زمانی که انقلاب در ایران آغاز شد و شکل گرفت که از سال 1342 با قیام مردمی در 15 خرداد شعله ور شد، سپس، در سال های بعد از آن، مبارزات و شهادت هایی رخ داد، سؤالاتی در آن زمان مطرح شد که از آن جمله این بود: آیا واقعاً مردم ما آمادگی یک حکومت دینی را دارند؟ آیا دین ظرفیت یک حکومت در این روزگار را دارد؟ این سؤالات را انقلاب اسلامی بعد از 32 سال پاسخ داده است و دیگر نیازی به این بحث های نظری نیست؛ زیرا انقلاب اسلامی نشان داده است که اسلام، ظرفیت یک حکومت روزآمد را دارد و ما یک الگویی از این حکومت را در دنیا عرضه کردیم و 32 سال این الگو را داریم به جهانیان نشان می دهیم. حکومتی که مبتنی بر ارزش های دینی بوده و هیچ یک از پیروان ادیان چنین تجربه ای را ارائه نکرده اند. مردم ما هم خودشان دنبال انقلاب اسلامی آمدند و زمینه بازگشت امام را به ایران فراهم کردند و بعد از سال ها تبعید، این مردم، حکومت آن زمان را در وضعیتی قرار دادند که وادار شد امام خمینی را در 12 بهمن به آن شکل بپذیرد و این کار مردم، تجلی اراده آنها در بازگشت حضرت امام بود و امام هم با آن سربلندی و افتخار وارد این سرزمین شدند و مورد توجه مردم قرار گرفتند. اگر امام خمینی (ره) سی سال پیش راجع به کشورهای مصر و تونس صحبت می کردند، ممکن بود آن روز به نظر سخت بیاید و باور کردنی نبود، اما امروز درک آن خیلی آسان است و ما آن را بعینه می بینیم.
تونس کشوری است که در بین کشورهای اسلامی، در ضدّیت با اسلام پیشگام بود و از اولین کشورهای اسلامی بود که حجاب، گذاشتن ریش و محاسن و اذان در آن جا ممنوع شده بود. در ادارات و مراکز آموزشی کسی حق نداشت محجبه باشد یا ریش داشته باشد.
به عنوان نمونه، «زیتونه» تونس، یک زمان حوزه علمیه بسیار مهمی در شمال آفریقا بود، و در مسجد مهم آن، به خاطر این که مردم سر کار هستند، نماز جماعت در وقت ظهر نمی خواندند.
از طرف دیگر، کشور تونس مرکز تربیت روشن فکران دینی بود که قصدشان تحریف دین بود، و بزرگ ترین اندیشمندان دگر اندیش اسلامی را تربیت کرده است. بعضی از حرف هایی که روشن فکران دینی ایرانی می زنند؛ یعنی آنهایی که مسائل دین را زیر سؤال می برند و اسم خود را روشن فکر دینی می گذارند و به فرموده مقام معظم رهبری، آنها واقعاً روشن فکر دینی نیستند، ولی خودشان این اسم را برای خودشان گذاشته اند. برخی از این روشن فکران، شاگردان و دست پروده های اندیشمندان تونسی هستند و تحت تأثیر آثار آنها قرار گرفته اند. خلاصه، همه چیز بر علیه دین در آن جا بود و همه چیز برای کسانی که بی دین بودند فراهم بود؛ چون انواع فساد را در آن جا باز گذاشته بودند تا جوان ها گرفتار فساد شوند. چه به لحاظ تئوریک که دائم این اندیشمندان غیر دینی با اسم روشن فکر دینی، مطالبی را عرضه می کردند و چه به لحاظ عملی که دولت همه جور فشارها را حتی فشارهای امنیتی را بر سر مردم این کشور می آورد. تونس در چنین شرایطی بود.
در این فضای بسته، می بینیم مردمی از کشور تونس که بر علیه اسلام در آن جا کار می شود، وقتی ذرّه ای فرصت پیدا می شود، به میدان آمده و خواسته هایی که به ظاهر اقتصادی و سیاسی بوده، ولی در باطن دینی است، مطرح می کنند؛ زیرا آنها فهمیدند که با اسلام می توان به خواسته های اقتصادی و سیاسی رسید و این پیام انقلاب اسلامی است و به تعبیر حضرت امام خمینی (ره)، انقلاب خودش صادر شده است، ما نمی خواهیم صادرش کنیم. پیام اسلام و انقلاب، پیام فطرت است. این پیام رسیده و مردم دیده اند که 32 سال جمهوری اسلامی توانسته در برابر قدرت ها بایستد، در حالی که دولت های آنها هر روز کمرشان خم تر شده است. در دولتشان وابستگی حاکمان را دیده اند، در مقابل، استقلال شخصیت های ایرانی را دیدند و همین باعث شده است که امروز به این نتیجه رسیده اند که دین می تواند آنها را به همه این ارزش ها و همه آن چیزهایی که ندارند برساند.
برای آگاهی بیشتر نمایه های زیر را مطالعه کنید:
1. «فرق حکومت اسلامی با جمهوری اسلامی»؛ سؤال 5842 (سایت: 6656) .
2. «تهدیدات بر علیه نظام جمهوری اسلامی»؛ سؤال 1377 (سایت: 1408) .
3. «رابطه مردم و حکومت در اسلام»؛ سؤال 269 (سایت: 111) .
منبع: http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa12090