:diamond_shape_with_a_dot_inside: يا امام سجاد(ع):diamond_shape_with_a_dot_inside:
مدح_امام_سجاد(ع)
چقدر آیه بریزد خدا به نام شما
چقدر معرفت آرد همین سلام شما
مرورتان بخدا از همیشه تازه تر است
برای هر که بخواند به احترام شما
کنار جاده دنیا پیاده گردیدم
فقط برای عبودیت مقام شما
به احترام شما از خدا طلب کردم
مرا برد به بهشت پر از کلام شما
کنار مادرتان هم غذا نمی خوردید
چقدر درس ادب دارد این مرام شما
اگر کرامت عالم به دستهای شماست
منم گدای شما و منم غلام شما
منم گدای شما و گدای مادرتان
منم فدای شما و فدای مادرتان
رسیده اید از آن سوی باور ایمان
به روی دوش گرفتید سوره انسان
منم که سوره افتاده از نگاه توام
منم که دور شدم از نگاه الرحمان
چه می شود که نگاهی به ما کنید آقا
که اسم ما بخورد بر کتیبه باران
که یک نفس بزنی تا دلم بهشت شود
که یک نفس بزنی تا دلم بگیرد جان
صحیفه های دعا را به من بیاموزان
که از دل کلماتت در آورم قرآن
خداکه اسم تو را یاد دادبر آدم
منم صدات زدم ، صدا زدم با آن –
دو اسم ناز و قشنگت یکی به نام علی
یکی به نام حسین ، یا بن سید العطشان
علی ترین پسر کربلا نگاهم کن
مرا ستاره ستاره اسیر ماهم کن
در آن غروب که مقتل پر از کبوتر بود
پر از تهاجم تیر و سنان و خنجر بود
در آن غروب که چادر زخیمه ها افتاد
و دشت پر شده از ناله های معجر بود
در آن غروب که عمه کبود و نیلی شد
و دست و بازویش از تازیانه پرپر شد
در آن غروب که مشکی به آسمان می رفت
و روی نیزه در آن سو نگاه اصغر بود
در آن غروب که عمه تو را تسلی داد
و آتش دل او از تو نیز بدتر بود
در آن غروب که هر نیزه ای به سویی رفت
و روی نیزه که دعوا برای یک سر بود
در آن غروب تو در کربلا شهید شدی
کنار عمه به شام بلا شهید شدی
رحمان نوازنی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ