جاهلي که روي حسادت از مرد فاضلي کينه به دل گرفته بود ، در راه جلو وي را گرفته و گفت :
بخدا قسم اگر يک سخن زشت به من بگويي ، به جاي آن ده سخن زشت و ناگوار نثارت ميکنم.
مرد فاضل با گونه اي متبسم و خونسرد گفت :
برعکس اگر شما ده سخن زشت نثار من کني ، از من حتي يک سخن زشت و بد نخواهي شنيد دوست عزيز.
آن مرد شرمنده شد و راه خود را پيش گرفت و رفت.