اقتصاد اساساً بر محور دانش جریان دارد، به عبارت دیگر؛ هر اقتصادی تابع دانشی - گرچه محدود و ابتدایی - است. آنچه امروزه به عنوان «اقتصاد دانش محور» از آن یاد میشود، تنها به استفاده بهینه از دانش نظر دارد، نه آنکه اقتصادهای گذشته هیچ توجهی به دانش نداشتند.[1]
با این تعریف جدید، امروزه میتوان شاخصهای «اقتصاد دانش محور» را، با تکیه بر توسعه تکنولوژی، در موارد زیر عنوان کرد:
1. دسترسی به خطوط پرسرعت اینترنت
2. دارا بودن سرور مطمئن
3. داشتن وب سایت برای افراد
4. تعداد مشترکین تلفن همراه در کشور
5. تعداد مشترکین اینترنت در هر کشور
6. میزان سرمایه گذاری شهروندان در زمینه ICT
اما در ارتباط با نظر دین در اینباره باید گفت؛ هر دانشی که بتواند موجب توسعه فعالیتهای مشروع اقتصادی و پیشرفت اقتصاد جامعه شود، پذیرفتنی است؛ مانند دانشی که یوسف(ع) با توجه به سطح دانشی آن روزها در ذخیرهسازی مواد غذایی به کار گرفت که به نوعی بهرهگیری از یک دانش جدید به شمار میآمد. در قرآن کریم میخوانیم: «[یوسف] گفت: مرا سرپرست اندوختههای سرزمین [مصر] قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!».[2] یوسف(ع) میدانست یک ریشه مهم نابسامانیهاى آن جامعه آکنده از ظلم و ستم در مسائل اقتصادیش نهفته است، اکنون که آنها به حکم اجبار به سراغ او آمدهاند، چه بهتر که نبض اقتصاد کشور مصر را در دست گیرد و به یارى مستضعفان بشتابد، از تبعیضها تا آنجا که قدرت دارد بکاهد، حق مظلومان را از ظالمان بگیرد، و به وضع بیسر و سامان آن کشور پهناور سامان بخشد.[3] حضرتشان در این درخواست، با عبارت «إِنِّی حَفیظٌ عَلیم»به صراحت در مورد نقش دانش در اقتصاد سخن گفته است.
[1]. ر. ک: آقاجانی، معصومه، قربانی رنجبری، فاطمه، اقتصاد دانش محور، مجله: راهبرد توسعه، پاییز 1391، شماره 31، ص 89 - 107؛ بهبودی، داود، امیری، بهزاد، رابطه بلندمدت اقتصاد دانش بنیان و رشد اقتصادی در ایران، مجله سیاست علم و فناوری، سال دوم، بهار و تابستان 1389، شماره 4، ص 23 – 32؛ مسعودی، فرامرز، اقتصاد دانش محور سازمان مبتنی بر دانش و دانش درباره دانش، مجله، کتاب ماه کلیات، اردیبهشت 1392، شماره 185، ص 24 – 29.
[2]. یوسف، 55.
[3]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 10، ص 5، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.