نقش وقف در فقرزدایی
یکی از کارکردهای مهم وقف،فقرزدایی از جامعه است؛پرتال موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در این زمینه گفت و گویی با حجت الاسلام ناصر شهیدی انجام داده است.
یکی از کارکردهای مهم وقف،فقرزدایی از جامعه است؛پرتال موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در این زمینه گفت و گویی با حجت الاسلام ناصر شهیدی انجام داده است.
در این مطلب آمده است : یکی از کارکردهای مهم وقف، فقرزدایی از جامعه است. با گسترش فرهنگ وقف می توان میزان فقر و محرومیت را در جامعه کاهش داد؛ زیرا وقف یکی از راه های توزیع مجدد درآمد است و با توزیع مجدد درآمد، سرمایه های جامعه در اختیار همگان قرار می گیرد و با بهره مندی همگان از امکانات رفاهی و اقتصادی، زمینه های تکامل در ابعاد فرهنگی و اجتماعی فراهم می شود.
-آیا وقف به معنای رایج آن در قران و روایات داریم؟
وقف در لغت به معنای ایستادن، ماندن و آرام گرفتن است و در اصطلاح فقهی، نگهداشتن و حبس کردن عین ملک است و مصرف کردن منافع آن در راه خدا. برخی از فقها گویند وقف حبس عین است بر ملک خدایتعالی.
مرحوم محقق حلی در شرایع می نویسد: «وقف عقدی است که ثمره آن حبس اصل و تسبیل منافع است (تسبیل منافع یعنی صرف کردن مال در جهتی که واقف تعیین کرده است.)
مرحوم شیخ طوسی در مبسوط می گوید تسبیل یعنی در راه خدا قرار دادن، و دلیلشان این سخن نبی اکرم صلی الله علیه وآله است که فرمود: «حبس الاصل و سبل المنفعة » یعنی اصل را حبس کن و منافعش را در راه خدا آزاد نما؛ پس دلیل این که وقف نامیده شده، چون بازداشتن و حبس اموال است که دیگر حق تصرف، فروش، هبه و مانند آن، منتفی می شود. به همین دلیل وقف تنها در اموالی جایز است که ماندگاری داشته باشد و بهره گیری از آن به تمام شدنش نیانجامد. گاهی از وقف به صدقه جاریه هم یاد شده است.
همان گونه که سبک قرآن در حوزه عقاید و اخلاق و احکام کلی و طرح مسائل جهان بینی و مبانی و اصول و داخل نشدن در جزئیات است، در موضوع وقف این روش دنبال شده است. واژه وقف در قرآن کریم نیامده است اما در قرآن کریم موضوعاتی دیگر مطرح شده است.
این عناوین مانند: بِرّ، خیر، احسان، معروف، انفاق، صدقه، به ویژه باقیات الصالحات، است که با وقف انطباق دارد و یکی از مصادیق روشن این عناوین می باشد؛ زیرا وقف از بهترین نیکی ها و احسان ها و کارهای معروف و پرکردن خلأها (انفاق) و تنها صدقه جاریه ای است که پایدار می ماند و با مصرف یکبار آن از بین نمی رود و پس از فوت واقف خوبی های آن تمام نمی شود.
به همین دلیل در فرهنگ اسلامی از وقف به عنوان صدقات جاریه و عناوین دیگر یاد کرده اند. در باره وقف گفته اند: در اصل صدقه است، اما صدقه ای که مستمر و باقی است.
معنای انفاق که پر کردن است، در این جا به پر کردن خلأهای جامعه برای آینده های دور هم تفسیر می شود. زیرا ماده ثلاثی انفاق، نَفَقَ به معنای حفره است که وقتی به باب افعال می رود، به معنای ضد آن، یعنی پر کردن نیاز های جامعه تحویل برده می شود، در آن صورت یکی از مصادیق پر کردن خلأها می شود. به عنوان نمونه خداوند می فرماید: الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره/274). کسانی که در شب و روز، آشکار و پنهان، اموال خود را انفاق می کنند، یعنی در هر حالت برای امروز و فردا؛ یا درجایی دیگر مسئله طلب خوشنودی خدا و استواری روح را در انفاق مطرح می سازد و می فرماید: وَ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ. (بقره/266).
عنوان احسان و مُحسِن و نیکوکار در قرآن به کارهای پسندیده و مفید و نیکوکار در جامعه بکار می رود، کارهایی که به مقتضای حال و شرایط تاریخی و فرهنگی و اقتصادی صدق نیکی می کند. در این باره قرآن می فرماید: وَ ابْتَغِ فِیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ (قصص/77). بنابراین، وقف، احسان، خیر خواهی و قصد سود رسانی به دیگران است. احسانی فراتر از عدالت که مستمراست و براساس نیاز جامعه انجام می گیرد، هرچند که در مواردی وقف به چیزی مانند نگه داری یک پُل در روستایی دور افتاده، به ظاهر کوچک می آید.
کلمه صدقه به معنای اعطای مال، منطبق بر وقف و ناظر به دستورات اخلاقی در سطح و شیوه پرداخت مال است، مثلاً فرموده که این پرداخت نباید همراه با منت و اذیت و برای تظاهر و ریا باشد: لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ (بقره/164). در جهان بینی قرآن، یکی از راه های تزکیه و پاک کردن دل و تزکیه نفس دادن، صدقه و جداکردن بخشی از اموال معرفی شده است: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها (توبه/103). در روایات رسیده هم موضوع انقطاع عمل انسان پس از مرگ آمده و از آن: «صدقةٌ اجراها لله فی حیاته فهی تَجرِی له بَعد وفاته»، تعبیر شده است. از این رو، فقها و محدثان به پیروی از روایات اهل بیت، کتاب وقف را کتاب الوقوف و الصدقات گرفته و با این عنوان مطالبی در اهمیت وقف و شرایط و آداب آن سخن گفته اند.
ایثار و از خود گذشتگی، یکی دیگر از کلمات کلیدی برای وقف می تواند باشد. این صفت جایی است که شخص در زندگی شخصی قناعت و از ولخرجی و حتی رفاه زیاد پرهیز می کند و اموالی را می اندوزد، اما آنها را وقف می کند. وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (حشر/9). و هر چند در خودشان نیازی مبرم باشد، آن ها را برخود مقدم می دارند، و هرکس از خست نفس خود مصون ماند، ایشانند که رستگارانند.
الباقیات الصالحات، ناظر به کارهای خیر اجتماعی و ماندگار و در تشویق به کارهای نیک و در برابر زندگی زودگذر و مادی برای پس از مرگ توصیف شده است. به عنوان نمونه آمده است: الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً. (کهف/46). نیکی های ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگار بهتر و از نظر آرزوها بهتر است.
در فقه اسلامی یکی از اوصاف وقف به عنوان باقیات صالح و صدقه جاریه آمده و در روایات رسیده از اهل بیت هم به همین عنوان صدقه ای که برای فقرای مسلمین از اهل صدقه توصیف شده است.
و از امام صادق (ع) روایتی نقل شده است: لیس یَتبَعُ الرجل بَعدَ مَوتِهِ مِنَ الَاجر اِلّا ثَلاثَ خصال: صَدقةٌ مَبتولةٌ لاتُورَث، او سُنةٌ هُدیً یُعملُ بها مُوته، او وَلدٍ صالح یَدعُو له. پاداشی پس از مرگ، انسان را دنبال نمی کند، جز اینکه سه ویژگی داشته باشد، صدقه ای وقف کند، یا سنت نیکویی در جامعه ایجاد کند که پس از مرگ او رایج شود، یا فرزند صالحی که او را دعا کند.
- وقف در روایات:
دومین منبع وقف سنت است و سنت به قول، فعل و تقریر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و جای دیگر - به قول، فعل و تقریر شخص پیامبرصلی الله علیه وآله و ائمه علیهم السلام تعریف شده است.
واقدی در کتاب مغازی، نقل می کند که اراضی مخیرق را به موجب وصیتی در اختیار حضرت محمدصلی الله علیه وآله گذاشته بودند و حضرت آنها را وقف فرمودند. در روایتی منقول از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، حیطان هفتگانه، از جمله مشربه ام ابراهیم موقوفات حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله بوده اند که بعد از رحلت آن حضرت در اختیار حضرت فاطمه علیهاالسلام بود که بعدها دعوایی در مورد آنها مطرح شد و حضرت علی علیه السلام بر وقفیت آنها شهادت دادند و حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز آنها را موقوفه معرفی فرمود.
موقوفه های رسول اکرم تنها منحصر در این هفت باغ مذکور نبود بلکه در کتب تاریخ زمین های دیگری را به نام صدقات رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) ذکر کرده اند.
گروه کثیری از یاران پیامبرصلی الله علیه وآله در حال حیات حضرتش و با تایید آن حضرت هر کدام مالی یا اموالی را وقف کردند چنان که گروهی هم بعد از وفات پیامبرصلی الله علیه وآله اقدام به وقف نمودند. عواید این اوقاف مطابق نیت واقف خرج می شد و به دست خود واقف یا کسی که از طرف او تعیین می گردید اداره می شد.
در وقفنامه حضرت امیر (علیهالسلام) بعد از حمد و ستایش خداوند متعال آمده است:
علی، عبدالله و امیرمؤمنان، دو مزرعه را برای فقرای مدینه و ابن سبیل صدقه قرار داد، تا خداوند روز قیامت چهره او را از حرارت آتش مصون دارد. فروخته نمی شود، بخشیده نمی شود، تا به دست وارث هستی (خدا) برسد.
-نظر امام خمینی در موضوع وقف چیست؟
'امام خمینی (ره) در موارد متعددی به بحث از وقف پرداخته اند از جمله در تحریرالوسیله بصورت کامل و مستوفی به مباحث وقف پرداخته اند. به عنوان نمونه می فرمایند: آنچه وقف می شود باید قابل تملک و دارای منافع حلال باشد به طوری که بشود با بقای اصل ملک به مدت قابل توجهی از آن منفعت برد ولی لازم نیست که هم اکنون قابل بهره برداری باشد بلکه کافی است بعد از مدتی انتفاع شود مانند وقف چهارپای کوچک و نهال کاشته شده که چندین سال بعد میوه می دهد صحیح است و نیز وقف ملکی که اجاره داده شده است، صحیح است و پس از وقف اجاره به همان حال باقی می ماند.
و نیز می فرمایند: وقف کننده بایستی عاقل، بالغ، مختار و غیر محجور باشد و ممنوعیتی از تصرفات در مالی که وقف می کند نداشته باشد بلکه وقف کافر هم صحیح است که می بایست این وقف در دین اسلام یا بر دین او مشروع باشد.
ایشان می فرمایند: ظاهرا وقف بر کافر غیرحربی و مرتد غیر فطری - اگر رحم باشد صحیح است اما وقف بر کافر حربی و مرتد فطری محل تامل است.
امام خمینی (ره) مورد واقف می فرمایند: واقف بعد از اتمام وقف نمی تواند وقف یا مورد وقف و عنوان آن را تغییر دهد. بطور کلی می توان گفت شیعه عقیده دارد بعد از قبض عقد وقف لازم می شود.
در اوقاف عامه از قبیل مدارس، و مساجد و امثال اینها، قبض معتبر نیست و وقفیت به مجرّد وقف نمودن محقق میشود.' تحریر الوسیله- جلد2- صفحه 77
-آثار اجتماعی و اقتصاد وقف چیست؟
فقر یکی از موانع عمده پیشرفت و سعادت انسان و به فعلیت رسیدن قوه ها و استعدادهایی است که خداوند متعال برای نیل انسان به کمال مورد نظر (که غرض آفرینش انسان بوده است) به او داده است. یکی از جاهایی که «وقف» می تواند به طور فعّال وارد عمل شود و موانع سعادت و به فعلیت رسیدن استعدادهای انسان را برطرف کند، در بیان محو فقر و در نتیجه تأمین اجتماعی می باشد.
یکی از کارکردهای مهم وقف، فقرزدایی از جامعه است. با گسترش فرهنگ وقف میتوان میزان فقر و محرومیت را در جامعه کاهش داد؛ زیرا وقف یکی از راههای توزیع مجدد درآمد است و با توزیع مجدد درآمد، سرمایههای جامعه در اختیار همگان قرار میگیرد و با بهرهمندی همگان از امکانات رفاهی و اقتصادی، زمینههای تکامل در ابعاد فرهنگی و اجتماعی فراهم میشود. طبق موازین دینی بهکمک وقف، معمولا ثروتها بعد از چند سالی از خانوادهای به خانوادههای دیگر و از طبقهای به طبقات دیگر انتقال مییابد؛ به این صورت که اولا بخشی از ثروت ثروتمندان در قالب وقف از ملکیت خصوصی آنها خارج شده و به ملکیت عمومی میپیوندد و عدهی بیشتری از منافع آن بهرهمند میشوند؛ در نتیجه، فاصله طبقاتی کاهش مییابد و ثانیا طبق مفاد وقف، اصل املاک موقوفه به واحدهای کوچکتر تجزیه نمیشود؛ تا از منافع آنها کاسته شود؛ بلکه فقط از منافع آنها بهرهبرداری شده و نوعی تعدیل و تقسیم ثروت پیش میآید. نتیجه طبیعی این امر را میتوان در سه فرآیند: تعدیل ثروت، توازن اجتماعی و همکاری جامعه ذکر کرد.
مطالعه اجمالی تاریخ وقف این حقیقت را روشن می کند که نخستین انگیزه های واقفان برای مبادرت به وقف، نابودی فقر و محرومیت از جامعه مسلمین بوده است چنان که در تاریخ آمده است. قطعه زمینی از اراضی خیبر به عُمر رسید، عمر به حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شرفیاب شد و کسب تکلیف کرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: می توانید اصل آن را صدقه بدهید که فروخته نشود، بخشیده نشود و به ارث منتقل نگردد. و عمر چنین کرد و عواید آن را برای فقرا، خویشاوندان، بردگان، در راه خدا مهمان و ابن سبیل قرار داد.
از لحاظ اقتصادی، به همان میزان که وضع مالی مسلمین بهبود پیدا می کرد در موقوفات هم از جهت کمّی و کیفی گسترش و تغییراتی حاصل می شد، به طوری که از تاریخ بدست می آید، در صدر اسلام، علاوه بر این که تعداد موقوفات معدود بوده، بیشتر برای رهایی فقرا از وضع سخت معیشتی آن زمان اختصاص داده شده است و به تدریج با فتوحات مسلمین و گسترش سرزمین های اسلامی و با سرازیر شدن ثروت کشورهایی مانند ایران، یمن و عراق و ... به بیت المال وضع زندگی مسلمانان بهبود پیدا کرد و همراه با آن فرصت بیشتری برای پرداختن به مستحباتی همچون «وقف» حاصل شد، و اکنون پس از چهارده قرن همچنان بهترین سیستم تأمین اجتماعی است که با استفاده از حسن نیکوکاری و وعده ثروت در آخرت در بین مردم رواج دارد بدون اینکه هزینه ای برای بیت المال مسلمین داشته باشد و باعث سرمایه گذاری و تولید ثروت نیز می شود.
-با توجه به نام گذاری های انجام شده برای هر یک از روزهای دهه وقف به ترتیب زیر، اگر نکته ای مد نظرتان هست بفرمایید.
وقف و رسانه، وقف و ترویج فرهنگ اهل بیت، وقف و ترویج فرهنگ قرآنی، وقف بقای متبرکه و زیارت، وقف و حوزه های علمیه، وقف و محرومیت زدایی، وقف و سلامت، وقف و اقتصاد مقاومتی، وقف و علم و فناوری
در مورد نقش وقف در سلامت و تأمین بهداشت و درمان، از آن جا که طب و درمان یکی از نیازهای همیشگی به شمار می رود، واقفان به این امر همت گماشته، بیمارستانهایی را برای مسلمین وقف کردند. در حدود قرن چهاردهم هجری در بغداد ، خوزستان، موصل، بصره و نیشابور بیمارستانهایی وجود داشت که این بیمارستان ها مرکز تعلیم و تعلّم طب بود. مخارج این بیمارستان ها معمولاً از درآمد موقوفاتی بود که برای آنها قرار داده بودند، و افرادی هم نیروی فکری و بدنی خود را وقف بیماران می کردند.
در ارتباط با محرومیت زدایی، عدالت و تأمین اجتماعی می توان گفت اقشار کم در آمد یا فاقد در آمد و امکانات ضروری زندگی که به نام مستمند و فقیر شناخته شده اند، همواره وجود داشته است، در کنار اینان قشر مرفه ای هم وجود داشته است، تدبیر شریعت اسلام برای ایجاد توازن اجتماعی وقف است.
عناوینی که در تاریخ اسلام گزارش شده است نیز عبارتند از: وقف خانه ایتام ، وقف نان و طعام ، وقف لباس و پوشاک، وقف محل مسکونی برای فقیران بدون مسکن، وقف غسل و کفن و دفن فقیران ـ وقف آب انبار ، وقف آب آشامیدنی و....
در مورد نقش وقف در گسترش علوم و فنون، جرجی زیدان می گوید: «نظام الملک اولین کسی بود که در اواسط قرن پنجم هجری به واسطه تأسیس مدارس در ممالک اسلامی شهرت یافت و در بغداد و اصفهان و نیشابور و هرات و غیره مدارس ساخت، و همه این مدارس، به خصوص مدرسه بغداد به نام وی «مدرسه نظامیه» خوانده می شد. نظامیه بغداد در سال 457 هجری به امر نظام الملک و به دست ابو سعید صدفی در کنار دجله بنا شد و بازارها و کاروان سراها و ده ها در اطراف دور و نزدیک مدرسه خریداری و وقف مدرسه گردید، به طوری که هزینه آن به شصت هزار دینار رسید، این مدرسه از مراکز مهم علمای اسلام گشت و رجال بزرگی از آن مدرسه بیرون آورند.
کتابخانه های مهمی نیز در این دوره تأسیس گردید و در اختیار عموم گذارده شد که نخستین کتابخانه عمومی را خلفای عباسی در بغداد دایر کردند و آن را بیت الحکمة نامیدند و کتابهای مختلف علمی را در آن جمع کردند. پس از تأسیس بیت الحکمة دیگران هم در بغداد کتابخانه دایر کردند.
در مورد وقف و ترویج فرهنگ قرآنی و اهل بیت می توان گفت به طور کلی اسلام مکتبی است اخلاقی که با هدف پایه گذاری و رشد ارزش های اخلاقی در میان مردم به بشریت ارزانی شده است. این مطلب را می توان به راحتی از اوامر و نواهی قرآن کریم و دستورات رهبران دینی دریافت، خداوند در آیه 9 سوره نحل می فرماید:«انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی یعظُکم لعلّکم تذکّرون»
خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می دهد، و از فحشاء و منکر و ظلم و ستم نهی می کند، خداوند به شما اندرز می دهد شاید متذکر شوید.
هدف از خلقت انسان نیز یک هدف اخلاقی می باشد آن گونه که قران می فرماید:
«و ما خلقتُ الجنّ و الإنس الّا لیعبدون» و جن و انس را خلق نکرده ام، جز برای اینکه مرا عبادت کنند.
پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نیز هدف از بعثت خود را اتمام و کامل کردن ارزش های اخلاقی اعلام می فرماید، حتی دستورات و قوانین اقتصادی اسلام در نهایت یک هدف اخلاقی را تعقیب می کند، پرداخت مالیات هایی مانند خمس و زکات و ... هر چند از یک طرف اثرات اقتصادی مانند رفع فقر و محرومیت از جامعه و تعدیل ثروت و امثال اینها را دارا می باشد، ولی از طرف دیگر از ابعاد مختلف باعث رشد و کمال انسانها و جامعه مسلمین شده ، اُلفت مسلمانان و حتی غیر مسلمانان را در بر دارد. انفاقات هم در همین راستا می باشند که بارها در قرآن و سخنان رهبران دین مورد تاکید قرار گرفته است.
وقف نیز به عنوان شکلی خاص از انفاقات و صدقات و به عنوان صدقه ای که جاریه است و همیشه استمرار دارد، به نوبه خود سهمی بزرگ در فقر زدایی و محرومیت زدایی و نیز در تألیف قلوب به عهده دارد. با بررسی اجمالی در احکام وقف می توان دریافت که وقف به معنی واقعی کلمه «جهان شمول» است و نه تنها از چارچوب ملیت فراتر رفته بلکه مرزهای عقیده را نیز پشت سر گذاشته است؛ شارع مقدس به افراد خیّر و نیکوکار اجازه داده که با یک دید وسیع جهانی همه انسانهای محروم و محتاج از هر رنگ و نژاد و ملیت و حتی از هر عقیده و مرام و مسلک را در نظر داشته باشند و برای رفع نیازمندی های آنان اقدام کنند.
اسلام وقف بر یهودیان و مسیحیانی را هم که در پناه اسلام به سر می برند، و حتی برای کسانی که از پدر و مادر غیر مسلمان متولد شده و اسلام آورده اند و سپس اسلام را کنار گذاشته اند (مرتد ملی)، بخصوص اگر وقف برای ارحام باشد، جایز دانسته است.
امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ می فرماید: وقف بر ذمی و مرتد غیر فطری، به خصوص اگر خویشاوند باشد، ظاهراً صحیح است و اما صحت وقف بر کافر حربی و مرتد فطری محل تأمل است.
از طرف دیگر در واقف نیز مسلمان بودن شرط نیست، بلکه وقف کردن کافر نیز صحیح است.
بنابر این، اسلام از یک طرف با اعلام صحت وقف بر کافر حتی کافر حربی او را تشویق می کند که دست از دشمنی برداشته، نوید رحمت را در گوشش زمزمه می کند و از اسلام چهره مهربانی تصویر می کند که حتی دشمنان خود را در آغوش محبتش جای می دهد و از سوی دیگر به کافر این امکان را می دهد. که با وقف اموال خود نیاز فطری و انسانی خود به احسان و نیکوکاری را ارضاء کند و خود را جدا از همنوعان خود احساس نکند، و تصور نکند که از جامعه طرد شده و امکان بازگشتش نیست. به نظر می رسد وقف با داشتن این احکام و این میدان وسیع می تواند یکی از مؤثرترین طرف تألیف قلوب مردم جهان باشد و این نیست مگر در سایه زنده بودن احکام اسلامی و به برکت پویایی دین اسلام.
در مورد وقف و حوزه های علمیه نیز وقتی به تاریخ موقوفات نظر می کنیم، بین وقف و شکوفایی تمدن اسلامی رابطه ای جدی و اساسی می یابیم؛ در تاریخ اسلامی، اولین واقف رسول خدا بود و اولین موقوفات به دست ایشان، مسجد قبا و مسجد النبی و حوائط سبعه (بُستان های هفتگانه) بود.
ساز و کار فرهنگ تا حد زیادی منوط به کارکرد وقف است. عدم معصیت در موقوف یکی از شرایط پذیرفته شدن وقف است. مثلاً برای کارهای خلاف شرع نمی توان وقف کرد. وقتی شرایط و دیگر مباحث مرتبط با وقف را در فرهنگ اسلامی مطالعه می کنیم در می یابیم که شریعت برای وقف اهداف عالی و رسالتی زیر بنایی و اساسی و گسترده، در نظر گرفته است.
به همین دلیل تاسیس حوزه های علمیه وتامین لوازم مورد نیاز برای یادگیری معارف و احکام دین و نشر و تبلیغ علوم دینی در میان مردم از موارد مهم و قابل توجه در مورد وقف در طول تاریخ مسلمین خصوصا شیعیان بوده است.
-در قانون اساسی تعریف و جایگاه وقف چگونه آمده است؟
در قانون اساسی به مسئله ی وقف تصریح نشده است ولی در سایر قوانین کشور به این موضوع پرداخته شده است از جمله در قانون مدنی. ( مواد 55 تا 139 در وقف - در حق انتفاع از مباحات و حق ارتفاق و آثار و حریم املاک)
-علت نامگذاری روز 27 صفر با عنوان روز وقف چیست؟
ظاهرا با توجه به مناسبت دهه آخر صفر و اینکه اوّلین واقف در اسلام حضرت محمّد مصطفی صلّی الله علیه و آله هستند از طرح شورای عالی انقلاب فرهنگی این روز به نام وقف تصویب شده و دهه وقف و هفته وقف نیز در کشور مطرح شده است.
خلاصه
در سال هاي پاياني قرن بيستم و آغاز هزاره ي سوم، کارآفريني اجتماعي به عنوان مکمل ساز و کار هاي کارآفريني تجاري و کارآفريني دولتي ظهور يافت. انجمن هاي مدني، مظهر مشارکت هاي مردمي و کنش هاي نوع دوستي و خير خواهي هستند که در ادبيات توسعه تحت لواي کارآفريني اجتماعي از اهميت ويژه اي برخوردارند.
در مکاتب ديني بويژه اسلام، ارزش هاي اسلامي و تعاليم اخلاقي، پشتوانه مناسبي براي عمق بخشيدن به کارآفريني اجتماعي و کنش هاي خير خواهانه به حساب مي آيند و سنت هاي حسنه زکات، صدقه، احسان و نيکوکاري و آنچه که در اين مقاله به آن پرداخته مي شود يعني سنت پسنديده وقف، مصداق هاي موثر کارآفريني يا کارگشايي اجتماعي هستند. کنش هاي خيرين نيکوکار در تأسيس و بهره برداري از مدارس آموزشي در مناطق محروم، تأسيس و راه اندازي بيمارستان هاي خيريه از طريق موقوفات، مراکز نگهداري ايتام و حمايت هاي مادي و معنوي از نيازمندان در راستاي قرب الهي مصداق هاي بارزي از فعاليت هاي خير خواهانه و نوآورانه در کشورهاي اسلامي از جمله ايران اسلامي هستند که سنت حسنه وقف دائمي دارآيي و اموال شخصي در گسترش اين نوع برنامه هاي توسعه انساني بسيار موثر واقع شده است. مقاله حاضر با رويکرديتوصيفي - تحليلي به تبيين وقف به عنوان الگوي کارآفريني اجتماعي پايدار در ارتقاي توسعه انساني و رفاه اجتماعي مي پردازد
واژه هاي اصلي: کارآفريني اجتماعي، خير خواهي، وقف و توسعه
مقدمه
تجربه ثابت نموده است که دولت ها به تنهايي قادر به تأمين منافع عمومي جامعه و تحقق اهداف توسعه اي نيستند و به همين خاطر استفاده از ظرفيت هاي بخش هاي خصوصي تجاري در عرصه توليد کالا و ارائه خدمات باعث گسترش بنگاه هاي اقتصادي در کشور هاي توسعه يافته شده و زمينه هاي شکوفايي اقتصادي، اشتغال پايدار و رفاه نسبي شهروندان را تا حدود زيادي فراهم ساخته است. به همان نسبت که در يک کشور بخش خصوصي تجاري از لحاظ مقياس فعاليت و بازدهي اقتصادي گسترش مي يابد، رفاه و توسعه همگاني در جامعه بافزايش مي يابد. بخش خصوصي در ادبيات توسعه موتور محرکه شتاب دهنده اقتصاد جامعه به حساب مي آيد و يکي از دلايل ناکامي کشور هاي در حال توسعه و اسلامي در تحقق اهداف توسعه اي، ضعف ساختار اقتصادي و حضور کم رنگ بخش خصوصي و دخالت نسبتأ گسترده دولت در نظام اقتصادي است.. برغم حضور فعال بخش هاي خصوصي در قالب شرکت هاي تجاري، شواهد نشان مي هد که تجربه بازار نيز در تحقق نيازهاي محروميت زدايي و تأمين منافع عمومي با شکست مواجه است؛ زيرا فعاليت هاي بخش خصوصي در قلمرو بازار با انگيزه هاي انتفاعي و مبتني بر معيارهاي عقلانيت اقتصادي و نفع طلبي شخصي است. از همين رو، کارآفريني اجتماعي1و مشارکت هاي مردمي حلقه تکميل کننده چرخه توسعه در پرتو دولت راهبردي و بخش خصوصي فعال است و به راحتي مي تواند شکاف ميان دولت و بازار را پر نمايد.
فلسفه وجودي سازمان هاي مردم نهاد و موسسات خيريه2، استفاده از ظرفيت مشارکت هاي مردمي است که با انگيزه هاي نوع دوستي و انگيزه هاي اعتقادي و مذهبي و با هدف حل مسائل اجتماعي در حوزه هاي مختلف فعاليت مي کنند. همچنين ناکامي دولت ها در تحقق اهداف محروميت زدايي به خاطر محدوديت هاي بودجه اي و عدم تمايل بخش خصوصي در تعقيب مسائل اجتماعي به دلايل ماهيت انتفاعي و انگيزه سود گرايانه حاکم بر فضاي بازار، ضرورت استفاده از ظرفيت مشارکت هاي مدني و کارآفريني اجتماعي را براي جبران ناکامي دولت و ناکارآيي بخش خصوصي در پيگيري اهداف توسعه اي و رفاه اجتماعي آشکار مي نمايد. مشخصه اصلي فعاليت کارآفريني اجتماعي،ا قدام داوطلبانه و با نيات خيرخواهانه و بشر دوستانه است..3
کارآفريني اجتماعي
واژه کارآفريني ريشه در ادبيات فرانسه در قرن هاي هفدهم و هيجد هم ميلادي دارد. کارآفريني به افرادي اشاره دارد که با پيگيري و جستجوي روش هاي بهتر انجام کار پيشرفت اقتصادي ملاحظه اي را تجربه مي کنند. کارآفرينان با استفاده بهينه از منابع و امکانات محدود بهره وري و کارآيي قابل توجهي را عرضه و به عبارتي دقيق تر کارآفرينان ارزش افزوده ايجاد مي کنند. در گفتمان اقتصادي جوزف شومپيتر4 ( کارآفرينان تجاري)5 :نوآوراني هستند که اهداف اقتصادي را دنبال مي کنند6 آنها هميشه در جستجوي تغيير، واکنش هوشمندانه به تغيير و حداکثر استفاده از تغييرات هستند. در ادبيات کارآفريني، علاوه بر کارآفريني تجاري که بيشتر معطوف به کسب و کار هاي تجاري و اقدامات ريسک پذيرانه جهت دستيابي به اهداف سودآوري است، کارآفريني اجتماعي به مثابه مکمل کارآفريني تجاري جايگاه ويژه اي در ادبيات توسعه انساني و اجتماعي دارد. جوهره کارآفريني اجتماعي همان فعاليت هاي نوع دوستي، احسان و نيکوکاري و احساس مسئوليت در قبال مشکلات اقشار آسيب پذير و محروم جامعه است. آنچه ضرورت کارآفريني اجتماعي را در جامعه مدرن امروزي آشکار مي سازد بن بست نظام سرمايه داري است که با اصالت دادن به اصل آهنين منافع شخصي و ناديده گرفتن حقوق و نياز هاي اقشار و طبقات آسيب پذير جامعه بر شدت فقر و محروميت و افزايش شکاف طبقاتي در جامعه افزوده است.
با توجه به ناکامي دولت و موسسات تجاري براي حل مسائل اجتماعي، جامعه امروزي براي رويارويي با مسائل پيچيده اجتماعي نيازمند کارآفريني و خلاقيت اجتماعي است. کارآفريني اجتماعي شامل برنامه هاي نوآورانه براي کمک به بهبود معيشت کساني است که فاقد کسب و کار و توان مالي هستند و يا در استفاده از فرصت هاي خدمات اجتماعي با محدوديت مواجه اند. اين گروه از کارآفرينان نيکوکار، بر اساس پايبندي به ارزش ها و مأموريت ارزشي که به آن باور دارند دست به ابتکار عمل ها و نوآوري هاي اجتماعي براي برآورده ساختن نيازهاي جامعه مي زنند. آن ها در سايه تجکيم مناسبات و پيوند هاي اجتماعي به کارگشايي و حل مشکلات مردم مي پردازند. و با روش هاي نوآورانه به دنبال حل مشکلات اقشار محروم و آسيب پذير جامعه هستند7
خمير مايه کارآفريني اجتماعي اقدام داوطلبانه و نوآورانه با تلفيقي از خير خواهي است. اين نوع از کارآفرينان با انگيزه هاي نوع دوستي و نيکوکارانه در راستاي خدمت به بندگان خدا، نوعي رضايت دروني حاصل مي کنند و از اينکه گرهي از مشکلات مردم به دست آن ها باز مي شود و در خدمت به هم نوعان مشارکت دارند، شور و شعف در آن ها بوجود مي آيد.
کارآفريني اجتماعي همان نوآوري براي مشکلات و مسائل اجتماعي است. کارآفرينان اجتماعي با استفاده از تدابير نوآورانه و ايجاد ساز و کار هاي اجتماعي به بسيج منابع براي برخورد با مسائل اجتماعي مي پردازند.کارافرينان اجتماعي به دنبال شناسايي و رفع نيازهاي اجتماعي جامعه هستند و در اين مسير پر فراز و نشيب از اعتبار اجتماعي و جان و مال خود مايه مي گذارند. کارآفرينان اجتماعي تحولات اجتماعي را شتاب مي بخشند پيامد هاي اجتماعي بلند مدت و پايدار را به ارمغان مي آورند8
يکي از نمونه هاي موفق کارآفريني اجتماعي در مصر تاسيس سازمان غير انتفاعي سکيم(Sekem)همان نام قديمي مصر باستان به معناي انرژي آفتاب9است که در سال 1977 بر اساس سنت هاي فرهنگي بومي و تعاليم اسلامي پايه گذاري شد. اين موسسه بعد ها به يک شرکت چند منظوره تبديل شد و درآمد هاي حاصل از آن به تعليم و تربيت بزرگسالان و بهداشت و درمان اقشار آسيب پذير اختصاص يافت. ضمنأ در اين موسسه تلاش هاي زيادي براي جلب اعتماد و حمايت خيرين جهت پيشبرد طرح هاي فقر زدايي صورت گرفته است و اين موسسه توانسته است جوايز ملي و بين المللي را به خاطر اقدامات بشر دوستانه و فقر زدايي از آن خود نمايد10
کارآفريني اجتماعي در اسلام
شواهد تجربي تأييد مي کند کنش هاي خير خواهانه انسان ها تا حدود زيادي ريشه در باور ها و اعتقادات شهروندان دارد و باور هاي فرهنگي و اجتماعي به عنوان خمير مايه شخصيت جوامع و ملت ها در گرايشات نوع دوستي و رفتارهاي داوطلبانه و نيکوکارانه شهروندان بسيار موثر است. در مطالعه اي که تحت عنوان تأثير مذهب روي فعاليت هاي خيريه در کانادا انجام شد، يافته هاي تحقيق تأثير تعلقات و باور هاي مذهبي را در گسترش فعاليت هاي خيريه و داوطلبانه تأييد مي کند. بر اساس يافته هاي بدست آمده، شهروندان کانادايي با اعتقادات مذهبي قوي، در مقايسه با سايرين مشارکت بيشتري در فعاليت هاي خيريه و کمک به اقشار آسيب پذير و نيازمند داشته اند11 بکر و همکاران نيز در مطالعه اي ميداني پيرامون عوامل اثر گذار بر کنش هاي نوع دوستي و خير خواهانه، پايبندي به ارزش هاي مذهبي و تعاليم اخلاقي را در بروز رفتار هاي خير خواهانه حائز اهميت مي دانند12. همچنين، وانگ و گرادي در بررسي روابط ميان کنش داوطلبانه، سرمايه اجتماعي و کمک هاي خيريه، دريافتند که باورهاي مذهبي از عوامل تعيين کننده کنش هاي داوطلبانه و افزايش کمک هاي خيريه و بشر دوستانه است. شهروندان معتقد به باور هاي مذهبي تمايل بيشتري دارند تا کمک هاي خيريه شان را در اختيار اقشار آسيب پذير و معلولان قرار دهند13
در يک بررسي تطبيقي، مذاهب مختلف از لحاظ توجه به فعاليت هاي خيريه و نيکوکاري مورد مقايسه قرار گرفتند و يافته هاي تحقيق اثبات نمود که مکتب اسلام نسبت به بسياري از مکاتب ديني اهميت زيادي به فعاليت هاي نوع دوستي و خيريه مي دهد.14ارزش ها و نماد هاي ديني رايج در فرهنگ اسلامي از قبيل صدقه، زکات، توجه به فقرا و محرومان، نذر، ايثار، احسان و محبت با بندگان، نوع دوستي، تعاون و مشارکت جمعي و وقف اموال و دارآيي براي اهداف خيريه بيانگر قابليت هاي وسيع کارآفريني اجتماعي در اسلام است.
آيه هاي قرآن و احاديث متعدد، مسلمانان را به خاطر اقدامات بشر دوستانه و نيکوکارانه به پاداش هاي بهشت برين و قرب الهي مژده مي دهند. بعلاوه، مسلمانان اقدامات نيکوکارانه از قبيل صدقه، کمک کردن به نيازمندان و وقف را نوعي تعهد اخلاقي و ديني مي دانند و با طيب خاطر در راستاي جلب رضايت خداوند و رفع خواسته هاي نيازمندان تلاش مي کنند. در حديثي از پيامبر اکرم(ص)نقل شده است: " خداوند نسبت به انسان هايي که ياور همنوع خودشان هستند عشق مي ورزد و آنها را دوست مي دارد. بعلاوه خداوند انسان را خلق نموده است و به آنها اين استعداد را ارزاني نموده است تا براي ديگران مفيد باشند و کارهاي خير انجام دهند": در يکي از احاديث قدسي نيز که نقل قول از خداوند توسط پيامبر اکرم ص است بر نوع دوستي و توجه به فقرا تأکيد فراوان شده است. در اين حديث آمده است " خداوند تنها نماز آن دسته از نماز گذاران را مي پذيرد که مشي اعتدال را دنبال مي کنند و حيوانات و ساير مخلوقات خداوند را آزار نمي رسانند، بر گناه پافشاري نمي کنند و خداوند را به زاري و التماس مي خوانند و نسبت به فقرا، مسافرين در راه مانده، زنان بيوه و اقشار آسيب ديده محبت مي ورزند". از همين رو و در چارچوب اعتقادات مسلمانان، احياء سنت حسنه نيکوکاري و کنش هاي خير خواهانه، رحمت و عطوفت الهي را براي نيکوکاران به همراه دارد15
اسلام ناب محمدي، پرچمدار معنويت، صلح، رفاه، نوع دوستي، خير خواهي و توسعه انساني است. در حديثي به نقل از پيامبر اکرم(ص)آمده است: " اولين کساني که از دروازه بهشت وارد مي شوند خيرين و نيکوکاران هستند"16. اصل عدالت اجتماعي در اسلام نيز بر اين نکته صحه مي گذارد که فقرا و نيازمندان مطابق دستور خداوند کريم در ثروت و دارايي اغنياء حقوق و سهمي معين دارند(6)؛ چرا که در چارچوب شريعت اسلامي همه چيز متعلق به ذات باريتعالي است و برازنده اوست که ثروت ها و دارايي هايي را به بعضي ارزاني داشته است و شايسته است که اين صاحبان ثروت و دارايي در امور خير پيش قدم باشند و به ديگران کمک کنند. در متون اسلامي تأکيد شده است که خداوند پذيراي بندگان مصلح و نيکوکاري است که نه تنها نماز را بجا مي گذارند، بلکه در کارهاي خير و نيک پيشقدم هستند17
وقف و کارآفريني اجتماعي پايدار در اسلام
وقف، سابقه طولاني در فرهنگ ملل و تمدن هاي تاريخ بشري دارد و مصاديق آن را مي توان در فراعنه مصر جستجو نمود. در مصر قديم، فراعنه، املاک و زمين هايي را براي راهبان اختصاص مي دادند و در تمدن يونان باستان، آثار و نشانه هايي از وقف کتايخانه ها و مراکز آموزشي وجود دارد. در سال هاي قبل از ظهور اسلام، مصاديق وقف و فعاليت هاي خيريه در سيره پيامبران الهي مشاهده مي شود. حضرت ابراهيم خليل از پايه گذاران اوليه وقف بودند که در زمان حيات اين پيامبر نهاد هاي امدادي و خيريه اي بنيان گذاشته شد که منابع اوليه آنها از طريق وقف مي شدند. نکته قابل تأمل آن است که خيرين و نيکوکاران با اختصاص دارآيي و اموال شان به صورت وقف، از مالکيت بر آن اموال براي هميشه مي گذارند و آن ها را صرف امور عام المنفعه مي کنند18
تمدن اسلامي در بها دادن به وقف تأثير قابل ملاحظه اي داشته است و الگوي اسلامي وقف باعث جلب توجه جوامع غربي شده؛ و در بسياري از کشور هاي غير اسلامي، به تبعيت از فرهنگ وقف در اسلام گام هاي بلندي در زمينه وقف دارايي ها براي اهداف بشر دوستانه و توسعه اي برداشته شده است. در حال حاضر، در آمريکاي شمالي، بسياري از بنياد هاي خيريه و مذهبي جزء اموال موقوفات هستند و ده ها هزار بنياد خيريه هم اکنون در آمريکا فعاليت دارند. دانشگاه آکسفورد تقريبأ بر اساس الگوي اسلامي وقف پايه گذاري گرديد که سابقه وقف دارايي و اموال براي توسعه مراکز آموزشي براي اولين بار در جهان اسلام متداول گرديد و دانشگاه اسلامي الازهر مصر نيز از الگوهاي موفق دانشگاه هاي جهان هست که بر پايه موقوفات بنيان گذاري شد و از زمان تأسيس تا کنون بخش عمده اي از منابع مالي اين مرکز آموزش عالي اسلامي، از طريق منابع و دارايي هاي وقف شده خيرين تأمين مي شود. وقف در کشورهاي غربي به عنوان اعتقاد اسلامي19(يا بنياد دينداري20 ) مشهور است که شهروندان مسلمان با اختصاص دارايي و ساير موقوفات در برنامه هاي رفاه اجتماعي و کمک به اقشار آسيب پذير تعهدات مذهبي شان را ادا مي کنند تا رضايت پروردگار متعال را جلب نمايند. منشأ اين کنش خير خواهانه و بخشش دارآيي و اموال نشان از ظرفيت اعتقادي و ايمان اسلامي دارد که مسلمانان با هدف قرب الهي و تأمين رضايت پروردگار دست به اين اقدام نيکوکارانه مي زنند و بخشي از اموال و دارايي هاي شان را براي رفاه ديگران اختصاص مي دهند21
وقف در فرهنگ لغات عربي، به معناي نگه داشتن، حبس کردن و منع کردن است. واژه وقف در اسلام به معناي نگه داشتن و اختصاص دادن آن براي اهداف خير خواهانه است. وقف معمولأ شامل کالاهاي ماندگار و با داوام از قبيل املاک کشاورزي، تجاري و مسکوني و يا وقف کتابخانه ها، ماشين الات کشاورزي، دام ها، سهام و اندوخته ها و وجوه نقد است. در اصطلاح فقه، وقف يعني حبس مايملک و جلوگيري از انتقال آن به ديگري، چه از راه فروش و چه از راه بخشش و در مقابل منافع و سود حاصل از آن را در راه خداوند قرار دادن است که در واقع همان راه خدمت به مردم و گره گشايي مشکلات و سر و سامان دادن به وضعيت عادي و فرهنگي آنان است. وقف همان سلب استفاده شخصي از اموال و دارايي هاي فردي و اختصاص اصل و مزاياي حاصله از آن براي اهداف معين است. مالکيت دارايي هاي وقف شده نمي تواند به شخص ديگري انتقال يابد؛ مگر تحت شرايطي خاص که بتوان آن را تبديل به احسن ساخت و مزاياي آن را براي اهداف مورد نظر اختصاص داد. تفاوت عمده وقف با زکات و فطريه در احاديث و متون اسلامي در آن است که زکات و فطريه به عنوان يک فعاليت خير خواهانه اجباري22 معرفي شده اند، در حاليکه صدقه و وقف در فرهنگ اسلامي نوعي فعاليت خيريه ارادي23 مبتني بر احساسات نوع دوستي هستند. تفاوت صدقه و وقف در آن است که صدقه معمولأ اقدامي عادي است و شامل کمک هاي خيريه جاري و جزئي است؛ در حاليکه وقف نوعي کنش داوطلبانه و اختياري است که صاحبان سرمايه، بخشي از دارآيي ها و اموال شخصي شان را براي فعاليت هاي خيريه وقف دائمي مي کنند و از همين رو، وقف نوعي صدقه دائمي24 و مستمر است. به لحاظ ماهيت، وقف همانند ساير فعاليت هاي خيريه در قلمرو بخش داوطلبانه قرار دارد. اهداف و کاربردهاي منافع حاصله از اوقاف مي تواند صرف نهاد هاي آموزشي، يتيم خانه، ساخت و بهره برداري مساجد و گشترش ساير فعاليت هاي خيريه عام المنفعه شود25
در اسلام سه نوع وقف وجود دارد. 1- وقف مذهبي26: اکثريت مساجد در جهان اسلام بيشتر از نوع وقف مذهبي هستند که توسط خيرين بنيانگذاري شده اند. بعلاوه املاک و دارايي هاي اختصاص يافته براي مساجد و حوزه هاي علميه از همين نوع موقوفات مذهبي هستند. 2- وقف انسان دوستانه27: در وقف انسان دوستانه، موقوفات براي اهداف حمايت از فقرا و پيشبرد فعاليت هاي اجتماعي و منتفع ساختن توده عامه اختصاص مي يابند. براي نمونه کتابخانه ها، مراکز آموزشي، خدمات بهداشتي، مراقبت از حيوانات، مراقبت از محيط زيست، فعاليت هاي توسعه فضاي سبز، جاده سازي از اين نوع موقوفات هستند و نهايتأ 3- وقف خانوادگي28: نوع سوم وقف اشاره به موقوفاتي دارد که از سوي والدين به فرزندان و ورثه اختصا مي يابد و مازاد درآمد بدست آمده براي فقرا هزينه مي شود29
مطالعات و شواهد نشان مي دهد سنت حسنه وقف و ساير فعاليت هاي خير خواهانه در کشورهاي اسلامي تابعي است از متغير هاي مختلف که در مجموع مي توان عوامل مذهبي از قبيل تقوا و ايمان قوي، عوامل فردي از قبيل شخصيت مهربان، روحيه سخاوت گري و پايگاه شغلي، سطح درآمد، ميزان تحصيلات و شعور اجتماعي و ساير مولفه ها را از تعيين کننده هاي اقدامات خيريه از قبيل وقف دانست که آثار و نتايج اين عمل خداپسندانه به طرح ها و برنامه هاي توسعه اي منجر مي گردد و بخش قابل توجهي از اقشار نيازمند و بي بضاعت مي توانند از اين فرصت ها و خدمات اجتماعي بهره مند شوند. شکل شماره 2 خلاصه اي از عوامل اثر گذار بر اقدام به فعاليت هاي خيريه و وقف به همراه آثار و نتايج اين اقدامات را نشان مي دهد30
وقف، کارآفريني اجتماعي و توسعه
يکي از شاخص هاي اصلي توسعه يافتگي جوامع، شاخص توسعه انساني31 است. توسعه انساني روندي است که طي آن امکانات افراد بشر افزايش مي آيد. شاخص توسعه انساني از متغيرهاي آموزشي، بهداشتي و اقتصادي تشکيل شده است. اهميت آموزش به عنوان شاخص مهم در توسعه انساني موجب شده است که نرخ باسوادي بزرگسالان(براساس دو سوم ارزش کل)و نيز ميزان خام ثبتنام تحصيلي در تمام دورههاي آموزش ابتدايي، راهنمايي، متوسطه و عالي(براساس يک سوم ارزش کل)مورد استفاده قرار گيرد. شاخص ديگري که در ترکيب شاخص نهايي توسعه انساني دخالت دارد، اميد به زندگي در بدو تولد است که سطح سلامت و بهداشت افراد جامعه را نشان ميدهد. بسط و گسترش استعدادها و نيز انتخابهاي انساني در گرو عمر طولاني همراه با سلامت آنان است. اهميت بعد سرمايه فيزيکي و تأثير آن بر توسعه انساني منجر به استفاده از درآمد ناخالص داخلي سرانه شده است. اين شاخص نمايانگر رفاه و سطح زندگي افراد جامعه است32. شواهد ارزيابي شاخص توسعه انساني 2008 نشان مي دهد که از ميان 51 کشور اسلامي، فقط کشور هاي اسلامي برونئي، کويت، قطر، امارات متحده عربي، بحرين شاخص توسعه انساني بالايي دارند؛ در حاليکه 22 کشور اسلامي شاخص توسعه انساني متوسط و 23 کشور اسلامي شاخص توسعه انساني ضعيفي داشته اند33آن روي سکه توسعه انساني، فقر و محروميت قرار دارد که واقعيتي تلخ و ناگوار در دنياي معاصر بويژه در کشور هاي اسلامي و در حال توسعه است. سهم عمده اي از شهروندان در اين کشور ها با مشکلات فقر و محروميت از قبيل گرسنگي و سوء تغذيه، محروميت از بهداشت، و عدم دسترسي کافي به امکانات آموزشي و حقوق انساني اوليه مواجه هستند. ريشه اين مصائب و بدبختي ها در جهان اسلام به خاطر نهادينه نشدن ارزش هاي اصيل اسلامي و عدم تحقق منويات اسلام راستين که منادي رفاه و توسعه انساني است مي باشد. در جوهره تعاليم اسلامي، تلاش و کسب روزي حلال نوعي عبادت تلقي شده است و ساز و کار هاي فقر زدايي و توزيع ثروت از قبيل پرداختن زکات، صدقه، توجه به معيشت فقرا و ايتام، احسان و نيکوکاري با اقشار آسيب پذير و از همه مهم تر سنت حسنه وقف نشان از ظرفيت و پشتوانه قوي فرهنگ اسلامي براي ارتقاي توسعه انساني در جوامع اسلامي است.
تجربه وقف در کشور هاي اسلامي نشان مي دهد که موقوفات مي توانند در تحقق اهداف مرتبط با توسعه اجتماعي و توسعه انساني ايفاي نقش کنند. براي نمونه، خدمات شهري، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان از شاخص هاي توسعه انساني و اجتماعي هستند و گسترش فرهنگ وقف در زمينه هاي آموزش، بهداشت و رفاه اجتماعي تأثير بسزايي در ارتقاي توسعه انساني و اجتماعي دارد.34، در مالزي شواهد نشان مي دهد که کاربرد هاي وقف علاوه بر مصارف آن در زمينه هاي بهداشت و آموزش مصاديق زيادي از کاربرد وقف در تأسيس شرکت هاي تعاوني مسکن، شرکت هاي صنعتي، تأسيس کتابخانه ها، آزمايشگاه و مراکز پژوهشي وجود دارد که تأثير مستقيمي بر ارتقاي رشد اقتصادي و توليد ناخالص داخلي اين کشور داشته است35
وقف به عنوان يک بنياد خيريه اسلامي از طريق اختصاص اموال و دارايي ها براي اهداف خداپسندانه تحقق مي يابد. در کشور هاي اسلامي پروژه هاي زيادي وجود دارند که از طريق موقوفات و دارايي هاي وقف شده از سوي خيرين اداره مي شوند. آثار و نتايج وقف مي تواند در پروژه هاي انسان دوستانه، فرهنگي، اقتصادي، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و بسياري ديگر از حوزه هاي رفاه اجتماعي تجلي يابد. به طور نمونه وقف چشمه هاي آب جهت مصارف عمومي، ساخت خانه براي محرومان، مکان هاي اقامات رايگان براي مسافران بي بضاعت، نگهداري پل ها، سازماندهي مراسم تشييع جنازه مردگان بي بضاعت، کمک به معلولان، تأمين مالي مراسم ازدواج جوانان نيازمند، ساخت و نگهداري دارالايتام و خانه هاي سالمندان از مصاديق کاربرد اموال و دارايي هاي وقف هستند. بعلاوهريال مصاديق زيادي از کاربرد موقوفات در زمينه هاي بهداشت و درمان و آموزش و پرورش وجود دارد. بعلاوه بيمارستان هاي سيار و گروه هاي امداد پزشکي که روستا به روستا فعاليت مي کنند از طريق اموال و دارايي هاي وقف شده اداره مي شوند36. در بسياري از کشورهاي اسلامي بخش قابل توجهي از فعاليت هاي توسعه اي که در ذيل به نمونه هايي از آن اشاره مي شود مبتني بر منابع و دارايي هاي وقف شده انجام شده است:37
1-نهاد هاي آموزشي نظير مدارس ابتدائي، دبيرستان ها و همچنين تأسيس دانشکده ها و مراکز آموزش عالي(به طور نمونه در بنگلادش بيش از 8000 موسسه آموزشي بر پايه وقف ساخته شده است).
2-خانه هاي مراقبت و ايتام که محل نگهداري کودکان بي سرپرست و افراد فاقد سرپناه است و امکانات زندگي و تحصيل رايگان براي آن ها فراهم مي شود.
3-تقريبأ اکثريت مساجد در بنگلادش به عنوان مراکز فرهنگي و اجتماعي خدمات عام المنفعه را به مسلمانان عرضه مي کنند و حدود 120 هزار مسجد از طريق منابع وقف تأسيس شده است و فعاليت هاي آموزشي در اين مساجد به صورت رايگان ارائه مي شود. بعلاوه در مناطق روستايي بنگلادش، مساجد و مکتب خانه هاي آموزش تعاليم اسلامي بر پايه موقوفات اداره مي شوند.
4-کلينيک ها و مراکز بهداشتي و در ماني از جمله فعاليت هاي خيريه مبتني بر منابع موقوفات هستند. بنياد همدردي38 مبتني بر طب گياهي در کراچي که الگوي موفق استفاده از ظرفيت کمک هاي مردمي و موقوفات است. همچنين اين کلينيک از حمايت هاي مالي دانشگاه کراچي و موسسات خيريه و امدادي پاکستان، هندوستان و بنگلادش برخوردار است و خدمات پزشکي را در اختيار اقشار آسيب پذير قرار مي دهد.
5- فروشگاه و مراکز تجاري وقف شده که منبع درآمد زايي و تأمين منابع مالي براي پروزه هاي عام المنفعه و پروزه هاي خيريه هستند
6-ساير منابع و دارايي ها نظير املاک مسکوني، کشاورزي و سهام شرکت ها و کارخانجات
افزون بر اينها وقف مي تواند به طور موثر تر برنامه هاي فقر زدايي را به روش هاي جديد و جامع تحقق بخشد. در گذشته کاربرد موقوفات در ساخت و تجهيز عبادتگاه ها، تأسيس و نگهداري مراکز آموزشي و حوزه هاي بهداشت و درمان، تدارک غذا براي نيازمندان رايج بوده است، اما هم اکنون کاربرد هاي وقف علاوه بر موارد پيش گفته حوزه هاي تأمين آب آشاميدني براي حوزه روستايي يا شهري، محافظت از يک شهر، پرداخت ماليات همسايگان، عرضه مواد غذايي براي کودکان و.... را در بر مي گيرد. در سال هاي اخير وقف وجوه نقد در بسياري از جوامع اسلامي رايج شده است و بعضي از سرمايه داران مسلمان، وجوه نقدا مشخصي را به عنوان وام در اختيار متقاضيان وام قرار مي دهند و بازگشت وام ها را صرف خدمات اجتماعي براي اقشار آسيب پذير مي کنند39
در جمهوري اسلامي ايران ظرفيت هاي کارآفريني اجتماعي مبتني بر اعتقادات و باور هاي اسلامي و ملي مردم وجود دارد.. تبلور اراده خيرين مدرسه ساز براي ساخت صد ها هزار کلاس درس و وقف آن براي فعاليت هاي آموزشي يکي از اين ظرفيت هاست. بنابر آمار رسمي مجمع خيرين مدرسه ساز کشور، نيکوکاران و افراد خير با مشارکت گسترده خود در امر مقدس مدرسه سازي، بار سنگيني را از دوش دولت و وزارت آموزش و پرورش برداشته اند و تاکنون 33 درصد از مدارس کشور توسط خيرين مدرسه ساز کشور احداث شده است40
احداث، بهره برداري و مديريت بيمارستان ها و درمانگاه هاي خيريه توسط خيرين و وقف آن براي بيماران نيازمند و مستحق و ارائه خدمات پزشکي رايگان يا با کم ترين تعرفه پزشکي در مقايسه با بمارستان هاي خصوصي نمونه ديگري از فرهنگ نيکوکاري و احياء سنت حسنه وقف در ميان مسلمانان ايران زمين است. به طور نمونه بيمارستان فوق تخصصي رضوي مشهد نمادي برجسته از تبلور اراده انسانهاي نيکوکار و الهام گرفته از آموزه هاي مکتب اسلام در حمايت از منزلت و کرامت بشري در زيباترين و ملموس ترين نوع آن از طريق وقف است41 آري مي توان با ترويج فرهنگ احسان و نيکوکاري و احياء سنت حسنه وقف، بخشي از نيازهاي آموزشي، بهداشتي و رفاهي اقشار آسيب پذير جامعه را برآورده ساخت و آهنگ رشد و توسعه انساني کشور را شتاب بخشيد.
نکته قابل توجه در زمينه کاربرد وقف در توسعه انساني آن است که وقف به تنهايي و بدون توجه به مشارکت بخش هاي تجاري و دولتي تأثير قابل ملاحظه اي نمي تواند بر توسعه انساني داشته باشد. بخش عمده اي از موقوفات و دارآيي هاي وقف شده از سوي سرمايه داران حقيقي و حقوقي بخش خصوصي و خانواده هاي پر درآمد به فعاليت هاي عام المنفعه و خيريه اختصاص مي يابد و سود آوري بخش خصوصي در مقياس گسترده و افزايش سهم درآمد خانوار ها به موازات پاييبندي به باور هاي مذهبي مي تواند سهم مشارکت هاي داوطلبانه از قبيل وقف و کمک هاي خيريه را افزايش دهد. بعلاوه دولت مي تواند با معافيت هاي مالياتي بر موقوفات، اعطاء تسهيلات و ساير سياست هاي تشويقي زمينه مشارکت مردم را در چرخه عمران و توسعه کشور فراهم سازد و با تسهيل قوانين و مقررات وقف و واگذاري مديريت موقوفات در قالب سازمان ها و نهاد هاي خيريه از ظرفيت هاي مشارکت خيرين و گروه هاي داوطلب براي توسعه و رفاه همگاني استفاده نمايد. اين مثلث سه بعدي دولت، بخش خصوصي مبتني بر سرمايه داري اسلامي و بخش خيريه و داوطلبانه اثرات جهاني، معنوي و اقتصادي زيادي را براي توسعه انساني در جوامع اسلامي به همراه دارد. در مدل چند بعدي توسعه، وقف به عنوان يکي از فعاليت خير خواهانه اسلامي آراسته با ويژگي هاي تقوا و پارسايي، نوع دوستي و عدالت اجتماعي زير ساخت مناسبي را براي ارتقاي نوآوري و پويايي کارآفريني اجتماعي و توسعه انساني فراهم مي سازد42
نتيجه گيري و خلاصه
در اين مقاله سعي بر ان شد تا اهميت وقف و کاربرد آن در حوزه هاي توسعه اي مورد توجه قرار بگيرد. تجارب عيني کشورهاي اسلامي نشان مي دهد که وقف توانسته است با توزيع ثروت در جامعه و بکارگيري دارايي ها و اموال خيرين در راستاي اهداف انسان دوستانه و توسعه اي فرصت هاي دسترسي اقشار آسيب پذير را به زيرساخت هاي اصلي توسعه فراهم سازد. افزون بر اين، با توسعه فرهنگ وقف و فعاليت هاي احسان و نيکوکاري و به موازات رونق بخش خصوصي و انتفاعي، از هزينه هاي انتقالي دولت کاسته مي شود و بخش عمده اي از نياز هاي جامعه در زمينه هاي آموزش و پرورش، آموزش عالي، بهداشت و درمان که بار سنگيني بر دوش دولت ايجاد مي کند به نهاد هاي مردمي و خود مردم انتقال مي يابد و چرخه توسعه انساني کشور به موازات تحول در بخش دولتي و خصوصي به حرکت در مي آيد.
منبع : پرتال موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)