کشد

 

 هر کس که عالمانه مسلمان زینب است

 

 

 

هر کس که در عزای حسینش شریک شد

 

 فردا به لطف فاطمه مهمان زینب است

 

 

 

در ماجرای شام دلم قرص و محکم است

 

 پرهای جبرئیل نگهبان زینب است

 

 

 

حتی برای روزی خود غصه هم نخور

 

روزی خلق دست غلامان زینب است

 

 

 

بی تاب و بی تبی مرا بیشتر کنید

 

 روزی زینبی مرا بیشتر کنید

 

 

 

مستی اگر که شرط عبادات می شود

 

 پس عشق یار افضل طاعات می شود

 

 

 

 مستی اگر ز باده زینب شود پدید

 

میخانه نیز قبله حاجات میشود

 

 

 

یک روزه راه صد شبه طی میشود رفیق

 

 ذکرش دلیل سیر مقامات می شود

 

 

 

در ذات لایزال خدا جلوه گر شود

 

هر ذره ای که جلوه این ذات می شود

 

 

 

اصلا بدیهی است که سلطان عالم است

 

 هر کس غلام عمه سادات می شود

 

 

 

 یک نسخه ی برابرِ اصلِ ز فاطمه است

 

 آنجا که سخت گرم مناجات می شود

 

 

 

 مبهوت مانده دهر از این صبر بی نظیر

 

 نه، بلکه صبر هم به خدا مات می شود

 

 

 

 آن حالتی که عاشق زینب گرفته است

 

 شک هم نکن که افضل حالات می شود

 

 

 

 یک دم اگر نگاه کند بر دل حقیر

 

 دل صاحب تمام کرامات می شود

 

 در باب فضل زینب اگر حرف کم زدیم

 

 تنها برای عقل مراعات می شود

 

 

 

 از لحظه ولادت خود با حسین بود

 

 تا لحظه شهادت خود با حسین بود

 

 

 

 مرغ دلم به کوی شما پرکشیده است

 

با سر به سوی مجلست امشب دویده است

 

 

 

در وادی شجاعت و مردانگی و صبر

 

مردانه چون تو شیرزنی کس ندیده است

 

 

 

مشغول فتح کوفه که بودی تمام شهر

 

 از نای تو صدای علی را شنیده است

 

 

 

 از جانب دمشق شما سالیان سال

 

بوی بهشت سمت دل ما وزیده است

 

 

 

سوگند میخورم که خدا این غلام را

 

 تنها برای نوکریت آفریده است

 

 

 

 عالم بدان که فخر من این است از ازل

 

 زینب مرا برای غلامی خریده است

 

 

 

 خانم بیا ببین که غلام سیاهتان

 

از هر چه غیر عشق شما دل بریده است

 

 

 

این افتخارم است که قلب حزین من

 

تنها برای زینب کبری طپیده است

 

 

 

عشقت به جان خریده ام ارزان نمی دهم

 

 بی اذن تو به هیچ کسی جان نمی دهم

 

 

 

بخت دلم بدون نگاهت سپید نیست

 

هرگز کسی ز لطف شما نا امید نیست

 

 

 

 بی فایده است شور بدون شعور، پس

 

 احساسِ بی ولایت زینب مفید نیست

 

 

 

 مدیون استقامت تو دین احمدی است

 

 قرآنِ بی شکوه وجودت، مجید نیست

 

 

 

چون کوه استوار، دلِ من به راهتان

 

سرو است در برابر دشمن چو بید نیست

 

 

 

 بی عشق تو جهادگرِ در مسیر حق

 

حتی اگر که کشته شود هم شهید نیست

 

 

 

 صد مرده زنده کردن با ذکر یاعلی

 

از نوکران حضرت زینب بعید نیست

 

 

 

این ارث مادر است رسیده به زینبش

 

 پس بی دلیل موی شما هم سپید نیست

 

 

 

 بی بی اسیر غصه مادر شدی و پس

 

 تا فاطمیه هست دگر عید، عید نیست

 

 

همواره در عزای شما گریه می کنم

 

 نوروز پا به پای شما گریه می کنم

 

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

دوباره اشک های شوق جاری

زمین و مستی و دل بی قراری

هوا بد جور گردیده بهاری

شده غم از همه عالم فراری

نشسته خنده بر لب های مولا

خدا داده است زهرایی به زهرا

 

به کوری همان که هست ابتر

دوباره آمد از فردوس کوثر

شده کار گدای شهر بهتر

دوباره مجتبی گشته برادر

پریده عشق امشب باز از خواب

رسیده لیلی و مجنون ارباب

 

منم بیچاره و رسوای زینب

مرید منطق والای زینب

نمی از قطره دریای زینب

به اذن حضرت سقای زینب :

حسینی مذهبم الحمدلله

غلام زینبم الحمدلله

 

خدایا بی قرار زینبم کن

غلام اعتبار زینبم کن

شهید اقتدار زینبم کن

سگ ایل و تبار زینبم کن

الهی نرم گردد قلب سردم

رسول ترک این بانو بگردم

 

 

فدای گام های استوارش

ندیده نا امیدی روزگارش

دهان ها مانده وا از اقتدارش

چه کرده غیرت ریحانه وارش

ستون عاشقی را او بنا کرد

وقارش کربلا را کربلا کرد

 

علی پیداست از لحن کلامش

شبیه کعبه واجب احترامش

تعصب داشت بر نامش امامش

جوانان بنی هاشم غلامش

گرفتار حیای اوست دنیا

«ندید همسایه اش هم ، سایه اش را »

 

همیشه ورد لبهایش حسین است

بهشت و دین و دنیایش حسین است

نشان مهر و امضایش حسین است

همه دانند آقایش حسین است

خدا او را قیامت آفریده

حسینی تر از او دنیا ندیده

 

اگر چه سوخت در آتش پر او

نشد کم ذره ای از باور او

نیامد خستگی در پیکر او

حلالش باد شیرمادر او

مراد مکتب اهل جنون است

شعارش حاء و سین و یاء و نون است

 

زمانه با غرور او چه ها کرد

حسینش را چه بد از او جدا کرد

و کوفه قامتش را خوب تا کرد

سرش چون علی مرتضی کرد

مرور دردهای او عذاب است

کجا در شأن او بزم شراب است

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح و ولادت

 

اختر پنجم ز برج آسمان چارمینم

من امام ابن امام ابن امام متقینم

روح عشق و جان دین و زاده حبل المتینم

وارث جانانه و هم نام ختم المرسلینم

باقر العلم نبیم نور چشمان علیم

حجت حقم ولیم من صفیم من سخیم

باز کردم بار دیگر می کشان می خانه ها را

باده کردم مهر کردم ساقیان پیمانه ها را

شرح دادم تاب دادم لوحه افسانه ها را

نور دادم شور دادم گوشه ویرانه ها را

از علوم بی زوالم ازقدوم بی مثالم

از جلال و از جمالم از خصال و از کمالم

چلچلراغ عرش شد روشن زنور ماه رویم

نه رواق نه فلک را کردم عطر آگین  زبویم

چرخش چرخ مدور چرخد از یک تار مویم

خیل حور العین و غلمان محو رخسار نکویم

اسم من در آسمانهاست کوی من در عرش اعلاست

شائق من حق تعالاست مادرم ام ابیهاست

هر که امشب هر چه خواهد من به او اعطا نمایم

هر که سودا هر چه دارد من به او سودا نمایم

هر که مشکل هر چه دارد مشکلش را وا نمایم

هر ویزای بقیع خواهد زمن امضا نمایم

باقرم مشکل گشایم من تجلی خدایم

عالمی را رهنمایم پور شاه کربلایم

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

زيبايي درياست در اعماق نگاهش

اين دختر آرام و صبوري كه رسيده

از شوق ، علي سفره به اندازه يك شهر

انداخت ، به شكرانه ي نوري كه رسيده

 

كاشانه ي اهل دل و ميخانه ي هستي

دنيا و سماوات و عوالم همه روشن

عطر خوش او پر شده در شهر مدينه

به به چه گلي ! چشم و دلت فاطمه روشن

 

لبخند نشسته به لب حضرت ساقي

مرضيه دلش وا شده از ديدن دختر

تا آمده لبريز شده چشمه ي تسنيم

كامل شده با آيه ي او سوره ي كوثر

 

بي تاب شدي ، دختر مهتاب رخ عشق !

باراني اشك است چرا صورت ماهت ؟

گرياني و پيش كسي آرام نداري

دنبال كدام آيت حق است نگاهت ؟

 

باران بهاري شده اي دختر حيدر

زهرا چه كند گريه تو بند بيايد

بايد كه بگويند كنار تو حسينت

تا شاد شوي ، با گل و لبخند بيايد

 

همسايه نديده به خدا سايه اي از تو

تمثيل حيايي تو و تنديس وقاري

پيداست ولي دختر سردار حنيني

از شور كلام و دل شيري كه تو داري

 

شعر شب ميلاد تو هم پر شده از اشك

بانو ! چه كنم روي دلم سوي فرات است

جز اشك چه گويم كه همه هستي عالم

عشق تو ، حسين تو ، قتيل العبرات است

 

اينقدر نريز اشك ، صبوري كن و بگذار

هر قطره ي اين اشك براي تو بماند

وقتي شب باريدن اشك است كه مادر

در گوش تو لالايي پرواز بخواند

 

يك روز بيايد كه پدر را تو ببيني

با چشم پر از اشك در آن غسل شبانه

با چادر خاكي برود مادر و فردا

با چادر كوچك بشوي خانم خانه

 

يك روز بيايد كه حسن را تو ببيني

با اشك بشويد تن پاك پدرش را

فردا خود او بي رمق و رنگ پريده

در تشت بريزد قطعات جگرش را

 

روزي برسد ، ... كاش كه مي شد نرسيد ... نه

آن لحظه ي سنگين خداحافظي از يار

اي كاش كه هرگز به سراغ تو نيايد

تا پيرهن كهنه بخواهد ز تو دلدار

 

آن لحظه نيايد كه تو باشي و بيفتد

آن سايه ي سر ، بي سر و بي سايه به صحرا

ناموس خدا باشي و بر ناقه ي عريان

بنشيني و يك شهر بيايد به تماشا

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

ظاهرش این است که ارباب خواهر دار شد

باطنش این است که آقا برادر دار شد

 

ظاهر و باطن همین یک جمله ی طوفانی است

فاطمه از حیدر کرار ، حیدر دار شد

 

چشم های آمنه از اشک لبریز است چون

بعد عمری فاطمه امروز مادر دار شد

 

آیه های سوره ی کوثر پسر معنا شدند

العجب زهرا سرِ این آیه دختر دار شد

 

یک نفر امشب برادر شد یکی بابا ولی

حضرت کوثر بدین ترتیب کوثر دار شد

 

غصه را بردار با یا زینبی از دل اگر

میثم تمار با یا زینبی بر دار شد

 

هرکسی یک جور شاگردش شده عمری رباب

در وفا چون محو زینب گشت اصغر دار شد

 

تحت فرمان علی ، عباس شد ساقی ولی

تحت فرمان تو عباسِ علی سردار شد

 

شیرهای کربلا رفتند در اوج بلا

جان به قربان کسی که ماند و سنگر دار شد

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

یا زینب کبری (س)

 

عشق شیعه محو دشمنهای بی بی زینب است

دشمن ما دشمن بابای بی بی زینب است

ماه را شبها اگر در قرص کامل یافتی

شاد باش این چهره ی زیبای بی بی زینب است

هاجر و مریم ، وَ آسیّه کنیز خانه اش

مادرش زهرا فقط همتای بی بی زینب است

خطبه ی حَمّام را یکبار با دقت بخوان

جمله هایش در پی تقوای بی بی زینب است

طرح حبل الله  ، طرح رشته های چادرش

چون خدای ما خودش شیدای بی بی زینب است

عصر عاشورا زیارت کرد و خالق هم نوشت

این زیارت نامه ها انشای بی بی زینب است

بی سر است و بی عبا و بی عِمامه ، بی کفن

این حسین تشنه لب دنیای بی بی زینب است

در شب شام غریبان با بسی اندوه گفت :

ای حسینم این شب یلدای بی بی زینب است

خطبه های او تمام شام را ویران نمود

خطبه ی شام بلا غوغای بی بی زینب است

کاش ای "جعفر" ببینی در صف دلدادگان

روی آن پرونده ات امضای بی بی زینب است

 

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

یا زینب....

باغ را ای لاله ها تزئین کنید

باشقایق های خود رنگین کنید

باغ را آذین ببندیداز بلور

بانوی گل می رسددرباغ نور

باغ را ای باغبان گلپوش کن

گوش شو،سرتابپا و گوش کن

این نوید از عرش اعلا می رسد

دختر کبرای زهرا می رسد

نغمۀ عشق و محبّت برلب است

ذکرخاص وعام زینب زینب است

این گل زهرا صفت با زیب وزین

آمده پیوندبندد با حسین

در ولادت گـردلش خونرنگ بود

بهردیدارگُلش دلتنگ بـود

دردلش گنجینۀ اسرار داشت

بـا حسینش یک جهان گفتارداشت

آفتاب وماه زهرا دیدنی است

وصف این دیدار بس بشنیدنی است

هر دو نوری کبریائی داشتند

رازهائی کربلائی داشتند

ناگهان ازجانب ربّ جلیل

گشت نازل برپیمبر جبرئیل

داشت باتبریک پیغامی زرب

گفت این گل زینب است وزین اب

او بود یاس بهار فاطمه

او بود آئینه دارفاطمه

او به راه حق بودصبرآفرین

از خدا برسعی او صد آفرین

درحریمش صبر دارد اعتکاف

می چکد از دامنش عطر عفاف

آمده تاصبر را معنا کند

خیمۀ ایثار را برپا کند

زینب آمد عشق را سامان دهد

زینب آمد درد را درمان دهد

زینب آمد لالۀ صحراشود

وارث صبردل زهرا شود

گر به زهرا نیست همتای دگر

زینب او هست زهرای دگر

نامی ازعشق و وفا برلب نبود

گر "وفایی" خلقت زینب نبـود

 

سید هاشم وفایی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

یا زینب (س)

 

آیه های کوثر از تفسیر نام زینب است

جبرئیل اندر تعجب از مقام زینب است

مزد اشک گریه کنهایش به دست حیدر است

چون علی فرمانده ی کلّ نظام زینب است

آسمان بر نوک انگشتان او اِستاده است

شرق و غرب گنبد دوار ، رام زینب است

حضرت عباس تحت احترام زینب است

طاق ایوان ابوفاضل به نام زینب است

در تمام زندگانی ترک اولایی نکرد

بانوان این را بدانید این مرام زینب است

روبه زهرا کردُ در گودالُ با صد آه گفت:

باورش سخت است مادر .... این امام زینب است ؟

او سلامی داد در گودال و بعد از هوش رفت

حضرت ارباب مست این سلام زینب است

جعفر ابوالفتحی

 

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

یا زینب کبری ...

 قدوسیان ز شرح صفات تو مانده اند

جمع مقربان همه مات تو مانده اند

خضر نبی و هر چه پیمبر به همرهش

لب تشنگان اب حیات تو مانده اند

نامت عقیله است و سر اغاز عشق ها

عقل و خرد ز درک صفات تو مانده اند

بالانر از زمانی و خوبان روزگار

همچون کویر گرد فلات تو مانده اند

بهر زیارت حرم کربلا همه

در انتظار اذن و برات تو مانده اند

 

حمید کریمی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

 مدح حضرت زینب (س)

زینبی هستم خدائی می کنم

من ز عدوانش جدائی می کنم

او خودش فرموده با یک گوشه چشم

مشهدی را کربلائی می کنم

 


 

من به عشق شهر پر عشق دمشق

 مرغ قلبم را هوائی می کنم


با سفرها تا ضریح پر غمش

چشم خود پایین پایی می کنم

با زدن بر سینه ام ای عارفان

از دلم دنیا زدائی می کنم

حرفه ای هستم درون کار خویش

سائلانه من گدائی می کنم

مادرم من را به او تقدیم کرد

مادرم را هم دعائی می کنم

گه مدینه می روم گه تا دمشق

قلب پر غم را دو جائی می کنم

 

سروده جعفر ابوالفتحی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:45 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها