0

حسین هر شب یک حزب قرآن برایم می‌خواند

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

حسین هر شب یک حزب قرآن برایم می‌خواند

حسین معتقد بود؛ تدبر در یک آیه قرآن و عمل به آن بهتر از تلاوت تمام قرآن است،‌ بدون اینکه معنی آیات را بفهمی. حسین آرزو داشت همیشه در اعمال و رفتارش مظهر انجام بسم‌الله الرحمن الرحیم باشد و از این جهت بسیار مهربان بود و یکی از یادگاری‌های باارزش برادرم تفسیری از سوره قدر است که شب قدر برایم ارائه کرد که بسیار اثرگذار بود.

حسین هر شب یک حزب قرآن برایم می‌خواند

به گزارش تا شهدا؛ اردیبهشت ۱۳۶۵ کودکی پا به عرصه وجود گذاشت که نامش را حسین نامیدند و در شناسنامه‌اش «حسین امیدواری» نقش بست. منزلشان در نزدیکی امامزاده بود و از کودکی عشق امام حسین(ع) در دلش جاری بود و روزهای عاشورا جلوی دسته‌های عزاداری، اسپند دود می‌کرد.
حسین در خانواده‌ای پرجمعیت به دنیا آمد و ۱۱ خواهر و برادر داشت. آخرین پسر این خانواده بود و گوش به فرمان پدر و مادر، آنها را احترام می‌کرد. قرآن‌خوان بود و هر روز مسجد می‌رفت و در کلاس‌های قرآن شرکت و قرآن تلاوت می‌کرد.
مادر شهید امیدواری می‌گوید: سال ۸۹ همراه من به مکه رفت تا کمک کند فرایض حج را انجام دهم. با ویلچیر مرا به سختی جابه‌جا می‌کرد و تا چند ماه کمردرد داشت. پس از دیپلم با کمک خواهرش وانتی خرید و ۹ ماه از صبح تا شب کار می‌کرد و هر روز که برمی‌گشت سهم خواهرش را اول می‌داد. حسین بسیار مقید به کسب مال حلال بود و از اسراف دوری می‌کرد.
وی می‌افزاید: دو سال پیش با پرداخت ۵۰۰ هزار تومان پیاده به کربلا مشرف شد و سال گذشته نیز قرار بود ۷۰۰ هزار تومان پرداخت کند و به پیاده‌روی اربعین برود، ولی پول را برای پرداخت اجاره خانه یک مستحق پرداخت کرد. در عوض در خواب به زیارت حرم امام حسین(ع) رفت.
مادر شهید ادامه می‌دهد: حسین قبل از اعزام به سوریه وانت را فروخته و در خواب دیده بود که سفرش بازگشت ندارد. در خواب دیده بود که خانمی سه ساله دست تعدادی را می‌گیرد و جلو می‌برد و یکی از این افراد حسین بود. شب شهادتش نیز خواب دیده بود که امام حسین(ع) وی را دعوت کرده است.
وی در ادامه عنوان می‌کند: پدر حسین بنّا بود و اکنون در بستر بیماری است. وی با نان حلال توانست زندگی ۱۲ فرزندمان را اداره کند. سال‌هاست که هر روز سوره واقعه را برای افزایش روزی فرزندانم می‌خوانم که بسیار موثر بوده است. حسین بود که به من بی‌سواد، معنی آیات قرآن را یاد داد و هر شب با هم یک حزب قرآن را می‌خواندیم و برایم معنی می‌کرد.
زهرا امیدواری، خواهر شهید می‌گوید: مطمئن هستیم که راهی بی‌پایان را آغاز کرده بود؛ پایانی بر فنای دنیای فانی و آغازی بر ابدیتی که با خدا معامله کرد. دلمان را به ضریح اهل بیت در جای‌جای بلاد اسلامی ‌گره زدیم، زیرا می‌دانیم دفاع از حریم حضرت زینب(س) یعنی دفاع از حرمت همه ائمه اطهار(ع). آنچه باعث آرامش و شادی ما از این شهادت است، رضایتی است که اهل بیت از برادرم دارند؛ همان‌گونه که او همیشه به دنبال کسب رضایت معصومین(ع) بود.
وی ادامه می‌دهد: حسین علاقه و ارادت خاصی به امیرالمؤمنین(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) داشت؛ به طوری که در تمامی ‌لحظات زندگی، این ۲ معصوم را بر زندگی‌اش ناظر و حاضر می‌دید و در تمامی ‌اعمال و رفتارش تا جایی که طاقت بدنی و توان روحی و روانی داشت، از حضرت علی(ع) و توصیه‌ها و حکمت‌های ایشان پیروی می‌کرد و معتقد بود باید به گونه‌ای زندگی کنیم که انگار در برابر آن حضرت گام بر می‌داریم. برادرم اعتقاد داشت که اگر کاری برای رضای خدا و تأیید امیرالمؤمنین علی(ع) انجام می‌دهد، در اصل خدمتگزاری به خود است نه به دین.
خواهر شهید حسین امیدواری به ویژگی‌های برادرش اشاره می‌کند و می‌گوید: برادرم در زندگی اجتماعی و رفتار با خانواده در عین اینکه انسان بسیار کوشا و پرتلاشی بود، اما خیلی بشاش و خوش اخلاق بود. با ورودش به هر مجلس و میهمانی، همه متوجه تغییر فضای آن جمع می‌شدند، زیرا حسین با همه مزاح می‌کرد، اما هرگز دل کسی را در شوخی و مزاح نمی‌شکست. حسین به اندازه‌ای مهربان بود که هرگز کینه کسی را به دل نمی‌گرفت.
وی در ادامه عنوان می‌کند: حسین هرگز به خود اجازه دخالت و سرکشی در زندگی دیگران را نمی‌داد، به همین دلیل هرگز درباره کسی هم قضاوت نمی‌کرد و معتقد بود خداوند و برگزیدگانش بهترین قاضی‌های جهان هستند.
زهرا امیدواری خواهر شهید حسین امیدواری به اعزام برادرش برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) اشاره می‌کند و می‌گوید: بردارم وانتی داشت و در بازار مبل کار می‌کرد و مبل‌ها را به آدرس‌های مورد نظر می‌برد. با اینکه در هیچ یک از ارگان‌های نظامی ‌کار نکرده بود، اما هنگامی ‌که در قم از یکی از دوستان شنیده بود که برای اعزام به سوریه و دفاع از حریم حرم نیرو جذب می‌کنند، لحظه‌ای تعلل نکرد و دل به راهی داد که دلداده‌اش را در آنجا جست‎وجو می‌کرد.
وی با اشاره به حضور مستمر حسین در کلاس‌های تفسیر و قرائت قرآن می‌افزاید: حسین معتقد بود؛ تدبر در یک آیه قرآن و عمل به آن بهتر از تلاوت تمام قرآن است،‌ بدون اینکه معنی آیات را بفهمی. حسین آرزو داشت همیشه در اعمال و رفتارش مظهر انجام بسم‌الله الرحمن الرحیم باشد و از این جهت بسیار مهربان بود و یکی از یادگاری‌های باارزش برادرم تفسیری از سوره قدر است که شب قدر برایم ارائه کرد که بسیار اثرگذار بود.
شهید حسین امیدواری که از طریق بسیج ثبت‌نام کرده و با گذراندن دوره‌های آموزشی در تاریخ ۱۲ دی‌ماه سال ۹۴ عازم سوریه شده بود، در ۲۱ دی‌ماه همان سال به فیض شهادت نایل شد./ایکنا

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

شنبه 4 دی 1395  4:09 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها