جواب :لفظ مجوس در قرآن تنها يك بار آمده و مراد از آن ايرانيان قديم اند:( إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ الصَّابِئِينَ وَ النَّصارى وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَة
؛ مسلّماً كسانى كه ايمان آوردهاند، و يهود و صابئان [ستارهپرستان] و نصارى و مجوس و مشركان، خداوند در ميان آنان روز قيامت داورى مىكند (و حق را از باطل جدا مىسازد) خداوند بر هر چيز گواه (و از همه چيز آگاه) است.سوره حج آیه17.
در اين آيه «وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا» در مقابل چهار مذهب آمده كه خود نشان ميدهد مذهب مجوس در اصل مذهب شرك نبوده و در رديف اديان توحيدى بوده است.
اخذ جزيه از آنها دليل بارز اين مطلب است كه آنها اهل كتاب بوده اند در كتاب وسائل الشيعه كتاب جهاد باب 49،9روایت نقل شده است مبنی بر اینکه جزيه فقط از اهل كتاب گرفته ميشود و آنها يهود و نصارى و مجوساند.
درتفسيرالميزان ذيل آيه شريفه آمده:
منظور از" مجوس" قوم معروفى هستند كه به زرتشت گرويده، كتاب مقدسشان" اوستا" نام دارد. چيزى كه هست تاريخ حيات زرتشت و زمان ظهور او بسيار مبهم است، به طورى كه مىتوان گفت به كلى منقطع است. اين قوم كتاب مقدس خود را در داستان استيلاى اسكندر بر ايران به كلى از دست دادند، و حتى يك نسخه از آن نماند، تا آنكه در زمان ملوك ساسانى مجددا به رشته تحرير در آمد، و به همين جهت ممكن نيست بر واقعيت مذهب ايشان وقوف يافت. آنچه مسلم است، مجوسيان معتقد هستند كه براى تدبير عالم دو مبدأ وجود دارد، يكى مبدأ خير، و ديگرى مبدأ شر. اولى نامش" يزدان" و دومى" اهريمن" و يا اولى" نور"، و دومى" ظلمت" است. و نيز مسلم است كه ايشان ملائكه را مقدس دانسته، بدون اينكه مانند بتپرستان براى آنها بتى درست كنند، به آنها توسل و تقرب مىجويند. و نيز مسلم است كه عناصر بسيطه- و مخصوصا آتش را- مقدس مىدارند. و در قديم الايام مجوسيان در ايران و چين و هند و غير آنها آتشكدههايى داشتند كه وجود همه عالم را مستند به" اهورامزدا" دانسته، او را ايجاد كننده همه مىدانستند[1] .
شهید مطهری (ره) نيز در این رابطه میگوید :بر حسب عقيده اكثر علماى اسلام، زردشتيان از اهل كتاب محسوب مىگردند.
محقّقين از مورّخين نيز همين عقيده را تأييد مىكنند و مىگويند نفوذ ثنويّت در آئين زردشت، از ناحيه سوابق عقيده دو خدايى در نژاد آريا قبل از زردشت بوده است.
البته تنها از طريق تعبّد، يعنى از راه آثار اسلامى مىتوانيم شريعت زردشت را يك شريعت توحيدى بدانيم، اما از نظر تاريخى، يعنى از نظر آثارى كه به زردشت منسوب است، هر چند بخواهيم فقط «گاتاها» را ملاك قرار دهيم نمىتوانيم آئين زردشتى را آئين توحيدى بدانيم؛[2]
[1] .ترجمه تفسیر المیزان،ج14ص506.
[2] .مجموعه آثار،ج1،ص89