0

اختلال اضطرابی در کودکان

 
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

اختلال اضطرابی در کودکان

اختلال اضطرابی در کودکان (1)

 
 
Image result for ‫اختلال اضطرابی در کودکان‬‎
 
دكتر محمدرضا محمدی؛ فوق‌تخصص روان پزشكی كودك و نوجوان؛ عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران، ترس و اضطراب در كودكان، بخشی طبیعی از رشد آنهاست. در یك نمای اتیولوژیك، ترس و اضطراب، كودكان را برای سازگاری با دنیایی كه در آن زندگی می‌كنند، كمك می‌كند. واكنش نوزادان نسبت به صداهای خیلی بلند و غریبه‌ها نمونه‌های از برانگیختگی‌ها مبتنی بر ترس هستند كه امكان بقا را افزایش می‌دهند.

این واكنش‌ها، مراقبان كودك را از وجود خطر و ضرورت مراقبت بیشتر مطلع می‌كند. با رشد كودكان، وظیفه اصلی آنها بر عهده جامعه قرار می‌گیرد. اضطراب در شكل تطابقی خود، كودكان را در سازگاری با دنیای دیگران كمك می‌كند. میزان متوسط اضطراب دارای عملكردی تنظیمی است و كودكان را برای منطبق كردن رفتارشان با انتظارات اجتماعی، تحصیلی و فرهنگی یاری می‌دهد.

از طرف دیگر، اضطراب بسیار كم و بسیار زیاد، خود می‌تواند عامل ناسازگاری باشد. كسانی كه اغلب عملكردهای ضداجتماعی و مرتبط با سلوك نشان می‌دهند، به احتمال بیشتری، از برانگیختگی اضطرابی محروم هستند. اضطراب دایم و بیش از حد نیز باعث ناسازگاری است و منجر به پریشانی شده و در تكامل كودك مداخله می‌كند.

داده‌های هنجاری و تفاوت‌های فردی
ترس و اضطراب، هر دو با مضمون تهدید مرتبط هستند. ترس، عموما یك واكنش مشخص به محرك‌های معین خوانده می‌شود. اضطراب، یك واكنش منتشرتر و درونی‌تر است. در مرحله دوم، برای درك ناسازگاری، ابتدا باید حدود حداكثر و حداقل عملكردهای طبیعی را معین كنیم.

آشنایی با پژوهش‌هایی كه در مورد تغییرات تكاملی مربوط به ترس و اضطراب انجام گرفته‌اند، شیوع و داده‌های هنجاری مرتبط برای تعیین نحوه تشخیص و لزوم درمان، ضروری هستند. تناوب ترس و اضطراب كودكی، خیلی زود به حداكثر می‌رسد (حدود سن 2 تا 4 سالگی)، پس از آن كاهش می‌یابد. ترس‌های اولیه نوزادان و كودكان جوان، اغلب با نشانه‌های خطر مشخص ارتباط دارد (مثل حیوانات، غریبه‌ها، كابوس‌های شبانه و ...)كه با بزرگ‌تر شدن كودك، ترس كمتر می‌شود اما به هیچ‌وجه ناپدید نمی‌گردد.

برای مثال (هلسون، ماتسون، اُلِن دیك، 1985) متوجه شدند كه كودكان 7 تا 9 ساله، از 14 ترس مجزا نام می‌برند، 16 تا 18 ساله‌ها به 11 مورد ترس اشاره دارند. با افزایش سن محتوای ترس و اضطراب نیز تغییر می‌كند. بر طبق مسایل شناختی و تكاملی، ترس و اضطراب، همراه با سن قابل پیش‌بینی‌تر و دورنی شده، روی موضوعات مربوط به اجتماع، مدرسه، جسم و سلامت متمركز می‌شود.

در نتیجه، ترسی (مثل ترس از جدا شدن از مراقبت‌كنندگان) كه برای یك گروه سنی (تا سن 4 یا 5 سالگی) طبیعی است، امكان دارد برای گروه سنی دیگر، غیرطبیعی باشد (مثلا برای نوجوانان). علاوه بر تغییرات تكاملی، تفاوت‌هایی از لحاظ جنسیت نیز شناخته شده است. اظهارات افراد در گزارش‌های مادران حاكی از‌ آن است كه دختران نسبت به پسران دارای ترس و اضطراب بیشتری هستند.

گرچه از لحاظ جنسیت تفاوت‌های واقعی نیز وجود دارد اما باید به خاطر داشت كه عوامل اجتماعی- فرهنگی (مثل توقع ایفای نقش مربوط به جنس)، نیز می‌تواند در بعضی موارد منجر به «گزارش‌های متعصبانه‌ای» شود كه در تفاوت‌های جنسی نمود پیدا می‌كند. علاوه بر خصیصه‌های هنجاری، عمل تعیین‌كننده دیگر اضطراب ناسازگارانه در ملاحظات مربوط به تفاوت‌های فردی نهفته است.

واكنش كودكان نسبت به محرك‌های ایجادكننده اضطراب لزوما بر اساس عواملی مثل خلق و خوی، تجارب گذشته و محیط شكل می‌گیرد. به دلیل تفاوت‌های موجود در این عوامل، واكنش‌های مربوط به ترس نسبت به محرك‌های طبیعی تكامل، ممكن است با اشكال رفتاری بیش از حد همراه باشد (مثل گوشه‌گیری، كج‌خلقی، پیله كردن، مشكل داشتن با همسالان).

از این رو، گرچه ترس و اضطراب‌های خاص، ممكن است منطبق با الگوی تكاملی باشد، اما لزوما به این معنا نیست كه ترس یا اضطراب زودگذر خواهد بود، معضلی ایجاد نخواهد كرد و نیازمند درمان نیست. داده‌های هنجاری، نقطه مرجعی برای قضاوت بالینی در مورد تشخیص و لزوم درمان، همراه با زمینه اطلاعاتی خاصی در مورد شدت پایداری و میزان ناسازگاری برای هر فرد را فراهم می‌آورند.

تشخیص، وقوع، پیش‌آگهی
اختلالات اجتنابی و اضطراب مفرط و بیش از حد، هم‌اكنون در طبقه‌بندی مجدد، در طبقه اختلالات اضطرابی عمومی قرار می‌گیرد. آنچه كه قبلا اختلال اجتنابی نامیده می‌شد، اكنون فوبیای اجتماعی است. اختلال اضطراب بیش از حد،هم اكنون در رده اختلال اضطرابی عمومی (GAD) قرار دارد. گرچه نحوه طبقه‌بندی این اختلال مختص كودكان نیست،‌ هر كدام دارای خصیصه‌های ویژه در مورد نحوه تظاهر نشانه‌های در كودكان هستند. (مانند تمركز زیاد بر همسالان، تعداد كمتر نشانه‌های مورد نیاز).

اضطراب مربوط به جدایی، تنها اختلالی است كه مختص كودكان تلقی می‌شود. جدا از این طبقه‌بندی‌های تشخیص محوری، سایر اختلالاتی كه در طبقه اختلالات اضطرابی قرار دارند به كودكان و نوجوانان نیز، قابل اطلاق هستند، از جمله: اختلالات وحشت، گذر هراسی، فوبیاهای اختصاصی، اختلال وسواسی- اجباری، اختلال استرسی بعد از ضربه و اختلال استرسی حاد.

این اختلال آخر مربوط به نشانه‌هایی از PTSD (مخصوصا از نوع تجزیه‌ای) است، كه طی یك دوره یك ماهه پس از تروما واقع می‌شود...
 
ادامه دارد ...
 
منبع:زندگی آنلاین
شنبه 20 آذر 1395  3:09 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اختلال اضطرابی در کودکان

اختلال اضطرابی در کودکان (2)

 

 

Image result for ‫اختلال اضطرابی در کودکان‬‎
 
 
 
 
بازنگری اخیر نشان داده است كه اختلالات اضطرابی در كودكان شایع‌تر از آن است كه قبلا تصور می‌شد. مشكل مهمی كه در تعیین میزان شیوع دخیل است، مساله همزمانی با بیماری‌هاست. وقتی كه كودك همراه با اشكالات مربوط به اضطراب به درمانگاه آورده می‌شود، اغلب دارای نشانه‌های همزمان بیماری‌های مختلف است (مثل افسردگی، ADHD). ظاهراعوامل تكاملی نیز بر تظاهرات بالینی، اثر مضاعف دارند.

اغلب كودكان جوان‌تر با تظاهرات جدایی و فوبیای ساده همراه هستند. (بعضی نیز دارای ADHD همزمان هستند). كودكان بزرگ‌تر، اغلب دارای فوبیای اجتماعی و اختلال اضطرای منتشر و افسردگی یا افسرده‌خویی همزمان هستند. بسیاری از علایم، با گذشت زمان از میان می‌روند.

از طرف دیگر، مطالعات آینده‌نگر بر مشكلات مرتبط با اضطراب و تشخیص‌های آن در برخی از كودكان، طی یك دوره پنج ساله، تاكید كرده‌اند. پیش‌آگهی برای مشكلات حاد با شروع زودرس بهتر است. مثل فوبی مدرسه مخصوصاً زمانی كه از هیچ تلاشی برای درمان سریع كودك فروگذار نشود.

دلیل درمان؛ اهداف ارزیابی
زمانی كه متخصصان بالینی و محققان در مورد اضطراب سخن می‌گویند، اغلب بر رابطه بین سه واكنش اصلی مشخص‌كننده اضطراب تاكید دارند: اجتناب رفتاری برانگیختگی و هوشیاری فیزیولوژیك، ارزیابی شناختی منفی. به‌طور خلاصه، زمانی كه فردی مضطرب و هراسناك است، این حالت عموما به دنبال تصوری از یك تهدید و یا عدم قطعیت حادث می‌شود و با برانگیختگی و اجتناب همراه است.

درون مدل شناخت رفتاری اضطراب كودكان، تصور تهدید یا عدم قطعیت یك اصلِ محوری است كه نشانه‌های دیگر بر گرد آن جمع می‌آیند. بدین معنی، فرایندهای ارزیابی شناختی، كودكان را در درك مفاهیم محرك‌های بیرونی و درونی كمك می‌كنند. زمانی كه مراحل شناختی در مواجهه با این محرك‌ها، مغلوب یك حس نافذ از تهدید می‌شود، ترس یا اضطراب ظهور می‌یابد.

اضطراب ناسازگارانه یا غیرانطباقی، به انحراف پردازش شناختی به سمت نقص یا عدم كفایت گرایش دارد. نقص پردازش، نشان‌دهنده عدم توانایی نسبی در برنامه‌ریزی و حل مسایل هستند. به‌ویژه وقتی كه این پردازش به مفید بودن یك موقعیت مربوط می‌شود (مانند موقعیت‌های دانشگاهی، اجتماعی).

عدم كفایت لازم در پردازش، دلیل اصلی مداخله‌های درمانی در اختلالات مربوط به كنترل خود، نظیر ADHD و اختلال سلوك است. از طرف دیگر، انحراف، به پردازش فعالی اطلاق می‌شود كه انعكاس دقیقی از واقعیت یك موقعیت ویژه نیست. در اختلالات اضطرابی، كودكان دچار طرز فكر منحرف‌شده‌ای می‌شوند، اغلب بیش از حد متمركز بر خود بوده، اختلالاتی به شكل عیب‌جویی نشان می‌دهند، بیش از حد «خود و دیگران» را مورد سنجش قرار داده، تهدید موقعیت‌های مبهم را به صورتی افراطی تصور می‌كنند.

برانگیختگی فیزیولوژیك ممكن است به صورت غیرضروری به عوامل مرتبط با اضطراب مربوط شوند. برای مثال، كودكان بزرگ‌تر و نوجوان مضطرب ممكن است سندرم هیپرونتیلاسیون فیزیولوژیك را تجربه كرده، آن را بیش از حد مصیبت‌بار بدانند، مثل «من دارم دیوانه می‌شوم»، «من دارم می‌میرم».

زمانی كه این نحوه تجزیه و تحلیل منحرف شده، غالب می‌شود، نشانه‌های دیگر مرتبط با آن (استرس زیاد، اجتناب و نشانه‌های جسمی) شروع به مداخله‌های مهم در عملكرد فرد می‌كنند. از اینرو، در طبقه‌بندی كه كندال (1985) ارایه داده است، كودكان مضطرب در پردازش موقعیت‌ها دارای نقص نیستند، بلكه در عوض اغلب به صورتی فعال به ارزیابی موقعیت‌ها می‌پردازند. متاسفانه این شیوه برخورد فعال، اغلب دارای ویژگی‌های خودبیانی متمركز بر ابهامات و تهدید است.

آنها انتظار دارند كه «چیزهای بد بالاخره اتفاق بیفتد». كودكان مضطرب، به دلیل اینكه مستعد توجه بیش از حد به تهدیدها و ابهامات هستند، قادر نخواهند بود كه از راه‌كارهای موثر برای اداره امور استفاده كنند. البته، معنای چنین مساله‌ای، این نیست كه كودكان مضطرب برای حل مسایل ایده‌ای ندارند. در واقع، برخی از تحقیقات موید این نظر است كه بسیاری از كودكان مضطرب قادر به ارایه راه‌كارهای سازشی هستند .

اكثر مشكل آنها، در تبدیل این ایده‌ها و راه‌كارها به روش‌های موثر كنترل رفتار اضطراب است. در نتیجه، ابتدا درمان برای كمك به كودكان برای فراگیری راه‌كارهای سازشی طرح می‌شود كه ممكن است به شكلی در گنجینه رفتاری آنها موجود باشد. سپس، برای انتقال رفتارهای سازشی در زمینه فعالیت‌های عملی، به آنها كمك می‌شود.

مدل درمان شناخت رفتاری ما در مورد اضطراب كودكان، به آنها یاری می‌دهد تا برنامه‌های سازگاری را در موقعیت‌های شدیدا استرس‌زای واقعی به كار بگیرند. از اینرو، در حالی كه مدل ما بر نقش پردازش منحرف‌شده‌ای كه در سازش فعال مداخله می‌كند، تاكید دارد. در عین حال، نقش رفتارها و اثرِ محیط را به صورت عملكردهای مرتبط با عوامل پردازش شناختی، تلفیق می‌كند.
منبع:زندگی آنلاین
 
 

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

شنبه 20 آذر 1395  3:11 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
دسترسی سریع به انجمن ها