0

جامعه مسخ شده را می شناسید؟!

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

جامعه مسخ شده را می شناسید؟!

«اصلاح اجتماعی» ضرورتی است كه قابل انكار نیست، و باید همه‌ی افراد، و رهبران دلسوز جامعه با تمام امكانات به اصلاح و بازسازی آن همت گمارند. حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در سخنرانیهای گوناگون به ضرورت اصلاح اجتماعی اشاره می‌كند.

 
جامعه مسخ شده

در تمام هشدارهای امام علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه، مسخ شدن جان و روح آدمی مورد توجه است كه در جامعه فاسد، انسان دگرگون شده «معروف» را «منكر» و «منكر» را «معروف» می‌پندارد. پس از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و انزوای عترت، هر روز آفت‌های فراوانی به پیكره‌ی جامعه اسلامی یورش می‌آورد، و سلامتی آن را تهدید می‌كرد، و مصلحان و طبیبان واقعی جامعه اسلامی نیز نمی‌توانستند به درمان آن روی بیاورند یا سر بر دار می‌شدند و یا همواره در هجرت و فراق به سر می‌بردند و یا در زندانها محصور بوده و اجازه تماس با مردم را نداشتند كه سرانجام پیكره بی‌دفاع جامعه اسلامی در برابر آفات‌های گوناگون بیمار گشته، دچار مسخ و دگرگونی ارزشها شد، كه حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به آنها اشاره فرمود:

نه هر كس قلب دارد اندیشمند است، و نه هر صاحب گوشی شنواست، و نه هر چشم داری بینا! شگفتا! چرا تعجب نكنم؟ از خطا و اشتباه این گروههای پراكنده با این دلائل مختلفی كه بر مذهب خود دارند، نه گام به جای گام پیغمبری می‌نهند، و نه از عمل وصی پیغمبری پیروی می‌كند. نه به غیب ایمان می‌آورند، و نه خود را از عیب بركنار می‌دارند.به شبهات عمل می‌كنند، و در گرداب شهوات غوطه‌ورند، نیكی در نظرشان همان است كه خود نیك می‌شمارند، و منكر و زشتی آن است كه خود منكر بشمارند.در حل مشكلات به خود پناه می‌برند و در مبهمات تنها به رأی خویش تكیه می‌نمایند. گویا هر كدام امام خویشتن می‌باشند كه به دستگیره‌های مطمئن و اسباب محكمی كه خود می‌اندیشند و خود ساخته‌اند چنگ زده‌اند...

ضرورت اصلاح جامعه

«اصلاح اجتماعی» ضرورتی است كه قابل انكار نیست، و باید همه‌ی افراد، و رهبران دلسوز جامعه با تمام امكانات به اصلاح و بازسازی آن همت گمارند. حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در سخنرانیهای گوناگون به ضرورت اصلاح اجتماعی اشاره می‌كند كه: بر همه‌ی مسلمین واجب است.

فسادزدگی جامعه اسلامی آنچنان خطرناك شده است كه چاره‌ای جز قیام و پیكار و ریختن خون برترین انسان ها، باقی نمانده است. پس از قیام عاشورا، مردم بیدار شدند.همان مردم ساكت و عهدشكن كوفه، اولین انقلاب خونین را به نام «انقلاب توابین» سامان دادند و تداوم بخشیدند تا جاییکه بنی‌امیه را ریشه‌كن نمودند.

همه باید مراقب سلامت و اصلاح جامعه باشند. همه باید در برابر انحرافات و مفاسد اجتماعی واكنش نشان دهند. در نامه 47 سفارش می‌كند : «شما را به پرهیزكاری و نظم در زندگی، و اصلاح میان مسلمانان سفارش می‌كنم، همانا من از جد شما پیامبر اسلام شنیدم كه اصلاح كردن میان دو مسلمان پاداش آن از یكسال نماز و روزه بیشتر است.» وقتی اصلاح میان دو نفر آنقدر والا باشد، اصلاح امور مسلمین چقدر ارزشمند و گران سنگ خواهد بود؟

روش های اصلاح

 اصلاح اجتماعی روش‌ها و شیوه‌های گوناگون دارد، شاید کسی بپرسد؛ چرا حضرت اباعبدالله علیه‌السلام روش خون و قیام را برگزید؟ و دست به شمشیر برد؟ پاسخ اینگونه پرسش‌ها را امیرالمؤمنین علیه‌السلام در خطبه 88 و 17 نهج البلاغه داده است.

گاهی فساد زدگی جامعه بگونه‌ای است كه با تبلیغات حساب شده و تذكر گفتاری عوض می‌شود، راه سلامت را باز می‌یابد. اما برخی از جوامع انسانی كه زمانی طولانی در خواب غفلت مانده‌اند و جان و روانشان دگرگون شده و باورهای آنان تغییر كرده، هاضمه و ذائقه جامعه تا حدی مسموم است كه خوبیها را زشت، و زشتی‌ها را خوب می‌پندارد. وقتی زخم‌ها چركین شد راهی جز یك جراحی حساب شده باقی نمی‌ماند، باید با خون و قیام مردم را بیدار كرد.

در این مقطع زمانی «شهادت طلبی» و «ایثار» كارساز است زیرا خون شهید در عروق جامعه‌ی خفتگان، در پیكره بی‌رمق انسانهای بی‌تفاوت تزریق می‌شود. آنان را دگرگون می‌كند، تكان می‌دهد، تا بیدار شوند، قیام كنند، و راه فساد و صلاح خویش را بشناسند. برای این هدف عالی است كه حضرت اباعبدالله علیه‌السلام خود را آماده شهادت می‌كند و در جواب ام‌سلمة که او را از خطرات سفر به كوفه هشدار می‌داد فرمود:«یا اماه و انا اعلم مقتول مذبوح ظلما و عدوانا؛ ای مادر من از دیگران بهتر می‌دانم كه با ظلم و ستم كشته خواهم شد، و سرم را از بدنم جدا می‌كنند».

«نه هر كس قلب دارد اندیشمند است، و نه هر صاحب گوشی شنواست، و نه هر چشم داری بینا! شگفتا! چرا تعجب نكنم؟ از خطا و اشتباه این گروههای پراكنده با این دلائل مختلفی كه بر مذهب خود دارند، نه گام به جای گام پیغمبری می‌نهند، و نه از عمل وصی پیغمبری پیروی می‌كند.نه به غیب ایمان می‌آورند، و نه خود را از عیب بركنار می‌دارند.»

یعنی فسادزدگی جامعه اسلامی آنچنان خطرناك شده است كه چاره‌ای جز قیام و پیكار و ریختن خون برترین انسان ها، باقی نمانده است. پس از قیام عاشورا، مردم بیدار شدند. همان مردم ساكت و عهدشكن كوفه، اولین انقلاب خونین را به نام «انقلاب توابین» سامان دادند و تداوم بخشیدند تا جاییکه بنی‌امیه را ریشه‌كن نمودند.

 سخن پایانی

پیروزی نظامی معمولا با غلبه نظامی دیگری از بین می‏رود، ولی پیروزی ‏آرمانی، بخصوص وقتی همراه با فداکاریهای عظیم باشد، در وجدان بشری‏ اثر ماندگارتری باقی می‏گذارد.و بشریت را در طول تاریخ بیدار می کند. امام خمینی‏ «قدس سره‏» فرمود: «ملتی که شهادت برای او سعادت است‏ پیروز است. ما، در کشته شدن و کشتن پیروزیم». مهاتما گاندی برای آزاد سازی هند می‌گوید: از روش‌های مبارزاتی امام حسین علیه‌السلام استفاده كردم كه با خود در زندان گفتم: اگر كشته شوم فدای مردم هند شده و اگر پیروز گردم استعمار انگلیس را بیرون می‌كنم.


منابع:

- نهج‌البلاغه، خطبه 88 و 17، نامه 47

- خرائج راوندی، ص 26

- مدینة المعاجز، ص 244

- صحیفه نور، ج 13، ص 65

حامد رفیعی -  تبیان

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

شنبه 20 آذر 1395  1:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها