0

≧ معرفی کتاب ≦

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



«گنجینه آسمانی» عنوان مجموعه گفتار متن فیلم های روایت فتح می باشد که شهید سید مرتضی آوینی در آن سخن گفته است که توسط موسسه روایت فتح این گفتار ها پیاده شده و به صورت یک کتاب درآمده است.
پخش فیلم های مستند «روایت فتح» از تلویزیون در فروردین سال 1365 آغاز شد و تقریباً بدون وقفه تا پایان جنگ در سال 1367ادامه یافت . در این مدت گروه روایت فتح پنج مجموعه (نزدیک به هفتاد برنامه تولید کرد . با اتمام جنگ وقفه ای دو سه ساله در کار گروه پیش آمد ، اما بار دیگر در اواخر سال 1370، گروه روایت فتح تشکیل شد و شرایط را برای ساختن مجموعه های جدید فراهم کرد . کار تولید و پخش شش برنامه از اولین مجموعه با نام «شهری در آسمان پایان یافته بود که راوی فتح در جستجوی قتلگاه فکه به شهادت رسید .
کتاب حاضر گفتار متن همه فیلم های روایت فتح را از اولین برنامه تا شهادت راوی فتح در بر می گیرد . گفتار متن مجموعه مستقل «با من سخن بگو دوکوهه» نیز در انتهای این کتاب گنجانده شده است.
با هم قسمت کوتاهی از این کتاب را مرور می کنیم:

دو سال براي تاريخ هيچ نيست و تو مي‌داني زمان بر ما اسيران زمان است كه مي‌گذرد، اگرنه، در پيشگاه لازمان و لامكان، ديروز و امروز و فردا به‌يكباره حاضرند و اين عرصه‌ي زمان را هم، او براي تكامل من و تو گسترده است.
اكنون اين نخلستان‌ها خالي است، اما اگر درست دقت كني، در اين سكوتي كه سنگين بر روح نخلستان نشسته است، صداي ملكوتي و پر از خلوص آن مرد خدا را مي‌شنوي كه عشاق حرم را به سوي كربلا فرا مي‌خواند و حتي از اين بيش‌تر، صداي خنده و گريه‌ي طليعه‌داران نور را هم كه دو سال و چند ماه ديگر در اينجا گِرد خواهند آمد خواهي شنيد.
گوش كن... مي‌شنوي؟
كربلا و آن سوي‌تر، قدس، در انتظار طليعه‌داران هستند؛ هم آنان كه راهگشاي تاريخ به سوي عدالت موعود خواهند بود. آيا تو نيز به خيل آنان پيوسته‌اي؟ 
هزاران سال از آغاز حيات بشر بر اين كره‌ي خاكي مي‌گذرد و همه‌ي آنان تا به امروز مرده‌اند و ما نيز خواهيم مرد و بر مرگ ما نيز قرن‌ها خواهد گذشت. خوشا آنان كه مردانه مرده‌اند و تو اي عزيز، مي‌داني تنها كساني مردانه مي‌ميرند كه مردانه زيسته باشند. ياد شهدايمان به خير! شهيد عزيز سيد صادق دشتي در عمليات بدر به لقاي خدا رسيد و خليل پرويزي در همين والفجر هشت. بچه‌هاي جنگ، فداكارترين و صميمي‌ترين و پرتلاش‌ترين بچه‌هاي جهاد فارس. و البته جاي آنان هرگز خالي نمي‌ماند و اين از اسرار شهادت است.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:39 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



"تک آخر" عنوان مجموعه ای از دست نوشته های شهید سرافراز عرصه های نبرد، غلامرضا صالحی است که شامل قسمتهایی از پنج دفترچه یادداشت شهید صالحی می باشد.
در ابتدای کتاب یادداشتی با عنوان "این است داستان پدرتان..." وجود دارد که در آن با ااهام از نامه شهید صالحی به فرزندانش، زندگی نامه ایشان در 28 صفحه تنظیم شده است.
این شهید بزرگوار در نامه خود به فرزندانش می نویسد: "به فکرم رسید تا خلاصه ای از گذشته خود را برایتان بنویسم تا اگر روزی در میان شما نبودم خاطره ای از پدرتان داشته باشید و شاید درسی برای آینده شما باشد."
در ادامه، یادداشتهای شهید صالحی از سال 1363 تا 1367 آمده است که آخرین این یادداشتهای مربوط به 20 تیر 1367 می باشد که در دو روز قبل از شهادت ایشان نوشته شده است.
این یادداشتها حکایت از زندگی پر تلاطم و پر رنج و زحمت او دارد از رنج و فقر و نداری دوران کودکی و تحصیل و کار طاقت فرسا در سنین نوجوانی و جوانی تا حضور در صفوف مبارزه با دشمنان نظام جمهوری اسلامی.
او متولد نجف آباد است و در طول جنگ مسئولیتهای فراوانی در ستادها، لشکرها و قرارگاهها به عهده می گیرد ولی غالبا در قرارگاه نجف اشرف نقش قائم مقامی را ایفا می کند. او هم مانند سایر سرداران شهید، به فرمان دادن در سنگر قناعت نمی کند و اجازه نمی دهد در عملیات ها حتی از خط شکن ها عقب بیفتد، با سر کشی مداوم منطقه به سازماندهی نیروها می پردازد، بارها مجروح شده و به عقب برای مداوا منتقل می شود و در سختترین جراحت خود که تا پایان هم او را آزار می دهد (جراحت شدید در ناحیه پا) پس از مداوا دکترها او را از دویدن تا آخر عمر منع می کنند. خود او در این رابطه این چنین می نویسد: "باید می رفتم. نمی توانستم جا بمانم. آبی که در یکجا بماند می گندد و من می خواستم جاری باشم، جاری همچون کارون ، اروند و کرخه".
او به خاطر مسئولیت هایش در جنگ، کمتر می توانست به خانواده رسیدگی کند. به طوری که حتی برای تولد فرزندانش هم نمی تواند حضور داشته باشد و روزها پس از تولد، آنها را می بیند. با این وجود برای آنها توصیه های تربیتی خود را به دقت می نویسد با نامه ارسال می کند.
بارها طرح عملیات ها را تنظیم و به اجرا می گذارد و گزارش های عملیاتی را برای رئیس جمهور وقت "آیت الله خامنه ای" بازگو می کند.
کتاب "تک آخر" پرده از زندگانی مرد الهی گمنامی بر می دارد که در تمام دوران جنگ تحمیلی به تلاش و جهاد پرداخت و در آستانه پایان جنگ تحمیلی به فیض شهادت نائل می شود امید است رهرو راه ایشان باشیم.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:39 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



"پايان جنگ" عنوان جلد پنجم از مجموعه سیری در جنگ ایران و عراق می باشد که به بررسی وقایع پس از عملیات والفجر 10 (اسفند 1366) تا اشغال كويت به وسيله عراق پرداخته است.
مهم ترین سوالی که در این کتاب بدان پاسخ گفته می شود "نحوه پایان یافتن جنگ در سال 1367 می باشد."امام راحل با نظر به شرایط نامساعد در زمان پذیرش قطعنامه 598 و ضرورت حفظ آمادگی نظامی برای مقابله با تجاوزات مجدد عراق، پاسخ به این سوال را به زمان مناسب تری در آینده موکول کردند. در این کتاب با گذشت سالها از پذیرش قطع نامه و تغییرات گسترده ای که در سطح منطقه و نیز در داخل ایران روی داده است _ به ویژه اشغال کویت به وسیله عراق در سال 1369 _ ابعاد موضوع را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد.
 فصل اول کتاب با عنوان "زمینه های تغییر در موازنه جنگ" برای تشریح زمینه های تغییر در موازنه سیاسی _ نظامی جنگ سه بحث اساسی انجام گرفته است:

نخست، تجزیه و تحلیل تغییر استراتژی عراق از پدافند به آفند با کمک مستشاری روس ها.
سپس ارائه آمار و ارقام "انباشت سلاح و تجهیزات" با افزایش تولید و خرید سلاح با هزینه نزدیک به 20 میلیارد دلار در سال های پایانی جنگ به وسیله عراق.
و در پایان گسترش سازمان رزم عراق با فراخوانی نیروها و آموزش آنها مورد بررسی قرار گرفته است.

فصل دوم با عنوان "آغاز تحولات و تغییر در موازنه جنگ" به بازتاب و پی آمد های برتری نظامی عراق و تغییر استراتژی این کشور از پدافند به آفند اختصاص یافته است. در این فصل به بازپس گیری فاو و تاثیر آن در جنگ اشاره می کند.

همانطور که فتح فاو موازنه جنگ را به زیان عراق تغییر داد، بازپس گیری آن، اوضاع را به سود عراق به چرخش درآورد. بنابراین نقطه تحول در جنگ و پذیرش قطع نامه 598 را باید در برتری نظامی عراق و کسب پیروزی در فاو جستجو کرد.

فصل سوم کتاب به پی آمدهای پیروزی نظامی عراق و در نتیجه تلاش ایران برای کنترل و مهار نتایج حاصله از برتری عراق اختصاص یافته است.

پذیرش قطع نامه 598 که در موقعیت برتری ایران بر عراق در سال 1366 تنظیم شده بود، تنها راه حلی بود که چنین شرایطی روبه روی ایران قرار داشت. امتناع عراق از پذیرش قطع نامه زمینه ای برای مقابله بین المللی و داخلی با تجاوزات عراق و نیز پایان بخشیدن به جنگ شد.

در فصل چهارم ابتدا بازتاب پایان جنگ در نظر تحلیل گران و صاحب نظران بررسی شده و سپس روند مذاکرات بی حاصل ایران و عراق تحت نظر سازمان ملل تشریح گردیده است.

طی این مدت عراق با اتکا به برتری نظامی در ماه های پایانی جنگ، روند مذاکرات را تحت تاثیر ابتکار عمل خود قرار داد و از پیشرفت در حل و فصل اختلافات ممانعت می کرد. در چنین وضعیتی ناگهان پس از مناقشه با کویت به اشغال این کشور اقدام کرد. عراق با این اقدام مقدمات حضور گسترده آمریکا و تغییر آرایش سیاسی_نظامی در منطقه را فراهم ساخت.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:39 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



"اسطوره خدمت" عنوان کتابی است که توسط موسسه شهید آوینی و به همت سید محمد باقر مهاجر در فروردین ماه 1385(به مناسبت اولین سالگرد رحلت حاج عبدالله والی) به چاپ رسیده است. این کتاب مجموعه ای است که در آن به زندگی حاج عبدالله والی به روایت یاران پرداخته شده است.
این مجموعه دربردارنده یکصد خاطره و نکته، به همراه یک عکس در هر خاطره، از آن یار سفر کرده است که از مطالب مصاحبه های انجام شده انتخاب گردیده و با حفظ محتوا باز نویسی شده و به نام گوینده آن ثبت گردیده است.
نام حاج عبدالله والی را می توان همراه نام "بشاگرد" یاد کرد. منطقه ای که پیش از انقلاب بر اثر ظلم رژیم ستمشاهی به دور از کمترین امکانات بوده است و می توان آن را محرومترین نقطه ایران نامید. منطقه ای کپرنشین که عبور و مرور به آن با شتر صورت می گرفت و چند روز بایستی راه پیمود تا به این منطقه رسید و وضعیت بسیار وخیمی که شرح آن را می توان در میان سطور این کتاب جستجو کرد.
عبدالله کودکی است از خانواده والی در 8 اسفند 1327 در محله دولاب تهران چشم به جهان می گشاید. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ای اسلامی می گذراند. در دوران تحصیل اهل درس است و قرآن و دعا و در کنار درس و مطالعه اهل مسجد است. نوجوانی پرتلاش که با راه اندازی «هیئت جوانان حسینی بچه های محل را هادی و راهنما است. جوانی که به توصیه پدر با وضو بود. اهل قرائت قرآن است و آنچنان وارسته و خودساخته است که اهل محل او را امین می دانند. مردی که در دوران ستم شاهی به فقر مردم اطراف تهران می اندیشد و نیمه های شب به کمک آنان می شتابد. در یاری امام و مقتدای خویش امام خمینی(ره) به جمع مبارزان بر علیه رژیم می پیوندد و پس از پیروزی انقلاب، آنگاه که می بیند کردستان به امثال او نیازمند است، در منطقه حضور می یابد. سپس به جبهه می رود شبی دست تقدیر او را با نام بشاگرد آشنا می نماید. با سفری به بشاگرد با این وادی آشناتر می شود و در دو راهی جبهه یا بشاگرد به اشاره مولا و رهبر خویش بشاگرد را بر می گزیند و این هجرت آغازی است بر حضور بیست و سه ساله "والی" در بشاگرد. حضوری سخت و طاقت فرسا برای او، اما پر حاصل و پر ثمر برای مردم آن دیار. آغازی بر ماموریتی بی پایان که از سال 1361 آغاز و در 8 اردیبهشت 1384 با ارتحال او و آرمیدن در بهشت زهرا(س) پایان یافت.

از حاجی سوال کردم چه چیزی باعث شد که شما پس از اولین سفری که به منطقه داشتید تصمیم جدی بگیرید که در خدمت مردم بشاگرد باشید. ایشان این گونه پاسخ دادند:
«فکر می کنم اول شیعه بودن مردم بشاگرد بود. چون درآن زمان کردستان بودم و می دیدم برادران اهل سنت چه امکاناتی دارند، اما اینجا شیعیان گرفتار و محرومند. دوم فقر بیش از حد اینها و سوم نگاههای امیدوارانه اینها بود. در نگاهشان می خواندم که منتظر هستند برایشان کاری انجام شود و چهارم اطاعت از امر حضرت امام (ره) که فرمودند:«برای شیعیان بشاگرد بایستی کاری کرد، هرکس قلما و قدما برای آنجا کار کند ما دعایش می کنیم. یاران خوبی برای آقا امام زمان(ع) در آینده در آنجا خواهیم داشت.»

فرازی از کتاب صفحه 34

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:39 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



خونین شهر تا خرمشهر جلد اول از مجموعه سیری در جنگ ایران و عراق می باشد که به بررسی وقایع سیاسی _ نظامی جنگ از زمینه سازی تهاجم عراق تا آزاد سازی خرمشهر (از شهریور 1359 تا خرداد 1361) می پردازد.
کتاب حاضر شامل سه فصل است:
فصل اول تحت عنوان "از اشغال تا آزاد سازی" ابتدا به زمینه های شکل گیری تهاجم سراسری عراق و اهداف  آن اشاره شده، سپس چگونگی اشغال خرمشهر مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی علل توقف دشمن مبحث دوم است که پس از آن، وضعیت سیاسی _ نظامی کشور، در مقطع پر التهاب دوران اشغال، تحلیل و بررسی می شود. مبحث بعدی به چگونگی روند آزاد سازی مناطق اشغالی اختصاص یافته و نیز مروری بر چند عملیات سپاه اسلام دارد. آخرین قسمت این فصل با عنوان "پس از فتح المبین" حاوی مسائلی درباره موقعیت ضد انقلاب داخلی و نیز دشمن خارجی در برابر توانایی های خودی، در فاصله زمانی بین دو عملیات فتح المبین و بیت المقدس می باشد.

در فصل دوم، تحت عنوان "آزاد سازی" به چگونگی آزاد سازی خرمشهر پرداخته شده است. این فصل که  طولانی ترین فصل کتاب می باشد، در واقع گزارشی است از عملیات بیت المقدس، از نخستین مراحل طراحی تا پایان کار. ضمن این گزارش، تجزیه و تحلیل هایی مربوط به سطوح مختلف جنگ، از سیاست گذاری و برنامه های کلان گرفته، تا اجرای مراحل مختلف عملیات، به همراه فشرده ای از روند حوادث، ارائه شده است. طی این فصل خواننده در جریان چگونگی انتخاب منطقه عملیاتی بیت المقدس قرار گرفته، با ویژگی ها و مشخصات این منطقه نیز آشنا می گردد. در ادامه فصل دوم مراحل چهارگانه نبرد بزرگ و نسبتا طولانی بیت المقدس توضیح داده شده و خواننده از منظری مشرف بر صحنه، در فضای پر تب و تاب ناشی از افت و خیزهای مراحل مختلف این عملیات، قرار می گیرید.
فصل سوم کتاب، با عنوان "بازتاب پیروزی"، نتایج حاصله از پیروزی عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر را مورد بحث قرار داده است. در بخشی از این فصل، "تغییر توازن سیاسی _ نظامی به سود ایران" و آثار آن توضیح داده می شود. در این فصل به مبحث "تغییر ماهیت جنگ" نیز پرداخته شده و تشریح گردیده است که چگونه این پیروزی باعث شد تا جنگ ایران و عراق، ماهیت جدیدی پیدا کند.
کتاب حاضر در عین این که حاوی بررسی جنگ در زمانی نسبتا طولانی و پر حادثه از جنگ را در مجموعه ای فشرده ارائه می دهد اما مسئله خرمشهر در آن یک مسئله محوری است. زیرا تا پایان دوره اشغال، خرمشهر، چه در نزد دشمن و چه در نزد خودی، مهمترین مسئله جنگ بوده است.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:39 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



"نسیم تقدیر" عنوان کتابی است که به تازگی به چاپ رسیده است. این کتاب توسط موسسه شهید آوینی منتشر شده است.
نسیم تقدیر روایتگر خاطرات "محمد جواد سالاریان" است که توسط سعید عاکف تالیف گردیده است.
محمد جواد سالاریان آزاده ای است از شهر مقدس مشهد، که در سال 1364 در جزیره بوارین در جریان عملیات شدیداً مجروح می شود و سپس به اسارت مزدوران بعثی در می آید.
او خاطراتش را با نقل وداع در آخرین اعزام خود با همسر و فرزندش، آغاز می کند و حال و هوای غریبش را در آن وداع بازگو می کند.
در ادامه درباره مقدمات عملیات سخن به میان می آورد و پس از آن جریان حضور خود را در عملیات به تصویر می کشد. او بارها در آستانه شهادت قرار می گیرد.
او در حال احتضار با حضرت زهرا ملاقات می کند اما به گفته خود تعلق او به فرزندش مانع از توفیقش می شود و در ادامه چگونگی اسارت خود را توضیح می دهد. او که بخشی از کودکی خود را در کشور عراق سپری کرده است با زبان عربی آشنا است و این موضوع باعث می شود که از او به عنوان مترجم برای ارتباط با اسرا استفاده کنند. این مسئله بسیار برایش رنج آور است زیرا بایستی شاهد شکنجه ها و بازجویی های وحشیانه آنها باشد تا سخنان اسرا را برای آنها توضیح دهد و از طرفی بعضی از اسرای ناآشنا او را به عنوان خائن قلمداد می کنند در حالی که با تغییر در متن ترجمه شده به آنها کمک می کند.
او که خود از ناحیه صورت و پا مجروح است بیشتر در شکنجه ها زجر می کشد و عفونت زخم هایش برای مدت بسیار طولانی او را آزار می دهد.
در این کتاب خاطرات با پیوستگی مناسب در دنبال هم می آیند و در آنها اتفاقات و حالات اسرا و توسل ها و ذکرها به تصویر کشیده می شود که یکایک خاطرات به وضوح بیانگر صبر و استقامت اسرا هستند.
در انتهای کتاب چندین عکس و نامه از دوران اسارت محمد جواد سالاریان گنجانده شده است.
جزئیات کامل و بیان شیوای حالات درونی از ویژگی های این کتاب است که توانسته با قلمی روان اسارت را به زیبایی به تصویر بکشد و مجموعه ای خواندنی و دلنشین را به وجود آورد.
قسمتی از متن کتاب:
....من قبلا بارها از همرزمانم شنیده بودم که هنگام شهادت یکی از حضرات معصومین(علیهم السلام) بر بالین فرد محتضر حاضر می شوند و حالا شاهد حضور مبارک یکی از آن بزرگواران بودم و از تاثیر همین حضور بود که گویی در یک مدهوشی بی انتها فرو رفتم. از هیچ کدام از آن دردهای طاقت فرسا خبری نبود. جز نورانیت و صفا، محسوسات و ادراکات دیگری نداشتم. به وضوح می دیدم که باید آماده رفتن شوم. رفتن به سوی آخرت.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



«زندگی در ارتفاعات» عنوان مجموعه ای از یادداشت ها و مقالات محمد رضا مهراندیش در موضوع دفاع مقدس می باشد که با همکاری مؤسسه ی شهید آوینی و جنات فکه انتشار یافته است.
نگارنده در بخش اول کتاب با سرفصل «در متن جنگ» مجموعه ی خاطرات و یادداشت های خود را از فروردین 1365 تا پایان جنگ گنجانده است. این یادداشت ها حاصل ثبت خاطرات او در دوران حضور ایشان در جبهه های دفاع مقدس می باشد و در آنها عملیات های کربلای 2، کربلای 5، نصر 7 و مرصاد را به تصویر می کشد و آنها را از منظر خود بیان می کند. این یادداشت ها با ثبت تاریخ روز نمود عینی تری از واقعیت جنگ و مسائل مربوط به آن را به تصویر می کشد.
بخش دوم کتاب با سرفصل «بعد از جنگ» مجموعه مقالاتی از نگارنده است که پس از جنگ نوشته شده و در روزنامه ها و مجلات به چاپ رسیده اند مقالاتی که در خصوص دفاع مقدس به نگارش در آمده اند که در میان آنها مقاله هایی در یاد شهید آوینی، محمد رضا دستواره و شهید چمران به چشم می خورد و در پایان آنها متن مصاحبه محمد رضا مهراندیش با حمید داوود آبادی سردبیر ماهنامه ی فکه درج شده است.
در آخرین بخش، عکس هایی از مهراندیش و دوستان همرزمش و هم چنین از کسانی که مطالبی از آنها در کتاب عنوان شده است، وجود دارد و در حاشیه هر عکس توضیحاتی در مورد شخص مورد نظر نگاشته شده است.
در پشت جلد کتاب در مورد محمد رضا مهراندیش و فعالیت ها و آثار او در عرصه فیلم سازی، مستند سازی و تله تئاتر توضیحاتی ارائه شده است.

دوشنبه 27/4/1367
امروز خبری شنیدم که مادر همه خبرها بود. خبری تکان دهنده، نابهنگام و باورنکردنی. آری، گفتند: «ایران قطعنامه 598 سازمان ملل را پذیرفت.» شاید هیچ روزی به اندازه ی امروز در طول زندگی ام اشک نریخته باشم.
چهارشنبه 29/4/1367
سر انجام انتظار به سر رسید و امروز از خبر نیم روزی رادیو، پیام الهی امام عزیزمان در قلب های مریدان عاشق منتشر شد. این پیام اشک همه را درآورد.
بخش هایی از پیام امام چنین است:
«... این روزها ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند که هر چند این مسئله به خودی خود یک ارزش بسیار زیباست اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست...»
«...بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام...»
«...نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی خود به فراموشی سپرده شوند...»
حرف ها و درد دل های امام بی همتا آتش احساسات علاقه مندان او را فرو می نشاند.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



"بچه تهرون" عنوان کتابی است که موسسه شهید آوینی با مشارکت نشر دانشجو در پاییز 1384 به چاپ رسانیده است. این کتاب مجموعه ای از خاطرات کامران فهیمی که به همت علیرضا اشتری نگارش شده است.
در این کتاب خاطرات اعزام به منطقه، روزهای اول حضور در جبهه، شب های عملیات و رفتار رزمنده ها به خوبی توصیف و تبیین شده است.
کامران فهیم رزمنده ای است که در سنین نوجوانی عازم جبهه می شود و محیط جبهه تاثیرات شدیدی بر او می گذارد و او هم می خواهد بهترین دوران خود را برای نسل آینده و کسانی که از آن صحنه و انگیزه های الهی دور بوده اند، به تصویر بکشد.
او بازگو می کند صحنه شهادت یکی از همرزمانش را که برای اولین بار شاهد این لحظات بوده است. حرکات و نگاههایش را تصویر می کند و آن شهادت هنوز در خاطرش زنده است و با یاد آن هر بار منقلب می شود.
او از نوجوانی سخن می گوید که در همان ابتدای ورود به گردان به دنبال قبر و نیایش و شب زنده داری است. روحیات و رفتار این نوجوان برایش جلب توجه می کند. نوجوانی با نام حسین که نماز شبش ترک نمی شود و عاقبتش همچون همه شیفتگان به شهادت ختم می شود.
در جای دیگر از سختی ها و خطرات جبهه سخن به میان می آورد. از حجم آتش دشمن و مسائلی را که در شناسایی برایشان اتفاق افتاده بازگو می کند.
عنوان کتاب یعنی "بچه تهرون" از آخرین خاطره این کتاب الهام گرفته شده است که جریان تحول و شهادت شخصی است معروف به بچه تهرون؛ که گذشته خوبی ندارد و از خلاف کارها بوده است و در این خاطره از اولین برخورد او تا سخنان قبل از شهادت به زیبایی به نگارش درآمده است.

قبل از این که آرام بشود فکر می کردم که می ترسد. سعی می کردم کمکش کنم و دلداریش بدهم. هی می گفتم اشهدت را بگو، صلوات بفرست. هی یا حسین می گفتم و بلند ذکر می گفتم که بشنود. اما بعد که آرام شد فهمیدم از ترس نبوده. حالا خیال می کنم که شاید منتظر بوده، منتظر کسی یا حالتی یا عنایتی. وقتی انتظارش سر رسید، آرام شد و فقط با اشکش حرف زد؛ با من و با مرتضی و شاید با آن یک نفر دیگری که او می دیدش و ما نمی دیدیم. هنوز هم بعضی شب ها به یاد آن اشک ها می افتم و مدت ها توی رختخوابم بیدار می مانم و فکر می کنم؛ به او و به بقیه ی بچه های شهیدی که می شناسم. صلوات می فرستم و فاتحه می خوانم.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦


کتاب "آن مرد" سومین کتاب از مجموعه کتب مردستان است که به تازگی توسط موسسه شهید آوینی منتشر شده است.
"محمد علی صمدی" نگارنده این کتاب در بخش اول با عنوان "آن مرد" و در بخش دوم با عنوان "گمنام تر از گمنامی" به روایتگری شهید کاظم نجفی رستگار و شهید محمود ستوده پرداخته است.
نگارنده در ابتدای بخش اول کتاب روز تشییع و خاکسپاری پیکر شهید نجفی رستگار را به تصویر می کشد. او با حاج کاظم به صحبت نشسته است. از دستنوشته های حاج کاظم برای خودش می خواند و بسیاری از نقل هایی که تا به حال شنیده است و برایش مجهول بوده از او سوال می کند و بدین ترتیب با شهید کاظم نجفی رستگار در روز تشییع مصاحبه کاملی انجام می دهد!
حاج کاظم خودش را معرفی می کند و در پاسخ به سوال ها، شرح عضویتش در سپاه و خوابش را در جریان عضویتش بازگو می کند. در ادامه از کردستان و آزادسازی پاوه و مریوان و .. می گوید و بعد از آن مسئولیت هایش در سپاه.
از شرکتش در عملیات های فتح المبین و بیت المقدس نام می برد و در ادامه اشاره ای به سفرش با همراهی حاج احمد متوسلیان به لبنان می کند.
او بزرگ ترین و تلخ ترین خاطره زندگیش را اسارت حاج احمد می داند و در مورد او و زنده بودنش جوابی نمی دهد و در اینجا خاطره آزاد سازی سه اسیر سپاه در زحله را شرح می دهد.
حاج کاظم در حال رفتن به قطعه 24 شهدا است و تا رسیدن به آنجا جوابگوی سوال هاست و با رسیدن به آن قطعه حاج کاظم جدا شده و صمدی هم به جمعیت برای تشییع شهید کاظم نجفی رستگار ملحق می شود!

نگارنده در ادامه کتاب خاطرات آن شهید را در آخرین مصاحبه اش در طول جنگ می گنجاند که در آن موارد بسیار زیبایی از امدادهای غیبی در عملیات ها اشاره شده است و در آخر این بخش وصیتنامه زیبای شهید رستگار قرار گرفته است.
در بخش دوم کتاب خاطرات کوتاهی از شهید محمود ستوده آمده است که به صورت خیلی مختصر اشاره به سیر زندگی آن شهید بزرگوار دارد. از دینداری و در عین حال فقر خانواده تا درس خواندن و مبارزاتش علیه طاغوت و عضویتش در سپاه پاسداران اشاره می شود و در ادامه این بخش دستنوشته هایی هرچند اندک از شهید ستوده آورده شده است و در پایان نیز وصیت نامه آن شهید گنجانده شده است.

وقتی دشمن به فاصله به 300 متری رسید و تا دقایقی دیگر به طور حتم خاکریز سقوط می کرد و هیچ مانعی در جلوی دشمن نبود رزمندگان اسلام خود به خود دست به تاکتیکی زدند که در هیچ جای دنیا و در هیچ مقطعی از زمان و حتی شاید در صدر اسلام همچین روشی به کار برده نشده بود و آن تاکتیک چنین بود وقتی بچه ها مطمئن شدند که دیگر نیروی کمکی نمی رسد و مهماتشان نیز رو به پایان است و دشمن بدون هیچ تردید لحظه هایی دیگر همه آنها را قتل عام نموده و حاصل آن همه ایثار و گذشت به دست دشمن خواهد افتاد همگی سلاح خود را زمین گذاشتند، هر کدام یک قرآن کوچک از جیبشان در آوردند و آرام و مطمئن شروع به خواندن آیات خدا کردند...
شاید یبشتر از 3 دقیقه طول نکشید یکباره نیروهای عراقی شروع به عقب نشینی کردند بچه ها که هر لحظه در انتظار امدادهای غیبی بودند با دیدن این عمل غیر منتظره روحیه ی جدیدی گرفتند و...

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



کتاب "ناجی کردستان" دومین کتاب از مجموعه کتب مردستان است که به تازگی توسط موسسه شهید آوینی منتشر شده است.
"محمد علی صمدی" در این کتاب به روایتگری شهید محمد بروجردی فرمانده سپاه پاسداران در غرب کشور از جمله استان های همدان ، کرمانشاه، کردستان و ایلام پرداخته است. شهید محمد بروجردی را به خاطر ایفای نقش موثر در غائله کردستان و غرب کشور به حق مسیح کردستان نامیده اند.
نگارنده با اذعان به این مطلب که در مورد شهید بروجردی سخن ها به میان آمده عنوان می کند که در این مجموعه قصد دارد نکات تازه و مستندی را از این شهید بزرگوار بیان کند. در این اثر به اختصار زندگی شهید بروجردی بررسی شده است.
محمد بروجردی متولد فروردین 1333 در روستای دره گرگ از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. بروجردی پیش از انقلاب در صف مبارزان مسلح علیه رژیم ستمشاهی بود و در جریان مبارزاتش سابقه دستگیری و شکنجه ساواک را داشت و چهار سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تحت تعقیب بود.
در این کتاب چندین خاطره از نحوه مبارزه علی رغم محدودیت ها و فقرخانواده او نقل شده است که همگی حکایت از شجاعت و ایمان او دارد. اما آنچه باعث شد تا نام او در تاریخ جمهوری اسلامی جاودانه شود، مسئله ای بود به نام "کردستان" که به خاطر نقش تعیین کننده اش در این منطقه مسیح کردستان لقب گرفت.
در بخش هایی از کتاب نگارنده شهید بروجردی را از منظر همرزمانش به تماشا می نشیند و از آن جمله گفته های مقام معظم رهبری و شهید همت و حاج احمد متوسلیان نمونه های بارزی از بیان نقش او در جریان مبارزات و جلوه های شخصیتی او به شمار می رود. در قسمت های انتهایی کتاب نیز با اشاره به تشییع با شکوه مسیح کردستان دو وصیتنامه موجود از او درج شده است.

برخی با احساسات شخصی و گروهی فکر می کردند یک نفر که با او موافقند او را تقویت کنند و یکی را که با او مخالفند، با او مخالفت کنند و با کارهایش برخورد کنند. به هیچ وجه در مورد شهید بروجردی این طور چیزی نبود. شهید بروجردی هیچ گونه حرکتی که آدم احساس کند که در آن کارشکنی یا مخالفتی هست، انجام نمی داد و این علاقه من به این شهید عزیز را خیلی بیشتر کرد. من تصور می کنم روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزه جویی با دوستان، گذشت و حلم در مقابل کسانی که تعارض های کاری با او داشتند، نشانه آن روح عرفانی شهید بود.
قسمتی از فرمایشات مقام معظم رهبری به نقل از کتاب ناجی کردستان
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



پنجمین کتاب از سری کتب مردستان "استاد عبدالحسين" نام دارد که به همت محمد علی صمدی به رشته نگارش درآمده و توسط موسسه شهيد آوينی به تازگی به چاپ رسيده است.
بخش اول کتاب درباه شهید عبدالحسین برونسی و بخش دوم در مورد شهید محمد فرومندی می باشد.
روایت عبدالحسین برونسی از زمان عزیمتش به مشهد و شیوه گذران زندگی او آغاز شده و با شرح خاطره های گوناگون این روایت به پیش می رود، او از کار در یک سبزی فروشی به خاطر کم فروشی صاحب مغازه و مواجهه با مشتریان بی حجاب به کارگری و بنایی روی می آورد و در این حرفه پیش می رود و می شود استاد عبدالحسین، استاد معمار.

سخن از سختی های او به میان می آید و اعتقادات و مبارزه با رژیم پهلوی. او که در جلسات مقام معظم رهبری در مشهد شرکت فعال دارد دست به مبارزه و انتشار و توزیع اعلامیه می کند و در این راستا توسط ساواک دستگیر شده و شکنجه سختی می کشد ولی باز دست از این کار بر نمی دارد.
جریان خاطرات کتاب به بعد از انقلاب می رود آنجایی که عضو سپاه شده و به کردستان اعزام می شود و با وجود بیماری شدید همسرش، از تصمیم خود باز نمی گردد.

استاد عبدالحسین در جبهه به فرماندهی تیپ می رسد و کار و تلاشش در بین نیروهایش بسیار خواندنی است. او از معنویت بالایی برخوردار است و بارها با توسل به حضرت زهرا(س) مشکلات عملیات و زندگی خود را پشت سر می گذارد تا آنجا که در عملیات بدر در سال 1363 طبق خبر قبلی خودش به فیض شهادت نائل می آید.
در آخر هم وصیت نامه شهید آمده که در آن با همسر و تک تک فرزندانش، که کمتر حضور و سرپرستی او در کنار خود دیده اند، سخن گفته است.

بخش دوم کتاب که مراتب کوتاه تر است سخن از شهید محمد رضا فرومندی به میان می آید در این قسمت سیزده خاطره از او نقل می شود و در انتها بخشی از دستنوشته ها و هم چنین وصیت نامه آن شهید بزرگوار گنجانده شده است.

سال 61 فرمانده گردان ما بود. شب وقتی از رزم شبانه برگشتیم، گفت: «حاجی! دلم می خواهد امشب زیر این نور لطیف مهتاب، دعای توسل بخوانیم.» تا آخر دعا گریه می کرد. دعا تمام شده بود ولی هنوز شهید برونسی گریه می کرد، اشک تمام صورتش را پوشانده بود. وقتی آرام تر شد پرسیدیم: چرا اینقدر گریه می کنید؟ همان طور با حالت گریه گفت: «من شرمنده ام که به عنوان یک فرمانده وظیفه خود را خوب انجام نداده ام. وقتی به مشهد می روم در وهله اول از امام رضا خجالت می کشم. بعد، خانواده شهدا. حتی بچه های خودم می پرسند بابا! هنوز صدام را نکشته اید، جوابی ندارم.»

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



کتاب "کاک ناصر" دومین کتاب از مجموعه کتب مردستان است که به تازگی توسط موسسه شهید آوینی منتشر شده است.
"محمد علی صمدی" نگارنده این کتاب در بخش اول با عنوان "کاک ناصر" و در بخش دوم با عنوان "عباس پسر کربلایی احمد" به روایتگری شهید ناصر کاظمی و شهید عباس کاظمی پرداخته است.

ناصر کاظمی متولد تهران است و در سابقه خود مبارزه با رژيم ستمشاهی و زندان را دارد و پس از پيروزی انقلاب در سال 1358 به عضويت سپاه پاسداران در می آيد.

او در چندین ماموریت عازم زابل، خرمشهر و ... می شود ولی همگان او را با نام کردستان می شناسند. با مواجهه کاظمی با شهید محمد بروجردی فرمانده سپاه غرب کشور ارتباط تنگاتنگی میان این دو شهید بزرگوار برقرار می شود و بروجردی مسئولیت های فرمانداری پاوه، فرماندهی سپاه پاوه و فرماندهی سپاه کردستان را در چند نوبت به او واگذار می کند.

شهید کاظمی با تغییر چهره و ظاهرسازی در هنگام معرفی و اعزام به پاوه به عنوان فرمانداری، به ضد انقلاب نزدیک می شود و از این طریق ضربات مهلکی به ایشان وارد می کند. از ویژگی های بارز او می توان به ارتباط نزدیکش با مردم کرد و باور کردن ایشان اشاره کرد که بخش مهمی از خاطرات این کتاب حکایت از این ارتباط نزدیک دارد به طوری که در کردستان از او با نام "کاک ناصر" یاد می کنند. در انتهای این بخش نیز دو وصیت نامه از کاک ناصر درج شده است.

در قسمت دوم کتاب روایت از عباس کریمی چهارمین فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله است. این قسمت که مختصرتر از قسمت پیشین است با جریان تولد عباس آغاز می شود. مادر عباس هر چه بچه به دنیا می آورد سقط می شود پدرش از خدا پسر می خواهد. نیت می کند و به کربلا می رود و با دخیل بستن و درخواست از حضرت عباس(ع)، عباس نصیبش می شود.
عباس در جریان مبارزات انقلاب فراری می شود و در جریان سربازی نیز به مبارزه خود ادامه می دهد و پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه کاشان در می آید.
او در مریوان با حاج احمد متوسلیان آشنا شده و در زمینه اطلاعات عملیات مشغول شده و مسئولیت آن را به عهده می گیرد.
او بادست خالی و به تنهایی با رهبران ضد انقلاب ملاقات می کند و در پی این دیدارها ایشان را وادار به تسلیم می کند به طوری که مریوان به قم کردستان شهرت می یابد.

او به همراه حاج احمد متوسلیان و حاج ابراهیم همت در لشکر محمد رسول الله فعالیت می کند و پس از شهادت حاج همت منصب فرماندهی را به عهده می گیرد.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦



"يل سیستان" عنوان هشتمين کتاب از سری از کتب مردستان است که به تازگی توسط موسسه شهيد آوينی به چاپ رسیده است.
بخش اصلی کتاب با عنوان یل سيستان در وصف شهید ميرقاسم ميرحسينی و بخش دوم آن که مختصرتر از بخش اول است با عنوان "مردی که ترس از او می گريخت" در وصف شهيد محمد علی شاهمرادینگارش يافته است.
شهيد ميرحسينی جانشین لشکر 41 ثارالله است که در این کتاب با بیست وسه روایت به تصویر کشیده شده است.
او فرمانده است ولی فرمانده ای که در هرجا که بتواند در کنار نیروهای خود می نشیند، غذا می خورد و نبرد می کند در هنگامه نبرد در مواقعی که آتش دشمن همه را زمینگیر می کند او برجای نمی نشیند و با یک بلندگوی دستی و با فریادهای محرک خود، همه را به دنبال خود حرکت می دهد و از مخمصه بیرون می کشد.

در کنار ذکر شجاعت صحنه نبرد توصیف مناجات شبانه و سلوک او در میان خاطره ها تصویر زیبایی از این مرد الهی به وجود می آورد.
هر بار که به مرخصی می رود با صحبت و سخنرانی سعی در جذب نیروها به جبهه های نبرد می کند و یک بار در زمان مرخصی به همراه خانوداه عازم مشهد می شوند و در مسیر برگشت خودرو ایشان سرنگون شده و همگی مجروح می شوند او با وجود جراحتش همه را به بیمارسان منتقل کرده و بلافاصله به جبهه می رود و می گوید:«این اولین دفعه بود که به خاطر خودم و خانواده ام رفتم مرخصی، خدا هم خواست حالی ام کند که یک وقت فکر نکنم خبری است. الحمدلله»

او فرمانده بسیجی است که در هنگام جراحت هم می خواهد همچون یک بسیجی عادی درمان شود و پس از هر عملیات به عیادت مجروحین لشکر می رود حتی آنانکه از قبل نمی شناسد و عاقبت هم در جمع بسیجیانش به استقبال شهادت می رود.
بخش دوم کتاب با خاطره ای از شهر فاو آغاز می شود هنگامی که یکی از اسرا چهره شهید شاهمرادی را تشخیص می دهد زیرا او را در میان نیروهای خود تا چند روز قبل دیده است.
در پایان بخش دوم وصف حماسی محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه پاسدران از شهید شاهمرادی آمده است و با وصیت نامه او این بخش به انتها می رسد.

نیروها، اردوگاه جنگل را پر کرده و منتظر تقسیم شدن بودند. ظهر بود که اعلام کردند که بچه ها نمازشان را بخوانند و بعد تقسیم ادامه پیدا کند. همه رفتند سراغ منبع های آب یا در گوشه ای به نماز ایستادند. ناگهان غرش جنگنده های دشمن نیروها را به ولوله انداخت. هر کس به گوشه ای دوید و یکدفعه همه چیز در هم ریخت. جنگنده ها جولان می دادند و بچه ها در پی یافتن سرپناه بودند. من هم در حال دویدن بودم که نگاهم به میدان گاه افتاد. میرحسینی به نماز ایستاده بود، انگار نه انگار که ممکن است همه جا به جهنم تبدیل شود. خیلی با شکوه بود. میدان گاه خالی، غرش مهیب جنگنده ها و مردی لاغر و کوتاه قد در حال نماز خواندن...

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

 

≧ معرفی کتاب ≦




كتاب «ریشه های تهاجم» جلد اول از سری كتب پنج جلدی تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق است كه به همت مركز مطالعات و تحقیقات جنگ تالیف و منتشر گردیده است.
تالیف این مجموعه پنج جلدی به زمانی بر می گردد كه مسئولان دوره عالی جنگ سپاه پاسداران، یعنی عالی ترین مقطع آموزشی دراین نهاد از آقای محسن رضایی - در زمانی كه فرماندهی سپاه را عهده داشتند- دعوت كردند تا بحث تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق را برای دانشجویان دكتری مطالعات جنگ تدریس كنند. در همین راستا به پیشنهاد ایشان گروهی تحقیقی تشكیل شد تا متون مورد نیاز این درس تهیه گردد.
ویژگی این كتاب آن است كه به دست كسانی تالیف و تنظیم گردیده كه خود در طول هشت سال دفاع مقدس نقش موثر و مستمری در جنگ ایفا كرده و بر این اساس درك درست و همه جانبه ای از جنگ داشته اند و به جنگ به صورت استراتژیك و نه به صورت توصیفی و تبلیغی پرداخته اند. البته جنبه توصيفي و تبليغي جنگ نيز به نوبه خود با ارزش و لازم است.
دیباچه كتاب توسط محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران، نگاشته شده است. ایشان در این قسمت توضیحاتی درباره این مجموعه و هدف از جمع آوری آن داده اند.
كتاب شامل شش فصل است. هر فصل توسط گروهی از اساتید و محققان رشته های نظامی نگاشته شده است و پس از پایان فصل مآخذ مربوطه به دقت درج گردیده است.
در این قسمت، خلاصه ای از اول كتاب كه به بررسی علل وقوع جنگ ایران و عراق می پردازد، اشاره می كنیم.

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:≧ معرفی کتاب ≦

≧ معرفی کتاب ≦


چهارمین کتاب از سری کتب مردستان "علمدار آسمان" نام دارد که بخش اول آن به روایت شهید عباس بابایی اختصاص یافته و بخش دوم به روایتگری شهید سید مهدی هاشمی پرداخته است.
در ابتدای بخش نخست کتاب، فرمایشات مقام معظم رهبری در رثای شهید بابایی آمده است و در ادامه هفتاد روایت از زندگی او درج شده است. روایت ها با سیر مشخصی از کودکی تا زمان شهادت مرتب شده اند.
آن چه که در میان خاطرات بسیار جلوه نمایی می کند روحیه خدمت و کمک رسانی او به مردم است. او از کودکی خود با وجود تمکن مالی همچون دانش آموزان بی بضاعت در مدرسه حاضر می شود تا خود با آنان همدردی کند. در میان خاطرات نمونه های فراوانی از کمک های او به اطرافیان و دوستان به چشم می خورد از کمک او به مستخدم مدرسه برای نظافت مدرسه، کمک به لوله کش خیابان که پیر و فرسوده شده است و مواردی از این قبیل.
او پس از اخذ دیپلم به دانشکده خلبانی رفته و در آنجا آموزش های خلبانی را فرا می گیرد. شهید بابایی پیش از هنرنمایی در جهاد اصغر از فاتحان جهاد اکبر است. او در جو ناسالم ارتش رژیم طاغوت راه تقوای الهی را پیش می گیرد و در این مسیر سختی های زیادی را متحمل می شود. برای یک دوره آموزش خلبانی به آمریکا اعزام می شود و اعمال عبادی و تقوای او موجب حیرت سایرین و بروز مشکلاتی برای اخذ مدرک پایان دوره او می شود.
پاره ای از خاطرات کتاب به فرماندهی او در پایگاه هشتم هوایی اختصاص می یابد و دست گیری و ملاطفت او با زیردستان و هم چنین التزام شدید او به رعایت بیت المال و عدم استفاده شخصی از آنها از نکات بارز این خاطرات به حساب می آید.
شهید بابایی تلاش های فروانی برای حرکت در راستای اهداف نظام انجام می دهد و با وجود فرماندهی اش با روحیه ی مردمداری و خدمت هیچ گاه از حال محرومین غافل نمی شود.
در پایان این بخش از کتاب سخنرانی شهید بابایی در سال 1360 و هم چنین متن وصیت نامه او درج شده است.
بخش دوم کتاب با عنوان "از خیابان شاهپر تا کوی ذوالفقار" به زندگی شهید سید مهدی هاشمی اختصاص می یابد. او از اولین کسانی است که در جریان حمله ارتش عراق در خرمشهر و آبادان حضور پیدا کرده و به صورت مردمی همراه نیروهای داوطلب به مقاومت می پردازد و علی رغم کارشکنی ها و عدم امکانات نا امید نشده تا زمان شکست حصر آبادان بدون وقفه در جبهه های نبرد به مقاومت می پردازد.
او با سازماندهی نیروهای داوطلب و در آن بحبوحه ابتدای جنگ با عنوان فداییان اسلام به طرح عملیات های ایذایی پرداخته و دشمن را به عقب می راند.
ابتدای این بخش از کتاب متن نامه هایی است از یک نیروی داوطلب در آبادان که حضور خود را در میان نیروهای فداییان اسلام توصیف می کند و چگونگی سازماندهی نیروها و روحیات و رفتار شهید مهدی هاشمی را در آن شرح می دهد.
او که به عنوان السابقون السابقون در عرصه جنگ و دفاع به شمار می آید سرانجام به وسیله منافقین کوردل در ماه رمضان با زبان روضه به فیض شهادت نائل می شود.
در انتهای این بخش نیز یادداشتی از شهید هاشمی به همراه وصیت نامه کوتاه او درج شده است.

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 8 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها