تبيين چگونگى نشستن پيامبر(ص) و حضورش در مجالس
چگونگی نشستن پیامبر(ص) از جهات گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است.
پيامبر اكرم(ص) [۱] بيشتر رو به قبله مى نشستند .[۲] به مجلس كه وارد مى شدند ، به بالاى آن نمى رفتند و در انتهاى مجلس ـ جايى متّصل به بقيّه، و نه دور و كنار از جمع ـ مى نشستند .[۳] نشست و برخاست پيامبر(ص) ، با ذكر خدا همراه بود .[۴] ايشان با كمال ادب و تواضع ، گاه بر روى دو زانو مى نشستند[۵] و گاه يك پا را خم مى كردند و پاى ديگر را روى آن مى گشودند؛[۶] امّا بيشتر ، مانند اعراب صحرانشين ، به حالتِ «احتبا» روى زمين مى نشستند ؛ [۷] يعنى ساق هاى خود را به گونه عمودى در مى آوردند و دستان خويش را به گرد آنها حلقه مى كردند و يا دستار خويش را به دور آنها مى بستند و بدين گونه خود را از تكيه گاه ، بى نياز مى نمودند .
نشستن پيامبر(ص) مانند ديگر كارهاى ايشان ، فروتنانه بود . ايشان گاه مانند بردگان مى نشستند ،[۸] و گاه به پشتى تكيه مى دادند و گاه رداى خود را در تكيه گاه مى نهادند ؛[۹] امّا هيچ گاه ، پاى خود را جلوى كسى دراز نكردند .[۱۰] همچنين بر پايه احاديث شيعه ، هيچ گاه ديده نشد كه پيامبر(ص) چهارزانو (متربّع) نشسته باشند ؛ نشستنى كه به احتمال فراوان در روزگاران گذشته ، گونه اى تكبّر و بزرگ منشى در آن احساس مى گشته و مبغوض خدا دانسته مى شده است . [۱۱]
گفتنى است كه يك حديث از اهل سنّت ، چهارزانو نشستن پيامبر(ص) را پس از نماز صبح ،[۱۲] و حديثى ديگر ، يك مورد از اين گونه نشستن را بدون تقييد به جا و زمان خاصّى ، گزارش كرده است .[۱۳] البتّه هر دو حديث ، سندشان ضعف و خدشه دارد و با حديث نقل شده در الكافى[۱۴] كه مى گويد : «وَ لَم يُرَ مُتَرَبّعا ؛ هرگز چهارزانو ديده نشد» معارض اند ، و از اين رو اطمينانى به صدور آنها نيست . مؤيّد اين سخن ، گزارش هايى از شيعه و اهل سنّت هستند كه نشستن پيامبر(ص) را بيشتر در حالت احتبا و احتفاز[۱۵]دانسته اند .
ناگفته نماند كه وجوه و احتمالاتى را مى توان براى جمع ميان احاديث ياد شده ارائه داد . يك احتمال ، آن است كه «تربّع» كه چهارزانو ترجمه مى شود ، مشترك لفظى ميان چند معنا و چند گونه نشستن باشد . در اين صورت ، دو دسته حديث ، تنها در لفظ ، مشترك خواهند بود . بر اساس اين احتمال ، از نظر معنا چنين مى شود كه گونه اى از نشستن ، ديده و گزارش شده و گونه اى ديگر ديده و گزارش نشده است . در باره اين احتمال بايد گفت كه نمى توان اين اشتراك لفظى و تعدّد معنايى را در لغت يافت .[۱۶]
احتمال معنايى ديگر ، ناديده انگاشتن چند مورد انگشت شمار از چهارزانو نشستن پيامبر(ص) است . به سخن ديگر، در ميان ده ها هزار بارى كه پيامبر(ص) نشسته و برخاسته اند ، ده يا بيست بار چهارزانو نشستن، در حكم عدم است و به كار بردن تعبير «ديده نشدن» در باره آنها ، پذيرفتنى مى نمايد .
در هر صورت با توجّه به اين نكات ، گزارش چهارزانو نشستن پيامبر(ص) ، اطمينان آور نيست و نمى توان آن را شيوه و گونه اى براى نشستن پيامبر(ص) خواند ؛ امّا بايد توجّه داشت كه حكم بسيارى از اعمال و شكل و صورتشان ، تابع اثر محيطى آنها و برداشتى است كه مردمان از آنها دارند . بسى محتمل است در جامعه و روزگارى كه چهارزانو نشستن ، ويژه متكبّران به شمار نمى رود ، اين گونه نشستن ، پذيرفتنى تر از نشستن به حالت نيم خيز (احتفاز) و يا احتبا باشد . از اين رو در برخى احاديث ، غذا خوردن امام صادق عليه السلام در حالت چهارزانو گزارش شده است .[۱۷]
جمع بندى
با توجّه به اصول حاكم بر سيره نبوى مى توان گفت : نشستن انسان نيز همچون ساير كارها بايد نمود فروتنى ، ادب ، به ياد خدا بودن و متناسب و هماهنگ با هنجارهاى پذيرفته شده اجتماعى باشد كه در آن زندگى مى كنيم .
گفتنى است كه برخاستن پيامبر(ص) از مجلس نيز همراه ياد خدا بوده و آداب خاصّى داشته كه در ابواب مربوط به آن آمده است .[۱۸]
[۱] به قلم فاضل ارجمند ، جناب آقاى عبد الهادى مسعودى .
[۲] ر . ك : ص ۱۱۱ (رو به قبله نشستن) .
[۳] ر . ك : ص ۱۱۱ ح ۱۶۰۴ .
[۴] ر . ك : ص ۱۱۹ (ذكر خدا گفتن ، هنگام نشستن و برخاستن) .
[۵] ر . ك : ص ۱۱۱ ح ۱۶۰۵ .
[۶] ر . ك : ص ۱۱۱ ح ۱۶۰۵ .
[۷] ر . ك : ص ۱۱۱ (چگونگى نشستن پيامبر صلى اللّه عليه و آله ) .
[۸] ر . ك : ج ۱ ص ۴۵۱ (فروتنى پيامبر صلى اللّه عليه و آله / فروتنى در نشستن) .
[۹] ر . ك : ص ۱۱۵ ح ۱۶۱۳ ـ ۱۶۱۶ .
[۱۰] ر . ك : ص ۱۱۷ (ادب نشستن پيامبر صلى اللّه عليه و آله ) .
[۱۱] كلينى رحمه اللّه در باره نشستن بر سر سفره ، از امام على عليه السلام نقل كرده است : «كسى از شما چهارزانو ننشيند ، كه خداوند از اين گونه نشستن بدش مىآيد و از كسى كه چهارزانو بنشيند ، نفرت دارد» (الكافى : ج ۶ ص ۲۷۲ ح ۱۰) .
[۱۲] ر . ك : ص ۱۱۷ ح ۱۶۱۷ .
[۱۳] ر . ك : ص ۱۱۷ ح ۱۶۱۸ .
[۱۴] ر . ك : ص ۱۱۱ ح ۱۶۰۵ .
[۱۵] معناى «احتبا» و «احتفاز» در ابتداى تحليل آمد .
[۱۶] ر . ك : فقه اللغة ، ثعالبى : ص ۱۸۲ . گفتنى است كه برخى فقيهان ، معناى فقهى «تربّع» را در بحث چگونگى نشستن در نماز ، چند گونه تفسير كردهاند (ر . ك : مستند الشيعة ، نراقى : ج ۶ ص ۶۶ ، جواهر الكلام : ج ۱۲ ص ۲۲۴) .
[۱۷] الكافى : ج ۶ ص ۲۷۲ ح ۹ .
[۱۸] ر . ك : ص ۱۱۹ (چگونگى برخاستن پيامبر صلى اللّه عليه و آله ) و ص ۱۲۱ (دعاى پيامبر صلى اللّه عليه و آله هنگام برخاستن) .