روحیه !
تو به شیخی که دلش پُر ز غم و غصۀ دنیاست ، عجب روحیه میدی
وعدۀ رفتن خارج ، به لهستان و به آلمان ، کُره و روسیه میدی
چون تو دانی که منِ شیخ به جز ترکی و فارسی نتوانم که بگویم
به من از لطف و عنایت به حساب دل خویش ، وعدۀ بورسیه میدی
گویی که طبیبان همه بر یک نظرند ، که دوای دل بیمار به چیست
باید متاهل شوی و لیک به من وعدۀ صغرا و حلیمه ، سحر و فوزیه میدی
علیرضا قاسمی ( آ.شیخ )