صدق و کذب مربوط به قضیه است و در جایی است که حکمی به ایجاب یا سلب، یعنی حکم به وجود رابطه(اعم از رابطه ایجابی یا سلبی) بین موضوع(نهاد) و محمول(گزاره) وجود داشته باشد.[1] بنابراین تصور تا زمانی که صرف تصور باشد، خطا یا صحت (صدق و کذب) در او راه ندارد؛ لذا در جایی که به تصوری نسبت خطا داده میشود در حقیقت از حالت تصور صرف بیرون آمده و همراه حکم شده است؛ زیرا خطا بودن تصور به این معنا است که این تصور مطابق با واقع نیست؛ یعنی هنگامی میتوانیم بگوییم که این تصور خطا است که آنرا با واقعیت بسنجیم و در صورت عدم تطابق با واقع آنرا تصور خطا مینامیم. سنجش یک ادعا با واقع و حکم به عدم مطابقت همان حکم، قضیه و تصدیق است. و گرنه تصور تا مادامی که با واقعیت سنجیده نشود موصوف به خطا یا صحیح نمیشود؛ زیرا تصور در عالم تصور، تصور است نه چیز دیگر.
[1]. ر ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 250، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: 39185 (ملاک صدق و کذب قضایا).