اگر در ملّتى، فرهنگ «شهادت طلبى» زنده شود، و ترس از مرگ از میان برود، هرگز سُستى و زبونى و گریز از مسئولیّت ها، دامنگیر آن ملّت نخواهد شد.
در دین اسـلام، کشته شدن آگاهانه و انـتخابگرایانه در راه آرمـانی مقدس و پاک که به تعبیر قرآن «فی سبیل اللّه» نامیده میشود، شهادت نام دارد و کسی که بـه چـنین مقامی دست مییابد، شهید است. البته پذیـرفتن مـرگ، هنگامی ارزشـمند اسـت و قـداست دارد که از سویی آگاهانه بـاشد و از سوی دیگر، رضایت و خشنودی خداوند را در پی داشته باشد.
از آن جا که عامل شهادت طلبی مؤمنان، عشق به خدا و شوق دیدار او و انجام دستورهایش برای تقرّب بیشتر به او و تقوای مطلوب او و محبّت و رحمت به بندگانش در دفاع از حقوق فطری و الهی آن ها و در یک کلمه، دفاع از انسانیت انسان ها است، شهادت طلبی از مطلوب ترین و ارزشمندترین روحیات و ملکات فاضله انسانی نزد خدای سبحان به شمار می رود و فرهنگ آن از محبوب ترین فرهنگ ها نزد او است; بنابراین، این فرهنگ نیکو نه تنها سبب ترویج خشونت در جامعه نیست، بلکه یکی از مهم ترین عوامل ریشه کن کردن آن برای ایجاد مدینه فاضله در جوامع بشری است.
در آیاتی از قرآن کریم بارها از شهید و شهادت یاد شده است. بنابر این آیات شهدا زنده و عند ربهم یرزقون هستند.
در روایات اسلامی به ویژه نهج البلاغه شهادت بالاترین خوبیها معرفی شده و بر داشتن روحیه شهادت طلبی تأکید فراوان شده است. اعتقاد به فناپذیری انسان در دنیا و بقای او در آخرت از عوامل تقویت فرهنگ شهادت طلبی است که حضرت علی علیه السلام از آنها یاد کرده است.
آخرت گرایی
«در فرهنگ اسلامى یكى از عوامل مهمّ بازدارنده انسان از انواع زشتى ها و ظلم و ستم ها، آخرت گرائى است، زیرا غریزه «مطلق خواهى» در ذات انسان است، او مى خواهد همیشه جاودانه باشد و عمر و زندگى او نابود نشود، و این خواسته ایده آل در دنیاى فناپذیر تحقّق نمى پذیرد، پس باید به دیار دیگرى سفر كرد كه تنها پاسخ مثبت این غریزه، بهشت جاویدان است. امیرالمؤمنین على علیه السلام فراوان به این نكته اشاره داشت و فرمود: « اِنَّما خُلِقْتَ لِلاخِرَةِ لا لِلدُّنْیا: همانا تو براى زندگى جاویدان آخرت آفریده شدى، نه دنیاى زودگذر.»(1)
در تمام ارتش های جهان سربازی وجود ندارد که برای شرکت در خط مقدّم بی تابی کند، یا برای شهید شدن اشک بریزد و لحظه شماری کند جز در ارتش اسلام که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برای شهادت اشک شوق می ریخت، و چون در جنگ اُحُد به شهادت نرسید ناراحت بود.
آخرت گرائى و زندگى جاودانه پس از مرگ مى تواند به غریزه مطلق خواهى انسان پاسخ مثبت دهد و روحیه شهادت طلبی را در او تقویت کند.» (2)
توجه به فناپذیری انسان
اگر انسان باور كند كه فناپذیر است، و زندگى دنیا جاودانه نخواهد بود، و همه در حال كوچ كردن از دنیا مى باشیم و روزى باید دنیا را ترك گوئیم، ترس از مرگ و روح دنیاپرستی از او فاصله می گیرد و تن به ذلت و خواری دنیوی نخواهد داد و در هر شرائطى از دین و میهن و ناموس دفاع خواهد كرد، امام على علیه السلام در سراسر نهج البلاغه، بسیار حساب شده این مسئله روانى را تذكّر مى دهند. (3)
ایمان و یقین بی همانند امام علی علیه السلام، او را شیدای شهادت در راه خدا کرده در تمام نبردها با یاد و نام خدا مبارزه می کرد، و از فراوانی دشمن نمی هراسید.
در این گفتار به نمونه هایی از فرمایشات ایشان در این زمینه اشاره می شود:
درخواست شهادت
امیرالمؤمنین علیه السلام همواره در دعاهای خود، از خداوند درخواست شهادت داشت و می فرمود(4): «أَللَّهُمَّ فَارْزُقْنا الشَّهادَةَ وَ اعْصِمْنا مِنَ الْفِتْنَةِ» پروردگارا به ما شهادت در راه خودت را عطا فرما، و ما را از فتنه ها حفظ کن.
فرهنگ شهادت طلبی
اگر در ملّتى، فرهنگ «شهادت طلبى» زنده شود، و ترس از مرگ از میان برود، هرگز سُستى و زبونى و گریز از مسئولیّت ها، دامنگیر آن ملّت نخواهد شد. شهادت طلبان عاشق حق، ترس را ترسانده و مرگ را میرانده اند، با خداى خود بى صبرانه معامله كردند، و شتابان و خندان به سوى قربانگاه خود در حركتند كه حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام فرمود:
«اگر نبود اجل طبیعى هر انسانى كه خدا مقرّر فرمود، روح آنان یك چشم بهم زدن نیز از شوق پاداش بهشت و از ترس عذاب جهنّم در بدن هایشان قرار نمى گرفت.»(5)
آخرت گرائى و زندگى جاودانه پس از مرگ مى تواند به غریزه مطلق خواهى انسان پاسخ مثبت دهد و روحیه شهادت طلبی را در او تقویت کند.
امام على علیه السلام در یك سخنرانى ابتدا شهادت را معرفى مى كند كه «همانا ارزشمندترین مرگ ها كشته شدن در راه خداست» سپس نگرانى خود را از مرگ طبیعى مطرح مى فرماید:
«سوگند به خدائى كه جان پسر ابیطالب در دست اوست، هزار ضربت شمشیر به من آسان تر از مرگ در بستر در نافرمانى خداست.»(6)
و آنگاه علل خط شكنى ها، و حملات بى امان خود در جهاد را توضیح مى دهد كه: «سوگند به خدا اگر امید به شهادت به هنگام برخورد با دشمن نبود كه چنین سعادتى نصیب من شود، به مركب خویش سوار مى شدم و از شما فاصله مى گرفتم.(7)»(8)
هیچ کس جز امام علی علیه السلام در تمام نبردها و مبارزات دوران زندگی، چونان تشنه ای که همواره به دنبال آب زلال باشد، در جستجوی شهادت در راه خدا نبوده است و برای آن لحظه شماری نمی کند.
گریه شوق برای شهادت
در تمام ارتش های جهان سربازی وجود ندارد که برای شرکت در خط مقدّم بی تابی کند، یا برای شهید شدن اشک بریزد و لحظه شماری کند جز در ارتش اسلام که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برای شهادت اشک شوق می ریخت، و چون در جنگ اُحُد به شهادت نرسید ناراحت بود و از رسول خدا صلی الله علیه و آله علّت آن را پرسید (9) و خطاب به پیامبر فرمود:
امام على علیه السلام در یك سخنرانى ابتدا شهادت را معرفى مى كند كه «همانا ارزشمندترین مرگ ها كشته شدن در راه خداست» سپس نگرانى خود را از مرگ طبیعى مطرح مى فرماید: «سوگند به خدائى كه جان پسر ابیطالب در دست اوست، هزار ضربت شمشیر به من آسان تر از مرگ در بستر در نافرمانى خداست.»
«گفتم: ای رسول خدا مگر جز این است که در روز «اُحُد» که گروهی از مسلمانان به شهادت رسیدند، و شهادت نصیب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودی: ای علی! مژده باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد. پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود: همانا این بشارت تحقّق می پذیرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟
گفتم: ای رسول خدا چنین موردی جای صبر و شکیبایی نیست بلکه جای مژده شنیدن و شکرگزاری است.» (10)
سخنان پایانی
هدف امیرالمؤمنین از رواج شایسته ی فرهنگ شهادت طلبی و این که در پایانِ نامه ها از شهادت طلبی می نوشت، این بود که آزادی خواهان جهان از هرگونه مشکل و ترور و وحشتی نهراسند و تن به ذلّت نسپارند. در پایان نامه اش به مالک اشتر چنین نوشت: «وَ أَنْ یَخْتِمَ لِی وَ لَکَ بِالسَّعادَةِ وَالشَّهادَةِ: از خدا می خواهم که پایان عمر من و تو را با سعادت و شهادت پایان دهد.» (11) و زمانی که در محراب عبادت مورد سوء قصد قرار گرفت فرمود: «فُزتُ وَ رَبِّ الْکعبة: به خدای کعبه رستگار شدم» در این کلمات ارزشمند هدفداری، خدا گرائی، شهادت طلبی وجود دارد، که نشانه یقین به بقای در قیامت است. (12)
پی نوشت:
1-نهج البلاغه، نامه54
-الگوهای رفتاری امام علی(ع) و امور اطلاعاتی، امنیتی، ص182
3-پیشین
4-نهج البلاغه،خ 171
5-نهج البلاغه،خ 193
6-نهج البلاغه، خ123
7-نهج البلاغه، خ 119
8- الگوهای رفتاری امام علی(ع) و امور اطلاعاتی، امنیتی، ص18
9-نهج البلاغه، خ 156
10- امام علی(ع) و مباحث معنوی و عبادی، ص 94
11-نهج البلاغه، نامه 53
12-سرمایه سخن، ص ٤٢٦
الهام حیدرزاده/کارشناس ارشد معارف نهج البلاغه - تبیان