0

وظایف مردان

 
borkhar
borkhar
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 19319
محل سکونت : اصفهان

وظایف مردان

 

18abasabdi.jpg

خلاصه:زن و شوهر دو ركن بزرگ خانواده هستند ليكن مرد بدان جهت كه ‏آفرينش ويژه‏ای دارد و ازجنبه تعقلات قوی‏تر است ركن بزرگ وسرپرست‏ خانواده محسوب ميشود. 

زن و شوهر دو ركن بزرگ خانواده هستند ليكن مرد بدان جهت كه‏ آفرينش ويژه‏ای دارد و از جنبه تعقلات قوی‏تر است ركن بزرگ وسرپرست‏خانواده محسوب ميشود. 
خداوند بزرگ نيز او را به عنوان قيم و سرپرست‏خانواده شناخته‏در قرآن كريم ميفرمايد:مردها سرپرست زنان ميباشند،زيرا خدا بعض‏كسان را بر بعض ديگر برتری داده است (1) . 
چون بدين مقام شناخته شده طبعا وظائف سنگين‏تر و دشوارتری‏هم خواهد داشت. 
اوست كه ميتواند با تدبيرات عاقلانه خويش خانواده را به بهترين ‏وجه اداره كند و اسباب خوشبختی و سعادت آنان را فراهم سازد و محيط خانه را همانند بهشت‏ برين مرتب و منظم گرداند،و همسرش را به صورت‏ فرشته ‏ای در آورد. 
رسول خدا صلی الله عليه و آله فرمود:م رد سرپرست‏ خانواده‏است و هر سرپرستی نسبت‏ به زير دستانش مسؤوليت دارد (2) . 
مردی كه مدير خانواده است‏بايد بدين نكته توجه داشته باشد كه زن نيز انسانی است مانندمرد.خواسته‏ها و آرزوها و حق حيات و آزادی‏دارد.بايد بداند كه زن گرفتن به معنای بردهگرفتن نيست‏بلكه به معنای‏انتخاب شريك در زندگی و يار و مونس گرفتن است.بايد به خواسته‏ های‏ درونی و آرزوهای او نيز توجه داشته باشد.چنان نيست كه مرد مالك ‏مطلق زن  باشد. زن نيز حقوقی بر گردن شوهر دارد. 

خداوند بزرگ در قرآن مجيد ميفرمايد: همانطور كه زنها نسبت‏ به ‏شوهرانشان وظائفی دارندحقوقی هم بر گردن آنها دارند و مردان را بر آنهابرتری هست (3) .

 

زن‏داری 
چنانكه شوهرداری بزرگترين وظيفه يك بانوی خانه‏ دار بوده درشريعت اسلام در رديف جهادقرار گرفته است همچنين زن‏داری بزرگترين‏و ارزنده‏ترين عمل يك مرد زندار بوده رازسعادتمندی خانواده ميباشد. 
اما زن‏داری كار آسانی نيست‏بلكه رموزی دارد كه هر كس كاملا بدانهاآشنا باشد ميتواندهمسرش را مطابق دلخواه به صورت يك بانوی ايده‏آل‏بلكه فرشته رحمت درآورد. 
مرديكه بخواهد واقعا زن‏داری كند بايد اخلاق و روحيات همسرش‏را كاملا بدست آورد،ازخواسته‏های درونی و تمايلات نفسانی او آگاه شودو بر طبق آنها برنامه زندگی را مرتب سازد.به وسيله اخلاق و رفتار خويش‏چنان در او نفوذ كند و دلش را بدست آورد كه به خانه و زندگیدلگرم شده‏از روی عشق و علاقه خانه‏داری كند. 
زن‏داری كلمه جامع و مبهمی است كه احتياج به شرح و توضيح‏دارد.در مباحث آينده موردشرح و بسط قرار خواهد گرفت. 
مهرورزی كن 
زن كانون محبت و يك موجود صد در صد عاطفه‏ای است.ازوجودش مهر و محبت ميبارد. 
حيات و زندگی او به عشق و علاقه بستگی دارد.دلش ميخواهدمحبوب ديگران باشد.هر چهمحبوبتر باشد شاداب‏تر خواهد بود.برای‏بدست آوردن محبوبيت تا سر حد فداكاری كوششميكند.اگر بداندمحبوب كسی واقع نشده خودش را شكست‏خورده و بی‏اثر پنداشتهدائماپژمرده و افسرده خواهد بود.بدين جهت ميتوان به طور قطع مدعی شد كه‏بزرگترينرمز زن‏داری اظهار محبت و علاقه است. 
آقای محترم!همسر شما قبلا از محبتهای بی‏شائبه پدر و مادر كاملابرخوردار بود.اما ازهنگاميكه پيمان زناشويی را امضا نمود از ديگران‏بريد و با تو پيوند دوستی بست.بدان اميد بهخانه‏ات قدم نهاد كه تو تنها به‏اندازه همه آنان بلكه بيشتر او را دوست‏بداری.انتظار دارد عشقو محبت‏تو از پدر و مادرش عميق‏تر و پايدارتر باشد.چون به عشق و محبت تواعتماد داشتهتمام هستی و موجوديت‏خويش را در اختيارت نهاده است. 
بزرگترين رمز زن‏داری و بهترين كليد حل مشكلات زناشويی‏اظهار عشق و علاقه است.اگرميخواهی دل همسرت را به طوری‏مسخر گردانی كه مطيع تو باشد،اگر ميخواهی پيوندزناشويی را استوارسازی،اگر ميخواهی او را به خانه و زندگی دلگرم نمايی،اگر ميخواهی او رانسبت‏به خودت علاقه‏مند سازی،اگر ميخواهی تا آخر عمر نسبت‏به تووفادار باشد و اگر و اگر،بهترين راهش اينست كه تا ميتوانی نسبت‏به‏همسرت اظهار عشق و علاقه كن. 
اگر بداند محبوب تو نيست از خانه و زندگی بيزار خواهد شد،هميشه پژمرده و افسردهخواهد بود،به خانه‏داری و بچه‏داری بی‏علاقه‏ميگردد،وضع منزل شما هميشه نامنظم خواهدبود.پيش خود فكر ميكندچرا برای شوهری جان بكنم كه دوستم ندارد. 
خانه شما كه از عشق و محبت‏خالی گشت‏به صورت جهنم سوزانی‏تبديل ميگردد.اگر چهاسباب و وسائلش مرتب باشد اما چون بوی عشق ومحبت نميدهد صفا و رونق نخواهد داشت.
ممكن است همسرت به بيماريهای روانی و ضعف اعصاب مبتلاشود. 
ممكن است‏برای جبران كسری محبوبيت‏خويش در صدد برآيد دردل ديگران نفوذ كند. 
ممكن است‏به قدری از شوهر و خانه بيزار گردد كه جدايی را بر آن‏زندگی سرد و بی‏رونقترجيح داده تقاضای طلاق كند. 
مسؤوليت همه اين حوادث بر عهده مرد است كه نتوانسته بخوبی‏زن‏داری كند.باور كنيدبخش مهمی از طلاقها در اثر همين بی‏مهريهابوجود ميآيد. 
به آمار زير توجه فرماييد: 
نياز روانی به محبت و بی‏اعتنائيهای شوهر و اشتغال او به كارهای‏زياد در نتيجه غفلت از حالروحی زن سبب جداييهای بسيار شده است. در سال 1348 از ميان 10372 زن و مرديكه ازيكديگر جدا شدند،1203زن علت جدايی را خستگی و دلزدگی از زندگی و احساس پوچیوبيهودگی و بی‏توجهی شوهر به مسائل عاطفی دانسته‏اند (4) . 
زنی در دادگاه اعلام كرد:حاضر است علاوه بر بخشيدن مهر خودده هزار تومان هم بهشوهرش بدهد تا با طلاق او موافقت كند.از ازدواج‏آنها چهار ماه ميگذرد.زن گفت:چونشوهرم به طوطيهای خود بيشتر ازمن علاقه‏مند است نميخواهم بيش از اين با او زندگیكنم. (5) 
مهر و محبت‏خانوادگی از همه چيز ارزش‏دارتر است‏بدين جهت‏خداوند بزرگ در قرآن مجيدآنرا يكی از آثار قدرت و نعمتهای بزرگ‏شمرده بر بندگان منت نهاده ميفرمايد: 
«يكی از آيات خدا اينست كه همسرانی برايتان آفريد تا با آنان انس‏بگيريد.و در ميانتانمحبت و مهربانی افكند.و در اين موضوع برای اهل‏تفكر آياتی هست (6) ». 
امام صادق عليه السلام فرمود:زن از مرد آفريده شده و تمام‏توجهش به سوی مردها معطوفميباشد.پس همسرانتان را دوست‏بداريد (7) . 
حضرت صادق عليه السلام فرمود:هر كس از دوستان ما باشد به‏همسرش بيشتر اظهارمحبت ميكند (8) . 
رسول خدا (ص) فرمود:هر چه ايمان انسان كاملتر باشد به‏همسرش بيشتر اظهار محبتمينمايد (9) . 
امام صادق (ع) فرمود:يكی از اخلاق پيمبران اينست كه نسبت‏به‏همسرانشان محبت دارند (10) .
پيغمبر فرمود:اين سخن مرد كه به همسرش ميگويد:واقعا ترادوست دارم،هرگز از قلبشخارج نخواهد شد (11) . 
گر چه محبت‏بايد از صميم قلب باشد تا در دل طرف اثر بگذارد،زيرا دلها با هم راه دارند،ليكن به محبت قلبی تنها هم نبايد اكتفا كرد،بلكه‏لازم است صريحا آنرا اظهار نمود.درصورتی ميتوان انتظار نتيجه داشت‏كه آثار محبت در زبان و افعال و رفتار شخص نمايان باشد.
صريحا و بدون احتياط به همسرت اظهار عشق و علاقه كن:درحضور و غياب از وی تعريفكن،اگر به سفر رفتی برايش نامه بنويس واز درد فراق بنال.گاهی برايش تحفه‏ای خريدهتقديمش كن.اگر دسترسی‏به تلفن داری گاه گاهی از احوالش جويا شو. 
يكی از موضوعاتيكه بانوان هرگز آنرا فراموش نمينمايند همين‏عشقها و مهرورزيهای واقعیاست.برای نمونه بداستان زير توجه‏فرماييد: 
خانمی به نام...از شوق گريست و گفت:در يك شب پاييزی باجوانی ازدواج كردم.مدتها زندگیما به آرامی گذشت.خود را خوشبخت‏ترين زن روی زمين حس ميكردم.شش سال در خانهكوچكی كه‏برايم ترتيب داده بود بسر بردم.تا اينكه روزی خوشبختی‏ام صد برابر شد. 
آن روز باردار شده بودم.هنگاميكه اين خبر را به شوهرم دادم مرا درآغوش گرفت و چونكودكان گريه را سر داد.از شوق آن قدر گريست كه‏بدون اغراق چندين بار نزديك بود نقش برزمين شود.پس از آن بيرون‏رفت و با پس‏انداز خود يك گردن‏بند الماس برايم خريد.هنگاميكهآنرابه من داد گفت:اين گردنبند را به بهترين زن دنيا كه تا به حال ديده‏ام تقديم‏ميكنم.اماافسوس كه طولی نكشيد كه در يك حادثه غم انگيز رانندگی‏كشته شد (12) . 
به همسرت احترام بگذار 
زن نيز مانند مرد خودش را دوست دارد و به حفظ شخصيت‏خويش علاقه‏مند است. 
دوست دارد محترم و گرامی باشد.از تحقير و توهين رنجيده خاطرميگردد.اگر مورد احترامقرار بگيرد احساس شخصيت نموده و به كار وزندگی دلگرم ميشود.از احترام و احترام كنندهخوشش ميآيد،از توهين وتوهين كننده متنفر ميباشد. 
آقای محترم!همسرت حتما از شما انتظار دارد كه بيش از ديگران‏به وی احترام بگذاری.البته حق دارد چنين انتظاری را داشته باشد.زيراترا شريك زندگی و بهترين يار واقعیخويش ميداند. 
شبانه‏روز برای آسايش تو و فرزندانت زحمت ميكشد.آيا حق ندارد انتظار داشته باشد كهوجودش را،غنيمت‏شمرده به وی احترام‏بگذاری؟ 
بزرگداشت او ترا كوچك نميكند بلكه حق شناسی و صفا و مودت‏ترا باثبات ميرساند.به هماناندازه بلكه بيشتر از آن مقدار كه به ديگران‏احترام ميگذاری به همسرت احترام بگذار.درموقع صحبت كردن ادب راكاملا رعايت كن. 
با كلمه‏«تو»او را مخاطب نساز بلكه هميشه از كلمه‏«شما»كه‏علامت احترام است استفاده كن.هيچگاه كلامش را قطع نكن.بر سرش‏داد نزن.با احترام و نام خوب او را صدا بزن.در موقعنشستن به او احترام‏بگذار.وقتی وارد منزل ميشوی اگر از سلام كردن غفلت نمود به اوسلام‏كن. 
وقتی از خانه بيرون ميروی خداحافظ بگو.وقتی به سفر ميروی بااو توديع كن.برايش نامهبنويس،اگر شب تولدش معلوم است‏بعنوان‏احترام دسته گل يا تحفه ديگری تقديمش كن،درمجالس و در حضورديگران به وی احترام بگذار.از توهين و تحقير جدا بپرهيز.از دشناموناسزا گفتن اجتناب كن.از مسخره كردن و دست انداختن او و لو به طورشوخی جداخودداری كن.خيال نكن چون خصوصی هستيد بدش نميآيدبلكه چنين انتظاريرا هرگز از تونداشته كاملا رنجيده خواهد شد گر چه به‏زبان نياورد. 
از باب نمونه به داستان زير توجه فرماييد: 
خانم موقر و متينی كه بايد 36-35 سال داشته باشد،با حالت‏خشم و غضب درباره تقاضایطلاق ميگويد: حدود دوازده سال است‏با همسرم ازدواج كرده‏ام.مرد خوبی‏است.بسياری ازمحسنات يك آدم كامل و دوست داشتنی را دارد.اماهرگز نخواست‏بفهمد كه من زن او،همسراو،مادر دو فرزند او هستم.به‏خيال خودش مرد مجلس آرايی است.اما مجالس را با دستانداختن من‏ميآرايد.نميتوانيد فكر كنيد چقدر زجر كشيده‏ام.بكلی اعصابم خراب شده‏دائمامجبورم دكتر بروم.هزار بار با شوهرم حرف زده‏ام.خواهش والتماس كرده‏ام كه من زن توهستم،سن و سالی دارم.درست نيست كه‏پيش آشنا و غريبه صد جور شوخی زننده و غيردوستانه با من ميكنی.متلك‏ميگويی كه ديگران بخندند و مثلا خوش بگذرانند.من اغلب ازهمه‏خجالت ميكشم و چون از اول شوخ طبع و بذله گو نبوده‏ام هيچوقت نميتوانم‏با شوهرممقابله به مثل كنم.بنابراين چون خواهش و تمناهای من فائده‏نداشت‏با تمام رنجهاييكهميدانم در انتظارم نشسته خواهم ساخت تا از مردقدر ناشناسی كه هيچوقت احترام مرا نگهنداشته جدا شوم (13) . 
همه بانوان مانند بانوی مذكور از شوهران خويش انتظار احترام‏دارند و از توهين و تحقيرجدا ناراحت ميشوند.اگر در مقابل‏بی‏احتراميهای شوهر سكوت نمودند دليل رضايتشاننيست.بلكه يقين‏داشته باش كه قلبا مكدر خواهند شد و لو اصلا به زبان نياورند.اگربه‏همسرت احترام بگذاری او نيز به تو احترام خواهد گذاشت.و بدين وسيله‏رشته دوستی وصميميت‏شما روز بروز استوارتر خواهد شد.و در نزدديگران نيز محترم خواهيد شد.اگر همبه او بی‏احترامی كردی و تلافی كردتقصير خودت ميباشد. 
آقای محترم زن گرفتن با برده گرفتن خيلی فرق دارد.به عنوان‏برده و اسير به خانه‏اتنيامده بلكه انسان آزادی است كه به منظور تاسيس‏يك زندگی مشترك سعادتمندانه بهخانه‏ات قدم نهاده.همان انتظاراتی راكه تو از وی داری او هم عينا همان انتظارات را دارد.پسچنان با او رفتاركن كه دوست داری با تو رفتار كند. 
حضرت صادق (ع) از پدرش نقل كرده كه فرمود:هر كس زن‏گرفت‏بايد او را گرامی و محترمبشمارد (14) . 
رسول خدا (ص) فرمود:هر كس مسلمانی را گرامی بدارد خدا اورا گرامی خواهد داشت (15) . 
پيغمبر اسلام (ص) فرمود:زنان را گرامی نميدارند مگر افرادبزرگوار.و به آنان توهيننميكنند جز مردم پست و فرومايه. 
رسول خدا (ص) فرمود:هر كس به خانواده‏اش توهين كند خوشی‏زندگی را از دست‏خواهدداد (16) .

پی‏نوشتها: 
1-سوره نساء آيه 34 
2-مستدرك جلد 2 ص 550 
3-سوره بقره آيه 228 
4-اطلاعات 15 آذر 1350 
5-اطلاعات 6 بهمن 1350 
6سوره روم آيه 31 
7-بحار جلد 103 ص 226 
8بحار جلد 103 ص 223 
9-بحار جلد 103 ص 228 
10-بحار جلد 103 ص 236 
11-شافی جلد 2 ص 138 
12-اطلاعات 6 بهمن 1368 
13-اطلاعات 8 اسفند 1350 
14-بحار جلد 103 ص 224 
15-بحار جلد 74 ص 303 
16-مواعظ العدديه ص 151 
خوش اخلاق باش 
دنيا در مسير معين و بر طبق نقشه منظمی می‏چرخد.حوادث‏روزگار با نظم و ترتيب مرموزيكی پس از ديگری خودنمايی ميكند.وجودناچيز ما در اين جهان پهناور به منزله ذره كوچكیاست كه هر لحظه به‏سويی حركت و با ذرات ديگر در تصادم است.اداره جهان دست ما نيستو حوادث گيتی بر طبق ميل ما واقع نمی‏شوند.بامداد كه از منزل خارج‏ميشويد تا دوبارهبرگرديد ممكن است‏با دهها ناملايم-كوچك يا بزرگ-برخورد نماييد.و در ميدان زندگی وصحنه كسب و كار،كه به ميدان نبردبی‏شباهت نيست،با مشكلات فراوانی مواجه شويد.برایپيدا كردن تا كسی‏لنگ شده‏ايد،فلان كس به شما توهين نموده،مورد عيبجويی وسرزنش‏قرار گرفته‏ايد،فلان كس در كسب و كار با شما رقابت كرده،رئيس ومافوقتان ايراد وبهانه‏جويی ميكند.چك فلان آدم بد حساب برگشت‏خورده.معلوم نيست‏سفته فلان شخصوصول شود يا نه.طلبكار در وصول‏مطالباتش پافشاری ميكند.و دهها بلكه صدها از اين قبيلحوادث كوچك‏و بزرگ كه خواه ناخواه برای هر كسی اتفاق ميافتد. 
ممكن است از وجود ناملايمات چنان خشمگين و ناراحت‏شويدكه مانند بمب آتشزا هرلحظه در معرض انفجار باشيد.به چرخ گردون ومردم متجاوز كه زورتان نمی‏رسد،اما وقتی بهخانه وارد ميشويد ميخواهيدقدرت نمايی كنيد و انتقام چرخ و فلك و مردم كج رفتار را از زنو فرزندبيگناهتان گرفته بدينوسيله دق دلی خالی كنيد. 
گويا عزرائيل وارد خانه شده است.بچه‏ها مانند موش فرار ميكنند،خدا نكند كوچكترينبهانه‏ای بدستش بيفتند.غذا شور يا بی‏نمك باشد،چای آماده و حاضر نباشد،يكی از بچه‏هاسر و صدا كند،وضع منزل نامرتب‏باشد،حرف ناپسندی از دهان همسرش بيرون بيايد،وامصيبتا آقا همانندبمبی منفجر خواهد شد.به سر اين داد ميزند،به آن يكی دشنام ميدهد،آن‏يكی را ميزند،با اين اوقات تلخی ميكند.بدينوسيله محيط با صفای خانه راكه به منظوراستراحت‏بدانجا پناه آورده بود به صورت جهنم سوزانی تبديل خواهد ساخت.در آن دوزخخود ساخته،هم خودش خواهد سوخت‏هم زن و فرزند بيگناهش.اگر بچه‏ها بتوانند از آنمحيط رعب و وحشت‏فرار نموده در كوچه و خيابان سرگردان ميشوند.و الا خدا خدا ميكنندكه‏مالك دوزخ زودتر از منزل خارج گردد تا از شرش خلاص شوند. 
وضع رقت‏بار و سرنوشت‏شوم يك چنين خانواده‏ای بخوبی‏روشن است.هميشه دعوا و اوقاتتلخی برپاست.آب خوش از گلويشان‏پايين نخواهد رفت.وضع منزل رضايت‏بخش نخواهد بود.زن از محيطمنزل و ديدن صورت عبوس شوهر بيزار خواهد بود.زنيكه همواره بابداخلاقيهای شوهر مواجه باشد چگونه ميتواند به زندگی دلگرم باشد و ازروی عشق و علاقهخانه‏داری و شوهرداری كند؟ 
از همه بدتر وضع دلخراش و سرنوشت‏خطرناك اطفالی است كه‏در چنين محيط ناگواریپرورش می‏يابند.اوقات تلخيها و ناسازگاريهای‏دائمی پدر و مادر بدون ترديد در روح حساسآنها اثر بدی خواهد گذاشت. 
غالبا افرادی تندخو،عصبانی مزاج،بد بين،كينه‏توز،متعدی،پژمرده تربيت‏خواهند شد.چونبه محيط خانه و زندگی دلخوشی ندارند به ولگردی پناه‏ميبرند.در نتيجه،ممكن است دردامهای گوناگون فساد كه به وسيله شيادان‏اجتماع برای منحرف كردن اينگونه افراد نهادهشده گرفتار شوند و برای‏هميشه بدبخت گردند.حتی امكان دارد برای حل عقده‏های درونیخويش،دست‏به كارهای بسيار خطرناكی از قبيل قتل و جنايت و دزدی وخودكشی بزنند. 
برای تاييد مطلب ميتوانيد به پرونده‏های افراد تبه‏كار مخصوصااطفال مراجعه نماييد. آمار ونقل حوادثی كه از اينگونه اطفال،هر روز در صفحات‏روزنامه‏ها و مجلات منعكس ميشودبهترين گواه مطلب است.مسؤوليت‏همه اين بدبختيها بر گردن سرپرست‏خانواده است كهاعصاب خويش راكنترل نكرده در منزل بد اخلاق بوده است.در اين دنيا آسايش وخوشی‏ندارد در سرای ديگر نيز بی‏كيفر نخواهد بود. 
آقای عزيز!اداره جهان در اختيار ما نيست.تزاحمات،ناملايمات،مصيبات از لوازم لا ينفك اينجهان هستند.هر كسی در مسير زندگی باآنها خواه ناخواه برخورد خواهد نمود.بايد برایپذيرش آنها آماده شد. 
شخصيت انسان در اين مواقع بظهور ميرسد.بايد بدون جزع و فزع با آنهامواجه شد و درصدد چاره بر آمد.انسان توانايی آنرا دارد كه صدها مشكل‏بزرگ و كوچك را با آغوش بازبپذيرد و خم به ابرو نياورد. 
حوادث روزگار علت تامه ناراحتيها نيستند بلكه اعصاب ضعيف‏هستند كه متاثر شده اسبابنگرانی و ناراحتی ما را فراهم ميسازند.اگر برنفس خويشتن مسلط باشيم و اعصابمان راكنترل كنيم كه در مقابل‏پيش آمدها متاثر نشوند ناراحتی و عصبانيت مفهومی ندارد. 
امر ناگواريكه برايت اتفاق افتاده يا از امور ضروری اين جهان واز لوازم لا ينفك ماده و مادياتاست كه سعی و تدبير ما در وجود و عدم‏آنها تاثيری ندارد يا از اموريست كه سعی و تدبير ماهم ميتواند در آنها اثرداشته باشد.اگر از قسم اول باشد جزع و فزع و عصبانيت وتندخويی‏بدون شك سودی ندارد بلكه يك امر صد در صد غير عقلائی است.زيرا دراينگونهموارد كاری از ما ساخته نيست.بخواهيم يا نخواهيم جهان ماده‏اينگونه لوازم را دارد.بايد برایوقوع آنها آماده بود و با لب خندان استقبال نمود.و اگر از قسم دوم باشد بايد با سعی و تدبيردر صدد چاره‏بر آمد. 
اگر در مقابل مشكلات خودمان را نبازيم و بتوانيم اعصابمان راكنترل كنيم و با فكر و تدبيروارد كار شويم اكثر مشكلات قابل حل هستند. 
در اينصورت هم عصبانيت و بد اخلاقی نه تنها در حل مشكلات بما كمك‏نخواهد كرد بلكهممكن است مشكلی به مشكلات بيفزايد.بنابراين،انسان‏عاقل و هوشيار بايد هميشه براعصاب خويشتن مسلط باشد و نگذارد ازحوادث و ناملايمات روزگار متاثر گردند. 
انسان موجود نيرومند و توانايی است كه با بردباری و كوشش وتدبير ميتواند بر مشكلاتبزرگ پيروز گردد.آيا حيف نيست كه در مقابل‏حوادث كوچك خودش را باخته داد و فرياد واوقات تلخی راه بيندازد؟! 
از همه اينها گذشته،حوادث و ناملايمات روزگار و رفتار ناپسندمردم اسباب ناراحتی ترافراهم ساخته‏اند زن و فرزندت چه تقصيری‏دارند؟ 
همسرت از صبح تا حال در خانه زحمت كشيده،غذا پخته،لباس‏شسته،خانه را تميز و مرتبنموده،با بچه‏ها سر و كله زده،با بدن و اعصاب‏خسته در انتظار تو بوده كه وقتی به منزلآمدی با اخلاق خوش و مهربانی‏دلش را گرم نموده خستگی اعصابش را برطرف سازی. 
فرزندانت نيز از بامداد تا حال در مدرسه مشغول بوده با اعصاب ومغز خويش كار كرده‏اند.يادر مغازه يا در كارگاه به كار اشتغال داشته‏اند. 
اكنون خسته و ناتوان به منزل بازگشته در انتظار پدرشان هستند كه باسخنان شيرين واخلاق خوش و اظهار محبت‏خستگی اعصابشان را برطرف سازد و برای كار و كوششتقويتشان كند. 
آری زن و فرزندانت‏با صدها اميد و آرزو در انتظار تو بوده‏اند آياسزاوار است‏با چهره عبوس واخلاق تند و صورت در هم كشيده تو مواجه‏گردند؟! 
انتظار داشتند تو فرشته رحمت‏باشی و با اخلاق خوش و چهره‏شكفته محيط خانه را نورباران كنی و با سخنان گرم و دلپذيرت اعصاب‏خسته آنان را آرامش دهی.نه اينكه با اخلاقتند و صورت در هم كشيده‏محيط خانه را تاريك گردانی و با عصبانيت و اوقات تلخی اعصابخسته‏آنها را خسته‏تر سازی.آيا ميدانی كه تنديها و بد اخلاقيهای تو چه آثار بدی‏در روح وجسم آنها خواهد گذاشت كه نتيجه‏اش دامنگير تو خواهد شد؟به‏آنها رحم نميكنی اقلا بهخودت رحم كن.با اين بد اخلاقيهای دائم،جسم واعصاب سالم برايت‏باقی ميماند؟ 
با اين وضع چگونه ميتوانی به كسب و كار ادامه دهی و بر مشكلات‏زندگی و مصائب روزگارپيروز گردی؟چرا محل استراحت‏خودت و زن وفرزندت را به صورت زندان اختياری تبديلميسازی كه نتيجه‏اش عائدخودت شود؟ 
آيا بهتر نيست كه هميشه خوش و خندان باشی و اگر مشكلی برايت‏اتفاق افتاد بدونعصبانيت و جزع و فزع،با عقل و تدبير در صدد چاره‏برآيی؟ 
آيا بهتر نيست وقتی ميخواهی برای استراحت و تجديد نيرو به‏آسايشگاه خانه قدم بگذاریپيش خودت بينديشی كه تندخويی و بداخلاقی‏مشكل مرا حل نميكند بلكه اعصابم راخسته‏تر خواهد نمود و چه بسا مشكلات تازه‏ای بوجود خواهد آورد.فعلا بايد استراحت وتجديد نيرو كنم‏تا بتوانم با اعصاب راحت و فكر آزاد در صدد چاره بر آيم.آنگاه حوادثوگرفتاريهای زندگی را موقتا بدست فراموشی بسپاری و با چهره باز و لب‏خندان وارد منزلشوی.با سخنان گرم و محبتهای بی‏شائبه دل اهل خانه راشادمان گردانی.بگوييد و بخنديد.وتفريح و استراحت كنيد.با خوشی ولذت غذا بخوريد.و با اعصاب آسوده خواب و استراحتكنيد.بدين‏وسيله هم زن و فرزندت به خانه و زندگی دلگرم شده برای كار و كوشش‏آمادهميگردند هم خودت ميتوانی با اعصاب سالم به كسب و كار ادامه دهی‏و بر مشكلات زندگیپيروز گردی. 
بدين جهت،دين مقدس اسلام اخلاق خوب را جزء ديانت و ازعلائم كمال ايمان ميشمارد. 
رسول خدا (ص) فرمود:كاملترين مردم از جهت ايمان،خوش اخلاق‏ترين آنها ميباشد.بهترين شما كسی است كه نسبت‏به‏خانواده‏اش احسان كند. (17)
پيغمبر اسلام (ص) فرمود:هيچ عملی بهتر از اخلاق خوب نيست. (18) 
امام صادق عليه السلام فرمود:نيكوكاری و حسن خلق خانه‏ها راآباد و عمرها را زياد ميكند. (19) 
امام صادق (ع) فرمود:شخص بد اخلاق خودش را در عذاب‏ميدارد. (20) 
لقمان حكيم فرمود:مرد خردمند بايد در بين خانواده‏اش مانندكودك باشد و رفتار مردانه رابرای خارج منزل بگذارد. (21) 
رسول خدا (ص) فرمود:عيشی بهتر از خوش اخلاقی نيست. (22) 
پيغمبر اسلام (ص) فرمود:اخلاق خوب نصف دين ميباشد. (23) 
وقتی سعد بن معاذ كه يكی از اصحاب بزرگ رسول خدا و مورداحترام آنجناب بود درگذشترسول اكرم مانند صاحبان عزا با پای برهنه‏در تشييع جنازه‏اش شركت نمود.بدست مباركخويش جنازه را در قبرنهاده روی آنرا پوشاند.در آنهنگام مادر سعد كه آن همه احترام را ازرسول‏خدا مشاهده نمود فرزندش سعد را مخاطب قرار داده گفت:ای سعدبهشت گوارايت‏باد.

پيغمبر اكرم فرمود:ای مادر سعد!اين چنين مگو.زيرا سعد را درقبر فشار سختی وارد شد.بعدا علت فشار قبر سعد را از آنحضرت‏پرسيدند.فرمود:علتش آن بود كه با خانواده‏اش بداخلاقی ميكرد (24) .

 

17-بحار ج 103 ص 226 
18 و 19-شافی ج 1 ص 166 
20-شافی ج 1 ص 176 
21-محجة البيضاء ج 2 ص 54 
22-بحار ج 71 ص 389 
23-بحار ج 71 ص 385 
24-بحار ج 73 ص 298 

خدایا دلم به سان قبله نماست...وقتی عقربه اش به سمت "تو"می ایستد آرام می شود

"ان الله مع الصابرین ...همانا خداوند با صابرین است"

سه شنبه 21 دی 1395  7:56 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها