برای روشن شدن پاسخ باید نکاتی را در نظر داشت:
1. بدعت؛ یعنی آنچه که در دین نیست جزو دین بدانیم. این نکته در جای خود ثابت گشته است که گفتار و رفتار پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ایشان، جزو دین است، پس این که شما گفته اید آل محمد در قرآن نیست و بدعت است صحیح نیست؛ چون اگر هم در قرآن نیامده باشد، ولی همین که در روایات بیاید جزو دین محسوب می گردد و بدعت نخواهد بود. فقهایی هم که می گویند شهادت بر ولایت (اشهد ان علیا ولی الله) در اذان به قصد جزئیت بدعت است، منظورشان این است که دلیلی از دین (آیات و روایات) بر جزئیت نداریم.
2. تکالیف و وظایفی را که خداوند متعال برای انسان ها قرار داده است؛ مثل طهارت، نماز، روزه، حج، جهاد، خمس، زکات و ... تماماً در قرآن مجید آمده است، لکن نه با بیان تمام جزئیات، شرایط، لوازم و موانع، بلکه تنها وجوب و بعضی از اجزا و شرایط به صورت اجمالی و کلی بیان شده است؛ مثلاً اصل وجوب نماز در قرآن مجید آمده است و به بعضی از اجزا و شرایط آن؛ مثل رکوع و سجود و طهارت، نیز اشاره شده است، اما ذکر رکوع و سجود، قرائت، تسبیحات اربعه، قیام متصل به رکوع، چگونگی غسل، وضو و تیمم و... به طور کامل و با تمام خصوصیات در هیچ آیه ای بیان نشده است.
روش مسلمانان از آغاز این بوده است که برای دست یابی به این جزئیات، به محضر پیامبر (ص) شرفیاب میشدند و از جزئیات و چگونگی انجام تکالیف سؤال می کردند و بر طبق آنچه از پیامبر (ص) می شنیدند، عمل می کردند.
در مورد "صلوات" هم همین طور بوده است که بعد از نزول آیه صلوات: "ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما"،[1] مسلمانان به حضور پیامبر اکرم (ص) شرفیاب شده و از آن حضرت کیفیت صلوات بر پیامبر (ص) را سؤال کردند و همان طوری که در روایات متعدد (متواتر) از شیعه و سنی آمده است حضرت فرمودند: بگوئید: "اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و..."[2] و بدین ترتیب مسلمانان وظیفه خود را در رابطه با صلوات متوجه گردیدند.[3]
به عبارت دیگر، وقتی خداوند پیامبرش را مبین و مفسر قرآن قرار داد،[4] بیان و تفسیر ایشان را بیان خودش می داند، و پیامبر (ص) آیه شریفه: "یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیماً"[5] را به "اللهم صلی علی محمد و آل محمد" تفسیر نمودند. نتیجه این که صلوات بر آل از خود قرآن فهمیده می شود.
3. قرآن علاوه بر معنای ظاهری دارای معانی عمیق باطنی نیز هست که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ایشان می توانند از آن خبر دهند.[6] بر این اساس می توان گفت روایاتی که می گویند در هنگام صلوات "آل محمد" را هم بیاورید، اشاره به معنای باطنی قرآن دارند؛ یعنی اگر چه معنای ظاهری لفظ "النبی" شامل "آل محمد" نمی شود، ولی به حسب معنای باطنی شامل "آل محمد" میشود.
4. از آیات قرآن می توان استنباط نمود که خداوند پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ایشان را به عنوان حقیقت واحد لحاظ می کند. برای نمونه توجه نمایند به آیه تطهیر: "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً"[7] خداوند پیامبر و خاندانش را به عنوان یک حقیقت مورد توجه قرار می دهد.
آیه مودت: "قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی"[8] چون خداوند وقتی اجر رسالت پیامبر (ص) را دوستی به خویشان ایشان می داند، روشن می شود که از نظر خداوند ایشان از هم جدایی ندارند. یا آیه مباهله: "قل تعالوا ندعوا ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم..."[9] همان گونه که مشاهده میکنید، در این آیه از حضرت علی (ع) به نفس پیامبر (ص) تعبیر شده و در اجابت دعا حضور این مجموعه را لازم و ضروری دانسته است.
5. روایات متعددی داریم که بیان می کنند پیامبر و اهل بیت (ع) ایشان نور واحد هستند.
برای نمونه به این روایت توجه نمایید: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: "من از نور خداوند خلق شدم و اهل بیتم از نور من خلق شدند".[10]
6. عرفا نیز ار ذوات نوریه پیامبر و اهل بیت ایشان (ع) تعبیر به حقیقت محمدیه و صادر نخستین می آورند که یک حقیقت است و دارای تجلیات و ظهورات متعددند.
7. در نظر عرف و عقلا، عده ای که دارای یک عقیده و یک فکر هستند و با هم هیچ تباین و تضاد فکری و عملی ندارند، یک حقیقت محسوب می شوند و به اصطلاح به یک چشم به آنها نگاه میشود.
نتیجه این که داخل کردن صلوات بر اهل بیت در صلوات بر پیامبر (ص) نه تنها بدعت نیست، بلکه موافق با خود قرآن و روایات و عقل و عرف عقلا است و صلوات بر اهل بیت (ع) همان صلوات بر پیامبر (ص) است و هر دو از یک واقعیت حکایت میکنند.
نکته آخر این که صلوات بر پیامبر (ص) به طور مطلق واجب نیست، بلکه تنها در موارد خاص؛ مثل تشهد نماز، واجب است.[11] البته در جایی که صلوات واجب است ذکر "آل محمد" نیز واجب است، و در موارد مستحب، ذکر "آل محمد" نیز مستحب است و نیاوردن "آل محمد" باعث ناقص شدن صلوات خواهد شد.
[1] احزاب، 56.
[2] تفسیر نمونه، ج 17، ص 419.
[3] برای آگاهی بیشتر، نک: نمایه: الصلاة علی محمد و آل محمد، سؤال شماره 428.
[4] حشر، 7.
[5] احزاب،56
[6] بحار الانوار، ج 89، ص90- 95
[7] احزاب،33
[8] شوری، 23.
[9] آل عمران، 61.
[10] بحارالانوار، ج 15، ص 20.
[11] تحریر الوسیلة، ج1، ص 143، القول فی التشهد، مسئله 1.