ايّام منسوب به شهداي اُحُد است. مسلمانان صدر اسلام كه در روزگار غربت اسلام و تنهايي پيامبر اكرم
(صلی الله علیه و آله و سلم) به پاخاستند و جان بر كف گرفته به دفاع از اسلام و پيامبر عزيز پرداختند؛ حقّ بسيار بزرگي بر گردن مسلمانان جهان دارند. اگر آن جانبازي هاي شهداي بدر و احد نبود امروز نه از اسلام خبري بود و نه از قرآن اثري!
در سال سوّم هجرت جنگ احد پيش آمد و بر اثر يك سهل انگاري جمعي از مجاهدان، ارتش اسلام مورد هجوم غافلگيرانهي دشمن قرار گرفت و صدمات بسياري بر شخص رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
و لشكريان وارد آمد! آن گونه كه اكثر افراد فرار كردند و جز چند نفر معدود در كنار پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
نماندند. لشكر دشمن شخص رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)
را هدف گرفته بود و به قصد كشتن آن عزيز از هر سو هجوم ميآورد.تنها امام اميرالمؤمنين (علیه السلام) كه آن روز جوان 25سالهاي بود همچون پروانهاي بر گرد شمع، بر گرد آن محبوب عزيزتر از جانش ميچرخيد و حملات سرسختانهي دشمن را به قيمت از دست دادن جانش دفع ميكرد. نوشتهاند: در آن گيرودار نود جراحت بر سر و صورت و سينه و شكم و دست و پاي علي وارد آمد! آن روز صداي منادي آسماني در فضا پيچيد كه:(لافَتي اِلاّ عَليّ لا سَيْفَ اِلاّ ذُوالْفِقار)؛جبرئيل كه كنار رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
آمده بود گفت: يا رسولالله! ببين علي در راه دفاع از تو چگونه فداكاري ميكند. فرمود:آري:
(اِنَّهُ مِنّي وَ اَنَا مِنْهُ)؛ «علي از من است و من از علي هستم».
ندبهي انصار براي حضرت حمزه (علیه السلام) عموي پيامبر
(صلی الله علیه و آله و سلم)
به هر حال جنگ به پايان رسيد و مسلمانان با دادن هفتاد شهيد و همراه سي مجروح به مدينه بازگشتند. در ميان شهدا عموي بزرگوار رسول اكرم
(صلی الله علیه و آله و سلم)حضرت حمزه (علیه السلام) به وضع فجيعي به شهادت رسيد و سبب تأثّر شديد رسول اكرم
(صلی الله علیه و آله و سلم) گرديد. دربارهي آنحضرت فرموده است:
(مَنْ زارَني وَ لَمْ يَزُرَ قَبْرَ عَمِّي حَمْزَةِ فَقَد جَفاني)؛
«هر كه به زيارت من بيايد و قبر عمويم حمزه را زيارت نكند، به من جفا كرده است».
آن روز كه مسلمانان در ملازمت رسول اكرم
(صلی الله علیه و آله و سلم) به مدينه بازگشتند مدينه عزاخانه شد. چون هفتاد شهيد داده و سي مجروح آورده بودند. از اكثر خانههاي مدينه صداي گريه و ناله و شيون به گوش مي رسيد. رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
وقتي اين صداها را شنيد با تأثّر شديد فرمود:
(وَلكِنْ حَمْزَةُ لا بَواكي لَهُ الْيَوْمَ)؛
«امروز عموي من حمزه گريه كن ندارد».
انصار كه اين سخن را از رسول اكرم
(صلی الله علیه و آله و سلم) شنيدند به زنان خود دستور دادند ديگر براي عزيزانتان گريه نكنيد. همه به خانهي فاطمه(علیها السلام) برويد و با او هم ناله شويد و براي عموي بزرگوار پيامبر اكرم
ندبه[1]كنيد. وقتي رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
از اين جريان باخبر شد، دربارهي انصار دعا كرد. از آن به بعد در مدينه هر مصيبتي پيش ميآمد ابتدا براي حضرت حمزه ندبه ميكردند و بعد براي عزيزشان. اين روش ادامه داشت تا واقعهي كربلا پيش آمد و شهادت جانگداز حضرت امام حسين (علیه السلام) تمام مصيبتها را تحتالشّعاع خود قرار داد و هم اكنون مي بينيم در هر خانهاي از خانههاي شيعيان كه عزيزي از دست برود؛دلسوختگان ابتدا نام عزيز عزيزان را به زبان ميآورند و فرياد يا حسين از عمق جان سر مي دهند و مي گويند:
(اَلْسَّلامُ عَلَي الْخَّدِ التَّريبِ)؛
«سلام ما برآن صورت خاك آلودت اي مولا و اي آقاي عزيز ما».
(اَلْسَّلامُ عَلَي الْشَّيْبِ الْخَضيبِ)؛
«سلام بر آن محاسن آغشته به خونت يا اباعبدالله».
اللّهُمَّ صلّ عَلي مُحمّد وَ آلِ مُحمّد وَ عَجّلْ فَرَجَهُمْ وَ اجْعَلْنا مِنْ محبيّهم و شيعتهم و احْشُرنا فِي زمرتهم و لاتفرّق بَيْنَنا وَ بَيْنَهُم فِي الدُّنيا وَ الاخِرَةيا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ؛