رضا چهارمین فرزند خانواده بود. پس از طی دوران طفولیت در سن 7 سالگی وارد مدرسه شد.
او تا پایان دوره ابتدایی ادامه تحصیل داد.
با آغاز جنگ تحیملی به صورت داوطلبانه به خدمت سربازی رفت و پس از طی دوره های آموزشی عمومی در روز هیجدهم بهمن ماه سال 1359 به عنوان بیسیم چی در یکی از یگانهای لشگر 77 زرهی خراسان در آبادان مشغول به خدمت شد.
او در مورخه هفدهم آذرماه 1360 در جریان عملیات شکست حصر آبادان در جاده اهواز- آبادان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و صورت و چشم و ستون فقرات به شدت مجروح شد.
او همچنین مورد اصابت ترکش بمب شیمایی نیز قرار گرفته بود.
ابتدا به بیمارستان طالقانی آبادان، سپس به بیمارستان اهواز، بعد از آن به بیمارستان خلیلی شیراز و مدتی بعد به بیمارستان فیرزوگر تهران منتقل و تحت درمان قرار گرفت.
ابتدا چشم راستش تخلیه شد و مدتی بعد از بینایی هر دو چشم محروم شد.
ترکش ها برای همیشه در کمر او باقی ماند.
رضا ماهها در بیمارستان های مختلف بستری شد و مورد مداوا قرار گرفت.
پس از بهبودی نسبی؛ دیگر نمی توانست به میدان نبرد بازگردد و این موضوع به شدت او را متاثر می ساخت.
رضا مهرانی از آن به بعد به فعالیت های اجتماعی پرداخت؛ او ادامه تحصیل داد و در رشته ریاضی دیپلم متوسطه گرفت.
در سال 1364 ازدواج نمود و صاحب دو فرزند به نام های محمد و مصطفی شد.
او همزمان با کار در مخابرات به ورزش روی آورد:
رتبه های ورزشی او عبارتند از:
1- کسب مقام اول در مسابقات وزنه برداری کشوری جانبازان و معلولین در سال 1364 با مهار وزنه 5/157 کیلوگرم در حرکت یک ضرب.
2- کسب مقام اول در سومین دوره مسابقات وزنه برداری کشوری جانبازان و معلولین در سال 1367با مهار وزنه 5/110 کیلوگرم در حرکت یک ضرب.
3- کسب مقام قهرمانی کشور در مسابقات دو میدانی در رشته پرتاب وزنه کلاس پزشکی B1 از استان تهران در سال 1374
پس از پایان جنگ تحمیلی به تدریج با بروز علائم مصدومیت شیمایی بستری و تحت درمان قرار گرفت.
او چندین بار مورد عمل جراحی قرار گرفت، و سرانجام در روز هشتم مهر ماه سال 1375 در بیمارستان آراد به شهادت رسید.