0

عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)


به دنبال اجراي حملة كلاسيك كم موفقيت و يا ناموفق، در كمتر از 9 ماه، چندين حمله محدود چريكي و نامنظم در جبهه‌هاي مختلف صورت مي‌گيرد كه موفقيت‌هاي درخشاني را براي مردم و رزمندگان اسلام به ارمغان مي‌آورد. قابليت اين قبيل عمليّات و استعداد نيروهاي مردمي هم بوضوح براي فرماندهان محرز مي‌گردد. در اين ميان بني‌صدر كه عامل وقفه و ركود در جبهه‌ها بود، از فرماندهي كل قوا خلع شده و به دنبال افزون‌طلبي‌هايش مجلس شوراي اسلامي رأي به عدم كفايت وي مي‌دهد. بني‌صدر كه بازيچة دست سازمان منافقين قرار مي‌گيرد، مخفيانه و با لباس مبدل زنانه به همراه رجوي با هواپيما از ايران فرار مي‌كنند.

 

 


فرماندهان سپاه و ارتش پس از حذف بني‌صدر- كه عامل تفرقه ميان آنها بود- بيش از پيش در كنار هم، مصمم به دفع تجاوز و بيرون راندن نيروهاي اشغالگر از خاك ميهن اسلامي مي‌شوند. از اين پس مديريت جنگ با نمودي همگون و پويا طرح‌ريزي و اجراي عمليّات وسيع و گسترده را وجهة همت خود مي‌سازدو
در تابستان سال 60، طرح حمله‌اي از سوي سپاه خوزستان ارائه و به تصويب مي‌رسد. شمال آبادان نخستين منطقه براي اجراي عمليّات انتخاب مي‌شود. لشكر 77 خراسان كه در منطقه حضور دارد، نام عمليّات را «ثامن‌الائمه(ع)» مي‌گذارد. از جمله دلايل مهم اناخاب اين محل براي حمله، دستور صريح حضورت امام‌ خميني‌(ره) براي شكست حصر آبادان است كه در پي اين فرمان بررسي‌هاي مختلفي براي اجراي دستور صورت مي‌پذيرد. همچنين وجود دشمن در بخشي از جادة آبادان- ماهشهر و آبادان- اهواز انجام عمليّات را ضروري جلوه مي‌دهد. عراق، آبادان را به صورت نعلي شكل در محاصره خود دارد و تنها مبادي ورودي و خروجي آبادان، از طريق دريا ميسر است كه آن هم عاري از مشكل نيست.
در اين ميان مردم آبادان، با وجود محاصرة شهر، آن را ترك نمي‌كنند و به دفاع مي‌پردازند كه اين خود براي دشمن شكننده و خردكننده مي‌شود.

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)-شرح عملیات > تاریخچه آبادان

شهرستان آبادان در جنوب غربی استان خوزستان و درشمال جزيره ای به همين نام واقع شده است. جزيره آبادان به واسطه وجود اروندرود در غرب، رودخانه بهمن شير درشمال و شرق و نيز خليج فارس در جنوب آن بوجود آمده است. طول جزيره آبادان 68 کيلومتر و عرض آن بين 3 تا 19 کيلومتر است. مساحت اين جزيره در حدود 2796 کيلومتر مربع می باشد.

اوپاتان کهنترین نام آبادان است که از دو کلمه (( او )) به معنای آب در زبان محلی و قدیمی و (( پاتان )) به معنای نگهبانان گرفته شده است . دراصل محلی بوده که از آب و رودخانه نگهبانی و مراقبت می نموده اند .

 

 



اين جزيره درگذشته "عبادان" نام داشته است، عده ای بر اين باورند که اين نام برگرفته از نام فردی مشهور و پرهيزگار با نام "عباد" است که در اين مکان زندگی می کرده است. ياقوت حموي جزيرة بزرگ آبادان را  " ميان رود " نام داده است. ناصر خسرو قبادياني نيز در سال 438هجری قمری آبادان را ديده و آن را توصيف كرده است. جهانگرد معروف عربی، ابن بطوطه نيز در طی سفر خود از جزيره عبادان ديدن کرده است و آنرا قريه ای بزرگ در دشتی صاف و شور معرفی کرده است. در قرون اخير از اين جزيره با عنوان     « جزيره الاخضر» نيز ياد کرده اند. آبادان در دوران عباسيان از حالت دهکده خارج گرديد و به شهری کوچک تبديل شد. در طول تاريخ همواره عثمانی و ايران بر سرتصرف اين جزيره در ستيز و نزاع بوده اند اما بالاخره در سال هزار دويست و پنجاه و سه (1874) ميلادی اين جزيره به تملک ايران در آمد. در اواخر قرن سيزدهم هجري قمري آبادان به واسطة وجود صنعت نفت رونق و گسترش يافت. در سال هزارو نهصد و نه ميلادي شركت نفت به دنبال عمليات استخراج نفت در خوزستان پالايشگاه و تصفيه‌خانه‌هاي عظيمي در آبادان ايجاد كرد. در سال هزار و دويست ونود و دو (1913) پالايشگاه آبادان فعاليت خود را با قدرت شروع کرد و بالاخره در سال هزار و سيصد و هفده (1938) پالايشگاه آبادان به بزرگترين پالايشگاه نفت جهان تبديل شد. پس از ايجاد پالايشگاه اهميت اقتصادي، سياسي و بين‌المللي اين جزيره افزايش يافت.در زمان سلطنت رضاشاه پهلوي نام عبادان به آبادان تغيير يافت.

در سال هزار و سيصد و هجده (1939) دانشکده نفت آبادان به عنوان دومين دانشکده کشور(پس از دانشکده فنی تهران) جهت تربيت نيروی متخصص در پالايشگاه آبادان شروع به کار کرد. در سال هزار و سيصد و سی و پنج (1956) جمعيت اين شهر به رقم کم نظير دويست وبيست هزار نفر رسيد که دليل عمده آن شروع به کار پالايشگاه و ايجاد اشتغال و شرايط مساعد اقتصادی در اين شهر بوده است شهر آبادان قبل از حملة‌ عراق به ايران در سال 1359 خورشيدي از شهرهاي بسيار باشكوه و آباد ايران بشمار مي‌رفت. اما با آغاز نبرد هشت ساله پيکره اين شهر آماج حملات دشمنان قرار گرفت و شهر به ويرانه ای بزرگ تبديل شد. در همان ابتدای جنگ تحميلی آبادان به محاصره دشمنان در آمد اما با غيورمردی جوانان ايران زمين طی عمليات ثامن الائمه حصر آبادان شکسته شد اما همچنان اين شهر آماج موشک ها و خمپاره های دشمنان بود. بلافاصله پس از جنگ، کار بازسازی اين شهرستان و پالايشگاه عظيم آن آغاز گرديد. چند سالی است كار بازسازي و نوسازي اين شهر به اتمام رسيده است و..

آبادان مرکز شهرستان آبادان ، در جنوب غربی ایران و در استان خوزستان واقع است.این شهر مهمترین شهر خوزستان پس از اهواز است.

موقعیت جغرافیایی این شهر در درازای ۴۸ درجه و ۱۷ دقیقه و پهنای جغرافیایی ۳۰ درجه ۲۰ دقیقه و با بلندای ۳ متر از سطح دریا و با پهناوری ۲۷۹۶ کیلومتر مربع است. دارای فرودگاه و بندر است که به دلیل داشتن پالایشگاه نفت و راهبردی بودن و هم مرزی با کشور عراق از زمان جنگ جهانی دوم از پراهمیت‌ترین شهرهای خاورمیانه و ایران بوده‌است.

جمعیت شهر آبادان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۱۷٬۹۸۸ نفر و جمعیت نسبی در هر کیلومتر مربع ۱۷۱ نفر است که بخشی از جمعیت آن بویژه در مناطق روستایی را ایرانیان عرب تشکیل می‌دهند. در آبادان یکی از بزرگ‌ترین پالایشگاه‌های نفت جهان قرار دارد. نفت از اغلب مناطق خوزستان با لوله به این شهر میرسد و پس از تصفیه به کلیه جهان صادر می‌شود. نزدیکترین شهر به آبادان، خرمشهر است که حدود ۱۵ کیلومتر با این شهر فاصله دارد. خاک آبادان را آبرفت رودهای کارون و دجله (که به هم پیوسته‌اند) پدید آورده‌است. شهر آبادان درون خشکی ای است که گرداگردش رود است. این خشکی به جزیره آبادان شناخته شده‌است. شهر آبادان و همچنین بخش اروندکنار و نیمی از شهر خرمشهر در این جزیره‌اند.رودهای گرداگرد آبادان که همگی به خلیج فارس می‌ریزند از دو رود بزرگ‌تر پیشیاد دجله و کارون است. بزرگ‌ترین شاخه‌ای که از برخورد این دو رود پدید آمده‌است اروندرود است. بخش دیگر این رود که در آنسوی این جزیره روان است و اهمیت کمتری دارد بهمن‌شیر خوانده می‌شود. رود بهمنشیر در بخش‌هایی از گذرگاهش کارون هم خوانده می‌شود.

در سال ۱۳۱۴ طی مصوبه شورای وزرای وقت نام عبادان به آبادان تغییر یافت. بخشی از جزیره آبادان در دوره ساسانیان بهمن اردشیر خوانده می‌شده‌است که نام رود بهمنشیر یادگار آن نام کهن است.اوپاتان نیز که نام کهنتر آبادان است امروز بیشتر زیب شرکتها و سازمانها در شهر آبادان است.به دلیل وجود زیارتگاه کوچکی که ادعا می‌شود خضر نبی در آن دیده شده‌است گاهی به این منطقه نام مذهبی جزیرةالخضر هم داده شده‌است.

قومیت ها و پیروان ادیان مختلف در آبادان
شاید هیچ شهری را بعد از تهران نتوان یافت که به اندازه آبادان تنوع اقوام مختلف را در خود جای داده باشد. اقوامی که در آبادان سکونت داشتند عبارت بودند از: 1) عرب ها ، 2) صائبین ، 3) انگلیسیها، 4)هندی ها، 5) پاکستانیها، 6)رنگونی های برمه، 7) فارس ها، 8) ارامنه ، 9)آشوری ها ، 10)یهودیها ، 11) لرها ،12) بلوچ ها ، 13) کردها ، 14) ترک ها، 15) کولی ها. هرکدام از این اقوام در مقطعی از تاریخ معاصر آبادان وارد آبادان شدند و در درون خود به گونه های متعددی تقسیم شدند.

پیروان ادیان مختلف در آبادان

حضور تنگاتنگ و با سابقه پیروان ادیان و مذاهب الهی و توحیدی گوناگون در آبادان با باورها و سنت های ویژه خود همچون رنگین کمانی هفت رنگ در تاریخ معاصر آبادان آنچنان ترکیب زیبا و موزونی از آمیزش جلوه های ارزشی هرکدام از عناصر تشکیل دهنده ادیان و مذاهب را شکل داد که علاوه بر زیبایی دینی، به انسجام ساختار اجتماعی مجموعه مردم آبادان استحکامی خلل ناپذیر، عینی و تاریخی بخشید.

آبادان پناهگاه ایمنی برای پیروان ادیان و مذاهب مختلف و آزمون موفقی در زمینه همزیستی و رشد و شکوفایی مذاهب و ادیان گوناگون بود. تمامی این عوامل موجب گردید تا انسجام و اتحاد حاکم بر فرهنگ آبادان به پیکره ای واحد مبدل گردد.

در طول تاریخ و بویژه در تاریخ معاصر آبادان پیروان ادیان اسلام، مسیحیت، کلیمی، زرتشتی و صائبی حضور داشتند. به عبارت دیگر تنها تنوع دینی در آبادان وجود نداشته بلکه مطالعه همه جانبه دینی در آبادان نشان می دهد که در هر دینی پیروان مذاهب مختلف هم بوده اند. نکته جالب این که در این شهر به هیچ وجه تضادها یا برخوردهای بین پیروان ادیان یا مذاهب گوناگون ثبت نشده است و همزیستی بین ادیان همواره در آبادان پدیده ای بسیار قابل تأمل بوده است.

موقعيت اجتماعی، علمی و صنعتی
طبق آمار رسمی منتشره در سال 2005 ميلادی، جمعيت کنونی آبادان و مناطق حومه در حدود سيصد و سی هزار نفر می باشد. که اکثرا در پالايشگاه، صنايع پتروشيمی، کشتيرانی، ماهيگيری و تجارت فعاليت دارند. اين شهرستان دارای سه نماينده در مجلس شورای اسلامی دارد.

شهرستان آبادان در حال حاضر دارای 3 دانشگاه می باشد که عبارتند از:
دانشگاه صنعت نفت (دانشکده شهيد تندگويان / دانشکده نفت آبادان)
دانشگاه آزاد اسلامی
دانشگاه پيام نور
شايد بارزترين خصوصيت شهرستان آبادان را بتوان صنعتی بودن آن نام برد که از مهمترين واحد های صنعتی می توان پالايشگاه آبادان و پتروشيمی آبادان را نام برد. همچنين در سال 1383، "منطقه آزاد تجاری و صنعتی اروند" نيز در اين مکان به تصويب رسيد.

گردشگری و مکانهای ديدنی در آبادان
آبادان يکی از قديمی ترين شهرهای ايران بوده که از زيباييهای طبيعی، تاريخی، گردشگری، تجاری و معنوی خاصی برخوردار است. همانطور که گفته شد بهترين زمان جهت عزيمت و تفريح در آبادان روزهای پايانی اسفندماه و ابتدای فروردين می باشد.
از مکانهای ديدنی و طبيعی آبادان می توان از ساحل بسيار زيبای رودخانه های اروند، بهمنشير نام برد که با شناختی هر چند اوليه می توان از مکان های بی بديل آن جهت ماهيگيری و تفريح استفاده کرد. نخلستان های اطراف شهر و خصوصا جزيره زيبای "مينو" از ديگر مکانهای طبيعی شهرهای آبادان و خرمشهر است که مطمئنا در ديگر نقاط کشور قابل يافتن نيست.

از مکانهای تاريخی شهر آبادان می توان از پالايشگاه نفت آبادان(پالایشگاه نفت آبادان يکی از قديمی ترين پالايشگاه های نفت جهان است)، دانشکده نفت آبادان، کليسای آبادان، سينما نفت، مناطق بوارده و بريم و ... نام برد که هر کدام تاريخی گفتنی دارند.با توجه به تصويب منطقه آزاد تجاری اروند که بزودی در شهرهای آبادان و خرمشهر شروع به کار خواهند کرد، مطمئنا يکی از جاذبه های آبادان برای بازديدکنندگان، جاذبه های تجاری خواهد بود. البته هم اکنون نيز بازارچه های متعددی درمرکز شهر دائر می باشند که به ارائه کالاهای مصرفی و تجاری می پردازند که از آن جمله می توان بازار مرکزی آبادان را نام برد که در کنار رودخانه زیبای اروند واقع شده است.اما جاذبه های معنوی آبادان و خرمشهر حديث ديگری دارد. همه ساله با نزديک شدن به ايام نوروز ميليون ها ايرانی عاشق در قالب کاروان راهيان نور از مکانهای دليرمردی های مردان و زنان ايران زمين بازديد می کنند. ساحل اروندکنار که در کنار رودخانه اروند و در بين شهر مرزی اروند کنار ايران و شهر فاو عراق واقع شده است مکانی بسيار شيوا جهت به خاطر آوردن سالهای دفاع مقدس است. همه ساله در اين مکان نمايشگاه ها و شبيه سازی هايی از ايام دفاع مقدس برپا می گردد که روزانه پذيرای دهها هزار مسافر است. همچنين می توان از مشهد شهدا، "شلمچه" نام برد که در فاصله نه چندان دوری از آبادان و خرمشهر قرار دارد.مسافران همچنين می توانند جهت اسکان از امکانات فراهم شده در سطح شهر و يا هتل های معتبری چون آزادی ، کاروانسرا و ... استفاده کنند.

مکان‌های دیدنی ، تاریخی :

* تانک فارم
* مناطق عملیاتی آبادان
* سقاخانه خیابان مدرسه
* سقاخانه خیابان اروسیه
* حمام جرمن (گرمن = گرمه)
* مدرسه مهرگان
* بقعه خضر
* موزه آبادان
* مسجد رنگونیها
* سینما نفت
* ساختمان آموزشگاه فرهنگ
* موزه آبادان
* دبیرستان رازی آبادان
* سینما رکس
* سینما نفت
* دانشکده نفت
* باشگاه ایران

مکانهای ورزشی
* زمین گلف‌آبادان
* باشگاه اسب سواری آبادان

مکان‌های مذهبی
* قدمگاه خضر(ع)
* قدمگاه امام رضا(ع)
* چاه آب امیرالمومنین(ع)
* قدمگاه امام سجاد(ع)
* کلیسای سورپ کاراپت
* مسجد مهدی موعود(عج)
* حسینیه شاهمرادی‌ها
* حسینیه خاقانی
* حسینیه لاری‌ها
* حسینه آقاجری‌ها
* حوزه علمیه قائمیه
* حوزه علمیه آبادان
* مسجد رنگونی‌ها
* مسجد بلوچها
* مسجد دهدشتی‌ها
* حسينيه بختياريها

آرامگاه‌ها

* مرقد سید عباس
* مرقد سید محمد
* مرقد سید ابوورده
* مرقد سید ابوالحسن
* گورستان یهودیان
* گورستان انگلیسی‌ها
* آرامگاه  شهید گمنام

تاریخچه پالایشگاه آبادان
پالایشگاه آبادان نخستین واحد تصفیه نفت ایران است که در سال 1291 شمسی جهت تصفیه نفت مسجد سلیمان در آبادان آغاز به کار کرد. ظرفیت اولیه آن 2500 بشکه در روز بود ولی بتدریج این پالایشگاه توسعه یافت تا جایی که ظرفیت آن در سال 1330 شمسی "آغاز ملی شدن صنعت نفت" به حدود 5000 بشکه در روز رسید و پس از عقد قرارداد با شرکتهای خارجی و افزایش ظرفیت تصفیه تا حدود 600 هزار بشکه در روز به صورت یکی از بزرگترین پالایشگاههای جهان درآمد و آبادان مرکز عمده صدور فراوردهای نفتی در نیمکره شرقی گردید. انتخاب آبادان به عنوان محلی برای ایجاد پالایشگاه بدان جهت صورت گرفت که موقعیت جغرافیایی اش برای ایجاد بندرگاهی برخوردار از آب آشامیدنی بس مناسب بود بعلاوه جزیره آبادان از آنجا که در جوار مناطق نفتخیز و منتها الیه خلیج فارس و بر کرانه رودی قابل کشتیرانی قرار داشت و از موقعیت مناسبی برخوردار بود به سرعت به یک شهر بزرگ صنعتی تبدیل گردید. پالایشگاه آبادان ملقب به بزرگترین پالایشگاه جهان تا قبل از مهرماه 1359 دارای ظرفیت تولیدی حدود 630 هزار بشکه در روز بوده است . پالایشگاه آبادان همچنین دارای یک بندر مهم صادارت فراوردههای نفتی به نام بندر ماهشهر است. این بندر با در اختیار داشتن هشت اسکله ومخزن گاه مواد نفتی و دستگاههای بارگیری و مخلوط کننده های نفتی ،وسایل بارگیری دریایی ،وسایل کنترل و آزمایشگاه قادر است نفتکشهایی با حداکثر ظرفیت حدود 50 هزار تن رادر خود جای دهد "بندر صادراتی ماهشهر" در 11 کیلومتری شرق بندر امام خمینی در مدخل خلیج فارس در منطقه ای بنام خور موسی واقع شده است. فرآورده های تولیدی پالایشگاه آبادان عبارتند از :گاز مایع، انواع حلال های نفتی ،بنزین معمولی، نفت سفید، سوخت جت،نفت گاز،نفت کوره سبک و ماده اولیه کارخانه های روغن سازی.

پالایشگاه آبادان در روزهای رزم
در صبح گاه سی و یکم شهریورماه 1359 کارکنان برای انجام فعالیتهای روزمره خویش عازم پالایشگاه گردیدند و مثل همیشه با مونس و یار دیرینه خود همنشین بودند که یکباره ناله شوم استکبار از لوله های خمپاره و توپ و تانک صدامیان برخواست و پالایشگاه آماج تیرهای حقه وکین بعثی ها قرار گرفت و با زبانه کشیدن آتشی مهیب دود سراسر آسمان منطقه را پوشاند.
در طول جنگ تحمیلی کارکنان پالایشگاه آبادان با تشکیل ستادهای اضطراری و تقدیم بیش از 500 شهید ،اسیر، مفقود الاثر ،جانباز و مجروح توانستند با اتکال به عنایات خداوند دستگاه های پالایشگاه را از مواد نفتی تخلیه نموده و با پدافند غیرعامل به خاطر وارد آمدن خسارات و صدمات شدید بسیاری از واحدها و دستگاه های عظیم را با پایداری مردانه و شهامت ها و ایثارهای وصف ناپذیر حفظ و چندین میلیارد دلار وسائل و قطعات ویژه پالایشگاه را به محلهای امن منتقل نمایند افزون بر این اینان با حضور
مستمر خود این ایثارهای بی وقفه را تا آغاز آتش بس ادامه داده و همراه با کارکنانی که شهر را ترک نکرده بودند پالایشگاه را به مثابه یک دژ مستحکم پشتیبانی و تدارکاتی در خدمت رزمندگان جبهه های نبرد به کار گرفتند

پالایشگاه آبادان پس از جنگ
پالایشگاه آبادان پس از پایان جنگ تحمیلی بخاطر وارد آمدن خسارات و صدمات شدید بسیاری از واحدها و دستگاههای خود را از دست داد این پالایشگاه قبلاً دارای چهار دستگاه تقطیر هر یک با ظرفیت تقریبی 100 هزار بشکه درروز یک واحد تقطیر با ظرفیت130 هزار بشکه و دو واحد تقطیر در خلا هر یک با ظرفیت40هزار بشکه و چندین واحد تولید فراورده و نیز حدود 200 مخزن ذخیره مواد نفتی بوده است . در دوران جنگ تحمیلی بسیاری از این واحدها و بخشها تخریب گردیدند. اما پس از تصویب قعطنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد و برقراری آتش بس عملیات بازسازی فاز اول این پالایشگاه با ظرفیت 130 هزار بشکه در روز آغاز و در فروردین ماه 1368 واحد بازسازی شده تقطیر 85 وارد مدار تولید شد . فرآورده های تولیدی در این مرحله عبارتند از: گاز مایع ، بنزین ، نفت سفید ، نفت گاز و نفت کوره سبک ، گوگرد و ماده اولیه کارخانه های روغن سازی.

بندر ماهشهر نیز که از سال 1969 میلادی بصورت مرکزی برای صدور فرآورده های نفتی در آمد و از نظر انتقال فرآورده گلوگاه پالایشگاه آبادان محسوب می گردد، در حال حاضر با دارا بودن 72 مخزن با ظرفیتهای مختلف و 18 اسکله بارگیری و تخلیه محصولات نفتی و کالا یکی از بنادربزرگ صادرات فرآورده های نفتی در جهان به شمار می رود که قادر به پذیرفتن کلیه کشتیهای حمل فرآورده تا حد ظرفیت 50 هزار تن می باشد. بدنبال راه اندازی فاز اول دیگر دستگاه های پالایشگاه نیز از جمله واحدهای تقطیر در خلا 80 و 75 و واحد تقطیر در خلا 60،55، تبدیل کاتالیستی، تفکیک گاز،کت کراکر،تهیه حلال و کارخانه روغن سازی در مدار تولید قرار گرفتند. به طوری که هم اکنون پالایشگاه با ظرفیت بیش از 400 هزار بشکه در روز فرآورده های زیر را تولید می کند:
گاز مایع،بنزین موتور،نفت سفید،نفت گاز،سوخت جت،نفت کوره،گوگرد،گازونفتا(خوراک پتروشیمی)، انواع حلالهای نفتی، ماده اولیه کارخانه های روغن سازی و قیر.

راههای حمل و نقل، مبادی ورودی:
شهرستان آبادان و خرمشهر از طريق راههای آبی،هوايی و خشکی با مناطق و شهرهای ديگر کشور ارتباط دارند. فرودگاه بين المللی آبادان در فاصله میانی مسیر آبادان و خرمشهر قرار دارد و روزانه پروازهایي به شهرهای مهم کشور نظير تهران، اصفهان، مشهد و شيراز و چند پرواز بین المللی دارد. همچنين راه آهن خرمشهر نيز شرايط مناسبی را جهت حمل و نقل مسافر و بار همه روزه به تهران فراهم می کند.ضمن اینکه چندين سال است پايانه کشتيرانی آبادان شرايط عزيمت مسافران و بازرگانان را به کشورهای عربی همسايه فراهم آورده است.

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)-شرح عملیات > محاصره آبادان


پس از تجاوز ارتش عراق در 31 شهریور 1359 و اشغال سریع بخش هایی از خاک ایران، خرمشهر مهم ترین شهر بندری ایران، پس از حدود 40 روز مقاومت دلیرانه، با خیانت آشکار لیبرال ها و منافقین، به دست دشمن افتاد. پس از سقوط خرمشهر، رژیم عراق در صدد برآمد تا جزیره آبادان را هم اشغال کند و تلاش کرد تا از طریق شرق کارون و شمال بهمنشیر وارد آبادان شود، زیرا عبور از این قسمت آسان تر از عبور از رودخانه کارون در جنوب خرمشهر بود. با چنین وضعیتی آبادان در یک محاصره 330 درجه ای قرار می گرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر می توانست آن را با خطر جدی روبه رو کند. دشمن می پنداشت اگر بتواند از این رودخانه بگذرد، آبادان را برای همیشه از آن خود کرده است.

 

 

 


عراقی ها برای تصرف آبادان در 8 آبان 1359، در منطقه ذوالفقاری روی رودخانه بهمنشیر پل شناور نصب و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود، وارد جزیره آبادان شدند و از آن جهت منطقه ذوالفقاری را انتخاب کرده بودند که با استفاده از پوشش نخلستان ها بتوانند از دید رزمندگان اسلام دور مانده و به راحتی وارد شهر گردند.
عملیات ثامن الائمه (ع) گر چه به عنوان یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته در چارچوب سلسله تلاش هایی که برای آزاد سازی مناطق اشغالی انجام گرفت، به شمار می رود ولی این عملیات به منزله « نقطه عطف» و «حلقه واسط» برای انتقال استراتژی جنگ از وضعیت گذشته به وضعیت جدید بود. سردار محسن رضایی در این باره می گوید:
«عملیات ثامن الائمه(ع) نقطه عطف است و به عنوان مبداء آغاز استراتژی مرحله دوم جنگ است و یکی از نقاط اعتماد به نفس در استراتژی مرحله دوم، عملیات ثامن الائمه (ع) بود که حلقه واسط و مبداء تحول بود.»
رزمندگان اسلام شبانه سلاح بر دوش، پیاده و سواره به منطقه شتافتند و با جانبازی و فداکاری بسیار، چنان مقاومتی از خود نشان دادند که دلاوری ها و شجاعت های آنان در این منطقه به نام «حماسه ذوالفقاری» به عنوان برگ زرینی در تاریخ دوران دفاع مقدس به ثبت رسید. در این نبرد 280 نفر از نیروهای بعثی به هلاکت رسیده و 130 نفر به اسارت در آمدند و رزمندگان ایران توانستند از نفوذ نیروهای دشمن به شهر آبادان جلوگیری به عمل آوردند.
نیروهای عراقی بعداز این شکست، سعی کردند از طرف فیاضیه (بین ایستگاه 12 و خرمشهر) به سمت آبادان پیشروی کنند که در این منطقه نیز با مقاومت دلاورمردان اسلام مواجه و مجبور به عقب نشینی شدند. این عملیات تا 18 آبان 1359، ادامه داشت و سرانجام نیروهای بعثی از روستای نخلستان عبادی نیز پاکسازی و تا 4 کیلومتری شمال رودخانه بهمنشیر مجبور به عقب نشینی شدند.
بعداز این حماسه، جهاد سازندگی موفق شد، جاده ای در میان باتلاق های اطراف آبادان احداث کند. این جاده نیروهای دشمن را دور می زد و به جاده آبادان – ماهشهر وصل می شد. از طریق این جاده که به جاده وحدت معروف بود، تدارکات نظامی نیروهای ایرانی آسان تر و سریع تر انجام می گرفت.
به دنبال صدور فرمان امام خمینی (ره) در چهاردهم آبان 1359، مبنی بر این که :
«حصر آبادان باید شکسته شود»
نیروهای مسلح تمام تلاش و امکانات خود را برای شکستن محاصره آبادان به خاطر اجرای فرمان امام خمینی(ره) به کار بستند.
صدام که خود را ناتوان از تصرف آبادان می دید، بعداز یازدهمین نشست سران عرب در «امان» که در 6 آذر 1359، تشکیل شد، چنین گفت:
«ما نمی خواهیم کشورگشایی کنیم. ما فقط می خواستیم، تهدید ایران را از شهرهای خود دور سازیم!»
این گفته بیانگر ناتوانی عراقی ها در پیشروی، در خاک ایران بود.
مقام معظم رهبری در مورد تاثیر سخنان امام (ره) در نجات آبادان چنین فرودند:
«آبادان در معرض حمله و خطر بود، مثل خونین شهر، منتهی همین تاکید امام که تکلیف شرعی کردند که مبادا آبادان سقوط بکند، نیروهای رزمنده را که در آن جا بود، تقویت کردند. البته در آبادان سپاه آن روز برتر از ارتش بود. بعداً ارتش هم در آبادان مستقر شد و در یک مورد که نیروهای دشمن از بهمنشیر عبور کردند و وارد جزیره آبادان شدند، بسیج توده ای مردم و شرافت نظامی عده ای از نظامیان ما حماسه آفرید و عراقی ها را در جایی که واقعاً بیرون کردن دشمن از آن جا بسیار دشوار بود، کوبیدند. عده ای را کشته و تار و مار کردند  و عده ای را به داخل رودخانه انداختند و عده ای هم که توانستند، فرار کردند. عامل اصلی در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغی که از سقوط نیمی از خونین شهر در دل برادران وجود داشت.»

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)-شرح عملیات > محاصره آبادان بايد شكسته شود

اين، فرمان فرمانده كل قواست. در حالي كه امام خميني نسبت به سرنوشت آبادان نگران و حساس است، بني‌صدر جز به اتلاف وقت كاري صورت نمي‌دهد، به طوري كه كم‌كم آبادان را فراموش مي‌كند.
به دنبال فرار بني‌صدر، رزمندگان و فرماندهان به سرعت زمينه را براي تحقق فرمان امام خميني (ره) مهيا مي‌كنند كه در اين جهت، عمليّات محدود دارخوين براي حمله‌اي بزرگ و شكست محاصره آبادان، عمليّات انحرافي و مقدمه است. سرانجام عمليّات ثامن‌الائمه (ع) در ساعت يك بامداد و در تاريخ 5/7/60 با رمز مقدس «نصرمن‌الله‌وفتح‌قريب» با اهداف تصرف پل‌هاي دشمن بر روي رود كارون، تصرف و تأمين جاده آبادان- ماهشهر و آبادان – اهواز و در نهايت به منظور شكست محاصره آبادان و انهدام نيروهاي دشمن آغاز مي‌شود. نيروهاي سپاه  و ارتش با عبور از ميدان‌هاي مين و تله‌هاي انفجاري و موانع ايذايي در حالي كه بشدت آتشبارهاي خطوط شتيباني حمايت مي‌شوند، به مواضع دشمن يورش مي‌برند.

 

 

 

دشمن سخت غافلگير مي‌شود و رزمندگان به سرعت  خاكريزهاي مقدماتي آنها را تسخير كرده و به تعقيب آنان مي‌پردازند. دشمن وحشت‌زده و بي‌هدف منطقه را زير گلوله مي‌گيرند.
منطقه به شدت با آتشبار طرفين در هم كوبيده مي‌شود و صداي انفجار لحظه‌اي قطع نمي‌گردد. حملة رزمندگان اسلام از دور محور اساسي انجام گرفته و تلاش مي‌شود در منطقه موردنظر الحاق صورت ‌گيرد. نزديك طلوع آفتاب خبر مي‌رسد در يك محور، انهدام نيروهاي دشمن با موفقيت صورت گرفته و يكي از پل‌هاي تداركاتي آنها منهدم شده است.
دشمن ادوات زرهي و نيروهاي خود را بر اثر آتش گستردة رزمندگان اسلام، بناچار عقب مي‌كشد و كمبود پل‌هاي تداركاتي-كه بيانگر اطمينان دشمن از عدم حملة رزمندگان اسلام است و انهدام پل‌هاي موجود- باعث نااميدي و شكست نيروهاي منهدم عراقي شده و رزمندگان، طعم شيرين پيروزي را در اين محور مي چشند؛ اما در محور دوم، دشمن نسبتاً هوشيار است و همچنان مقاومت مي‌كند. از طرف فرماندهان عراقي به سربازان متوحش گفته مي‌شود كه مقاومت كنند و نيروهاي فريب‌خورده به وعدة رده‌هاي بالاتر در قسمت شرق كارون همچنان مقاومت مي‌كنند.
مقاومت نيروهاي عراقي در اين محور، فرماندهان عمليّات را نگران مي‌كند. اين در حالي است كه حمله و نبرد در محور اول با موفقيت ادامه مي‌يابد و هر لحظه بر تلفات و خسارات دشمن افزوده مي‌شود.
براي محاصرة كامل هجوم‌هاي گسترده به سمت پل‌هاي تداركاتي ادامه مي‌يابد. لشكر زرهي عراق شامل دو تيپ، با قدرت تمام در هم كوبيده مي‌شود و نيروهاي منهدم آن تحت تعقيب قرار مي‌گيرند.
در بحبوحة نبرد، خبر مي‌رسد كه در محور دوم موفقيت مورد نظر حاصل نشده است و هر لحظه، خطر محاصره شدن، نيروهاي پيشتاز محور اول را تهديد مي‌كند.
ناگهان حركتي تحسين‌برانگيز و حماسي صورت مي‌گيرد و رزمندگان محور اول پس از رسيدن به اهداف مورد نظر، مي‌روند كار نيمه‌تمام قواي ديگر محورها را پايان رسانند. در اين هجوم مقدار ديگري از جنگ‌افزارهاي دشمن منهدم شده و يا به غنيمت درمي‌آيد و لحظه به لحظه  نقطه الحاق تكميل و محاصره دشمن كامل‌تر مي‌شود. با اين حركت موفق و مبتكرانه، راه‌هاي پيروزي هموار مي‌شود. نيروهاي عراقي مستقر در خطوط اول كه كار حريف تمام شده مي‌پنداشتند، ناگهان از پهلو و پشت سرآماج گلوله‌ نيروهاي خود قرار داده و تعدادي نيز كشته مي‌شوند.
نيروهاي عمل كننده در محور اول، همة اهداف از پيش تعيين شده را به تصرف درمي‌آورند و خسارات و تلفات سنگيني را بر ارتش عراق تحميل مي‌كنند. در اين ميان  غنايم فراواني از دشمن به جا مي‌ماند و عده‌اي از آنها به اسارت در مي‌آيند. ديده‌بان‌هاي عراقي مستقر در غرب كارون، با روشن شدن هوا وقتي تانك‌هاي سوخته، سنگرهاي منهدم شده و كشته فراوان را مي‌بينند به شدت وحشت مي‌كنند.
فرماندهان ارتش منهزم عراق كه هرگز تصور نمي‌كردند كه چنين در دام بلا  گرفتار آمده باشند، آخرين تلاش‌هاي خود را در شرق كارون براي نجات خود انجام مي‌دهند، اما ديگر كاري از آنها نيز ساخته نيست. اقدامات تاكتيكي نيروي هوايي ارتش و آتش ضدهوايي و شليك بي‌امان توپخانه جايي براي عرض اندام نمي‌گذارد و تلاش دشمن براي حضور مجدد در شرق كارون بشدت درهم كوبيده  شده و اميد بعثيان به يأس مبدل مي‌شود.
با فرار دشمن به غرب كارون، بهترين موضع پدافندي و ضد پاتك نصيب نيروهاي ايران مي‌شود. پس از دو روز نبرد بي‌امان رزمندگان اسلام، دشمن براي اولين بار طعم شكست در حملة گسترده را مي‌چشد. پسماندهاي ارتش بعثي به غرب كارون فرار كرده و در آنجا زمينگير مي‌شوند.
راديو بغداد شكست در آبادان را عقب‌نشيني تاكتيكي مي‌نامد و از قول صدام، سردار شكست ‌ناپذير قادسيه، اعلام مي‌كند كه ارتش پيروز عراق به خاطر به دست آوردن موقعيت برتر، از شرق كارون، به عقب‌نشيني تاكتيكي دست زده است. عراق در رسانه‌هاي خود تلاش مي‌كند كه با توجيهات مختلف بر اين شكست بزرگ سرپوش گذاشته و آن را يك نوع پيروزي جلوه دهد. بغداد تعداد تلفات خود را در آبادان 80 نفر اعلام مي‌كند. برخلاف مردم عراق كه از ضدونقيض‌گويي سردمداران بعثي، دچار سرگيجه شده‌اند، ملت ايران با آگاهي از پيروزي فرزندان خود با پخش شيريني و نقل جشن مي‌گيرند.
با پيروزي درخشان سپاه اسلام در شكستن حصر آبادان، روحيه امداد در سرتاسر جبهه‌ها و در ميان مردم دميده مي‌شود. داوطلبين اعزام به جبهه با نمايش توان رزمي بسيج در اين نبرد، بيشتر مي‌شود. لشكر 77 خراسان كه قسمت اعظم عمليّات را بر عهده دارد، لشكر پيروز خراسان لقب مي‌گيرد و استقبال چشمگيري از اين لشكر به عمل مي‌آيد. با اين پيروزي تحسين‌برانگيز، جنگ وارد مرحله جديدي مي‌شود و فرماندهان عمليّات از اين پس، اين تاكتيك موفق را در دستور كار خود قرار مي‌دهند.

نتايج عمليّات
مناطق و تاسيسات آزاد شده:
جاده آسفالته ماهشهر-آبادان و جاده اهواز – آبادان.
كارخانه قايق‌سازي و كارخانه شيرپاستوريزه.
تصرف و انهدام سه پل مواصلاتي دشمن بر روي رود كارون.
پاكسازي 150 كيلومتر مربع از خاك خوزستان از لوث وجود دشمن.
تجهيزات منهدم شدة دشمن:
حدود 90 دستگاه تاك و نفربر.
حدود 100 دستگاه خودرو.
چندين انبار مهمات.
2 پل پي‌ام‌پي.
يگان‌هاي منهدم شده دشمن:
انهدام لشكر 3 زرهي شامل 8 تيپ مكانيزه، تيپ 6 زرهي و دو تيپ ديگر تحت امر اين لشكر.
غنايم:
160 دستگاه تانك و نفربر.
150 دستگاه خودرو.
30 دستگاه بولدوزر.
5 قبضه توپ 152 ميليمتري.
2 قبضه كاتيوشا.
تعدادي تفنگ 106 ميليمتري و سلاح سبك و سنگين.
مقدار زيادي مهمات  سلاح انفرادي.
تعداد كشته و زخمي دشمن:
بيش از 2000 نفر كشته و زخمي.
تعداد اسرا:
1800 نفر.

در اين عمليّات گستردة غيركلاسيك، نيروهاي سپاه و ارتش در كنار هم و با وحدت كامل عمل مي‌كنند. بني‌صدر كه در مسند فرماندهي كل قوا بزرگترين عامل بازدارنده هماهنگي و همكاري نيروهاي سپاه و ارتش بود، با حذف وي از صحنة سياست، اين همدلي، نمودكاملي پيدا مي‌كند و نمونة موفق آن در اين عمليّات به منصة ظهور مي‌رسد. شهادت پرافتخار سرداران سپاه و ارتش پس از اين عمليّات در سانحه هوايي (7 مهرماه) خود بيانگر همكاري اين دو بازوي پرتوان نظامي است. شهيد محمد جهان‌آرا فرمانده سپاه خرمشهر، شهيد جواد فكوري فرمانده نیروی هوایی ارتش، شهيد يوسف كلاهدوز قائم مقام فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شهيد ولي‌الله فلاحي رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران  و شهيد موسي نامجو وزير دفاع جمهوري اسلامي ايران  كه در طراحي و فرماندهي عمليّات شكست حصر آبادان سهم بسزايي داشتند، به هنگام بازگشت از منطقه، هواپيماي C-130 آنها دچار نقص فني شده و سقوط مي‌كند كه آنها همراه چند نفر ديگر به شهادت مي‌رسند.
 

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)- خاطرات رهبرمعظم انقلاب


براي 50 قبضه آر.پي.جي، يك غصه بزرگ درست مي‌شد
يكي از دردهاي بزرگ سپاه در آن روز نداشتن تجهيزات بود، ولي هر بار كه اين‌ها براي دريافت امكان كوچكي مراجعه مي‌كردند، با ترشرويي مواجه مي‌شدند. فراموش نمي‌كنم كه گاهي براي تهيه پنجاه قبضه آر.پي.جي، يك غصه بزرگ درست مي‌شد.
حوادثي كه در دوران جنگ ايران و عراق رخ داد ناگفته‌هاي فراواني دارد كه بخشي از آن در سينه مسئولان بلندپايه كشور و فرماندهان جنگ‌ نهان است و اين خطر وجود دارد كه همواره ناگفته‌ بماند، همچنان كه با رحلت امام خميني و فرزندش مرحوم حاج سيداحمد خميني بسياري از حوادث انقلاب و جنگ براي هميشه ناگفته‌ ماند.

 

 

 

در اين حال بزرگان ديگري هستند كه هنوز امكان بهره‌گيري از فيض وجودشان ميسر است. مسلماً آنچه كه در سينه اين بزرگان نهان است در دو سطح خاص و عام قابل انتشار است. شايد هنوز وقت آن نرسيده كه پاره‌اي از نكات تأثيرگذار در روند جنگ، بيان گردد، در عين حال حتي خاطرات عادي آنان براي ثبت در تاريخ ارزشمند خواهد بود. در همين زمينه مصاحبه‌اي از رهبر معظم انقلاب حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در كتاب «حماسه مقاومت (2)» توسط معاونت فرهنگي و تبليغات جنگ ستاد فرماندهي كل قوا منتشر شده است كه بخشي از آن مربوط به شرق كارون و جبهه آبادان است و به عنوان زينت‌بخش ويژه نامه دفاع مقدس خبرگزاري فارس عرضه مي‌گردد. ايشان كه به اتفاق شهيد مصطفي چمران نمايندگي امام در شوراي عالي دفاع را به عهده داشتند از همان آغاز جنگ به جنوب رفته و در استانداري خوزستان استقرار يافتند و با راه‌اندازي ستاد جنگ‌هاي نامنظم - كه مسئوليت آن را شهيد مصطفي چمران عهده‌دار بود - و به رتق و فتق امور مي‌پرداختند.
رهبر معظم انقلاب در بخشي از مصاحبه خود به روزهاي اول جنگ و هجوم ارتش عراق در حد فاصل جنوب اهواز تا آبادان پرداخته و مي‌فرمايند: «اولين هفته‌هاي جنگ بود كه عراقي‌ها از محور طلاييه و حسينيه وارد شدند، مرز را شكافتند و به طرف اهواز كه نسبت به آن نقطه از مرز طرف شرق مي‌شود، آمدند. يكي از كارهايشان اين بود كه خودشان را به رودخانه كارون مي‌رساندند. در آن‌جا پادگان حميد را گرفتند و تأسيسات آن را ويران كردند. علاوه بر اين، حتماً به خاطر داريد كه بخش‌هاي وسيعي از امكانات طبيعي آن منطقه را به تصرف خود درآوردند...
دشمن (در شرق كارون) سرپل خود را وسيع كرد و به جاده ماهشهر - آبادان رساند، يعني يك چنين منطقه وسيعي را توانست با اين شيوه بگيرد و شايد حدود دو لشكر يا بيشتر در آن‌جا مستقر كرده بود. البته وجود اين تعداد از دشمن موجب نمي‌شد بچه‌هاي ما كه عده معدودي بودند، در آن‌جا نمانند و مقاومت نكنند و دشمن را به زانو در نياورند لذا ماندند و انصافاً مقاومت كردند...
يكي ديگر از خاطراتم، مربوط به نفوذ نيروهاي دشمن در غرب «بهمنشير» يعني داخل جزيره آبادان بود. چون قسمت شرقي جزيره آبادان را رودخانه بهمنشير مي پوشاند، دشمن به داخل نخلستان‌هاي كنار رودخانه بهمنشير نفوذ كرده و پس از عبور از رودخانه، وارد جزيره آبادان شده بود. به اين ترتيب هم از شمال شرق و هم از جنوب، آبادان تهديد به سقوط مي‌شد. اين موضوع براي ما تلخ و نگران‌كننده بود...
آن موقع در آبادان، هم براداران سپاه هم نيروهاي متفرقه حضور داشتند، اما بدون انسجام، همه آنها به اين نيت به آنجا ريخته بودند كه دشمن را كه وارد جزيره آبادان شده و شهر را تهديد مي‌كرد، بيرون كنند همين كار را كردند. آن شكست براي دشمن به قدري تلخ و گزنده بود كه من خاطره شادي‌هاي آن روز برادرانمان را فراموش نمي‌كنم. آن روز تعداد زيادي از دشمن متجاوز را كه به سمت آبادان مي‌آمدند. در رودخانه ريختند و غرق كردند....»
آنگاه ايشان گوشه‌اي از پرده مشكلات آن روز جنگ برداشتند و فرمودند:
«يكي از دردهاي بزرگ سپاه در آن روز نداشتن تجهيزات بود، ولي هر بار كه اين‌ها براي دريافت امكان كوچكي مراجعه مي‌كردند، با ترشرويي مواجه مي‌شدند. فراموش نمي‌كنم كه گاهي براي تهيه پنجاه قبضه آر.پي.جي، يك غصه بزرگ درست مي‌شد. وقتي بچه‌هاي سپاه براي دريافت سلاح مي‌آمدند تا عمليات كنند و ما را در جريان مي‌گذاشتند و با لشكر 92 زرهي تماس مي‌گرفتيم و نياز آنها را مي‌گفتيم، مي‌گفتند: نداريم! به تهران تلفن مي‌كرديم، مي‌گفتند: نيست! اصلاً به سختي به اينها امكانات داده مي‌شد. البته شايد در مورد آر.پي.جي درست نگفته باشم، چون اين سلاح را بيشتر سپاه داشت و كم‌تر مورد استفاده ارش بود. اما خمپاره يا تفنگ‌هاي افرادي يا انواع گلوله‌ و فشنگ را هم به اينها نمي‌دادند، حالا پشتيباني توپخانه بماند. اگر گفته مي‌شد كه بچه‌هاي سپاهي براي عمليات جلو مي‌روند و توپخانه لشكر 92 آنها را پشتيباني كند و آنها قبول مي‌كردند، معجزه بود. در همين منطقه دارخوين يك روز برادران آمدند وچند خمپاره خواستند، من به سرعت ترتيب آن را دادم. وقتي كار انجام شد از شادي در پوست خود نمي‌گنجيديم. حالا شما ببينيد در اين جنگ با اين عظمت چهار قبضه خمپاره‌انداز چقدر مي‌تواند اثر داشته باشد؟
اين در حالي بود كه ما مرتب به بني‌صدر مي‌گفتيم: حمله كنيد، مي‌گفت: آماده نيستيم و نمي‌توانيم. بني‌صدر اصلاً چيزي در مورد مسائل جنگي نمي‌دانست، يك روز اين موضوع را در حضور بني‌صدر خدمت امام عرض كردم كه يك دفعه بني‌صدر آشفته شد و گفت: من تاريخ 2500 ساله ارتش ايران را بلدم، چطور شما مي‌گوييد وارد نيستم. گفتم: وضع كنوني ارتش با وضع ارتش در آن موقع فرق مي‌كند و حقيقت هم همين بود، ولي او قبول نداشت....»
ايشان همچنين به زمينه‌هاي حضور سپاه در جبهه آبادان و مقدمات طراحي «عمليات ثامن‌الائمه» پرداختند:‌ «در همان اوقات بچه‌هاي ما شروع به اسقرار در مقابل مواضع و استحكامات دشمن در آن سوي رود كارون، يعني در حدود دارخوين كردند. در ميان برادراني كه آن‌جا حضور داشتند يكي هم برادرمان «رحيم صفوي» بود. آن زمان ايشان از نيروهاي معمولي سپاه و از دوستان نزديك «صياد شيرازي» بود و در كنار ايشان در كردستان جنگيده بود و خيلي هم جوان مؤمن و صالح و خوبي بود. او يك عده از برادران را آورده بود و با امكانات محدودي در مقابل دشمن به مقاومت مي‌پرداختند. گاهي اوقات برادر صفوي به اهواز و محل استقرار ما مي‌آمد تا وسايل مورد نياز را بگيرد، اما براي او مشكل درست مي‌كردند و وي را معطل مي‌نمودند. ايشان هم به ديدن بنده و سايرين مي‌آمد تا مشكلش را رفع كند. او به اتفاق سايرين و با همان امكانات محدود، پايگاه كوچكشان را گسترش دادند تا اين كه بالاخره با همفكري آنان و ارائه طرح لازم، حصر آبادان در «عمليات ثامن‌‌الائمه» شكسته شد. اين طرح را ايشان در يكي از جلسات شوراي عالي دفاع در دزفول آورد و براي ما مطرح كرد.
غرض اين كه بچه‌هاي سپاه در منطقه سلمانيه گرد آمدند و كم‌كم براي خودشان مواضعي درست كردند و اطراف خودشان مين كاشتند، آن‌وقت يك كانال‌هايي درست كردند تا از اين كانال‌ها بدون اين‌كه دشمن آنها را ببيند، خودشان را به نزديكي‌هاي دشمن برسانند و حرف‌هاي آنها را شنود كنند. در حالي كه دشمن هم آمده بود اين طرف رودخانه، «سرپل» را گرفته بود و داشت سرپل خود را توسعه مي‌داد و همانطور كه مي‌دانيد همين توسعه سرپل براي دشمن يك موفقيت و براي ما يك ناكامي شد، اما همين موقعيت در نهايت دام دشمن شد و به شكست او انجاميد. اگر دشمن به اين طرف كارون نيامده و اين كار خطرناك را نكرده بود. مسلماً ضربه سخت عمليات ثامن‌الائمه را نمي‌خورد.»
اميد ست كه بيش از پيش از وجود حضرت ايشان بهره‌گيري شود و تاريخ انقلاب، جنگ و سپاه با بيان ارزشمندشان منتشر گردد تا ذخيره‌اي گرانبها براي تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي مردم اين مرز و بوم و نسل‌هاي آتي آن باشد.

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)-خاطرات سرداربسیجی دکتر سیدحسن فیروزآبادی



کفر و ظلمت در چهره‌ آمریکا و عمل صدام کافر به سرزمین نور انقلاب تعدی کرده بودند که امام خمینی(ره) فرمان شکست حصر آبادان را صادر کردند و با وحدت و یکپارچگی ملت، این شهر را از محاصره درآمد. حضرت امام (ره) نیز می‌فرمودند پیروزی ما به خاطر ایمان، وحدت، توجه به احکام اسلامی و توجه به مردم محروم جامعه و جهان است.

 

 


ساده‌دلی است که بگوییم منظور حضرت امام از اینکه فرمودند پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد، منظورشان پشتیبانی از خودشان بود، بلکه منظور امام این بود که پشتیبان اسلام و مملکت باشید و بر همین اساس وقتی فرمان شکست حصر آبادان را صادر کردند همه برای اطاعت از امر ولایت فقیه نهایت تلاش خود را به کار بردند.
پیروزی در علمیات ثامن‌الائمه(ع) ایران را استحکام بخشید بنابراین باید اسم این عملیات را، عملیات اعتماد به نفس ملی و انقلاب اسلامی ایران بگذاریم.
بر اساس محاسبات مادی، شکست حصر آبادان غیرممکن بود؛ چون تکنولوژی آن روز دنیا در دست عراق متمرکز بود؛ اما تبعیت از خداوند، رسول خدا (ص) و ولایت فقیه می‌تواند هر کار نشدنی را به انجام برساند. در واقع پیروزی در عملیات ثامن‌الائمه (ع) نشانه استقلال ملت ایران،‌ ایمان به ولایت،تبعیت از احکام،وحدت کلمه در بین مردم و پیروزی خون بر شمشیر بود. این عملیات، عملیات اثبات حقانیت ملت ایران، انقلاب حضرت امام و ایمان به عمل صالح نیروهای مسلح بود.

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)-بازتاب عملیات درآثار رزمندگان


نامه شهیدمحمد نگارستانی به پدر و مادر خود بعد از عملیات ثمن الائمه(ع)از آبادان
بسم الله الرحمن الرحیم
والله خیرا حافظ وهوارحم الراحمین
حضور محترم پدر ومادر عزیزم
امیدوارم که حالتان خوب بوده باشد وزندگی را درکمال مسرت بسر ببرید اگر جویای حال این دو فرزند خودباشید بحمدالله خوب است وهر کس را که جویای حال ما باشد سلام برسانید...
وضع جبهه بسیار خوب است یعنی خلاصه بگویم جبهه ای در کار نیست آبادان کاملا آزاد شده و عده ای از مردم در آن زندگی میکنند اما به دلایل امنیتی ازورود همه مردم جلوگیری میشود. جاده ماهشهر-آبادان ودارخوین از جاده کرمان هم امنیت بیشتری دارد تنها یک خط کوتاه در کنار رود کارون با مزدوران داریم .مادر جان نمی دانی دراراضی باز پس گرفته زندگی چه مزه ای دارد .الان در درون سنگرهای عراقی هستیم حتی اگر توپ هم به سنگر ببندند طوری نمی شود.

 

 

 

خوراکی فراوان روزنامه ومجلات عربی فراوان،روی مبل می نشینیم وروی تخت می خوابیم و در درون سنگر تلویزیون تماشامیکنیم. یعنی بحمدالله پاک شده،  کویت ،البته زمانی که یادمان می آید همه اینها از خرمشهر آورده شده همه به کاممان زهر میشود. روز نبرد جایتان خالی امام زمان جلو داربود وما فقط اسیر میگرفتیم ومجروهایشان را جمع میکردیم .صدها تانک  رابه جا گذاشته اند. صدها کامیون و ماشین و کلا دو لشکر،،،،بنازم قدرت خدای را که اگر ما بی او میخواستیم بجنگیم همه ما قتل عام می شدیم واز طرف خط آبادان ،خرمشهر سوسنگردو اهواز میروید که خرمشهر را آزاد کنند به امید اینکه ما هم به هنگام عملیات به آنجا برویم ودر عملیات شرکت کنیم.
مادر جان به خدا وجود امام زمان را در جبهه حس کردم من وحسین سعادت شهادت را نداشتیم که هیچ،  سعادت زخمی شدن را هم نداشتیم اما حدود ۱۵ نفر از کرمان شهید شدند از جمله قاسم زاده،  ایرانمنش، زنگی آبادی، ضیاء و... ۲یا ۳نفر گم شده اند از جمله سیف الدینی و شاید ۳۰یا۴۰ نفر هم زخمی شده باشند از جمله علی ماهانی
از مزدوران نیز کشته وزخمی بی نهایت است، مادر جان به دعای ندبه بروید و از امام زمان که فرماندهی کل قوا را عهده دار است بخواهید که ضربتی تر عمل کنند وهر چه زودتر ما را به بغداد برساند .سر خاک محمود اخلاقی بروید و بدو بگوئید اینجاست که خون شما ما را اثر میبخشد وبه ما می فهماند که باید بمانیم و با توکل بر خدا بر دشمنان خدا بتازیم،فساد روزنامه مجلات وتلویزیون عراق از فساد رژیم شاه بسیار بیشتر است پس به امید خدا نابودیش حتمی تر است.
حسین میگوید بگو اگر برنگشتم جشن بگیرید ومبادا گریه کنند حتی در شب،  که شهیدان زنده اند واگر من هم شدم همینطور،  به امید آن روز که سرود فتح را در پایان نماز وحدت در قدس بخوانید وبه امید روزی که چشم امام مان شادان به مسجد الاقصی بیفتد واز خدا برایمان آمرزش بطلبید .به آرزوی اینکه خدا ما را ببخشد وبه راه راست هدایت کند وبر دین خودش ما را بمیراند و بر دین خودش سر از خاک برداریم و جزو امت پیامبر (ص) قرار بگیریم دیگر عرضی نیست همگی را سلام برسانید.
ازآبادان               انه ولی حمید             محمد وحسین  نگارستانی

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)-بازتابهای داخلی و خارجی



عملیات ثامن الائمه (ع) درابعاد مختلف پیامدهایی به همراه داشت که آن را در دو محور عمده، داخلی و خارجی ارزیابی می کنیم.

الف - پیامدهای داخلی
1-  با انجام موفقیت آمیز اولین عملیات وسیع ایران در جبهه ها ، روحیه نیروهای رزمنده تقویت وتوانمندانه تر از پیش به نبرد با دشمن پرداختند.
2-  از نظر سیاسی وضعیت سیاسی کشور منسجم تر شد و کمتر از یک هفته بعد از این عملیات، مردم با شرکت در سومین انتخابات ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای را به ریاست جمهوری برگزیدند، که این امر منجر به موفقیت بیشتر در سیاست های داخلی وخارجی نظام نیز گردید.

 

 


3-  با تثبیت دولت اسلامی و وحدت نظر مسئولین نظام، موضع گیری های قاطعانه و به موقعی در قبال مسائل خارجی انجام داد وزمینه انجام عملیات  بزرگ واخراج متجاوزان از کشور فراهم شد.

ب: پیامدهای خارجی
مهم ترین پیامد خارجی این عملیات  در منطقه خاورمیانه تشکیل شورای همکاری خلیج فارس توسط کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، به منظور جلوگیری از گسترش و نفوذ انقلاب اسلامی و یاری رساندن به رژیم متجاوز عراق بود.

بزرگی این عملیات باعث تاثیر گذاری آن در خارج از منطقه خاورمیانه شد. امریکا برای اولین بار وبه صورت جدی خطر انقلاب اسلامی را برای منافع نامشروعش احساس کرد وبا اعزام ناوگان جنگی خودبه  خلیج فارس  به زعم خود تلاش کرد زمینه اعمال فشار بر ایران و حمایت از کشورهای منطقه را فراهم کند.
امریکا با اعزام ناوگان نظامی خود در خاورمیانه و آب های دریای عمان، مانورهایی انجام داد و تهاجم  تبلیغی گسترده ای را علیه ایران آغاز کرد و با نشر اکاذیب و شایعات، وحشت  بی مورد رژیم های منطقه را از ایران بیشتر کرد.

 
بازتاب رسانه ای
راديو بغداد شكست در آبادان را عقب‌نشيني تاكتيكي مي‌نامد و از قول صدام، سردار شكست ‌ناپذير قادسيه، اعلام مي‌كند كه ارتش پيروز عراق به خاطر به دست آوردن موقعيت برتر، از شرق كارون، به عقب‌نشيني تاكتيكي دست زده است. عراق در رسانه‌هاي خود تلاش مي‌كند كه با توجيهات مختلف بر اين شكست بزرگ سرپوش گذاشته و آن را يك نوع پيروزي جلوه دهد. بغداد تعداد تلفات خود را در آبادان 80 نفر اعلام مي‌كند. برخلاف مردم عراق كه از ضدونقيض‌گويي سردمداران بعثي، دچار سرگيجه شده‌اند، ملت ايران با آگاهي از پيروزي فرزندان خود با پخش شيريني و نقل جشن مي‌گيرند.

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:49 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)-پیام امام خمینی (ره) به فرماندهان عملیات شکست



بسم الله الرحمن الرحیم
تیمسار سرتیپ فلاحی، تیمسار سرتیپ ظهیر نژاد و جناب آقای محسن رضایی ایدهم الله تعالی.
تلگراف شما درخصوص فتحی بزرگ که خداوند تعالی نصیب ارتش و نیروی هوایی و هوانیروز و سپاه پاسداران و بسیج و ژاندارمری و فداییان اسلام و سایر نیروهای مردمی فرموده و محاصره آبادان بطور کامل شکسته شده است، واصل گردید.

 

 


این جانب این پیروزی بزرگ را به فرماندهان تمامی نیروهای مسلح و به سربازان ارجمند و سپاهان نیرومند تبریک می گویم و امید است این سرافرازیها را که برای اسلام و میهن فراهم می کنند، منظور نظر مبارک ولی الله الاعظم بقیةالله ( ارواحنا له الفدا) باشد و آخرین پیروزمندی را که بیرون راندن نیروهای متجاوز کافر از سرزمین میهن مان است، ملت شریف ایران بزودی مشاهده کند.
این جانب به اسم ملت بزرگ ایران از رزمندگان دلیر ارتش و سپاه و دیگر قوای مسلح( ایدهم الله تعالی) تقدیر و تشکر می کنم. از خداوند متعال توفیق نصرت و عظمت اسلام و مسلمین وبه خصوص نیروهای مسلح اسلامی را خواستار است.
والسلام علیکم        روح الله الموسوی الخمینی

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:50 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)-آثار منتشره > آبادان، پاییززده بود


محبوبه زارع
آن گاه که ابرهای ظلمانی، نجابت خورشید را بر مردمانِ تشنه روشنایی دریغ می دارند، دستی جز دست امداد خداوند، شایسته تجلی نیست! پنج روز از پاییز گذشته ولی آبادان مدت هاست که در خزان محاصره، غوطه می خورد.
آبادان، مدت هاست که در حصار تجاوز و بیداد، دل به رونق یک بهار سپرده؛ بی تردید بهار آمدنی است!

 

 


تارهایی...
این عملیات حماسی، نام ثامن الائمه علیه السلام را بر خود آذین بسته است. سربازان سپاه شرف و آزادگی، نجات آبادان را بر پیشانی بندهای ایمان خود حک کرده اند. عزم سلحشورانه دلیران وطن، لحظه به لحظه، شور نینوایی را طنین می دهد و آبادان خوب می داند که فاصله ای تا رهایی نمانده.

رایحه خوش آزادی
سال 1360 است و تقویم حماسه و دفاع، پنجمین روز مهرش را با شکوهی به یاد ماندنی، گشوده. رایحه خوش رهایی، مشام جبهه های جنوب را پر کرده و مردمان بی پناه آبادان را در سرودی انقلابی به وجد آورده است. دشمن، پیش از این هم می دانست که محاصره پوشالی اش را، اراده های استوار سربازان اسلام، در هم خواهد شکست. می دانست و اینک به باور رسیده است.

پیام پنجم مهر
حصارهای زمینی شکسته شد و جنگ به پایان رسید. ایران، آزادگی و آزادی را با تلفیقی انقلابی تصاحب کرد؛ ولی پیام پنجم مهر و عملیات ثامن الائمه در طول زمان ها، این است که دشمن به هیچ قیمتی نباید بر حریم اسلام، حد زند و حصاری را بر گستره لایتناهی دین ترسیم کند. این است پیام شهدای دفاع. این است رسالت ما وارثان آزادی.

شهر، منتظرتان بود
میثم امانی
کوچه ها به خاک می افتند در برابرتان. آسمان، باز می شود و بازتر. دیوارها، اشاره می کنند به دوردست. ثانیه ها، دست هایتان را گرفته اند و می کشند. شهر، اشک می ریزد زیر باران مرگ؛ نوبت آن است که «مردی از خویش برون آید و کاری بکند.» ستاره ها بی رمق اند، نور نمی دهند؛ خورشید، جای خویش را به ابرهای سیاه سپرده است.
جاده، صاف می شود زیر قدم هایتان. این، قانونِ خداست که مردان خویش را تنها رها نخواهد کرد.

حیثیت وطن
«آخرین مأوایتان اللّه بود.» می دانستم که تندیسه های وحشت، ترک خورده، خواهد ریخت. می دانستم که «لبیک یا حسین» شما، جرثومه های ظلم را به توفان خواهد سپرد. و آتش تیز تجاوز را خاموش خواهد کرد؛ زیرا پیاله چشم هایتان، پر از مستی عشق بود. دل های آغشته به عشق را چه کسی می تواند از پای درآورد؟
دردمندان بلا را چه کسی می تواند علاج کند؟ عاشقان بی قرار حضرت دوست را چه کسی می تواند آرام ببیند؟
می دانستم که «دور است ز شما تن به مذلت دادن» دور بود از شما که حیثیت مرزهای میهن را بر باد ببینید و آرام بنشینید؛ دور بود از شما که بچه های آواره شط را در به در غربت کده ها ببینید و آرام بنشینید؛ دور بود از شما که چادرهای پاخورده و زنگ های بی تفریح و عرق چین های بی صاحب را ببینید و آرام بنشینید.
می دانستم که شما آبروی بندر را باز خواهید گرداند. می دانستم که بلم را به رود، خرما را به نخل و زندگی را به آبادان باز خواهید گرداند.
«از شما تا پیکر دین جان گرفت     خاک و خون انگشت در دندان گرفت»


ما زنده ایم، چون شما زنده اید
«قصدتان تنها فنا فی اللّه بود» نه شب تا کنون در برابر خورشید تاب آورده است، نه سکوت، در برابر فریاد و نه دیو سفید در برابر رستم دستان.
بازوبند «یا ابالفضل» بسته بودید. رمزهای پیشانی تان، به خط سرخ «یا حسین» بود. هیچ تشنگی تا کنون نتوانسته است ایثار را از «ابالفضل»ها و هیچ خستگی شهادت را از «حسین ها» بگیرد.
می دانستم که قدم، جای قدم حضرت ابالفضل خواهید نهاد و سر به سودای حسین بن علی علیه السلام خواهید سپرد.
کدام سرزمین است که فرزندانی از این دست، پرورده باشد؟
«آفرین بر جان مردان خدا     مرحبا بر رهنوردان خدا»
می دانستم که در دفاع از مرزهای جغرافیایی، کوتاه نخواهید آمد؛ دستمان را بگیرید تا در دفاع از مرزهای فرهنگی کوتاه نیاییم.
می دانستم که قدم هایتان را برای اقامه توحید و عدالت، برخواهید داشت؛ دستمان را بگیرید تا قلم هایمان را برای اقامه توحید و عدالت برداریم.
ما زنده ایم، چون شما زنده اید.

شهر در محاصره افعی بود
محمدعلی کعبی
افعی هراسناک بر چهار ستون شهر تنیده بود و هنوز زخم های مقاومتِ 45 روزه را بر تن داشت. سی صد و چهل و نه روز از محاصره می گذشت و جوانان شهر، سی صد و چهل و نه سال پیرتر شده بودند.
حالا همان افعی که غرور پوشالی اش را در متن تجهیزاتِ زرهی اش به میدان کشیده بود، هر شب کابوس می دید. پاییزِ شعله ور از راه می رسید و پشتِ نخل ها، خبری بی تابِ انفجار بود.
پیراهنِ شهر، در بغضِ پنهانِ خود، رنگِ فتح به تار و پود داشت.
وَ افعی ناگهان شبیخون خورد.

پیشانی مقدس آفتاب، بشارتِ صبح: (عملیات)
این بار، ارتش و سپاه، این دو رودِ توفانی و خروشان، با هم گره خوردند و در بستری به وسعتِ دریا، هیچ سنگی را به حالِ خود وا نگذاشتند.
دشت، به وسعتِ 150 کیلومتر، زنجیر می گُسست و ثامن الائمه علیه السلام ، اولین عملیات گسترده و وسیعِ جنگ دانسته شد. فریاد، شب را پرده پرده می درید. رمزِ مقدسِ «نصَرُّ مِنَ اللّه وَ فَتْحٌ قَریبْ» زبانزد ذراتِ معطر هوا بود. خشم یک ساله ایران، از خراسان لبریز شده بود و پیشانی مبارکِ اخترِ هشتم، بر سلسله جبالِ جهاد می تابید. رویِ در و دیوار شهر، دمادم گلِ لاله می رویید و بی سیم ها 42 ساعت بعد، خبری را سرمستانه، خاکریز به خاکریز می بردند...
این چنین شد که ذوالفقارِ بُرنده خمینی، خاک را که تشنه خونِ متجاوز بود، سیراب کرد.

نمرود و ابراهیم، روایتِ دوم: (بعد از عملیات)
منطقه، پر از هِرَم های کلاه های سبز و چکمه های سیاه شده بود. رژیم غاصب بعث، تیزی تیغ را تجربه می کرد. نمرود، هنوز طعمِ شیرینِ جشن پیروزی را زیر زبان داشت و دهانش بوی خون می داد.
ولی ناگهان حق داشت که دیوانه شود؛ او که تمامِ خدایگان تجهیزاتِ زرهی و حربه هایِ تبلیغاتی خود را در هم شکسته می دید، هِرَم ها، از رقاصه های کابوس های هر شبش بودند و خون، جلوی چشم های خواب آلودش را گرفته بود؛ تا آنجا که بعد از عملیات، هفت نفر از فرماندهانِ ارشدش را تیرباران کرد و شخصا فرمانده لشکر سوم عراق را کشت.
پس ابراهیمِ زمان، خمینی بت شکن، تبر را به شکلی دیگر به دستِ بتِ بزرگ داده بود و این شوم خون آشام، با دستِ خود، تبر به ریشه خویش می زد.

با همکاری شیطان
حتی به زودی به فکر بمب های شیمیایی افتاد و با همکاری شیطان غرب، کارخانه های اسلحه های شیمیایی را در عراق تأسیس کرد.
و تاریخ به خوبی می داند که آتش نمرود، برای ابراهیم گلستان شد؛ گلستانی که عطر لاله هایش هنوز کوچه کوچه این سرزمین را سرمست کرده است و از متنِ آن بی شمار کبوتر آزاده، به پرواز درآمده اند.

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عملياتهاي دفاع مقدس > 60/08/05- ثامن‌الائمه(ع)-منابع استفاده شده

-کارنامه توصیفی عملیات هشت سال دفاع مقدس،نوشته ی علی سمیعی،نشر نمایندگی ولی فقیه درنیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی-1376
- Abadan.irib.ir

-hawzah.net

- روزنامه رسالت

- navideshahed.com

- خبرگزاري فارس

 
 

 
 
شنبه 18 دی 1389  9:53 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها