ستاره درام جدید بودجه بالا و پرستارهای که اخیرا منتشر شده، درباره سوگواری، مشکلات مالی و اینکه چرا بایکوت اسکار چیزی بیش از یک کجخلقی بود صحبت کرد.
وقتی ویل اسمیت سال پیش برای بازی در فیلم جدیدش «زیبایی جانبی» قرارداد بست به هیچ وجه نمیدانست این پروژه تا چه حد شخصی خواهد شد. این فیلم که درامی غیرعادی درباره یک مدیر تبلیغاتی است که بعد از مرگ دختر شش سالهاش به علت سرطان با عشق، مرگ و زمان «مکاتبه» میکند، اکتشافی است در غم و اندوه.
موضوع این فیلم بسیار به خود اسمیت نزدیک بود؛ تنها سه هفته بعد از اینکه این بازیگر قبول به ایفای این نقش کرد، پدرش متوجه شد سرطان دارد. ویلارد اسمیت پدر که یکی از اعضای سابق نیروی هوایی ارتش آمریکا بود، ماه پیش درگذشت.
اسمیت میگوید: «اینکه مجبور بودم در حالیکه روی تقلاهای شخصیتم کار میکنم با مسئله مرگ قریبالوقوع پدرم هم مواجه شوم به ما کمک کرد با هم ارتباط برقرار کنیم. من از پرسیدن هیچ سوالی نمیترسیدم و او هم پاسخ میداد و توانستیم درباره سختیها و درد و ترس صحبت کنیم. بنابراین راهی زیبا برای آماده شدن برای یک فیلم و حتی راهی باشکوهتر برای خداحافظی کردن با پدرم بود.»
اسمیت مسیر حرفهای کاری موفقی داشته و فیلمهایش تا به حال بیش از ۶ میلیارد دلار پول به دست آوردهاند، اما ستاره «روز استقلال»، «مردان سیاهپوش» و «علی» هم سختیهای خود را تجربه کرده است. لحظهای در همان ابتدای کار بود که احتمال داشت زندگیاش از کنترل خارج شود. او که بعد از موفقیتش به عنوان یک رپر نوجوان حسابی پولدار شده بود، خیلی خرج کرد که باعث شد ورشکسته شود و به مشکلات مالیاتی بربخورد.
اسمیت میگوید: «من پنج ماشین داشتم و وقتی که سعی کردم با کارت اعتباریام مرسدس بنز ششم را هم بخرم و آنها کارت را قبول نمیکردند متوجه شدم که به مشکل خوردم.»
رهایی وقتی از راه رسید که ناگهان نقش اول سریال تلویزیونی «شاهزاده تازه بلایر» درباره پسری از طبقه کارمند که برای زندگی نزد فامیلهای ثروتمندش فرستاده میشود، به او پیشنهاد داده شد. او از پول سریال استفاده کرد تا قرضهای مالیاتیاش را صاف کند. این سریال شش فصل روی آنتن رفت، اسمیت سال ۱۹۹۱ همراه شریکش دیجی جزی جف برنده جایزه گرمی شد و یک سال بعد هم با شیری زامپینو مدل ازدواج کرد. با وجود اینکه ازدواج آنها تنها سه سال دوام آورد، اسمیت از سال ۱۹۹۷ تا به حال ازدواج موفقی را با همسر دومش جادا پینکت داشته که در هالیوود معادل یک ابدیت است.
اسمیت میگوید: «مسیر حرفهای کاریام موفق بوده اما زندگیام از بقیه کمتر سخت نبوده است. من هم در زندگیام فقدان و مرگهای بسیار سختی را تجربه کردم. طلاقم از همسر اولم خیلی نابودکننده بود. اما من همیشه توانستهام دوباره خودم را به سمت نور سوق بدهم. مادربزرگم میگفت من ژن خوشحالی دارم. چیزی که من پشت سر هم به آن بازمیگردم و همیشه به من کمک کرده این است که هیچ چیز ابدی نیست: اینکه یک چیز هر چقدر خوب باشد، به پایان خواهد رسید و از این مسئله نفرت خواهید داشت. اما هر چقدر هم بد باشد، آن هم به پایان خواهد رسید. این همیشه به من کمک کرده است.»
او میگوید در ۴۸ سالگی، ضربههای زندگی او را به بازیگری بهتر بدل کردهاند: «تجربههای زندگی ابزار شما هستند. بازی کردن چیزی که درکش نمیکنید سخت است. بنابراین همینطور که سن من بالا میرود و تجربههای بیشتری به دست میآورم، میتوانم کارم را بهتر کنم و تجربههای بهتری را جلوی دوربین به نمایش بگذارم.»
اسمیت از آن دسته سلبریتیها نیست که از شهرت خوششان نمیآید. بر عکس، او هر کاری بتواند میکند تا به هر کسی که میخواهد امضا بدهد یا البته این روزها بیشتر رایج است که با آنها سلفی بگیرد. او میگوید: «من عاشق معروف بودن هستم. خیلی دوست دارم که نمیتوانم بدون اینکه کسی من را بشناسد در خیابان راه بروم. برای همسر و دخترم سختتر است، اما وقتی همه شما را میشناسند تجربه زیبایی است. میبینم که برای بعضیها این مسئله باعث میشود حس ناامنی بکنند، اما باعث میشود من حس امنیت کنم چون به این معنی است که هر اتفاقی بیفتد، یک نفر همیشه به من کمک خواهد کرد.»
همین مزاج روشنبین است که در قلب موفقیت اسمیت جای میگیرد و توضیح میدهد که چرا وقتی کارگردانها دنبال بازیگری برای فیلمهایی مثل «زیبایی جانبی» میگردند که زندگی و احساسات روزمره را به نمایش میگذارد، سراغ او میروند. اسمیت که یکی از دوستان خوب تام کروز است، همیشه انکار کرده که پیرو فرقه ساینتولوژی است. اما در گذشته در حمایت از آن صحبتهایی کرده و یک بار گفته بود «فکر میکنم خیلی از ایدههای ساینتولوژی فوقالعاده و انقلابی و غیرمذهبی هستند.»
اسمیت در صحبت در مورد تم موضوعی فیلم یعنی رستگاری میگوید: «در هر شرایطی همیشه زیبایی جانبی وجود دارد. هر چقدر شرایط تیره و سخت باشد، زیبایی جانبی آن نوری است که راه خروج را به شما نشان میدهد. مهم نیست وضع چقدر بد است، زیبایی به عنوان یک قانون جهانی به آن مرتبط خواهد بود. من عاشق این مفهوم به عنوان پایه مقابله با درد و رنج هستم.»
لیست بازیگر درخشان فیلم شامل ادوارد نورتون، کیت وینسلت، کیرا نایتلی و هلن میرن هم میشود. اسمیت میگوید: «اگر همهمان را به نسبت افرادی که دورمان هستند قضاوت کنند، پس من میخواهم این بازیگران تا آخر عمرم کنارم باشند. مثل یک فیلم ابرقهرمانی میماند. گروه خارقالعادهای از بازیگران هستند.»
اسمیت ممکن است یکی از اعضای خانواده سلطنتی هالیوود باشد، اما به این معنی نیست که اگر شرایط بطلد با آن مقابله نخواهد کرد. او و همسرش در اعتراض به کمبود گوناگونی نژادی در آکادمی علوم و هنرهای فیلم، مراسم اسکار پارسال را بایکوت کردند، اما منتقدان نامهربان گفتند به این خاطر بوده که او برای ایفای نقش دکتر بنت اومالو در فیلم درام حقیقی «ضربه مغزی» نامزد دریافت اسکار نشد.
حالا او در این مورد میگوید: «سخت بود که نتوانستم پیغام کمبود گوناگونی را منتقل کنم چون به نظر شبیه بازیگری میرسیدم که حس میکرده باید به خاطر نقشآفرینیاش نامزد دریافت جایزه میشده است.»
با این حال او اشتیاق کمتری برای صحبت کردن درباره دونالد ترامپ رییسجمهور منتخب آمریکا دارد و میگوید نظری در این مورد نمیدهد چون «نیروهایی در کار هستند که مشخصا از دانش من فراتر میروند.»
اما او اقرار میکند که طوری احساس اضطراب میکند که پیش از این نکرده بود. «به نظرم دنیا ناامن است و این مسئله رواج پیدا کرده است. بنابراین به خانوادهام نزدیک شدم و متوجه شدم که زمان و توجه بخشهای اصلی عشق هستند.»
او در پایان میگوید دوست دارد روی سنگ قبرش بنویسند «فراموش نکن لبخند بزنی.»
اسمیت میگوید: «دوست داشتن و خندیدن چیزهایی هستند که باعث میشوند این زندگی قابل تحمل شود. باید یکدیگر را دوست داشته باشیم و باید بخندیم.»
بانی فیلم