وصیت نامه شهید پرویز(محمد) زارعی
الذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا
من عاصی ذلیل و مسکین هم اکنون عازم جبهه هستم تا در راه تو جهاد کنم اگر چه این جان ناقابل را در راه تو نثار کنم ولیکن این جان باختن را افضل تر از ماندن میدانم چون ممکن است زنده باشم ولی گمراه اما شهادتی را که در نظرم از همه شرینیها،شیرین تر و از همه گواراها، گواراتر و از همه دوست داشتنها، دوست داشترینتر است را با جان دل میخرم شاید که من جزو مغفورین و هدایت شدگان درگاهت واقع شوم.
و اما مطلبی من از طرف خود و تمامی شهیدان به آمریکا و شوروی و نوکران آنها در هر کجای دنیا که باشند، دارم و این است آن مطلب که: ای ظالمان و جاهلان و کافران از خدا بی خبر ما شهیدان وصیتنامه هایمان را با قلبی آگاه و محکم و با چشمی روشن و تیزبین و بادستی توانا و قدرتمند و با زبانی گویا به شما اعلام میداریم که اطاعت کردن ما از امام خمینی نایب بر حق اما زمان کورکورانه نیست بلکه آگاهانه میباشد و شما کافران بدانید خون ما شهیدان در حال جوشیدن و خروشیدن برعلیه شما جنایتکاران میباشد که دارد تمام مستضعفین جهان را بیدار میکند و هر لحظه امکان اینست که کاخهایتان را بر سرتان خراب کنند و شما به زباله دان تاریخ ریخته شوید و انشاالله پرچم اسلام در سرتاسر جهان به احتزار در خواهد آمد و ما شهیدان به شما امت حزب الله وصیت میکنیم که در صحنه باشید و یدانید هرکس مخالفت کند با فقیه عالیقدر آقای منتظری به هر نحو که باشد مخالفت آن کس با امام خمینی است و مخالفت با امام خمینی مخالفت با امام زمان مخالفت با خدا است و شما دانید که چه معامله ای با آنکس کنید موفق باشید انشاالله.
در ضمن نماز من را استاد عزیز سید مهدی دستغیب یا سید هاشم دستغیب بخواند.
پدر و مادر عزیزم مرا حلال منید زیرا که نتوانستم اندازه یک سوزن جبران زحمات شما را بکنم و اگر من شهید شده همینطور که در زمان شهادت برادرم خسرو صبر واستقامت کردید امیدم از خداوند این است که همان صبر واستقامت را چند برابر به شما عطا کند و اگر خواستید گریه کنید گریه شما برای امام حسین باشد نه برای من.