0

اشعار محرم (مخصوص کربلا)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

جان مولانا و سعدي و لسان الغيب ها

جان عطار و نظامي شاعران خاك ما

باد قربان همان شاعر كه از جانش سرود

بر مشامم ميرسد هر لحظه بوي كربلا

                                  

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

کربلا یعنی  تـَوَ لا  داشتن

 مهر حیدر عشق  زهرا  داشتن

کربلا یعنی تبرّای شدید

از پلیدی‌های دوران و یزید

کربلا یعنی اطاعت از امام

گه به حکم او نشستن گه قیام

کربلا یعنی که یار رهبری

از حسین عصر خود فرمانبری

کربلا یعنی تحول در وجود  

 جامه زهد و حیا را  تار وُ پود

کربلا یعنی به حق واصل شدن 

   یار حق ، دشمن ِ باطل شدن

کربلا یعنی بیا جانانه شو

گِرد ِ شمع عشق ِحق ، پروانه شو

کربلا یعنی کتاب عشق حق

از الف تا یای او سرمشق حق

کربلا یعنی که انسی با نماز      

  روی بر درگاه ربّ بی نیاز

کربلا یعنی که خون ، آب وضو   

      با خدا ، بی واسطه در گفت وُ گو

کربلا  یعنی همیشه  مکتبی

تو حسینی ، خواهر تو زینبی

کربلا یعنی سراپا جان شدن

در منای عاشقی  قربان شدن

کربلا یعنی سر و جان باختن

پل به معراج شرافت ساختن

کربلا یعنی که عاشورای خون

موسم انا الیه الراجعون

کربلا یعنی گل ِ احمر شدن

روی دست باغبان پرپر شدن

کربلا یعنی هم آغوش عجل

تلخی مرگش نکوتر از عسل

ربلا یعنی  بهار ِ تشنگی

شعله ور دل از شرار تشنگی

کربلا یعنی چو گل افروختن

پیش آب از تشنه کامی سوختن

کربلا یعنی که در دریای ِ آب

تشنه اما ، آب کردن را جواب

کربلا یعنی فغان و زمزمه

خنجر و هنجر نگاه  فاطمه

کربلا یعنی که تیـغ وُ جسم یار

یک هزار و نهصد و پنجاه بار

کربلا یعنی قلم یعنی کتاب

پیکر قرآن وُ  زخم ِ بی حساب

کربلا یعنی عطش یعنی شرار  

      خیمه و طفلان در حال ِ فرار

کربلا یعنی سراپا عشق و شور

گه به نیزه ، گاه در کنج تنور

کربلا یعنی که نیلی روی ماه

صورت طفلان و سیلی  آه! آه!

کربلا یعنی که حق در سلسله

پاسخ اشک یتیمان هلهله

کربلا یعنی شب و اخت الامام

در نماز ، اما نماز ِ بی قیام

کربلا یعنی که در بازارها

کعبه اما کعبهء آزارها

کربلا یعنی که آیات ِ حکیم     

   یک زن و هفتاد وُ  دو داغ عظیم

زن مگو زهرای ثانی بود او

در حسین ِ خویش فانی بود او

یک شب بی نافله زینب نداشت

غیر ذکر یا حسین بر لب نداشت

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

آمدم دفتر دل پیش شما باز کنم

آمدم پر بکشم طوف حرم ساز کنم

آمدم گریه کنم، ناله زنم، بر گویم

آمدم روضه ی چشمان تو از سر گویم

آمدم عرض کنم مشک فدای دو لبت

آمدم گریه کنم با نگهی بر علمت

آمدم تا بنویسم به خدا ماه توئی

آمدم داد زنم غیرت الله توئی

آمدم بوسه زنم گرد و غبار حرمت

آمدم رزق خورم از سر خوان کرمت

آمدم زیر لوای تو شهنشاه جلی

آمدم در حرم امن ابوالفضل علی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

وقتی کربلا رو دیدم

لرزه افتاد به وجودم

اینه قبر دلبری که

من به عشقش زنده بودم

برا روضه های ارباب

دل من به شور وشینه

می میرم بدون آقا

نفسم عشق حسینه

به خودم زمزمه کردم

چه ضریح با صفائی

کاش می شد همیشه باشه

دل من کرب و بلائی

روبروی صحن ارباب

یه بهشت بی قرینه

این بهشت ضریح نازه

پسر ام البنینه

راه بین این حرمها

راه عشق و شور وشینه

راه علقمه تا مقتل

راه بین الحرمینه

پرچم سرخ رو گنبد

رو به گنبد حسینه

میگه با تموم عالم

آقام عشق عالمینه

آرزومه توی عمرم

کربلا باشم همیشه

اگه دل مست حسین شد

ابوفاضل مشتریشه

 

یکه تاز بی قرینه

قمر  آل رسوله

به زیارت ابالفضل

حج عاشقا قبوله

اگه میخوای ببینی عرش رو

سوی دلدار با شور و احساس

نذر پا بوسی ارباب

برو پابوسی عباس

بزن از باده ساقی

تا بشی مست ابالفضل

آخه پهلوون عالم

برا ارباب نور عینه

آخه عباس بن حیدر

همه کاره حسینه

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

 اللهم ارزقنا کربلا
روز و شب دارم دعا           آرزومه اي خدا        ديدن شيش گوشه ي کرببلا
همه رفتن کربلا              به ديار نينوا          اسم من از قلم افتاده خدا
من و اين ديده ي تر        من و قلب پرشرر     من و يک عکس ضريح کربلا
       حرم اربابم حسين       صحن بين الحرمين      شده فکر و ذکر و خواب هر شبم
همه سوز و ساز من         اينه امتياز من       که غلام و سينه چاک زينبم
ميرسه تو هيئتا         به مشام جان ما      بوي دلنواز ياس از علقمه
بَه! که چه غوغا ميشه    محشري بر پا ميشه    شب جمعه کربلا با فاطمه
چي ميشه روز جزا           به سپاس گريه ها          ما بشيم از همه آدما جدا
مست شاه نينوا            جاي جنت خدا           ما بشيم ساکن کوي کربلا

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

 شب جمعه کنار شش گوشه

دل من حالت عجیبی داشت

می شنیدم صدای قلبم را

چشم من حس بی شکیبی داشت

 

حرمش از ملائکه پر بود

انبیا در طواف شش گوشه

و ثواب هزار حج را داشت

به خدا هر طواف شش گوشه

 

شب جمعه ضریح اطهر او

غرق نور حضور فاطمه بود

به خودم آمدم و فهمیدم

بر لبم این نوا و زمزمه بود:

 

«شب های جمعه فاطمه ، با اضطراب و واهمه

آید به دشت کربلا ، گردد به دور خیمه ها

گوید حسین من چه شد ، نور دو عین من چه شد ... »

 

سمت پائین پا که می رفتم

ناگهان چشم‌های من تر شد

آنقدر اشک ریخت تا آخر

روضه خوان علی اکبر شد

 

یک به یک گفت روضه ها را تا

پای شش‌گوشه از نفس افتاد

آه گویا کنار پیکر او

حضرت عشق ناله سر می‌داد:

 

«جوانان بنی هاشم بیایید

علی را بر در خیمه رسانید ...»

 

از نگاه پر از تلاطم من

زمزم عشق و اشک جاری شد

آه از خیمه تا کنار فرات

عطش و داغ مشک جاری شد

 

خنکای شریعه هم می‌خواند

دم به دم از غریبی سقا

هم نفس با صدای موج فرات

مادری دم گرفته بود آنجا:

 

«سقای دشت کربلا اباالفضل

دستش شده از تن جدا اباالفضل ... »

 

آن طرف تر نگاه می‌کردم

شکوه و اشک و ناله و گله را

می شنیدم کنار غربت تلّ

دم به دم ضجه های سلسله را

 

ناگهان در حوالی گودال

محفل گریه های زینب شد

زینب آمد کنار شش‌گوشه

کربلا کربلای زینب شد

 

رفت قلبم کنار بالا سر

آه انگار سر به پیکر نیست

همه‌ي کائنات می‌لرزند

گوش کن این صدای خواهر نیست؟

 

«این کشته‌ي فتاده به هامون حسین توست

این صید دست و پا زده در خون حسین توست ... »

 

بانگ ندبه مرا به خود آورد

صبح جمعه رسیده بود از راه

دل من داشت «العجل» می خواند

در کنار ضریح ثارالله

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

دیشب به خواب، حرم شد مطاف من

قلبم به وجد آمده بود از طواف من

قلبم به صد طناب گره خورده بر حرم

گویا گشوده اند گره از کلاف من

طوف و سرشک و آه، خیال فدا شدن

رسم عبادت است در این اعتکاف من

داغ غم نگار، مرا آب می کند

طاقت ندارد عقل، کند گر مصاف من

خواهم که سر زنم که جای سرشک نیست

عقل از سرم رهاست که دل شد خلاف من

مقصد شدم کنون، کنون بین مقتلم

غافل دلا که تیغ گرفت از غلاف من

 

مرتضی رضایی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

کربلا ای آسمانی شهر عشق

کربلا ای چشمه سار نهر عشق

کربلا ای برتر از عرش خدا

آرزویت مانده بر دلهای ما

کربلا ای جام عشق ناب ما

کعبه شش گوشه ارباب ما

کربلا ای قبله اهل کمال

مسجد الاقصی معراج وصال

کربلا ای قتلگاه لاله ها

جایگاه اشک ها و ناله ها

کربلا ای مظهر رب جلی

فرش زوار تو بال جبرئیل

کربلا ای معبد محراب جان

مسجد الاحرام جمع عاشقان

کربلا ای معنی هستی دل

جامت جرعه در مستی دل

کربلا ای خاک تو برتر از عرش

صحن ایوان تو بالاتر از عرش

کربلا ای جمله دلها رو سرشت

آرزومند تماشایت بهشت

کربلا ای بی قرار زینبین

مقتلت جای مناجات حسین

کربل ای خیمه سوزان راز

دیده یک بانو نشسته در نماز

کربلا ای مقتلت تا علقمه

هم نوا با ناله های فاطمه

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

از بلا تا کربلا راهی نبود

شب به پایان آمد و ماهی نبود

غم درون سینه ها غوغا نمود

در دلش غمها ولی چاهی نبود

کافران غرق گناه و معصیت

دین و دنیا را که اکراهی نبود

شهر را ماتم گرفت و همهمه

کفر طغیان کرده و شاهی نبود

وای من زینب چرا تنها شده

دختران گریان و همراهی نبود

ناله ی طفلان درون خیمه ها

گه گداری بود و گه گاهی نبود

داد و شیون در حرم بالا گرفت

ظلمتی در پیش و مصباحی نبود

بین عجب عظمی غمی بر پا شده

کربلا یک قصه ی واهی نبود

غلامحسینی

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

کربلا، پربلا، بهشت با صفا

کربلا ، زائرت ، شده خود خدا

کربلا، قلب ما، دخیل درگهت

کربلا ، عاشقت ، شدم به هر جهت

کربلا ،این دلم، اسیر دام تو

این دل، غمزده ، غلام نام تو

کربلا، عاشق، دو گنبدت شدم

قلب خویش، از ازل، به نام تو زدم

کربلا، آشنا، دیار دلربا

رنگ اشکم شده ، به رنگ کهربا

کربلا آتشی به جان خسته ام

از همه با غمت که دلگسسته ام

کربلا راه تو ره امام من

مزه ی خاک تو به زیرکام من

کربلا غمزه ی دو چشم مست تو

دست دل خورده است گره به دست تو

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

من از زیارت باغ شقایق آمده ام

ز آشیانه ی مرغان عاشق آمده آم

برایتان سخن از درد و داغ خواهم گفت

و از خزان گل و برگ و باغ خواهم گفت

چقدر مست در آن داغدار پهنه شدیم

و در ورودی آن شهر پا برهنه شدیم

به پای شوق ببین ذره تا کجا برود

دلم به خواب نمی دید کربلا برود

چقدر حال مناجات بود در محراب

چقدر لطف به ما داشت حضرت ارباب

چه اشک ها که روی خاک رد پا انداخت

چه بوسه ها که به درهای صحن جا انداخت

چه مرغ ها ز دل خسته در هوا برخاست

چه دست ها که چو گلدسته در هوا برخاست

چه لطمه ها که در آن آستان به چهره زدیم

که راهمان به حرم داده اند اگر چه بدیم

چو باد پرچم سرخش تکان تکان می داد

دلم برای غریبیش کاش جان می داد

نگاه خسته ندیدی چه پر و بالی داشت

و باز در شب جمعه حرم چه حالی داشت

اگر چه رفت دل از دست یادتان کردیم

خدا خودش که گواهست یادتان کردیم

میان آن همه احساس جایتان خالی

کنار مرقد عباس جایتان خالی

صدای ناله ی امن یجیب می آمد

چقدر بین حرم بوی سیب می آمد

هنوز غیرت ساقی به گوش می آمد

صدای ناله ی طفلی به گوش می آمد

برای مادر اصغر کمی شتاب کنید

برای کودک بی تاب فکر آب کنید

فرات بود در آن سینه حسرت خنده

فرات بوده از آن کام تشنه شرمنده

میان دشت ، علمدار بی علم می شد

که دست های پر احساس او قلم می شد

به قتلگاه،غریبی خزان به خون می کرد

به زحمت از تن مجروح،نیزه بیرون کرد

ز تشنگی جگر،زخم پر نمک شده بود

که بوسه گاه پیمبر،ترک ترک شده بود

و تل زینبیه حالت قیامت داشت

هنوز آن زنِ مرد آفرین اقامت داشت

همان که بر درِ خیمه خدا خدا می گفت

شکست دلش به تل ، وا محمدا می گفت

میان گریه و خون،خیمه گاه را دیدم

مسیر فاصله اش تا سپاه را دیدیم

چه زود ز میدان کارزار آمد

صدای شیهه ی اسبی که بی سوار آمد

چقدر حافظه ی خیمه ها مشوش بود

درون دامن طفلان هنوز آتش بود

صدای زوزه ی گرگان به قتلگاه افتاد

و لزره بر تن اطفال بی پناه افتاد

غریبی حرمش ز حد برون دیدم

میان خار بسی لخته های خون دیدم

 

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

امام حسین(ع)-کربلا

 

لبریز آه و ندبه و غم گریه می كنم

دلتنگم و به یاد حرم گریه می كنم

یادش بخیر سینه زدن در طواف عشق

یادش بخیر كنج حرم اعتكاف عشق

یادش بخیر عطر گل یاس و علقمه

یادش بخیر روضه‌ی عباس و علقمه

هر شب دوباره گریه‌ی اشك و حضور غم

با روضه ها و مرثیه های صبور غم

آن جا كه لاله می چكد از بغض هر نگاه

در بین تل گریه و گودال قتلگاه

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

کاف و ها و یا و عین و صاد یعنی کربلا

پایتخت دل حسین آباد یعنی کربلا

پابرهنه میروم سوی حریم پاک یار

در حقیقت محور " بالواد..." یعنی کربلا

از تولد با خودم همراه دارم تا به حال

تربتی که کار دستم داد یعنی کربلا

امر به معروفِ بعد نهی از منکر:حسین

مبدا پیدایش ارشاد یعنی کربلا

تا که میپرسم مراد از معدن الاسرار چیست

پاسخم را میدهم استاد یعنی کربلا

حکم یک دارالشفا دارد برای عاشقان

دردمندان! مرکز امداد یعنی کربلا

مهر تنها مهر سوق الزینبیه -پشت تل-

گریه بازار همه عباد یعنی کربلا

یک سفر رفتم و بعد از آن گرفتارش شدم

صید یعنی قلب من صیاد یعنی کربلا

حسرت دارالجنون را میخورم با خون دل

آری آری عشق مادرزاد یعنی کربلا

سینه زن ها بر رضا هم عرض حاجت میکنند

هر گره بر پنجره فولاد یعنی کربلا

نینوایی میشوم با یک نوای یا حسین

روضه آن هم کنج گوهرشاد یعنی کربلا

مقتل پر رمز و رازی که ز هفتاد ودو گل

می دهد خاکستری بر باد یعنی کربلا

هر بلایی بر سر آقای من آورده اند

آخرین جولانگه جلاد یعنی کربلا

کار دارد حق تعالی با سنان و حرمله

" إِنَّ رَبِّکَ لَبِاالمِرصاد " یعنی کربلا

سرزمینی که به هر گوشه کنارش مادری

در میان خاک و خون افتاد یعنی کربلا

روضه ام را در دو خط دیگر خلاصه میکنم

دلهره ، آتش ،حرم ، فریاد ، یعنی کربلا 

شاعر: عليرضا خاكساري

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

این خاک مقدس بین الحرمین است                         این تربت عباس این قبر حسین است

جان عالمین این جاست                                        تربت حسین این جاست

                               سیدی حسین جان – سیدی حسین جان 

خیل ملک این جا از سما بیایند                               زیر پای زوار بال و پر گشایند

جان عالمین این جاست                                        تربت حسین این جاست 

                               سیدی حسین جان – سیدی حسین جان

بر قلب یتیمان شعلة غم افتاد                                   از دست اباالفضل مشک و علم افتاد

جان عالمین این جاست                                        تربت حسین این جاست 

                               سیدی حسین جان – سیدی حسین جان

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار محرم (مخصوص کربلا)

کربلا: کل دین اسلام است

صورتی از مقـابـله با کفر

نه فقط یک زمین خاکی،که

یک عقیده ست: ازخدا تا کفر*



کربلا: مــرز بـاور توحیــد

انتهای اطاعت محض است

(چشم) بی چون وبی چرا گفتن

جلوه ای از ولایت محض است


کربلا:معدن بصیرت ماست

در فراسوی نکته های عیان

شمر جانباز جنگ صفین است!

که شده قاتل امام زمان(ع)**



در عوض(حر)که دشمن دین است

می شود اسوه ی مسلمانی

مرحبا بر(وحب)که نصرانی ست

آفرین بر زهیر عثمانی



قلب اصحاب کربلا سرشار

از هوای شهادت وایثار

همه با خون پاکشان زده اند

تیشه بر ریشه های استکـبـار


کربلا: اجتماع ضـدّیـن است

(گریه و خنده) و (غم و شادی)

منطقش می دهد به انسان ها

درس آزادگــی و آزادی



کربلا: یک مسیرهمواراست

تا رسیدن به بهترین مأ من

منبع نور و روشنائی در

راه تشخیص دوست از دشمن



گفته بودم،نه یک زمین، بلکه

کربلا: اعتقاد وباور ماست

بهترین سبک زندگی بشر

زندگی در شعاع کرببلاست



تا ابد (( کلّ یوم ٍعاشورا ))

کربلا در زمان ما جاری ست

مصر و لبنان و سوریه یعنی

خواب تعطیل ، وقت بیداری ست


دین اسلام را خلاصه کنی

واژه ی بی نظیر کرببلاست

یاد مرد خدا به خیر که گفت:

(( راه قدس ازمسیرکرببلاست ))***

 

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1395  12:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها