0

اشعار وفات حضرت معصومه سلام الله علیه

 
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

اشعار وفات حضرت معصومه سلام الله علیه



شعر وفات حضرت معصومه , اشعار مذهبی

تسلیت وفات حضرت معصومه (س)

 

بـاز هم جـام دیـده ها خـون شـد

سینـه همـچـون مدینه محزون شـد

از مـدینـه به سینه آه افتـاد

شـهر تا شـهر؛ نالـه راه افتـاد

کاروانـی دوبـاره از یثـرب

راه مشـرق گرفـت از مغـرب

بـاز هم نیمه شب؛ قیـام غـریب

در پیِ یـاریِ امـام غـریـب

خـواهـری از تبـار کوثـرها

بود در حـلقـه ی بـرادرهـا

در فـراق امـام خـود بانـو

مثـل زینب سفیر شد هر سـو

تـا پیـام غـریـب را بِبرد

بار صـبر و شکـیب را بِبرد

ناگهان بیـن راه غوغا شد

کربلایی دگر مهیّا شد

پیش چشمان خواهری رنجور

هجمه شد بر برادران غیور

داغ زهرا دوباره تازه شده

مقتل خون پر از جنازه شده

مقتل هیجده برادر وای

همه اینها به پیش خواهر وای

گرچه غمها کشید معصومه

شام کوفه ندید معصومه

روسری ها به نیزه ها نشدند

شعله ها خصم خیمه ها نشدند

خواهر اینجا سپاه شام ندید

بدن بی سر امام ندید

داغ معصومه مثل زینب نیست

شاهد خیلِ سُمِّ مرکب نیست

کی خرابه نشین شد این بانو

کی به زندان شده غمین بانو

قسمتش کی شده به روی کبود

ازدحام نگاه های یهود

بسکه در شام و کوفه غوغا کرد

جان خود را فدای مولا کرد

تا دم آخرش حسینی ماند

همه ی لشگرش حسینی ماند

دیده طشت طلا و سر؟ هرگز

دیده بر چهره اش اثر؟ هرگز

هیجده سر به نیزه دیده؟ نه

آستین بر سرش کشیده؟ نه

سیلی آیا چشیده رخسارش؟

تازیانه نموده دیدارش؟

سنگ کین کی نشست روی سرش

معجرش کی کشید در خطرش

ای امان - آه از دل زینب

تا کجا رفت محمل زینب

پیش چشم حرامیان پلید

تهمت خارجی ز خصم شنید

ای بنازم به سبک زندگی اش

به مرامش به طرز بندگی اش

هرچه داغ و بلا ز اعدا دید

همه را گفت خوب و زیبا دید

 

محمود ژولیده

 

 

 

دوشنبه 20 دی 1395  9:44 AM
تشکرات از این پست
magam4u
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار وفات حضرت معصومه سلام الله علیه

اشعار وفات حضرت معصومه, شعر و ترانه

 

 

مائیم گدای حضرت معصومه

محتاج عطای حضرت معصومه

همراه رضا ز دیده خون می ریزیم

در روز عزای حضرت معصومه

 

آمد ز مدینه تا که در قم باشد

در مملکت امام هشتم باشد

یعنی که خدا نخواست تا مرقد او

مانند مزار فاطمه گم باشد

 

در سَر هوس دیدن دلبر دارد

بر سینۀ خود داغ برادر دارد

افسوس که تا دیار ساوه آمد

دیگر نتوانست قدم بردارد

 

زخمی به جگر داشت و در تب می سوخت

از داغ برادرش مرتب می سوخت

هر جا که سَرِ دردِ دِلش وا می شد

می گفت: امان از دل زینب... می سوخت

 

با ناله دو چشمان ترش را وا کرد

تا سِیر کند دور و برش را، وا کرد

نومید ز دیدن برادر بود و

با ذکر رضا بال و پرش را وا کرد

 

صد آه اگر بر جگرش افتاده

هر چند جدا ز دلبرش افتاده

کی بر بدن برادرش رقصیدند؟

کی دست کسی به معجرش افتاده

 

او خواهر یک امام بود و زینب....!

او شاهد احترام بود و زینب....!

که راهی شهر شام بود؟ و زینب

در مجلسی از حرام بود؟ و زینب

محمود مربوبی

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

دوشنبه 20 دی 1395  9:45 AM
تشکرات از این پست
magam4u
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار وفات حضرت معصومه سلام الله علیه

 

شعر وفات حضرت معصومه , اشعار مذهبی

مداحی وفات حضرت معصومه (س)

 

دل شکسته شد مرثیه خوان،برای دخت موسی بن جعفر

تمام هست و دار و ندارم،فدای دخت موسی بن جعفر

به دیدن ِ برادرش آمد ولی نشد حاجتش روا

به خاک قم ز درد و غم در حسرتش شده جان ِ او فدا

آید از سوی طوس عطر پیراهنش

ذکر جانش شده وقت ِ جان دادنش

جانم رضا جانم رضا...

 

به خاک مقدمش بوسه زن شد،چو سَرو و نسترن،یاس و سُنبُل

به موقعِ ورودِ به قم شد تمام ِ محملش غرقه در گل

دلا بسوز دلا بسوز از داغ زینب و شام پر بلا

به یاد آن دمی که دید رأس برادرش را به نیزه ها

هجمه و ازدحام،طعنه ی خاص و عام

رأس ِ بر نیزه و،سنگ ِ بالای بام

مولا حسین مولا حسین...

 

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

دوشنبه 20 دی 1395  9:45 AM
تشکرات از این پست
magam4u
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار وفات حضرت معصومه سلام الله علیه

اشعار وفات حضرت معصومه, شعر و ترانه

 متن مداحی وفات حضرت معصومه

 

مائیم گدای حضرت معصومه

محتاج عطای حضرت معصومه

همراه رضا ز دیده خون می ریزیم

در روز عزای حضرت معصومه

 

آمد ز مدینه تا که در قم باشد

در مملکت امام هشتم باشد

یعنی که خدا نخواست تا مرقد او

مانند مزار فاطمه گم باشد

 

در سَر هوس دیدن دلبر دارد

بر سینۀ خود داغ برادر دارد

افسوس که تا دیار ساوه آمد

دیگر نتوانست قدم بردارد

 

زخمی به جگر داشت و در تب می سوخت

از داغ برادرش مرتب می سوخت

هر جا که سَرِ دردِ دِلش وا می شد

می گفت: امان از دل زینب... می سوخت

 

با ناله دو چشمان ترش را وا کرد

تا سِیر کند دور و برش را، وا کرد

نومید ز دیدن برادر بود و

با ذکر رضا بال و پرش را وا کرد

 

صد آه اگر بر جگرش افتاده

هر چند جدا ز دلبرش افتاده

کی بر بدن برادرش رقصیدند؟

کی دست کسی به معجرش افتاده

 

او خواهر یک امام بود و زینب....!

او شاهد احترام بود و زینب....!

کی راهی شهر شام بود؟ و زینب

در مجلسی از حرام بود؟ و زینب

محمود مربوبی

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

دوشنبه 20 دی 1395  9:46 AM
تشکرات از این پست
magam4u
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار وفات حضرت معصومه سلام الله علیه


 

شعر رحلت حضرت معصومه, سالگرد رحلت حضرت فاطمه معصومه

کرامت هست آن جایی که سائل می شود پیدا
اگر چه دست و پـا گم می شود، دل می شود پیدا

 

گره از مشهد و قم وا نگشته بر نخواهد گشت
برادر خواهری اینگونه مشـکل می شود پیـــدا

 

ز هر دلــشوره ای دل را به دریــای تو باید زد
که قدر اشک از امواج ساحل می شود پیدا

 

دل ایران ز لطف سایه ی خورشید مشهد گرم
و قم همشیره اش چون ماه کامل می شود پیدا

 

دو دلبر از جناب حضرت موسی بن جعفر چون
حسین و زینبی حیدر شمایل می شود پیدا

 

بدون زهر هم معصو مه ی دور از رضا می مرد
مـــثالش زینـب کبـــری، دلایـــل می شود پیــدا

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

دوشنبه 20 دی 1395  9:47 AM
تشکرات از این پست
magam4u
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار وفات حضرت معصومه سلام الله علیه

سالگرد رحلت حضرت فاطمه معصومه, مداحی وفات حضرت معصومه

 

 

نور خدا در رسول اكرم پیدا
كرد تجلی زوی به حیدر صفدر

 

وز وُی تابان شده به حضرت زهرا
اینك ظاهر دخت موسیِ جعفر

 

آبروی ممكنات جمله از این نور
گرنبُدی باطل آمدند سراسر

 

دختر چون این دو از مشیمه قدرت
نامد و ناید دیگر هماره مقدر

 

آن یك، امواج علم را شده مبدأ
وین یك افواج حلم را شده مصدر

 

آن یك بر فرق انبیا شده تارُك
وین یك اندر سر، اولیا را مِغْفر

 

آن یك در عالم جلالت، كعبه
وین یك در مْلك كبریایی مُشْعُر

 

لم یُلِدُم بسته لب و گرنه بگفتم
دخت خدایند این دو نور مطهر

 

آن یك بر مْلك لایزالی، تارُك
وین یك بر عرش كبریایی، افسر

 

آن یك خانه مدینه كرده مزین
صفحه قم را نموده این یك، انوار

 

خاك قم این كرده،‌از شرافت، جنت
آب مدینه نموده آن یك، كوثر

 

عرصه قم غیرت بهشت برین است
بلكه بهشتش یُساوْلی است برابر

 

زیبد اگر خاك قم به عرش كند،فخر
شاید گر لوح را بیاید همسر

 

خاكی عجب خاك، آبروی خلایق
ملجأ بر مسلم و پناه به كافر

دوشنبه 20 دی 1395  9:47 AM
تشکرات از این پست
magam4u
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار وفات حضرت معصومه سلام الله علیه

 

شعر رحلت حضرت معصومه, سالگرد رحلت حضرت فاطمه معصومه

 

سلام خواهر قرآن، سلام دختر دین
سلام مادر عصمت، سلاله یاسین

 

سلام دختر طاها و نور و طور سلام
سلام ای گهرِ هفت بحـر نور، سلام

 

تو وارث شرف و احتـرام فـاطمه‌ای
تو دختِ موسیِ کاظم تمام فاطمه‌ای

 

عجیب نیست که بابا به تو سلام کند
و یـا امـام رضـا در بـرت قیـام کند

 

تو پـاره‌ای ز تـن پاک احمدی، بانو
تـو مــادرِ قــمِ آل محمّـدی، بـانو

 

حریـم تـو حـرمِ یازده امام هُداست
مزار گمشده فاطمه در آن پیداست

 

تو شوی نکـرده بـرای تمام خلق، امی
تو زینبِ دگرِ فاطمه، به شهر قمی

 

به حُرمت حَرَمت انبیـا قیـام کنند
زیــارتِ حــرمِ یــازده امـام کنند

 

تـو چـون امـام رضـا دُرّ هفـت دریایی
بـه چشم آل محمــد همیشـه زهــرایی؟

 

سزد که اهل سماوات، خاک پات شوند
خوش آمدی به قم ای اهل قم، فدات شوند

 

خوش آمدی بـه دیار قـم، عمـه سادات
قـدم قدم به قدومت ز اهل قم صلوات

 

به این مقام و به این شوکت و به این اجلال
سـزد امـام رضــا آیـدت بـه استقبـال

 

عجـب نبــود اگــر بــود از ره تجلیـل
زمـامِ ناقــه تــو روی دوشِ جبـرائیل

 

عجب نبـود کــه آن روز از فـراز فلک
به خـاک‌ بوسیَت آیند، فـوج فـوجِ ملک

 

عجب نبـود کـه گوینـد اهل قم، یکسر
که گشته حضرت صــدّیقه وارد محشر

 

عجب نه اهـل قـم ار افتخـار می‌کردند
به جـای شـاخه گل، سر نثار می‌کردند

 

زنان شهـر قـم از هـر طرف، مقـابل تو
ز روی بـام فشاندنـد گـل به محمل تو

 

ز نـاقـه‌ات همگـی احتـرام مـی‌کردند
نهـاده دست به سینه، سلام می‌کردند

 

به احترام تو قم شاخه شاخه گل آورد
جنـایت و ستـم شــام را تـلافی کرد

 

به محفلِ تو فشاندند اشک، جای گلاب
زدند ناله که زینب کجا و بـزم شراب؟

 

به هـر قـدم صلـواتت نثـار می‌کردند
تو را به خانه «موسی‌بن‌خزرج» آوردند

 

به بند ناقه تو، دسته دسته چنگ زدند
ولی به محمل زینب ز بام، سنگ زدند

 

قسم به عـزّت تو، ای به مقدمِ تو درود
که جای عمـه سـادات در خرابه نبود

 

به سوی عمه تو شامیان چو رو کردند
به جای گل، سرِ نی، هیجده سر آوردند

 

به اجر این ‌همه ارضِ ادب، کرامت کن
به روز حشر، تو از اهل قم، شفاعت کن

 

 

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

دوشنبه 20 دی 1395  9:48 AM
تشکرات از این پست
magam4u
دسترسی سریع به انجمن ها