عصمت آن بزرگواران، اكتسابى نيست تا براى به دست آوردن آن لازم باشد مراحلى طى گردد؛ بلكه اين عصمت، موهبتى الهى است كه با توجّه به مصالح و حكمت هايى، به آنان داده شده است.
درست است كه دوران شكوفايى عقل و جسم و به فعليت رسيدن استعدادهاى بالقوه و درونى، معمولا حد و مرز خاصى دارد كه به مرور زمان، بايد به آن رسيد، ولى چه اشكالى دارد كه خداوند قادر حكيم، به دلايلى (از جمله: واگذارى رهبرى جامعه بشرى، راهنما و الگو بودن، واگذارى مسئووليت هاى سنگين و...) به بعضى بندگان شايسته اش، عنايت ويژه اى داشته باشد. چنان كه درباره حضرت يحيى(عليه السلام) مى بينيم قرآن كريم مى فرمايد: (و آتَيناهُ الحُكمَ صَبيـّاً؛ ما فرمان نبوّت (و عقل كافى) را در كودكى به او داديم.)[1] نمونه قرآنى ديگر حضرت عيسى(عليه السلام)است. با آن كه حداقل 12 ماه بايد از عمر يك كودك بگذرد تا او بتواند سخن بگويد، مى بينيم كه آن حضرت در همان روزهاى نخستين تولّد، سخن مى گويد و خود را چنين معرّفى مى كند: (اِنّى عَبدُ اللّهِ آتـانِىَ الكِتابَ وجَعَلَنى نَبيـّاً؛ من بنده خدايم او كتاب (آسمانى) به من داده؛ و مرا پيامبر قرار داده است.)[2]
[1]. مريم/12.
[2]. مريم/30.
منبع: t-pasokhgoo.ir