پاسخ به:مسابقه مشاعره طنز2(باامتیازویژه)
مزن بر سر ناتوان دست زور که روزی در افتی به پایش چو مور
مزن بر سر ناتوان دست زور بــگــیــرم از هـمـــتــون پـــول زور
مزن بر سر ناتوان دست زور بـمـانـنـد مــیـخ و تـخـتـه ی جــور
مزن بر سر ناتوان دست زور بترس از خـدا کـه میافتی تو جوب
مزن بر سر ناتوان دست زور زر مفـت مـــزن ای جـــرجِ بـــوش
مزن بر سر ناتوان دست زور که امــریــکا رود تــو سوراخ موش
مزن بر سر ناتوان دست زور تــرامـپ هم شده سوار جرج بوش
مزن بر سر ناتوان دست زور ایرانا ! ترامپ شود فدای یه تار موت
مزن بر سر ناتوان دست زور که هیلاری و ترامپ خوردند جوش
مزن بر سر ناتوان دست زور ترامتـپ هــم شـده الاغ تـو گــوش
مزن بر سر ناتوان دست زور اگر دستت شکست زود میخورد جوش
مزن بر سر ناتوان دست زور شاه ترسید و رفت شد مثل یه موش
مزن بر سر ناتوان دست زور
بزن بر سرش سنگ از راه دور
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست
که آخر یه روزی میفتی تو گور
مزن بر سر ناتوان دست زور ترامتـپ هــم شـده الاغ دو گــوش