0

اشعار ولادت حضرت زینب (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

سائلان در پی عنایاتند

در به در، در هوای میقاتند

شیوهء نوکری بلد بودند

آن گدایان که باب حاجاتند

انبیا ریزه خوار زینب!؟ نه..

مستمند عطای ساداتند

اولیا هم به درگهش گرم

ذکر یا کافی المهماتند

کرمش را اگر نشان بدهد

صد چو خورشید ذوب ذراتند

فاطمیون اسیر عصمت او

حیدریون ز هیبتش ماتند

شانه بر شانهء ولی الله

رازق مردم خراباتند

پدرو دختری که هر دو نفر

در مقام فنای فی الذاتند

به صحف بوده است شأن نزول

پی اوصاف او به توراتند

گریه کن های روضه اش یک عمر

وارث ذکر یا لثاراتند

شاعر: عماد بهرامی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

 مدتی هست که انگار خبر می آید

 

مبتدای خبرش شهد و شکر می آید

 

در دل ظلمت شب نیز سحر می آید

 

به شما چادر زهرا چه قدر می آید

 

 

 همره آمدنت ارض و سما شکل گرفت

 

معنی تازه ایی از طرز دعا شکل گرفت

 

چادرت را بتکاندی و شفا شکل گرفت

 

بعد از آن لحن غزلخوانی ما شکل گرفت

 

 

 خنده با گریه شد و فرضیه ها ریخت به هم

 

عقربه گیج شد و ثانیه ها ریخت به هم

 

نام تو اشک شد و قرنیه ها ریخت به هم

 

آمدی و همه ی مرثیه ها ریخت به هم

 

 

  شرح تفصیلی آیات به دنیا آمد

 

شاهد کل روایات به دنیا آمد

 

به خدا قبله ی حاجات به دنیا آمد

 

اولین عمه ی سادات به دنیا آمد

 

 

 دختر حضرت زهرا شدنت را عشق است

 

رنگ و بوی علوی در سخنت را عشق است

 

لقب محتشم شیرزنت را عشق است

 

ذکر صدبار حسین و حسنت را عشق است

 

 

 کوثر نور به تاریکی شامی بانو

 

صاحب نون و قلم...فوق کلامی بانو

 

پنج تن را به خدا حُسن ختامی بانو

 

و پسر گر نشدی باز امامی بانو

 

 

 تو کمالی، سخنت باده ی اکمل دارد

 

خطبه خوانی تو خود هیبتی از یل دارد

 

صدوده نکته ی باریک و مسجّل دارد

 

دختر شیر خدا ! کار تو ایول دارد

 

 

 ناگهان نور شما در دل ما گشت پدید

 

نخ قنداقه ی تو بود که مارا بخرید

 

"آسمان بار امانت نتوانست کشید"

 

و برادر به علمداری تو داشت امید...

 

 

 ای علمدارِ پس از حضرت سقا...زینب

 

صاحب چادر ارثیه ی زهرا زینب

 

این رباب است نشسته به تماشا زینب

 

سرِ گهواره ی اصغر شده دعوا...زینب ؛

 

 

 علی اصغر نه عطش بی خور و بیخوابش کرد

 

بلکه فریاد پدر بود که بی تابش کرد

 

چه بزرگانه سری هدیه به اربابش کرد

 

روی دست پدرش حرمله سیرابش کرد...!.

 

سید نیما نجاری

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح و ولادت

 

آنانكه عاشقند و به شیعه ملقبند

از هدیه های خاص خدایی لبالبند

لیلا اگر كه سر طلبد سر بیاورند

آماده اشاره یك دم از آن لبند

تب میکنند اگر نشود نوکری کنند

از عشق آل فاطمه در تاب در تبند

در زیر بیرق علی و خانواده اش

بالا نشین تر از ملكان  مقربند

آنانكه كه در قبیله حیدر حسینیند

از شیعیان عمه سادات زینبند

هر عاشقی که خون خدا را صدا کند

درعاشقی  به  دخت  علی  اقتدا کند

وقت ظهور فاطمه ای دیگر  آمده

خورشید خانواده حیدر در آمده

بعد از دو شیر مرد علی وار  فاطمی

شیر آمده دوباره ولی  دختر آمده

آیینه در بغل به سخن آمده علی

زینب نگو بگو که خود حیدر آمده

تا اینکه گاهواره او را تکان دهند

مریم کنار آسیه و هاجر آمده

دهر خراب لایق بانوی عرش نیست

تنها به عشق خون خدا خواهر  آمده

ای چشمهای فاطمه بانوی عالمین

با آن تبسم تو نفس میکشد حسین

پلکی زدی و نور خدا انتشار یافت

خورشید زیر سایه پلکت قرار یافت

پلکی زدی کتاب حقایق نوشته شد

حق واژه های  راه علی انتشار یافت

پلکی زدی و باغ و شکوفه درست شد

جنت طراوت از نظر این بهار یافت

پلکی زدی تبسم  سائل شروع شد

با چشم مهربان  تو سائل وقار یافت

پلکی زدی و پلک تو را بوسه زد حسین

آقا برای زندگی اش هم قطار یافت

هر چه برای وصف تو گشتم در عالمین

نام توشد  مساوی با واژه حسین

بانوی آب آینه دلهاست جایتان

بادا تمام ایل و تبارم فدایتان

آنقدر در مقام بلندید مانده ام

دریك غزل چگونه بگویم ثنایتان

باید شبیه سوره كوثر بیاورم

تا اینكه جمله ای بنویسم برایتان

یك جا فقط تیمم ما بهتر از وضوست

انجا كه هست ذره ای از خاك پایتان

هر كس به اشتباه تورا مرتضی شمرد

وقتی  شنید از پس پرده صدایتان

با تو خدا دوبار نشان می دهد خودی

تو آمدی و زینت دوش علی شدی

انداخت سایه بال و پرت روی نه فلک

فرش گدای خانه تو بال هر ملک

شیرینی سرای علی شور فاطمه

داده خدا به سفره مولای ما نمک

در می زنم علی صدقه دست من دهد

در میزنم به  خاطر زینب کمی کمک

روزی  فاطمیه ما دست زینب است

مارا زخیل گریه کنانت نکن الک

بگذار تاکه فاطمیه گریه کن شویم

مارا برای مردن از غم بزن محک

بگذار تابهانه غم دستمان دهیم

بگذار بین آن درو دیوار جان دهیم

 

موسی علیمرادی

 

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح

 

السلام ای همه ی جلوه ی مادر زینب

فخر پیغمبری و زینت حیدر زینب

می نویسیم فقط نامِ شما را بانو

سطرِ اول، سر هر برگه ی دفتر "زینب"

چه مبارک غزلی گشت و چه فرخنده ردیف

غزلم گشت به نام تو مُعطر زینب

آمدی تا که حسینیه شود سینه ی ما

کائنات است ز نور تو مُنور زینب

وصفِ زینب بنویسیم به اوصافِ حسین...

...یا حسین است به اوصاف، سراسر زینب؟

جلوه کرده است حیا، عفت و صبر و شوکت

رأفت و لطف و شجاعت، همگی در زینب

از شکیبایی ایّوب دگر هیچ نگو

صفت صبر شده وقف فقط بر زینب

تا محبینِ حسینیم یقینا فردا

یادمان هست میان صفِ محشر، زینب

کوریِ دشمن حیدر که اجاقش کور است

دومین شأنِ نزول است به کوثر، زینب

آیت الله ترین مرجع تقلید جهان

اسوه ی خطبه ی هر صاحبِ منبر زینب

در مقامش سر سجاده همین بس باشد

گفت محتاج دعای تو برادر، زینب

مثل زهرا همه جا گرد ولایت چرخید

لحظه ی واقعه چون شیر دلاور زینب

نه فقط کرب و بلا، بین مدینه حتی

همه جا بود فقط حامی رهبر زینب

وای از آن لحظه ی سختی که به صوتی محزون

ناله زد سمت نبی خسته و مضطر زینب

گفت این صید به خون خفته حسین است حسین

ریخت از خاکِ همان بادیه بر سر زینب

وای از شام چه آمد به سرش در این شهر

آتش افتاد به روی نخ معجر... زینب_

_همه جا بود دمش گرم دمش ذکرِ حسین

دم زد از یار فقط تا دمِ آخر زینب

 

محمد جواد شیرازی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

برای مصحف تاریخ زیوری بانو
ز بعد مادرت از هر زنی سری بانو

تو آمدی که شوی اعتبار واژه ی صبر
و با نگاه خود ایوب پروری بانو

سلام مادر غمها، سلام خواهر عشق
الا که زینت فتاح خیبری بانو

برای وصف شما در مضیقه ی کلمات
قلم نوشت به دفتر که محشری بانو

برای حضرت مادر،برای کوثر حق
قسم به حق که عطیناک کوثری بانو

به وقت سوختن خیمه میشوی زهرا
به شهر کوفه و شامات، حیدری بانو!

بهنام فرشی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

همه جا سوت و کور بود آن شب
شب جشن و سرور بود آن شب

جای باران، ستاره می بارید
آسمان غرق نور بود آن شب

همه از عرش آمده بودند
لحظه های حضور بود آن شب

خلوت فاطمه تماشا داشت
کوثری در ظهور بود آن شب

خانه اش از ملائکه پر بود
هجره اش کوه طور بود آن شب

فضه هم پشت در معطل بود
خادمش باز حور بود آن شب

سفره پهن و گدا فراوان و
نان میان تنور بود آن شب

دسته ای از فرشته ها مثلِ
هیئتی در عبور بود آن شب

همه بر لب ترانه می خواندند
شبِ مستی و شور بود آن شب

از دل اهل بیت پیغمبر
غم و غصه به دور بود آن شب

حاجت خلق را خدا می داد
دوبرابر غفور بود آن شب

نان و خرما و نقل و شیرینی
همه جا جفت و جور بود آن شب

آنقَدَر ازدحام بود در کوچه
که علی فکر سور بود آن شب

پشت هجره علی قدم می زد
پر از حِسّ و غرور بود آن شب

خبر آمد که زینب آمده است
چشم بدخواه کور بود آن شب

درِ میخانه را خدا وا کرد
زینبش را کمی تماشا کرد


رضاباقریان

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

امشب از بهشت حقّ بر زمین دری وا شد

بیتِ مرتضی گویی رشک باغ طوبیٰ شد

جلوه ی علی آمد، زینِ اَبْ هویدا شد

تا سحر ز شور و شوق بس که سینه شیدا شد

 

صحن جان عشّاقش مثل طور سینا شد

بس شعف به دل داریم کار ما هم أحیا شد

ما هوایی عشقیم، شور و تاب و تب داریم

کار ما همین باشد ذکرِ او به لب داریم
.

ای به دست احسانت چشم انبیا زینب

خاک چادرت دارد حُکم کیمیا زینب

چون خدیجه ی کبریٰ مظهر وفا زینب

در مراتب عصمت فوق فکرِ ما زینب

مثل مادرش زهرا قدر او خفا زینب

قهرمان میدان هر غم و بلا زینب

قدر او وَلا یُدْرَکْ ، شأن او وَلا یوصَفْ

او عَلَم به دوش آمد، عصرِ روز غم از تَف

.
او شریک ارباب و نائب برادر بود

کعبهُ الرَزایٰا را دل اگر پُر آذر بود

مادر مصائب بود، لیکن او ز غم سر بود

در سپهرِ صبرْ آخر، او یگانه اختر بود

در فصاحتش گفتند مرتضای دیگر بود

چون که خطبه میخواند او، چشم دشمنان تَر بود

این عقیله ی والا بِنْتُ الحیدرش نام است

از دَمِ پُر از آهش، روز شامیان شام است

.
نهضت حسینی را خطبه های او جان داد

بر جهانیان تا حشر درس دین و ایمان داد

پای یاری دینش دو پسر ز پاکان داد

او ز صبر خود ما را مشقِ عهد و پیمان داد

پیکری که شد صد چاکْ را نشان به جانان داد

درس بندگی زین کار او به جمله یاران داد

رو به آسمان گفتا با دو چشم بارانی

کن خدا قبول از ما این قلیلْ قربانی
.

صبح و شب پس ازآن غم، روضه خوان عاشوراست

او مُنادی داغی بس عظیم و جانفرساست

او به چشم خود می دید قتلگه ز خون دریاست

یک نفر به گودال و دور پیکرش غوغاست

خنجری نمی بُرّید، دستِ قاتلی بالاست

وامحمّدا ذکرِ اهل خیمه ی آقاست

روضه چون رسید اینجا طاقت همه کم شد

قامتِ کمانیّ مادری ز غم ، خم شد
.

شیعه تا ضمانت بر جنّت برین دارد

عاقبت به خیری را آخرت یقین دارد

کی مضایقه از جان پای حفظ دین دارد

با علی ولی الله طینتی عجین دارد

چون امام خود صبری بر جفا و کین دارد

دست انتقام حقّ روز واپسین دارد

چون مدافعان ما هم پای تو سر اندازیم

نسل دشمن شیعه از زمین بر اندازیم

وحید دکامین

پ.ن:
اشک و خون از دیده ى تر می رود

دختر آمد، حیف مادر می رود

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

عصاره ای ز گِل صبر انتخاب شد
اثر گرفت ز روح خدا و ناب شد
مؤنث است ولی عین بوتراب شد
دوباره نقشه ابلیس ها خراب شد
به حیدری پس از حیدر انتصاب شد

 

فرشته پشت فرشته فضای خالی نیست
در ازدحام نشستند و جای خالی نیست
هوا پر است ز عطرو هوای خالی نیست
به نان رسید گدا، دست های خالی نیست
دعای مادر این خانه مستجاب شد

رسید تا بشود بهترین پس از زهرا
همین بهانه شدو گشت زینت بابا
مقام دوم زن را گرفت در دنیا
شبیه او که محال است یک نفر حتی
برای هر زنی این آرزو سراب شد

چه مادری است که اینگونه دختر آورده
چه دختری است که عکسی ز مادر آورده
سری میان سر سروران در آورده
که صبر گشته ز دستان او فرآورده
کمی ز حُسن صفاتش دو صد کتاب شد

از اینکه عالمه ی عرش آمده پایین
عزا گرفته ملک، شاد گشته اهل زمین
طرب به روح غم وغصه خوانده یک یاسین
و خنده گوشه لب داده لم بیا و ببین
بلیط یک طرفه غم گرفت و خواب شد

به احترامش از این خانه شر غم کم شد
به پای او ز ادب قد آسمان خم شد
رسید و سود کلان سهم جیب حاتم شد
ز هول خنده او شیشه عسل سم شد
دل حسین ز لبخند زینب آب شد

همان زمان که خدا قصد خلقت شب کرد
دو دانگ صبر خودش را به نام زینب کرد
کسی که شاکله عشق را مرتب کرد
حیا ز هُرم حجابش مریض شد،تب کرد
حجاب هم به کنیزی او مجاب شد

غرور کرد از این خلقتش خود ایزد
چه طعنه ها که به خورشید،روی ماهش زد
زمین به دور مدار “عقیله” می چرخد
حدود مستی ما گشته شصت ونه درصد
پیاله تا که ز لطفش پر از شراب شد

خدا ز شیعه نگیرد شفیعه ما را
خدای عشق،علمدار هیئتی ها را
چه خوب میخرد او نوکران آقا را
ندار موقع برگشت می شود دارا
دوباره ظرف گدا پر شد و ثواب شد

بزرگتر شد و مردم وقار را دیدند
زبان گشود همه ذوالفقار را دیدند
به جان دشمن دین اضطرار را دیدند
ز لحن حیدریش الفرار را دیدند
تکاند چادر خود را و انقلاب شد

علی اکبر نازک کار

 

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

آیِنه در آیِنه نورِ مُکَرَم زینب است
جلوه در جلوه تجلیاتِ خاتم زینب است
خطبه در خطبه امیرالمؤمنین دَم زینب است
زُهره در زُهره ظهورِ اسمِ اعظم زینب است
آنکه با عشقِ حسینی گَشته همدم زینب است

با مُسَمَط با قصیده با غزل با مثنوی
صائِبی از اصفهان و بیدلی از دهلوی
جودی و یَغما و نَیِر شهریار و مولوی
می بَرَد اما دلم را مصرعی از مُنزوی
این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است
(این حسین عاشق یکی دارد که آن هم زینب است)
*
نامِ او پُر کرده عالم را حجابش بیشتر
خُطبه اش بنیان کَن و فصلُ الخِطابش بیشتر
غیرتش مبهوت ساز است،انقلابش بیشتر
محملش دارد تماشا و رکابش بیشتر
گفت با عباس پُشتیبانِ پرچم زینب است
*
شمع اگر این است دل پروانه باشد بهتر است
مِی اگر این است پُر پیمانه باشد بهتر است
سر اگر خاکِ درِ میخانه باشد بهتر است
عقل در توصیفِ او دیوانه باشد بهتر است
در شهامت برتر از سارا و مریم زینب است
*
عشق وقتی می تپد عاشق پرستو می‌شود
دستِ عاشق زود از حالِ دلش رو می‌شود
هر که با خورشید شد آیینه ی او می‌شود
دخترِ شاهِ نجف هم شاه بانو می‌شود
یک تن اما حامیِ ناموسِ عالم زینب است
*
از همان اول خدا میخواست او را شُد حسین
اصلاً او با اولین پلکِ تماشا شُد حسین
فاطمه شُد مرتضی شُد پیش از آنها شُد حسین
گرچه نامش بود زینب بعدش اما شُد حسین
او حسین است و حسینش هم مُسَلَم زینب است
*
گرچه بر بال و پرِ خود سلسله دارد هنوز
او که باشد سایبانی قافله دارد هنوز
می‌رود پشتِ برادر فاصله دارد هنوز
با سرِ هر زلفِ او صدها گله دارد هنوز
آنکه ریزد در فراغت اشک ماتم زینب است

حسن لطفی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

یا عقیله العرب یا زینب کبری (س)


وقتی نگاه خاص تو بردل اثر كند

عاشق مدام وقف تو خون جگر كند

كار جنون به اذن تو معنا گرفته است

مجنون كجا به غیر تو كار دگر كند

مبداء و مقصد دل عاشق حرم  بُوَد

با ذكر تو به این ور و آن ور سفر كند

وقتیكه ارتباط تو با یار دیدنیست

آنجا كلام معنی خود در بصر كند

مقصود خلقت تو فقط دلبری بود

باید مَلَك رسد که جهان را خبر كند

وقتِ درخشش جَلَوات تو بر زمین

خورشید از تلألو نورش هذر كند

امری نما و نوكر خود را محك بزن

بایك كرشمه ات دلِ خود پُر شَرَر كند

ریزم به پای مقدم تو جان خویش را

تا چشم تو به حال خرابم نظر كند

حینِ نظاره ات به حسین و تَبَسُمَت

باید خدا به ثبتِ وقوعش هنر كند

تو آمدی و كاسه ما پر شراب شد

محو جمال فاطمی ات بوتراب شد

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح

 

در جهـان، مهر حقیقت، زینب است

مشعل صبح هدایت، زینب است

دختر بانوی آب و آفتاب

محرم اسرار عصمت، زینب است

کهکشان عشق و ایثار و کمال

تابش مهر فضیلت زینب، است

آسمان سروری را او رسول

لایق عقد نبوت، زینب است

خطبه خوان خون، زبان مرتضی

ذوالفقار عشق و غیرت، زینب است

بر مشام کوفه ی رنگ و فریب

بوی توفان قیامت، زینب است

خواهر توفان سرخ کربلا

مادر صبر و مصیبت زینب است

بحر درد و کوه داغ و عرش زخم

ارتفاع استقامت، زینب است

وصف زینب، وصف یک ناممکن است

عاشقان! تفسیر حیرت، زینب است

من کجـا و وصف این خاتون، غزل !

فصل شرح بی نهایت، زینب است

 

رضا اسماعیلی

 

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

یا زینب(س)

السلام عليكِ يا زينب
نام او بهترین سرآغاز است
خبر آورده اند از امشب
در میخانه تا ابد باز است

زیر پای ملیکه ی عالم
پر و بال فرشته ها فرش است
گذر اهل آسمان امشب
شاهراه مدینه تا عرش است

باز با لحن عشق می خواند
جبرئیل آیه های کوثر را
می کند وصف با کلام خدا
دختر دختر پیمبر را

پای شیرینی مضامینش
کوک شور است تار قافیه ها
گل به ساز بهار می رقصد
شد گلستان تمام بادیه ها

با خود آورده اند ثانیه ها
وقت شرعی به ساعت خُم را
ریسه های پیاله می بندند
سر در آسمان هفتم را

عطر و بوی خمار پیچیده
در رواق حریم میخانه
باده خیرات می کند ساقی
سهم هر مست پنج پیمانه

از سبوی تو عشق می نوشیم
معنی آسمانی مستی
"زَین اَب" ، "زَین اُم" و "زَین نبی"
زینت  خاندانتان هستی

پای تا سر شبیه زهرایی
همه ی باور منی بانو
صحبت از صبر و اقتدار شود
با علی مو نمیزنی بانو

خواهر مهربان و خوب حسین
حضرت عمه جان ساداتی
دختر مرتضی و فاطمه ای
صاحب این همه مقاماتی

ای تجلی خواهرانه ی عشق
حرمت پایتخت غیرت ماست
بی سبب نیست روی گنبد آن
پرچم ساقی حرم بالاست

لشکریان حضرت عباس
نوکران عقیله بسم الله
حرف نامردهای تکفیریست
مردهای قبیله بسم الله

آخر شعر خواهشی دارم
این من و کوله پشتی سفرم
کاش رخصت دهید تا بروم
در صفوف مدافعان حرم....


محمد جواد مهدوی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

حضرت زینب(س)-مدح و ولادت

 

ماه زهرا تا که کردی تو در این ماه حلول

شمس با دیدن نورانیتت کرد افول

پای گهواره تو سجده کند جبرائیل

بوسه بر دست تو امشب زده زهرای بتول

پای مدح تو به عالم همه حیران هستیم

در مقامات تو سرگشته و ماتند عقول

بی وضو دست نباید بزنم بر نامت

عصمت مطلقه دارید همانند رسول

حتم دارم به دلش نام شما را هم برد

توبه ی آدم اگر پیش خدا گشت قبول

مظهر نام حسین است به عالم نامت

«یا حسین» از دم ِ «یازینب» ما کرد حلول

کار و بارش شده بیچارگی و در به دری

هرکسی که زگدایی درت کرد عدول

بی توسل به شما روز و شبم هست خزان

می شود رزق ، در عالم به نگاه تو نزول

زینت اهل سما ، زینت مادر ، زینب

زینِ اب ، زینِ نبی ، زینِ برادر ، زینب

شیعیان در دلشان حب تو دارند همه

خانواده ، پدر و مادر و فرزند همه

از درِ خانه ی تو فیض رسیده است به ما

با نگاه تو شدیم عبد خداوند همه

هرکجا کار گره خورد خدا را دادیم...

...به نخ چادر مشکی تو سوگند همه

کوری چشم حسودان به زمین چرخاندند

دور تو ، دور سر فاطمه اسپند ، همه

خمسه ی طیبه با دیدن رویت امشب

در میان دلشان آب شده قند ، همه

زینت حیدری و آینه ی زهرایی

آمده برلب عشاق تو لبخند ، همه

در دفاع از حرمت نام تو را حک کردیم

روی هر چفیه و پیراهن و سربند ، همه

شهدای  حرمت شیعه ی ناب  علی اند

دشمنان حرمت نطفه حرام اند همه

جان ارباب نگاهی تو بر این نوکر کن

این گدا را به دفاع از حرمت پرپر کن

 

مهدی علی قاسمی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

به وقت خطبه خوانی مثل حیدر می شود زینب
به هفده معجزه بر نی پیمبر می شود زینب

من از نامش که زینت برعلی گشته ست فهمیدم
زمانی زینت الله اکبر می شود زینب

زمین باید بگردد تا ابد دور چنین بیتی
که درآن مادرش زهرا و دختر می شود زینب

سه تا آیه سه دفعه مادری پیش سه تا حجت
به علم جَفْر، اینجا شرح کوثر می شود زینب

حباب دور مصباح الهدی چون می شود عباس
به کشتی نجات خلق لنگر می‌ شود زینب

خودش یک لشکر است از کربلا تا شام،دروقتش؛
دل آور، جنگ آور، آب آور می شود زینب

به این نکته توجه کن اگر که در وفاداری؛
برادر می شود عباس، خواهر می شود زینب

پس از حیدر اگر بابا، پس از زهرا اگر مادر
پس از عباس هم قطعا برادر می شود زینب

همانگونه که از اول به یادش مانده از کوچه
دم آخر میان خیمه مادر می شود زینب

دوتا روح است دریک جسم وقت بوسه از حنجر
که یک آن فاطمه یک آن دیگر می شود زینب

مهدی رحیمی

 

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

شب بود و عرشیان همه در شور و زمزمه

فوج ملائکه همه مفتــون فاطمه

در انتظار رویت بانوی عالمه

 

علامه را کسادی بازار زینب است

 

یک لحظه آسمان به دو شقه دریده شد

بازار ظالمان ، همه در هم کشیده شد

تمثال اقتدار خدا آفریده شد

 

نور خدا و معنی اسرار زینب است

 

ماهی کنار حضرت خورشید جا گرفت

قنداقه تا بغل علی مرتضی گرفت

نوری مزید، دامن اهل کسا گرفت

 

خورشید را مثبت الانوار زینب است

 

شاعر بساط شاعری اش را که جور کرد

از ساحت مقدس بی بی عبور کرد

یک جمله در طلیعه ی ذهنش ظهور کرد؛

 

صفحه حسین و نقطه ی پرگار زینب است

 

بی بی چقدر حادثه ها پیش پای توست!؟

شاعر شهید واقعه ی کربلای توست...

بیرق فتاد و صاحب بیرق اخای توست

 

صاحب لوا، بعد علمدار زینب است

 

آن ماجرای کوفه و آن نطق آتشین

در بین کوفیان نمک خورده ی لعین

بعد از علی شنیده کسی خطبه اینچنین؟

 

گویی زبان حیدر کرار زینب است

 

خاتون عاشقی دلم اشفعی لنا

عشقت کجا و عشق گلم اشفعی لنا

پیش برادرت خجلم...اشفعی لنا

سيد نيما نجاري

در راه عشق، قافله سالار زینب است

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  6:41 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها