0

اشعار ولادت حضرت زینب (س)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

باز آسمـونا چشـاي پر ستاره دارن

از عرش خدا فرشته ها خبر ميارن

پرواز مي كنن ميان همه سمت مدينه

تا سر رو پاي خورشيد كربلا بذارن

از تو مي گيريم ، هر شب مدد

بانـوي ادب ، زينـب مدد

 

دنيا خاك پاي تو ، دلها نينواي تو ، هستي مون فداي تو زينب

خورشيد قبيله اي ، بانوي جليله اي ، تو تنها عقيله اي زينب

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در تاب و تبـه بي قراره دل پـرنده

آروم نـداره صداي گريـه هاش بلـنده

چشماش باروني ميشه هر كي مياد كنارش

اما براي داداش حسين داره مي خنده

 

عشقت به حسين ، ضرب المثل

حـب تو چـيه ، خيـر العمل

 

بانوي صبر و وفا ، هستي خون خدا، زهراي كرب و بلا زينب

بانـوي دلاوري ، آئينـه‌ي‌ مادري ، تنـها مثل حيـدري زينب

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هرشب دل من درتب و تاب و شور و شينه

در آرزوي زيـارت دو نـور عيـنه

يا دلم مي شـه كبوتر حريـم زينب

يا كه زائر شش گوشه‌ي آقام حسينه

 

هم شور و نوا ، داره دلم

هم لبريزه از ، شوق حرم

 

قلبم خسته خاطره ، تا صحنت مسافره ، با عشق تو زائره زينب

دلتنـگ و هوائيه ، با لطفـت خدائيه ، امشـب كربلائيـه زينب

شاعر : یوسف رحیمی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

سالی که رسد شهره آفاق شود

از فراغ یارش صبرما طاق شود

 

سالی که دو میلاد ززینب س دارد

 

 

نامش چه بجاست سال عشاق شود!

منبع:وبلاگ بوی پیراهن حسین

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

او تولد یافت طنازی کند

با الفبای جنون بازی کند

او تولد یافت گردد نور عین

تا شود سرمست از جام حسین

او تولد یافت تا زینب شود

در سخن علامه مکتب شود

 


آری آری زینب آمد بر جهان

تا شود همگام عاشورائیان

در حوادث یار می خواهد حسین

محرم اسرار می خواهد حسین

کیست زینب تابع فرمان دوست

هفت شهر عشق زیر گام اوست

کیست زینب صاحب عنوان عشق

تاج خونین سر سلطان عشق

عشق هر جا خود نمایی می کند

نام زینب دلربایی می کند

هر کجا منشور ضد مکتب است

بی گمان الغاء آن با زینب است

نوحه خوان!شعری بخوان زینب پسند

تا شوی در پیش زهرا سر بلند

نکته ای گویم به گوش آویزکن

ازکلام ناروا پرهیز کن

خوانیش آواره , خود آواره ای

دانیش بیچاره , خود بیچاره ای

نسبت آوارگی براو , مده

نسبت بیچارگی بر او , مده

کیست زینب عامل تکمیل عشق

بعد زهرا فارغ التحصیل عشق

کیست او ؟ پروانه پر سوخته

سوختن ازفاطمه آموخته

در فدک صبر علی را دیده است

عشق را با فاطمه سنجیده است

مرحبا زینب که طوفان کرده است

آنچه زهرا گفته بود آن کرده است

او به بحر العشق نوح کربلاست

عشق او فتح الفتوح کربلاست

خلق را زینب شناسی نیست نیست

فاطمه داند که زینب کیست کیست

گر چه «خوش زاد»م , حسینی منصبم

گرقبول افتد غلام زینبم

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

اي به محمد بهشت ، ياسمن آورده اي

همسر شير خدا شير زن آورده اي

محور هر پنج تن پنج تن آورده اي

هم سخن مرتضي همسخن آورده اي

 


هاجر و سارا است اين ، مريم عذراست اين

دختر زهراست اين ، زينب کبراست اين

دخت ولي خدا اخت حسين و حسن

*****

دختر علم و کمال مادر صبر و رضاست

يک حسن و يک حسين يک علي مرتضي است

فاطمه ي دومي در بغل مصطفي است

هر سخنش يا حسين هر نفسش يا اخاست

فاضله و عالمه ، فاطمه ي فاطمه

قبله ي جان همه ، بر لب او زمزمه

زمزمه اش برده دل از شه گلگون کفن

*****

آينه ي پنج تن طلعت زهرائيش

مي برد از خلق دل خلقت طاهائيش

سينه ي صحرايي و ديده ي دريائيش

همره مادر رواست ام ابيهائيش

صبر علمدار او ، حلم گرفتار او

داغ شرر بار او ، درد خريدار او

عصمت و زهد و حيا بر تن او پيرهن

*****

از شب ميلاد بود شعله ي تاب و تبش

پيشتر از جد و باب خوانده خدا زينبش

قصه ي کرببلا زمزمه ي هر شبش

فاطمه از جان و دل بوسه زند بر لبش

روح و روانش حسين ، تاب و توانش حسين

جان و جهانش حسين ، ورد زبانش حسين

نطق و بيان علي در نفسش موج زن

*****

عشق سرافراز او صبر زمينگير او

اشک شب فاطمه ريخته در شير او

زخم شهيدان عشق آيه ي تطهير او

آيه ي بالاي ني تشنه ي تفسير او

درس نياموخته ، شمع صفت سوخته

چهره بر افروخته ، ديده به ره دوخته

تا چه شبي با حسين کوچ کند از وطن

*****

خون خدا شهر عشق زينب کبري درش

فخر کند فاطمه خوانم اگر کوثرش

شجاعت از حيدر و شهامت از مادرش

بر سر ني آفتاب گشته به دور سرش

کوفه کشد انتظار ، مي دهد از کف قرار

تا که شود آشکار ، صبح وصال دو يار

گردش خورشيد و ماه بين دو صد انجمن

*****

اي هدف انبياء زنده ز ايثار تو

چشم خدا نوک ني طالب ديدار تو

سرخي خون حسين زينت رخسار تو

معجزه ي حيدري منطق و گفتار تو

حيدر را حيدري ، کوثر را کوثري

قرآن را منظري ، زهراي ديگري

در ادب و در کمال در عمل و در سخن

*****

هر که حسيني بود فطرت او زينبي است

زني که با عفت است عفت او زينبي است

حجاب او زينبي است عصمت او زينبي است

همت او زينبي است غيرت او زينبي است

تو روح را مکتبي ، تو علم را کوکبي

تو زين امّ و ابي ، تو زينبي زينبي

زينب ظالم ستيز زينب دشمن شکن

*****

فاطمه و احمد و پنج امام همام

از تو به اوج جلال گرفته اند احترام

نيست عجب گر خدا بر تو رساند سلام

صبر تو در قتلگاه خريد جان امام

تو زينبي کيستي؟ ، حور ، ملک ، چيستي؟

چو فاطمه زيستي ، اگر تو او نيستي

چگونه نازد حسين به صبرت اي ممتحن

*****

تو از چهل مرز عشق به شام کردي سفر

تو هر قدم داشتي نويد فتح و ظفر

در اختيارت قضا در اقتدارت قدر

به هيجده آفتاب رخ منيرت قمر

به سينه ات چنگ ها ، به پيکرت سنگ ها

به عارضت رنگ ها ، در همه ي جنگ ها

زني نداده چو تو شکست بر اهرمن

*****

تو مصحف کربلا تو آيت محکمي

تو دختر فاطمه تو مادر عالمي

تو در کلاس رضا فراتر از مريمي

تو آبروي حسين به موج درد و غمي

خون خجل از روي تو ، صبر ثنا گوي تو

دشت بلا کوي تو ، مقاومت خوي تو

تو در قيام حسين چو جاني اندر بدن

*****

تو آفتاب حجاز تو ماه ويرانه اي

تو در کنار حسين چراغ هر خانه اي

تو لاله ي فاطمه بين دو ريحانه اي

تو بانگ خشم خدا به پور مرجانه اي

شفاي جانها دمت ، جهان محيط غمت

ثناي عالم کمت ، چه آورد «ميثمت»

ثناي همچون تويي کجا بود حدّ من

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

عاشق شدیم عاشق و حیران ما شدند 

قومی اسیر زلف پریشان ما شدند

آنقدر عاشقیم  که عشاق روزگار

مبهوت اشتیاق گریبان ما شدند

روح القدس شدیم  و تمامی شاعران

گرم غزل سرایی دیوان ما شدند

یوسف شدیم و بهر تماشای حال ما

صد ها عزیز راهی زندان ما شدند

آنقدر آمدیم و مسلمان او شدیم

 آنقدر آمدند و مسلمان ما شدند

ما عشقیم عاشق حیران زینبیم

تکفیرمان کنید مسلمان زینبیم

ما را نوشته اند برای گدا شدن

سائل شدن اسیر شدن مبتلا شدن

از آن طرف خلاصه دری باز می شود

 می ارزد انتظار به این آشنا شدن

عشاق سنگ خورده دیوار زینبیم

پس واجب است غرق تماشای ما شدن

وقتی مسیر جای قدمهای زینب است

 میلی نمی کنیم به جز خاک پا شدن

 اول طواف بعد منا پس چه بهتر است

بعد از دمشق راهی کرببلا شدن

 ما را برای راز و نیاز آفریده اند

 این کعبه را برای نماز آفریده اند

این کیست که فرشته گلیم آورش شده

بال و پر فرشته نخ معجرش شده

دیگر نیاز نیست به گهواره بردنش

دست حسین بالش زیر سرش شده

از این به بعد خانه مولا چه دیدنی است

 با زینبی که فاطمه دیگرش شده

زهرا همان که مادر پیغمبرش شده

 دیروز دختر  وجنات  خدیجه بود

حالا خدیجه آمده و دخترش شده

این گونه بود فاطمه شد ریشه بقا

این گونه بود فاطمه شد ام امّها

زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت

زینب غروب بود ولی انتها نداشت

زینب رسول بود ولی مصطفی نشد

شهر نزول بود اگر چه حرا نداشت

زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود

 زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت

 زینب اگر نبود حسینی نمی شدیم

 زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت

 زینب هر آنچه گفت تماماً حسین بود

اصلا به غیر نام حسین اعتنا نداشت

زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم

باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم

جایی پریده است که پیدا نمی شود

حتی عروج این همه بالا نمی شود

دیدند صبح آمده   اما در آسمان

 خورشید شهر فاطمه پیدا نمی شود

 یا ایها الرّسول چرا آفتاب صبح

در آسمان شهر تماشا نمی شود

 فرمود: زینب آینه روی دخترم

 آن که مقام بی حدش املا نمی شود

 چون بی نقاب آمده بیرون ز حجره اش

 امروز آفتاب هویدا نمی شود

حقش نبود کعبه نیلو فرش کنند

 حقش نبود سر زده بی معجرش کنند

لبهاش تشنه بود ولی رود نیل بود

بالش شکسته بود ولی جبرئیل

زینب فرشته،آینه،حوریه،عاطفه

 از جنس خانواده ای از این قبیل بود

 گودال هم که رفت فقط سر به زیر بود

شرمنده بود از این که قتیلش  قلیل بود

 کوچه به کوچه لشگر کوفه شکست خورد

 از دست خانمی که تماماً اصیل بود

 ویرانه کرد کاخ بلند یزید را

 زینب تبر نداشت ولیکن خلیل بود

 علی اکبر لطیفیان

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

ثمره‌ي هل اتي تويي زينب

آئينه‌ي حق نما تويي زينب

فرشته‌ي صبر و سادگي زينب

مليكه‌ي كربلا تويي زينب

 

 

صدا صـداي بارون بهاريه ، سـهم دل فرشـته بي قراريه
تا كه بياد مليكه‌ي بهشت دل ، آسمونا پر از چشم انتظاريه

 

امشب ، ستاره‌ي شب اميد مياد

از راه ، يه آسمون گل سپيد مياد

مژده ، آخه بازم صبح عيد مياد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آرامش قلب مادري زينب

ام ابيهاي حيدري زينب

با غنچه‌ي خنده‌ي لبات زينب

تو دل حسينو مي بري زينب

 

لبريزه كوچـه از ترنم نسيـم ، روي قنـوت بال و پـر يا كـريم

مياد فرشته‌اي كه جا داره همه، فداي خاك پاي زائراش بشيم

 

مهرت ، برا توسل وسيله اي

بانو ، ‌اوج شكوه قبيله اي

زينب ، تويي كه تنها عقيله اي

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از وقتي كه هستم آشنات زينب

شده دل من غبار رات زينب

به عشق حسين و كربلاش زينب

زندگيمو ميريزم بپات زينب

 

چند وقتـي مي شه كه دلم هوائـيه ، هوائي يه گنبـد طلائيه

اگه يه گوشه چشم عنايتي كني، همين روزا دلم كرب و بلائيه

 

هرشب ، پريشونه قلب بي تاب

زينب ، بيا دلامونو درياب

عشقم ، زيارت قبر ارباب

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

ای مادر صبر و دختر زهرا
مرآت ز پای تا سر زهرا
در عز و وقار حیدرِ حیدر
در قدر و جلال کوثر زهرا
از دورۀ چار سالگی بودی
یار علی و پیمبر زهرا
زهرا همه بود مصطفی پرور
تو دخت حسین‌ پرور زهرا
تو بهر علی مرتضی بودی
مانند خدیجه، دختر زهرا 
رخسار تو در برابر مادر
چون آینه در برابر زهرا
ماه رخ توست مشعل حیدر
سرو قد توست محشر زهرا
تـو زینت امـی و ابـی زینب
در بین دو ماه، کوکبی زینب
ای چشم محمّد و علی سویت
قرآن حسین مصحف رویت
این نیست عجب که خلق را بخشند
در روز جزا به تاری از مویت
دین دست نهاده بر سر شانه
صبر آمده متکی به پهلویت
مغبونم اگر تمام عالم را
گیرم به غباری از سر کویت
من کیستم ای حقیقت زهرا
تا دم زنم از خصائل و خویت
زیبد که سر حسین در هر گام
گردد سر نیزه‌ها ثناگویت
با آنکه خمیده قامتت از غم
یک دم نفتاد خم به ابرویت
هم رشتۀ خصم را گسستی تو
هم پشـت یزید را شکستی تو
تو حیدر حیدری خدا داند
زهرای مکرری خدا داند
هم عمۀ نُه امام معصومی
هم کوثر کوثری خدا داند
بعد از زهرا که او، تویی- تو، او
از کل زنان سری خدا داند
هنگام حمایت از امام خود
هم سنگر مادری خدا داند
اوصاف تو کار مادرت زهراست
از مدح فراتری خدا داند
در قدر و جلال عصمت و پاکی
زهرای مطهری خدا داند
بر روی دو دست مادرت زهرا
قرآن پیمبری خدا داند
با کوه مصائبت چهل منزل
همگام برادری خدا داند
وحی نبوی: کلام زیبایت
اعجاز علی: زبان‌ گویایت
ای بر دو ذبیح کربلا، هاجر
بر هشت شهیدِ راه حق، خواهر
مانند حسین در شب میلاد
بهر تو گریست چشم پیغمبر
بر پای تو چشم هیجده خورشید
افشانده ز نوک نیزه‌ها اختر
یکروزه به دشت کربلا دیدی
هفتاد و دو لاله از تو شد پرپر
آرایش باغ حسنت از قرآن
پیدایش عضو عضوت از کوثر
جز مادرت‌ای حقیقت زهرا
از چار زن بهشت هم برتر
از شیرخدا رواست اینسان شیر
وز فاطمه باید این چنین دختر
حق بر تو و «یارب» تو می‌نازد
بــر نافلــۀ شـب تــو می‌نازد
در گلشن نینوا بهاری تو
بر خون شهید اعتباری تو
زهراست قرار سینۀ احمد
در سینه فاطمه قراری تو
هنگام نماز یک نبی معراج
هنگام خطابه ذوالفقاری تو
پیوسته طواف در چهل منزل
اطراف سر حسین داری تو
والله قسم به مادرت زهرا
بر کل ائمه افتخاری تو
جد و اب و مادر و برادر را
مرآت کمال هر چهاری تو
عباس زمام ناقه‌ات گیرد
وقتی به بهشت رو بیاری تو
لطـف و کـرم و عنـایتی باید
شاید «میثم» به همرهت آید
شاعر:غلامرضا سازگار

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

نام زینب خاک را زر می کند

دخت حیدر کار حیدر می کند

نام زینب دلنشین و دلرباست

دختر مشکل گشا مشکل گشاست

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد
امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد
امشب خدا تجلّی خود را نشان دهد
با خطّ نور، بر همه خطّ امان دهد

 

میلاد شیر دخت علی، شیر داور است
سر تا قدم حقیقت زهرای اطهر است
باید دوباره خلقت پیغمبری چنین
آرد ز کعبه بنت اسد حیدری چنین
بخشد خدا به ختم رسل کوثری چنین
کز دامنش ظهور کند دختری چنین
فخررسول وفاطمه "زِینِ اَب"است این
امّ الکتاب صبر و رضا، زینب است این
بَدرُ المنیر و شمس ضُحای علی است این
بعد از بتول عقده گشای علی است این
یادآور صدای رسای علی است این
آیینه تمام نمای علی است این
گفتار وحی در سخنش آفریده اند
یا صورتی ز پنج تنش آفریده اند
این مریم مقدس طاهاست، زینب است
این یادگار ام ابیهاست، زینب است
این نورچشم حضرت زهراست، زینب است
این افتخار عصمت کبراست، زینب است
در وصف او من آنچه بگویم شکست اوست
آثار بوسه های علی روی دست اوست
زینب که لحظه هاست همه یادواره اش
زینب که سال هاست سراسر هزاره اش
زینب که دل برد ز پیمبر نظاره اش
زینب که خلقت است مطیع اشاره اش
زینب که با صدای علی حرف می زند
در شهر کوفه جای علی حرف می زند
این است بانویی که پیام آوری کند
هنگام خطبه معجزه حیدری کند
یک عمر بر حسین و حسن مادری کند
با دست بسته بر اسرا رهبری کند
باران رحمت است که ریزد ز ابر او
دین زنده از قیام حسین است و صبر او
ای در تن مطهر تو جان پنج تن
ایمان تو حقیقت ایمان پنج تن
از کودکیت شمع شبستان پنج تن
چشم تو آبیار گلستان پنج تن
یادآور تکلم زهرا بیان توست
اعجاز ذوالفقار علی در زبان توست
حیدر ثنات گفته که این حیدر من است
کوثر دعات کرده که این کوثر من است
خون حسین گفته پیام آور من است
قرآن دهد شعار که احیاگر من است
صبر و رضا به مادری ات کرده افتخار
خون خدا به خواهری ات کرده افتخار
ایثار و صبر جمله ای از مکتب تواند
آیات نور گوهر لعل لب تواند
تو آسمانی و شهدا کوکب تواند
بالای نیزه محو نماز شب تواند
بسیار زن که صابر و نستوه بوده است
کی مثل تو "رَأیتُ جَمیلا" سروده است
بر شکر قتلگاه تو از داور آفرین
بر استقامت تو ز پیغمبر آفرین
بر ذوالفقار نطق تو از حیدرآفرین
بر خطبة دمشق تو از مادر آفرین
وقتی شدی به کوفه پیام آور حسین
لبخند فتح زد به سر نی سر حسین
از حنجر حسین تو، خنجر شکست خورد
با خطبه تو خصم ستمگر شکست خورد
تنهایی و ز، صبر تو لشکر شکست خورد
طغیان و ظلم تا صف محشر شکست خورد
تو یک تنه تمام سپاه ولایتی
حق است اینکه دختر شاه ولایتی
پیغمبر حسین تویی با خطاب فتح
نازل به سینه ات شد از اوّل کتاب فتح
گردیده امّتت سپه بی حساب فتح
روی تو شد به برقع خون آفتاب فتح
"میثم" هماره با تو مگر گرم گفتگوست
کز معجز تو بار مضامین به نخل اوست

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

بی بی زینب مدد حضرت زینب مدد
بانوی کربلا ،بانوی کربلا تو شریکت الحسینه
شده بیت علی مرکز شور شعف
زینب از ره رسید،دختر شاه نجف

 

بانوی عشق و وفا 
بانوی عشق و وفا رسیده
معنی حجب و حیا رسیده
برادر جان حسین زهرا
دیگه از امشب 
صورتش معراج زهرا
صولتش همجون علی اعلی
خادمش آدم کنیزش حوا
(بی بی زینب مدد حضرت زینب مدد
بانوی کربلا ،بانوی کربلا تو شریکت الحسینه 4)
توی قلب حسین ولوله ای شد به پا
خواهرش اومده بانوی کرب وبلا
دل به دلبر رسید اشک حیدر چگید
تا حسین زینب و بوسید
دل زهرا رو علی به شینه
بهترین رخ داد عالمینه
چقدر زیباست وقتی که زینب
توی آغوش داداش می خنده
صورتش خورشید و کعبه بی خواب
روی ماهش در ضلع مهتاب
با نگاهش می خنده به ارباب
(بی بی زینب مدد حضرت زینب مدد
بانوی کربلا ،بانوی کربلا تو شریکت الحسینه 4)
قهرمان بانوی عرض و سما زینب است
علت خلقت کرب وبلا زینب است
تویی ما فوق هو تویی شعر و شعور
تویی زینب امپراطور 
امپراطور این دل مایی
رهبر حزب دیوونه هایی
اگه شاه کربلا حسینه 
توملک بانوی کربلایی
ذکر تو می کم هروز هر شب
نام زیبای تو ورد هر لب
سردر قلبم نوشته زینب
(بی بی زینب مدد حضرت زینب مدد
بانوی کربلا ،بانوی کربلا تو شریکت الحسینه 4)
زن ولی معنی مردی و مردونگی
برده ی زینبم خوشا به این بردگی
صحن تو دل رباست
قاب عرش خداست
کوچه گرد تو مسیحاست
انبیا شاگرد درس و مشقت
بنده ام زینب بنده ای عشقت
حاجیان گر دور کعبه کردند
کعبه می گردد دور دمشقت
با شما از کودکی عجینم
در راه تو دربه در ترینم
سالیان سال به پات می شینم
(بی بی زینب مدد حضرت زینب مدد
بانوی کربلا ،بانوی کربلا تو شریکت الحسینه 4)

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

ماه، ماه جمادی‌الاولی است

ماه میلاد زینب کبراست

اهل‌بیت نبی همه شادند

شادتر قلب حیدر و زهراست

 


دختری زاده حضرت زهرا

که سراپای، سیدالشهداست

صلوات خدا بر این دختر

که جمال خدا در او پیداست

این همانا همان بهشت علی است

زینت اُمّ و زینت باباست

بر لبش نغمۀ رأیتُ جمیل

بر زبانش پیام عاشوراست

چشم حیدر هماره می‌گوید

این همان قهرمان کرب و بلاست

کوثر کوثر رسول خدا

مادر سربلند صبر و رضاست

شیر از فاطمه ننوشیده

همه چشم انتظار جام بلاست

چشم آینده‌بین او می‌گفت

اشک ما نوش و گریه خنده ماست

تا به عشق حسین سرشکنم

محمل و کوفه کو؟ حسین کجاست؟

من پیام‌آور حسین استم

گودی قتلگاه غار حراست

حج من چیست طوف رأس حسین

مروه‌ام کربلا و شام، صفاست

خون فرق من و جبین حسین

نخل دین را همیشه آب بقاست

پرچم حق به دست ماست بلند

تا خداوندی خدا برپاست

نام زینب کنار نام حسین

تا قیامت ز خلق، عقده‌گشاست

من و او در کنار هم بودیم

که خدا هست و بود را آراست

من برای حسین خلق شدم

روز اول خدا چنین می‌خواست

من سراپا حسینی‌ام آری

هر که خواند مرا حسین، رواست

هر مصیبت به کام من شیرین

هر بلایی به چشم من زیباست

تشنه‌کام شرار تشنگی‌ام

بلکه در کام من عطش، دریاست

خیمۀ سوخته بهشت من است

شعله خوشتر ز لالۀ حمراست

مقتل خون بود سفینۀ نور

سر بالای نی چراغ هداست

با کجی‌ها هماره بستیزیم

تا نماییم خلق را ره راست

منبر من کنار تخت یزید

منبر او میان طشت طلاست

زخم ما زخم خلق را مرهم

درد ما بهر اهل درد، دواست

همگی بشنوید از زینب

پیش اهل ستم سکوت، خطاست

این خروش خطابۀ زینب

این ندای سر بریدۀ ماست

بندۀ ذات حی یکتا نیست

هر که قدش به پیش ظلم دوتاست

نخل میثم همیشه خرم باد

که زبانش به مدح ما گویاست

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

سرشار از ترانه ی یك رود جاری ام
امروز در نهایت امّیدواری ام
احساس میكنم كه به دریا بدل شدم
احساس میكنم كه بر این خاك جاری ام
یك لحظه شادمانم و یك لحظه غرق اشك
لبخند ناگهانی ابر بهاری ام
با دست خالی آمده ام محضر شما
رحمی كنید بر من و بر این نداری ام
دست دلم دخیل پر چادر شماست
بانو چه دیدنی است من و بی قراری ام
یك عمر دوستدار حسین تو بوده ام
حتماً به این دلیل تو هم دوست داری ام
فانی ولی به لطف شما جاودانه ایم
خدمتگزار بانوی این آستانه ایم
از روشنای عرش طلوعی دگر رسید
حوریه ای دوباره به شكل بشر رسید
این بار چندم است كه در باغ اهل بیت
طوبای فاطمیِّ علی را ثمر رسید
بانو تو آمدی و به شام سیاه ما
از فیض گام های تو نور سحر رسید
امشب خود خدا به علی هدیه میدهد
تو آمدی و زینت قلب پدر رسید
تو آمدی كه دور برادر بگردی و
اینگونه شد مدار فلك را قمر رسید
تو آمدی به خاطر تنهایی حسین
یعنی برای كرب و بلا همسفر رسید
ما با حسین شور تماشا گرفته ایم
امشب میان زینبیون جا گرفته ایم  
خورشید صبح گاهی بامت حسین بود
بعد از دو هفته ماه تمامت حسین بود
هر دفعه كه برادرت از راه میرسید
از فرط شور و شوق سلامت حسین بود
یک راستای نور وجود تو زینب است
نوری كه در مسیر امامت حسین بود
ساده ترش شد اینكه نوشتیم زینب و
دیدیم در حقیقتِ نامت حسین بود
در ذیل خطبه های فصیحت مورخان
آورده اند تکه کلامت حسین بود
در خانواده ای كه واژه ی برخاستن علی است
از كودكی، ذكر قیامت حسین بود
خواهر اگر توئی و برادر اگر حسین
نادیده ام برادر و خواهر در عالمین
حتی اگر كه مدح تو را صد كتاب كرد
كی میشود فضائل تان را حساب كرد
چشم من آن گلی كه به حسرت شكفته است
باید به لطف گام تو گل را گلاب كرد
حتی بیان نام تو اعجاز میكند
این اسم سیئات مرا هم ثواب كرد
هر حاجتی كه پیش خداوند برده ام
گفتم به حق زینب و او مستجاب كرد
آیینه ی تمام قد حجب فاطمه
خورشید را طلوع رخت در نقاب كرد
ای خواهر كریم مدینه فقیر را
یك گوشه از كرامتت عالی جناب كرد
تو آسمان ترینی و بالا تر از تو نیست
ای خانمی كه هیچكس آقاتر از تو نیست
ای لحن خطبه های تو شیواتر از همه
مضمون جمله های تو گویاتر از همه
تعریف داغ در نظرت جور دیگری ست
ای كربلا به چشم تو زیباتر از همه
حتماً تمام واقعه را خوب دیده ای
ظهری كه بود جای تو بالاتر از همه
اما كسی ندید كه نفرین كنی چرا
ای آن كه ربنای تو گیراتر از همه
ظهری كه سی هزار نفر بود و یك نفر
افتاده بود زخمی و تنهاتر از همه
ظهری كه در هجوم به گودال تیر و تیغ
پیچیده می شدند و معماتر از همه
این بود كه تنش به چه جرمی كفن نداشت
بر روی خاك بود و سری در بدن نداشت
شاید که ارث تو پیغمبری نبود
در شام و کوفه روی تو خاکستری نبود
پس هاله نور تو آنجا چه کاره بود؟
راوی دروغ گفته سرت معجری نبود
بانو قسم به خون دهان برادرت
بزم شراب جای چنین خواهری نبود
با تو بنای گریه و زاری نداشتم
اما اگر که مادرتان بستری نبود
امروز با نفس زدنش خون نمی گریست
دیروز اگر جسارت میخ در نبود
جاری شده ست خون دل از دیده ترم
آمد دوباره فاطمیه، وای مادرم
شاعر:سعید پاشا زاده

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

شب ولادت خدای عشقه
فدای عشقه
پیمبر کربلای عشقه
ب دیدن رونمای عشقه
بهای عشقه
صدای زینب صدای عشقه
شب دل و پروازه پروازه پروازه
خدا برام میسازه میسازه میسازه
شب ولادت خدای عشقه
فدای عشقه
پیمبر کربلای عشقه
شب دیدن رونمای عشقه
بهای عشقه
صدای زینب صدای عشقه
زینب پیمبر عشقه
شکوه داور عشقه
امیر و رهبر عشقه
دلدارو دلبر عشقه
شب ولادت خدای عشقه
فدای عشقه
پیمبر کربلای عشقه
شب دیدن رونمای عشقه
بهای عشقه
صدای زینب صدای عشقه
یا حسین 
شب دل و پروازه پروازه پروازه
خدا برام میسازه میسازه میسازه
شب ولادت خدای عشقه
فدای عشقه
پیمبر کربلای عشقه
شب دیدن رونمای عشقه
بهای عشقه
صدای زینب صدای عشقه
عروس دریایی خلقت
روی دست های علی
علی تو چشم هاش و عکسش
توی چشم های علی
ام ابیهای علی
زینب پیمبر عشقه
شکوه داور عشقه
امیر و رهبر عشقه
خدایی آخر عشقه
شب ولادت خدای عشقه
فدای عشقه
پیمبر کربلای عشقه
شب دیدن رونمای عشقه
بهای عشقه
صدای زینب صدای عشقه
با لب هامون خندونیم خندونیم خندونیم
با چشم هامون گریونیم گریونیم گریونیم
کسی که باب السلام عشقه
تمام عشقه
طلوع و حسن ختام عشقه
همه نفسش کلام عشقه
پیام عشقه
خلاصه زینب امام عشقه
بدون زینب عاشقیمون نا تمومه به خدا
بی عشق زینب همه ی عشق ها حرومه به خدا
دل یه کلومه به خدا
حسین 
شکوه داور عشقه
زینب پیمبر عشقه
امیر و رهبر عشقه
دلدارو دلبر عشقه
شب ولادت خدای عشقه
فدای عشقه
پیمبر کربلای عشقه
شب دیدن رونمای عشقه
بهای عشقه
صدای زینب صدای عشقه
اربابه اربابه اربابه
خنده به لب می خوابه می خوابه می خوابه
رو دامن خورشیده  خورشیده خورشیده
گهواره ی مهتابه مهتابه مهتابه
خونه ی علی مثل باغ نوره
یا کوه طوره برگ گل شب جنس بلوره
دل رسول خدا غرق شوره
شب سروره
چشم تمومه حسودها کوره
لالایی فاطمه آروم شده امشب یا حسین
به دور گهواره ی زینب
همه بر لب یا حسین
گریه ی زینب یا حسین
شراب و ساقر عشقه
زهرای اطهر عشقه
طنین حیدر عشقه
خدایی آخر عشقه
شب ولادت خدای عشقه
فدای عشقه
پیمبر کربلای عشقه
شب دیدن رونمای عشقه
بهای عشقه
صدای زینب صدای عشقه
ذکر ملک یا مولا یا مولا یا مولا
ذکر ملک یا زهرا یا زهرا یا زهرا
شب سروره صاحب الزمونه
شب جنونه
تو دست مهدی عیدی هامونه
دل ها را تا مدینه میکشونه
خدا میدونه
نخورده مستم شدم دیوونه
میگیرم امشب حاجت از دست اباالفضل حسین
زینب حیدر شده پا بست اباالفضل حسین
مست اباالفضل حسین
شاعر:حاج محمود کریمی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

شد شهر نبی گلباران
یاس علوی آمد
مرعات رخ زهرا و
نور نبوی آمد
شه بانوی عالمین
یار و دلدار حسین
میخونن عرش و فرشیان
رخ زینب شده عیان
بزنید کف که اومده
عمه صاحب الزمان
شده ان مست این دلارام
هاجرو مادر مسیحا
یوسف افتد به چاه عشقش
شده مجنون او زلیخا
تو بگو یا الله
من یا زینب کبری
رخشان گهری تابیده
بر طرز مه و اختر
کوثر به جهان می نازد
از مقدم این کوثر
دل مست نوای عشق
آمد مقتدای عشق
زده ام می ز جام تو
که شدم من غلام تو
شده پست و ذلیل و خار
شهر شام از کلام تو
نام پاکت ذکر و دعامه
خاک تو بهترین دوامه
با تو می خوردنم حلال و
بی تو زمزم ولی حرامه
تو بگو یا الله
من یا زینب کبری
هر لحظه و هر دم گویم
یا زینب و یا زینب
در شادی و درغم گویم
یا زینب و یا زینب
ذکرش ذکر هر شبم
من مجنون زینبم
از جهانی بریده ام
تا به زینب رسیده ام
نقش صحن قشنگشو
روی قلبم کشیده ام
در نجابت شبیه مادر
در شجاعت شبیه حیدر
صبر او همچو مجتبی و
در غریبی حسین دیگر
تو بگو یا الله
من یا زینب کبری
این مرغ دلم پر گیرد
در صحن و سرای تو
پر گیرد و جان می بازد
در زیر لوای تو
زینب شد قرار من
هر لحظه شعار من
شده دل خانه گاه عشق
مرشدش گشته شاه عشق
دست خالی رسیده دل
بسته دل بر نگاه عشق
عشق تو قلبمو ربوده
نام تو بهترین سروده
خدا بر روی نوکر تو
درای جنتو گشوده
تو بگو یا الله
من یا زینب کبری
از روز ازل مجنون
شش گوشه اربابم
بی کرب وبلا هر لحظه
من بی دل و بی تابم
کرب وبلا بهشتمه
عشقش سر نوشتمه
قربون کربلات حسین
صحن ایوون طلات حسین
شده این دل کبوتری
دور صحن و سرات حسین
میخونم با تموم احساس
می نویسم رو برگی از یاس

 

السلام ای حسین مظلوم
السلام ای حضرت عباس
شاعر:حسین سیب سرخی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت زینب (س)

طبع مى‏خواهد كه وصف زینب كبرى كند
لیك، قطره  كى تواند صحبت از دریا كند؟
توسن طبعم در اینجا پاى در گل مانده است
مرغ بى ‏پَر چون سفر بر عرصه عُنقا كند؟
نطق گویا عاجز است از شرح و ذكر وصف او
كى تواند خامه مدح آن ملك ‏سیما كند؟
جد پاكش مصطفى، باب كبارش مرتضاست
مادرش زهرا كه مدحش ایزد یكتا كند

 

چون حسین و چون حسن دارد برادر، هر یكى
ناز بر موسى بن عمران، فخر بر عیسى كند
در شهامت ‏بود وارث بر على مرتضى
همت والاى او تفسیر «كرمنا» كند
دختر زهرا كه در حجب و حیا و عصمتش
نقش مادر را به خوبى در جهان ایفا كند
در شجاعت چون حسین و در صبورى چون حسن
در عبادت پیروى از مادرش زهرا  كند
دّر دریاى عفاف و گوهر گنج ‏حیاست
عفتش یاد از حیاى مریم عذرا كند
گاه  در آغوش گیرد اصغر لب تشنه را
تا بخوابد آب را در خواب خود رؤیا كند
گاه دلدارى دهد بر مادران سوگوار
گاه دلجوئى ز آل و عترت طاها كند
گاه آید بر سر نعش برادر از خِیم
از ته دل ناله و فریاد و  واویلا  كند
گاه هم  گیرد ز دست دختران بى ‏پناه
از خیام سوخته رو جانب صحرا كند
كیست چون زینب كسى كو در دیار كربلا
ناله جانسوز او تاثیر در دلها  كند؟
كیست چون زینب كه با یك جلوه از نور رُخش
رخنه‏ها در قلب موسى، در دل سینا كند؟
كیست چون زینب كه در راه رواج  دین حق
مو به مو برنامه دین خدا اجرا  كند؟
كیست چون زینب كسى كو در ره دین خدا
در جهان دار و ندار خویشتن اهدا كند؟
كیست چون زینب كسى كو با اسیرى خودش
خون پاك كشتگان كربلا احیا  كند؟
كیست چون زینب كه با تدبیر مظلومانه‏اش
دشمن پست و زبون را تا ابد رسوا كند؟
كیست چون زینب كسى كو در میان دشمنان
چون على مرتضى در نطق خود غوغا كند؟
كیست چون زینب كه در بزم یزید بى ‏حیا
خطبه‏اى ایراد كرده محشرى برپا  كند؟
كیست چون زینب كه او با یك كلام آتشین
تنگ و تاریك این جهان در دیده اعداء كند؟
دختر شیر خدا بود و خودش هم شیر بود
كس ندیده شیر را  كز روبهان پروا  كند
در جهان املاء دین را كرده انشاء مو به مو
كیست چون زینب كه این املاء را انشاء كند؟
پیروى باید كند از دخت زهرا و على
هر كه مى‏خواهد كه راه دین حق پیدا  كند
روز محشر گر به شكوه لب گشاید بى ‏گمان
محشرى دیگر به پا در محشر كبرا كند
دشمنانش در سقر سوزند در نار غضب
دوستانش هم مقر در سایه طوبا  كند
اى «رسولى‏» غم مدار از گیر و دار روز حشر
دختر زهرا اگر از راه  لطف ایما كند
شاعر : عباس رسولى

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  7:32 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها