هر عملی که در دنیا انجام میدهیم یک حقیقتی در عالم معنا دارد. کیفر و پاداشی که ما در عالم دیگر به آن میرسیم. در حقیقت تحقق همان اعمال و رفتار ما است که در آنجا به آن صورت جلوه میکند، و به تعبیر علمی، پاداش و کیفر، همان تجسم اعمال ما است که در آن دنیا میبینیم.
از همسر پیامبر اسلام(ص) عایشه نقل شده است: من در حضور رسول خدا(ص) بودم، در بارهی زنى گفتم: این زن، لباسش بلند است. پیامبر(ص) فرمود: از دهانت برگردان، برگردان! و من پاره گوشتى از دهانم استفراغ کردم.[1]
همانطور که حقوق به دو بخش حق الله و حق الناس تقسیم میشود -با توجه به این که گناه از تخلف و تمرّد از حق سرچشمه میگیرد- از این رو گناهان نیز به دو بخش حق الله و حق الناس تقسیم می شود؛ لذا ما پاسخ را در دو بخش ارائه میکنیم.
1. برخی از کیفرها لازمه عدل الهی است همانطور که در دنیا اگر یک حاکم، شخص ظالمی را که ستمهای بسیاری روا داشته و حقوق بسیاری از انسانها را تضییع نموده، و یا مادری، یکی از فرزندان را که ستمهای بسیاری نسبت به فرزندان دیگر روا داشته و حقوق آنان را تضییع نموده، مورد مؤاخذه و کیفر قرار ندهند، مورد ملامت انسانهای منصف و با وجدان قرار میگیرند و عدالتشان زیر سؤال میرود، همچنین کسانی که ظلم و ستمهای بسیاری میکنند؛ مثلاً تعدادی از جوانان از یک خانواده را کشته، یا یک یا چند نفر را سالها در زندان نگه داشته، و آنها را شکنجه میکنند، آیا عدل و رحمت الهی حکم میکند که از آن ظالم بگذرد و انتقام مظلومان را از ستمگران نگیرد و آنان را به حال خودشان بگذارند؟
2. اما در مورد حق الله: بحثهایی که در علم کلام پیرامون گنهکاران مطرح میشود؛ این است که آنان استحقاق عقاب پیدا میکنند و این معنایش این نیست که آنان قطعاً در آتش جهنم عذاب میشود و با توجه به اینکه در بیشتر موارد گناهان حق الله است (به جز در برخی موارد که حق الناس است)، اگر خداوند از تمام گناهان بگذرد این نشانه فضل خداوند است.
بنابر این، اگر انسان به مادر خود بیاحترامی کرده و تمام دستورات او را زیر پا گذاشته و برادران و خواهران خود را نیز به مخالفت با مادر برانگیزاند و ....، مهر و محبت مادری گاه تبدیل به غضب میشود گرچه این موضوع دیر اتفاق میافتد.
خداوند نیز تنها افرادی را میسوزاند که دیگر جایی را برای رحمت او باقی نگذاشتهاند.
[1]. ورام بن ابى فراس، مجموعة ورام، ج 1، ص 118، انتشارات مکتبة الفقیه، قم.